غلط‌یاب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amirobot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: تصحیح جایگذاری کاما، شمارگان هزارگان
Amirobot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: تصحیح کاما، شمارگان هزارگان
خط ۲۸:
 
== '''عاملیت''' ==
اولین نسل غلط یابها به جای اصلاح کلمهٔ نادرست تنها قادر به تشحیص آنها بودندوهیچ پیشنهادی به جای کلمات نادرست ارائه نمیدادند.این رویه برای خطاهای تایپی,تایپی، موثر,موثر، ولی برای خطاهای آوایی و منطقی راهگشا نبود,نبود، چالشی که توسعه دهندگان غلط یاب‌ها با آن مواجه بودند ارائه پیشنهاداتی مناسب به جای کلمات نادرست بود برای حل این مشکل باید کلمات را با استفاده از الگوریتمهایی _ منطبق بر الگوی اصلی شان _ به شکلی ساده و خلاصه در میآوردند.
به نظر منطقی میرسد که بررسی کنیم و ببینیم که دیکشنری‌های دارای غلط یاب کجاها بیشتر مورد استقبال عموم قرار میگیرند.
به طور کلی هرچه دیکشنری مزبور بزرگتر باشد بهتر است,است، طوری که کلمات درست,درست، اشتباها نادرست تلقی نشوند,نشوند، با این وجود در عمل یک دیکشنری مطلوب انگلیسی باید حدودا 90000 مدخل داشته باشد,باشد، اگر تعداد بیشتری وجود داشته باشد ممکن است کلماتی که غلط هجی شده اند به دلیل این که در بقیه زبان‌ها اشتباه محسوب شده اند به طورکلی نادیده گرفته شوند . برای مثال یک زبان شناس باید با تکیه بر دانش [http://en.wikipedia.org/wiki/Corpus_linguistics زبان‌شناسی اصل گرا] به درستی تشخیص دهد که کلمهٔ " baht " اغلب حاصل هجای غلط کلمهٔ " bath " است که یک اشتباه رایج سهوی و نوشتاری تایلندی‌ها می‌باشد,می‌باشد، از طرفی همین کلمه با کمی تغییر,تغییر، تبدیل به " baths " می‌شود که در فرهنگ انگلیسی به معنای حمامی عمومی است که مورد استفادهٔ طبی دارد. پس معقول تر به نظر میرسد که عدهٔ کمی از افراد که تایلندی مینویسند,مینویسند، کمی در هنگام نوشتن به زحمت بیافتند تا این که عدهٔ زیادتری به خاطر حذف کلمهٔ " baths " که کلمه ای درست محسوب می‌شود,می‌شود، دچار مشکل نشوند.
اولین سری از غلط یاب‌های [http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B3_(%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85_%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84) MS-DOS] غالبا در حالت چرکنویس پکیج‌های واژه پرداز استفاده شده بودند,بودند، بعد از آماده شدن یک سند,سند، یک کاربر,کاربر، متن مورد نظر را برای پیدا کردن غلط‌های موجود وارسی میکرد,میکرد، البته بعدها مولف [http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D9%84 Oracle] روش پردازش دسته ای را برای حل این مساله پیشنهاد داد.مشکل این روش این بود که فقط به کاربر اجازه میداد تا نتایج را تنها بعد از پردازش ببیند و این که او نیز فقط میتوانست کلماتی را که از صحت یا عدم صحتشان آگاهی داشت اصلاح نماید.زمانی که حافظه و سرعت پردازش به اندازهٔ کافی توسعه یافت,یافت، غلط یابی به صورت [http://en.wikipedia.org/wiki/Interactive#Computer_science تعاملی] و در پس زمینه قرار گرفت که نمونهٔ بارز این مورد در تولید نرم‌افزار " Sector Software produced Spellbound " در سال 1987 و نرم‌افزار[http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%A7%D9%81%D8%AA_%D9%88%D8%B1%D8%AF Microsoft-word]در سال 1995 تا به بعد بود.
در سالهای اخیر کیفیت نرم‌افزارهای غلط یاب رشد بسیار زیادی داشته به طوری که بعضی از آنها میتوانند خطاهای سادهٔ گرامری را تشخیص دهند
 
خط ۳۷:
 
 
اغلب کلمات زبان انگلیسی که در گونهٔ نوشتاری و رسمی به کار میروند و تک هجایی هستند,هستند، در یک دیکشنری معمولی یافت میشوند,میشوند، تنها بعضی از لغات فنی و کلمات اصلاح شده از این قائده مستثنی هستند .دربعضی زبانها ترکیب لغات برای ساختن لغات جدید یک اصل رایج است مثلا در زبان آلمانی اسامی مرکب اغلب با ترکیب و تغییر کلمه‌های موجود تولید میشوند,میشوند، بعضی از ساختارهای نوشتاری زبان نمیتوانند تفاوت کلمه ای را از دیگری به وضوح نمایش دهند بنابراین در این گونه موارد به الگوریتم‌های جدا کنندهٔ کلمات احتیاج پیدا خواهد شد.با این تفاسیر هر کدام از این مسائل چالشهای تازه تری را برای تولید غلط یابها به زبان‌های غیر انگلیسی تولید می‌کند .
 
 
خط ۴۳:
 
== '''نقد''' ==
بعضی از منتقدان محصولات فناوری و صنعت کامپیوترها بر این باورند که استفاده از غلط یاب‌ها,یاب‌ها، تمایل به خواندن,خواندن، نوشتن و سایر مهارت‌های زبانی- کلامی را از بین میبرد . انها مدعی اند که راحتی کار با کامپیوترها باعث می‌شود که مردم ویرایش متون و دست نوشته‌های خود را به راحتی به یک نرم‌افزار غلط یاب واگذار کنند و نتیجه چیزی جز تنبلی افراد نخواهد بود . در مقابل این ایده,ایده، حامیان مدعی اند که این تغییرات,تغییرات، یادگیری زبانهای جدید را برای عموم مردم جهان تسهیل می‌کند و از این رو میتواند برای جوامع بسیار سودمند باشد .همچنین آنها بر این باورند که توانایی هایی که در معرض فراموشی قرار میگیرند با تواناییهای بهتر جایگزین میشوند که نتیجتا سرعت و توانایی جست و جوی موثرتری را به ارمغان می آورد ..دستهٔ دیگر از حامیان این فن آوری اذعان میکنند که این مهارتها در یکسری از افراد از بین نمیرود زیرا آنها به آن نیازمندند و به طور منظم از آن بهره میبرند مانند : نویسندگان,نویسندگان، منتقدان و متخصصان زبان و زبان شناسی.
با وجود مطالب گفته شده,شده، همهٔ منتقدان پیشرفت تکنولوژی,تکنولوژی، درجبههٔ مخالف نیستند به عنوان مثال" Galletta et al " در مقاله خود میگوید : برای استفاده از غلط یاب‌ها با بهترین عملکرد,عملکرد، باید از مهارت زبانی – کلامی بالاتری برخوردار باشیم.این تئوری میگوید که تنها نویسندگانی با مهارتهای زبانی – کلامی بالا میتوانند درستی یا نادرستی کلمات پیشنهادی ارئه شده توسط غلط یاب را تشخیص دهند.
دانشمندان برا ی آزمایش این نظریه 2 گروه از افراد را مورد مطالعه قرار دادند . در این مطالعه از گروه اول که از بین افراد با سطح مهارت پایین انتخاب شدند خواسته شد که با کمک نرم‌افزار غلط یاب غلطهای یک متن را گزارش دهند درصورتی که از گروه دوم که دارای مهارت زبانی – کلامی بسیار بالایی بودند خواسته شد به تنهایی و بدون کمک از غلط یاب غلطها را پیدا کنند .نتیجهٔ آزمایش کاملا برعکس تئوری " Galletta et al " بود ........چرا که نتیجه گروه اول به مراتب بهتر از دومی بود و این خود خط بطلانی بر این باور بود که میگفت : "مهارت
افراد در اثر استفاده از ابزار پیشرفته کاهش مییابد. "