مکتب ایرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Thingshavechanged (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Thingshavechanged (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۸:
مشایی و احمدی نژاد برخی از ادبیات مکتب ایرانی را از ناسیونالیسم ایرانی به قرض گرفته اند اما در عین حال برخی از عناصر آن را تغییر اساسی میدهند و با زبان شیعه ایرانی تفسیر میکنند تا به دو هدف دست پیدا کنند. اول، با ترویج عنصر ایرانی، نظر و رای مردمانی را که فکر اسلام سنتی و حکومتی را قبول ندارند به خود جلب کنند. دوم، با تفسیر ایرانیت به مثابه شعیگری، از فشار نیروهای دست راستی بر خود کم کنند و زمینه انتقاد نیروهای سنتی را از میان بردارند.
 
باید توجه داشت که مکتب "ملی گرایی" که توسط جبهه ملی در دهه 1320 (1940) در ایران رایج شد با اینکه برخی از جنبه های ناسیونالیسم ایرانی را دربرمیگرفت اما وجه تمایز آن تاکید بر ضرورت آزادی سیاسی ملت بود. مکتب ایرانی مشایی اساسا ریشه هایی در ناسیونالیسم ایرانی دارد نه "ملی گرایی" آزادیخواهانه. اشاراتی که برخی افراد اصولگرا (از جمله مصباح گرایییزدی) به ملی گرایی مکتب ایرانی دارند اشتباه است.
 
کارنامه و سابقه کاری و فکری مشایی در تعیین و پردازش مکتب ایرانی در خور تامل است. وی چند سال در وزارت اطلاعات به عنوان کارشناس مسائل کردستان کار کرده و ظاهرا مسئول "تدوین استراتژی در خصوص اکراد ایرانی" بوده است. شاید مشغله و توجه فکری وی به مسئله قومیت و هویت ملی از همینجا ناشی میشود. به عبارتی دیگر تلاش دارد تا عنصر هویت ملی و قومی را با عنصر دینی تلفیق کندکند، و،و با این تلفیق جدید سدی در برابر اندیشه قومگرایی و ناسیونالیسم سکولار بسازد.
<ref>[http://www.rajanews.com/detail.asp?id=61424 ارتباط جعلیات تاریخی]</ref>
<ref>[http://khabaronline.ir/news.aspx?id=108301 درباره مکتب ایرانی]</ref>