واقع‌گرایی جادویی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Amirobot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: تصحیح جایگذاری کاما، شمارگان هزارگان
خط ۱:
'''رئالیسم جادویی''' یکی از شاخه‌های [[واقع‌گرایی (هنر)|واقع‌گرایی]] (رئالیسم) در مکاتب ادبی است که در آن ساختارهای واقعیت دگرگون می‌شوند و دنیایی واقعی اما با روابط علت و معلولی خاص خود آفریده می‌شود. در داستان هایی که به سبک واقع گرایی جادویی نوشته شده اند، همه چیز عادی است اما یک عنصر جادویی و غیرطبیعی در آن‌ها وجود دارد.
 
[[جیمز فریزر]] و [[سلمان رشدی]] در [[انگلستان]]، [[لوی استروس]] در [[فرانسه]]، [[میگل آنخل استوریاس]] در [[گواتمالا]]، [[گابریل گارسیا مارکز]] در [[کلمبیا]]، [[کارلوس فوئنتس]] و در [[مکزیک]]، [[آلخو کارپانتیه]] در [[کوبا]] ، [[غلامحسین ساعدی]] و [[رضا براهنی]] در [[ایران]]، [[یاشار کمال]] و [[لطیفه تکین]] در [[ترکیه]]، [[آرتور کازاک]] و [[الیزابت لانگاسر]] در [[آلمان]]؛ از مشهورترین نویسندگان و شاعران سبک رئالیسم جادویی هستند. داستان آئورا اثر [[کارلوس فوئنتس | فوئنتس]] در این سبک نوشته شده است. اما پایه گذار این سبک [[گابریل گارسیا مارکز]] است که با نوشتن رمان [[صد سال تنهایی]] رئالیسم جادویی را بنیاد نهاد.
 
پس از فروپاشی مکتب [[ رمانتیسم| رمانتی سیسم]] مکتب رئالیسم به وجود آمد. این مکتب موضوع کار خود را در جامعه معاصر می یافت؛ بنابراین، چنین ادبیاتی نمی توانست مانند رمانتی سیسم فردی و اشرافی باشد. رئالیسم مکتبی عینی و غیرشخصی است و قهرمانان رمان‌های رئالیستی نه افرادی غیر عادی بلکه از مردم عادی هستند. رئالیسم خود به چهار نوع تقسیم می شود: