مفتون بردخونی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸:
نام پدر او علی‌اکبر و نام مادرش زبیده بود؛ در بردخون به دنیا آمد. آغا بهمیار از جوانی کسب کمال و معرفت کرد و استعداد فطری خود را بروز داد و به ساختن اشعار پرداخت. پس از چندی از بردخون به آبادی [[کورک (دیر)|کورک]] (واقع در شش فرسنگی جنوب غربی بردخون) مهاجرت نمود و تا آخر عمر (۶۵ سال) درآن جا زیست و در همان جا در گذشت؛ جسد او چند سالی در گورستان کورک به امانت گذاشته شد وسپس به کشور عراق منتقل و در [[وادی‌السلام]] آنجا به خاک سپرده شد.
 
مفتون هفت فرزند، سه پسر و چهار دختر داشت. پسر اول او علی‌اکبر، و دومی علی‌اصغر که هر دو در زمان حیات پدر درگذشتند. سومین پسر که به دنیا آمد به یاد و احترام نخستین فرزند ازدست‌رفته (علی‌اکبر) نامش را علی‌اکبر گذاشتند. ایشان اکنون (۱۳۹۰ خورشیدی) بیش از ۶۴ سال دارد و در [[بندر دیر]] زندگی می کند.
نام دختران مفتون به ترتیب تقّدم: نرگس، معصومه، خدیجه، مرضیه می باشدباشند. از این چهار دختر، معصومه و خدیجه در قید حیاتند.
 
 
از سوانح تاثربرانگیز زندگی شاعر مرگ دو فرزندش در جوانی بود. علی‌اکبر در سال ۱۳۵۵ هجری قمری داغ در دل پدر نهاد و به همین مناسبت قطعه شعری در قالب رباعی سرود:
{{شعر}}
{{ب|ای قبر گلی که در میان خار است|
پیوسته دو چشم باغبان خون خاربار است}}
{{ب|هر کس که سوال نام وتاریخش کرد|
بر گو که علی اکبر بهمنیار است}}
سطر ۵۰ ⟵ ۵۱:
 
مهمترين آثار مفتون، مجموعه كوچك اشعار اوست بنام هدية العشاق كه شامل دوبيتي، رباعي، غزل، مثنوي و تعدادي قصايد اوست.
كتاب كوچكي نيز بنام كشكول از وي به يادگار مانده كه اين آثار اوج انديشه ادبي و قريحه شاعري او را نشان مي دهد.<ref>«پژوهش در آثار، افكار و اشعار مفتون بردخونيبردخونی»، عبدالحسنعبدالحسین احمدياحمدی ريشهري،ريشهری، چاپ وليولی عصر بوشهر، صفحه 56۱۷.</ref>
 
===نمونه های دوبیتیاشعار===
'''دوبیتی‌ها:'''
{{شعر}}
{{ب|مــــــرا تا دیده برروی تو باز است|
سطر ۷۶ ⟵ ۷۸:
 
{{شعر}}
{{ب|به ما ايای دولتدوست ننماييننمایی اگر رخ|
به هجرت جان سپارم ايای پري رخپری‌رخ}}
 
{{ب|يقين جان آيد اندر جسم مفتون|
به خاكم گر گشاييگشایی برقع از رخ}}
{{پایان شعر}}
 
سطر ۸۶ ⟵ ۸۸:
{{شعر}}
{{ب|دلم شد شرحه شرحه از غم يار|
به چشمم بيبی رخش خار است گلزار}}
 
{{ب|بت مفتون نمينمی كرديكردی فراموش|
نه چشم و دل، نه در خواب و نه بيدار}}
{{پایان شعر}}
 
 
'''قسمتی از یک رباعیغزل:'''
{{شعر}}
{{ب|آن كه از هجر يار بيبی تاب است|
جاريجاری از ديدگان او آب است}}
 
{{ب|حال هجران كشيده كيكی داند|
آن كه در عين وصل در خواب است...}}
 
{{ب|...وصل جانان بود چو آب حیات|
لیک مفتون وصال کمیاب است}}
 
{{ب|حال هجران كشيده كي داند|
آن كه در عين وصل در خواب است}}
{{پایان شعر}}
<ref>«پژوهش در آثار، افكار و اشعار مفتون بردخوني»، عبدالحسنعبدالحسین احمدي ريشهري، چاپ ولي عصر بوشهر، صفحه 56۱۶۵.</ref>
 
==منابع==
* شعر دشتی و دشتستان؛ عبدالمجید زنگویی.
* شرح حال شعرای دشتستان بزرگ؛ هیبت الله مالکی (1369۱۳۶۹).
* «پژوهش در آثار، افكار و اشعار مفتون بردخونيبردخونی»، عبدالحسنعبدالحسین احمدياحمدی ريشهری، چاپناشر وليو عصرصاحب‌امتیاز: سید عبدالرضا قاسمی زاده، شابک: ۳-۰۰۴۲-۰۶-۹۶۴، چاپ ولی‌عصر بوشهر (۱۳۸۱).
* [http://www.bushehrws.com/feed_5229.html مرجع جامع بوشهرشناسی، زندگینامه مفتون بردخونی]
* [http://shahnya.blogfa.com/post-19.aspx فرهنگ و ادب بوشهر، مفتون بردخونی را بیشتر بشناسیم]