آوند چوبی نوعی بافت هادی در گیاهان است که وظیفهٔ ترابری آب و مواد محلول در آن را بر عهده دارد.
{{شیوهنامه|وپ:مقاله بهتر}}
آوندهای چوبی هدایت آب و مواد معدنی (شیرهٔ خام) را از ریشههای گیاه به برگهای آن بر عهده دارد.
این مقاله بخشی از سیاست رسمی ویکیپدیا ''نیست''. فقط مجموعهای از پیشنهادها برای بهتر کردن ظاهر مقالهها است.
سلولهای آوندهای چوبی ضخیم هستند و قبل از آن که هدایت آب و مواد معدنی را بر عهده بگیرند، غشای سلولی، هسته و سیتوپلاسم خود را از دست میدهند. تنها قسمت باقیماندهٔ این سلولها دیوارهٔ سلولی است.
*این مقاله پیرامون شیوهٔ ویرایش صفحات نیست.
از انواع آوندهای چوبی میتوان به تراکئیدها اشاره کرد که در همهٔ گیاهان آوندی یافت میشوند. این نوع از آوندهای چوبی باریک و طویل هستند و در قسمت انتهایی شکل مخروطی پیدا میکنند.
*این مقاله شیوهنامهٔ نگارشی مقالهها نیست. برای دیدن شیوهنامه به [[وپ:شیوه]] رجوع کنید.
گیاهان گلدار نوع دیگری از آوندهای چوبی را نیز دارند که عناصر آوندی نامیده میشوند. عناصر آوندی گشادتر از تراکئیدها هستند و در پایانهٔ خود دارای منافذ بزرگی هستند که این منافذ امکان جریان سریعتر آب را بین عناصر آوندی فراهم میکنند.
*این مقاله پیرامون روشهای ابهامزدایی از صفحات و تصاویر نیست.
مکانیزم انتقال در آوند آبکش مکانیزمهای فعال و غیرفعال پیشنهادی، جهت توجیه انتقال در آوند آبکش نظریات مرتبط با انتقال در آوند آبکش را می توان به دو دسته فعال و غیرفعال تقسیم بندی کرد. فرض هر دو نوع نظریه بر این است که بارگیری در منبع و جذب در مخزن مستلزم صرف انرژی است با این تفاوت که نظریات فعال معتقد به صرف انرژی برای فرایند انتقال هستند و حال آنکه نظریات غیرفعال بر این باورند که انرژی، تنها برای حفظ کارایی عناصر غربالی و نه برای تحریک فرایند انتقال لازم است. یکی از اصلی ترین نظریات فعال آن است که مواد محلول موجود در یک سوی عنصر غربالی، به کمک جریانهای سیتوپلاسمی و حرکتهای دورانی پروتوپلاسم، به سوی دیگر آن حرکت کرده و از طریق برخی مکانیزمهای ناشناخته از خلال صفحه غربالی عبور می کنند. از آنجا که هرگز جریانهای سیتوپلاسمی در عناصر غربالی بالغ و درحال کار رویت نشده است لذا باید این نظریه را مردود دانست. افزون بر این هیچ شاهدی مبنی بر حضور رشته های نازک اکتین، که در عمل جریانهای سیتوپلاسمی در سایر سلولهای گیاهی دخیلند وجود ندارد. مدل فعال اولیه دیگر برای انتقال در آوند آبکش بیانگر آن است که پروتئین P، همانند رشته های نازک اکتین در ماهیچه ها و میکروتوبولها در مژکداران و تاژکداران، قادر است از طریق برخی حرکات دودی و انقباضی، نیروی محرکه لازم برای حرکت مواد محلول را فراهم سازد، هر چند که شواهدی مبنی بر شباهت پروتئینP به اکتین یا توبولین وجود ندارد. نوع دوم نظریه فعال بر این اعتقاد است که انرژی سبب می شود که مواد محلول از طریق صفحه غربالی، از یک عنصر غربالی به عنصر دیگر راه یابند. از آنجا که براساس تصاویر الکترونی بافت آبکش، این گونه به نظر می رسد که منافذ موثر در انجام نقش صفحه غربالی عموماً با کالوز و پروتئین P مسدود می شوند، لذا وجود مکانیزم انتقال فعال مواد محلول الزامی است اگر به هنگام کار، منافذ صفحه غربالی واقع در بین دو عنصر غربالی بسته شوند، آن گاه مدلهای غیرفعال انتقال بر مبنای جریان توده ای مواد محلول، غیرممکن خواهد بود. همانطور که بعداً خواهیم دید انسداد ظاهری منافذ صفحه غربالی در این تصویر، مصنوعی و ناشی از روش تثبیت نمونه می باشد به هنگام کار، منافذ صفحه غربالی واقعاً بازند و بنابراین وجود مکانیزم انتقال فعال مواد حل شونده در طول صفحات غربالی ضرورتی ندارد.براساس فرضیه جریان فشار، انتقال در آوند آبکش به کمک شیب فشار از منبع به مخزن انجام می گیرد نظریات غیرفعال انتقال، فرضیات انتشار و جریان فشار را شامل می شوند. انتشار کندتر از آن است که بتوان روی سرعت حرکت مواد محلول مشاهده شده در آوند آبکش تاکید کرد سرعت انتقال در آوند آبکش 1 متر در ساعت است، حال آنکه سرعت انتشار 1 متر در 8 سال می باشد! از سوی دیگر، فرضیه جریان فشار به عنوان محتمل ترین مکانیزم انتقال در آوند آبکش پذیرفته شده است این فرضیه نخستین بار به وسیله مانچ در سال 1930 ارائه شده و بیانگر آن است که جریان محلول در عناصر غربالی، تحت اثر اختلاف شیب اسمزی بین مخزن و منبع صورت می گیرد. اختلاف فشار به دلیل انجام بارگیری در منبع و تخلیه در مخزن تداوم می یابد. بارگیری آوند آبکش سبب افزایش فشار اسمزی عناصر غربالی در بافت منبع شده و این امر افت شدید پتانسیل آب را در پی دارد. در پاسخ به این شیب پتانسیل آب آب وارد عناصر غربالی می شود و فشار تورژسانس آن را افزایش می دهد. در انتهای مسیر انتقال، تخلیه موجب کاهش فشار اسمزی عناصر غربالی در بافت مخزن می شود. همزمان با افزایش پتانسیل آب آوند آبکش و برتری آن بر آوند چوبی، آب در پاسخ به شیب پتانسیل آب، آوند آبکش را ترک می کند و این امر، کاهش فشار تورژسانس عناصر غربالی آبکش مخزن را در پی دارد. اگر در طول مسیر انتقال هیچ دیواره ای وجود نداشت (که وجود دارد) و اگر تمام مسیر انتقال یک جزء غشایی واحد بود آنگاه اختلاف فشار منبع و مخزن به سرعت به تعادل می رسید، اما وجود صفحات غربالی مقاومت مسیر را به شدت افزایش می دهد و منجر به تولید و حفظ اختلاف فشار بین عناصر غربالی منبع و مخزن می شود. از دیدگاه فیزیکی، جریان توده ای درست همانند حرکت آب از درون یک لوله آبرسانی، محتویات عناصر غربالی را در طول مسیر انتقال به جلو می راند. توجه کنید که براساس این مدل، در سرتاسر گیاه مقداری از آب بین مسیرهای تعرق (آوند چوبی) و انتقال ( آوند آبکش) در حال چرخش است. از بررسی دقیق مقادیر پتانسیل آب در این گونه بر می آید که حرکت رو به بالای آب در آوند آبکش تحت اثر شیب پتانسیل آب از منبع به مخزن صورت می گیرد این حرکات آب، قوانین ترمودینامیک را لغو نمی کند، چرا که حرکت آب بیشتر به کمک جریان جرمی و نه پتانسیل اسمزی، صورت می گیرد. ضمن انتقال مواد از یک لوله غربالی به لوله دیگر، هیچ غشایی قطع نمی شود و مواد نیز با سرعتی معادل سرعت آب حرکت می کنند. تحت چنین شرایطی، فشار اسمزی، گرچه پتانسیل آب را تحت تاثیر قرار می دهد، اما هیچ نقشی در ایجاد نیروی محرکه لازم برای حرکت آب ندارد. بنابراین حرکت آب در مسیر انتقال بیشتر براساس شیب فشار و نه شیب پتانسیل آب صورت می گیرد. البته بدون هیچ تردیدی انتقال فشاری غیرفعال در مسیرهای طولانی در لوله های غربالی تماماً به مکانیزمهای انتقال فعال دخیل در بارگیری و تخلیه آوند آبکش وابسته است. این مکانیزمهای فعال، مسئول برقراری شیب فشار در اولین نقطه هستند. پیشگوییهای از مدل جریان فشاری از آنجا که فرضیه جریان فشاری مورد قبول عموم است، باید در ارتباط با پیشگوییهای مبتنی بر این مدل، به برخی نکات توجه کرد اول آنکه منافذ عناصر غربالی نباید بسته باشند چرا که اگر پروتئین P یا هر ماده دیگر این منافذ را مسدود کند، مقاومت در برابر جریان عناصر غربالی به سرعت افزایش می یابد. دوم آنکه در یک عناصر غربالی واحد انتقال دو جهته واقعی ( یعنی انتقال در هر دو جهت) رخ نمی دهد. جریان توده ای محلول، مانع از انتقال دو جهته می شود، چرا که در یک لوله، محلول تنها می تواند در یک جهت حرکت کند! در آوند آبکش، حرکت دو جهته مواد محلول تنها در دستجات آوندی مختلف یا عناصر غربالی متفاوت میسر است سوم اینکه با توجه به فرضیه جریان فشاری که یکی از نظریات غیرفعال است صرف انرژی زیاد برای انتقال مواد در بافتهای مسیر لازم نیست. در این مسیر، انرژی تنها برای نگهداری ساختمان عناصر غربالی و سلامت غشای سلول لازم است بنابراین چنانچه در بافتهای مسیر، تیمارهایی نظیر درجه حرارت کم، اکسیژن کم و بازدارنده های متابولیکی که فراهمی ATP را کاهش می دهند اعمال شود. نباید انتقال متوقف شود. توجه داشته باشید که در ارتباط با وابستگی مکانیزم انتقال انرژی، دلیلی در دست نیست که مواد بازدارنده، انتقال را از طریق اضمحلال ساختمانی غشا و سلول و نه تنها از طریق کاهش فراهمی ATP متوقف می سازند. سلامت و کارایی غشای سلول برای حفظ مواد محلول در جریان انتقال و باز بودن منافذ صفحه غربالی برای جرکت رو به جلو این جریان لازم است. چهارم آنکه فرضیه جریان فشاری به وجود یک شیب فشار مثبت نیاز دارد بدین منظور باید فشار تورژسانس عناصر غربالی منبع، بیشتر از عنار غربالی مخزن باشد و اختلاف فشار نیز به اندازه باشد که بر مقاومت مسیر غلبه کرده و مواد را با سرعتی معادل آنچه اندازه گیری شده، حرکت دهد
*برای کسب اطلاع از شیوهٔ ارجاع به منابع به [[وپ:منابع|منابع]] رجوع کنید.
پس خیالتان راحت باشد. این مقاله دربردارندهٔ هیچ قانون و ضابطهای نیست. به خاطر بسپارید که: اگر قوانین و ضوابط یا چیزهایی از این قبیل شما را دستپاچه، افسرده و از شرکت از ویکی دلسرد میکند '''فراموششان کنید''' و به کار خود ادامه دهید. اما اگر همراه ما شوید به شیوهٔ صورتبندی مقالهها، شیوهٔ نگارش آنها و اینکه چگونه مقالهها را باب طبع مخاطبان بسازیم و نیز سلیس و دقیق کردن مقالهها خواهیم پرداخت. همچنین در پایان راهنماییهایی کلی پیرامون چندین موضوع ارائه خواهیم کرد.
==صورت ظاهری==
صورت ظاهری یک مقاله اهمیت دارد. مقالههای خوب با مطالبی مقدماتی آغاز میشوند و سپس اطلاعات را در ساختاری روشن ارائه میدهند و در انتهای آنها پیوست هایی چون فهرست منابع و جستارهای وابسته آورده میشود.
==ساختمان مقاله==
===مطالب مقدماتی===
مقالات خوب با بخشی مقدماتی آغاز میشوند که در آن موضوع بهاختصار معرفی میشود. قسمت آغازین را در آینده بهتفصیل توضیح خواهیم داد.
===اندازه===
خود مقالات باید کوتاه باشند. آنچه گفتنی است را بگویید اما افراط نکنید. باید سعی شود که اندازهٔ مقالات (جز فهرستها) کمتر از ۳۲ کیلوبایت باشد. وقتی متن قابل خواندن (یعنی شامل کدهای ویکی نمیشود) از این مقدار (۳۲ کیلوبایت) بیشتر میشود [[ویکیپدیا:تفکیک|باید به بخشهای ریزتر شکسته شود]]. این کار به خوانشپذیری و سادهکردن ویرایش کمک خواهد کرد. برای این کار مطالب زیربخش به مقالهٔ جدیدی منتقل میشود عنوان زیربخش مقاله حفظ میشود و عنوان مقالهٔ جدیدی که بر آن اساس نوشته شده است به صورت ایتالیک میآید. مثلا: ''مقالهٔ اصلی: تاریخ عجیبستان'' ولی خلاصهٔ مطالب منتقل شده در همان مقالهٔ اصلی میآید.
همچنین هنگام ویرایش مقالههای ۳۲کیلوبایتی ممکن است مشکلاتی فنی پیش بیاید. به علاوه فقط تعداد اندکی از ویراستاران حاضرند یک متن ۵۰ یا ۷۰ کیلوبایتی و فاقد ساختاری درست را از آغاز تا انجام بخوانند تا مثلاً اطمینان حاصل کنند که فلان مطلبی که میخواهند به آن بیفزایند از قبل وجود ندارد. نتیجه این میشود که اطلاعات در جای غلط وارد میشود یا دوبارهکاری میشود یا اصلاً وارد نمیشود.
===بندها===
بندها باید کوتاه باشند تا کمتر به چشم فشار بیاید، اما نه بیش از اندازه کوتاه. موارد و جملههای شبیه هم را در کنار هم بیاورید تا خوانشپذیری مطلب بهتر شود. معمولاً یک بند بلند را میتوان به دو یا چند بند کوتاهتر با مضامینی شبیه هم شکست، به شرطی که بندهای دوم به بعد با جملهای مقدماتی از لحاظ معنایی به هم ارتباط داده شوند. این عبارت آغازین میتواند خیلی کوتاه باشد مثلا «مثال دیگر ...». از طرف دیگر یک بند تکجملهای توجه خیلی زیادی به خود جلب میکند پس مطلب آوردهشده باید بسیار مهم باشد. مقالهای که تماماً از بندهای تکجملهای تشکیل یافته است معمولاً میتواند به صورت مقالهای با چند بند چندجملهای نوشته شود.
===عنوانها===
عنوانها به قابلفهمساختن مقالهها و نیز ایجاد فهرست مندرجات کمک میکنند. (رجوع کنید به [[ویکیپدیا:بخشها]]). از آنجا که عنوانها شامل سلسله مراتب میشوند و بعضی از افراد ترجیحاتشان به گونهای است که عنوانها با عدد میآیند، هنگام عنوانبندی باید با <nowiki>==عنوان==</nowiki> آغاز کنید و بعد <nowiki>===زیرعنوان===</nowiki> و بعد <nowiki>زیرزیرعنوان</nowiki> الی آخر... بله، <nowiki>==عنوان==</nowiki> در بعضی از مرورگرها به طرز فجیعی بزرگ است، این مشکل در آینده خیلی راحت با style sheet رفع خواهد شد در حالی که یک مقالهٔ فاقد سلسله مراتب به این راحتی قابل اصلاح نیست.
گرچه بسیاری ترجیح میدهند از ''bullet point'' به جای زیرعنوان استفاده کنند، قلم '''سیاه''' نباید استعمال شود. رفتارهای خوب مرتبط با ''[[HTML]]'' اقتضا میکند که عنوانها با عنوان مشخص شوند. اینکه زیرعنوانهای مفصل باید به مقالههای جداگانه منتقل شوند یا در همان صفحه بمانند یک امر سلیقهای است.
عنوان نباید یک پیوند ویکیپدیایی (پیوند داخلی) باشد، به این خاطر که عنوان خودش مقدمهای بر اطلاعات موجود در متن است و به خواننده این امکان را میدهد که با موضوع متن آشنا شود. به همین خاطر بهتر است پیوندهای ویکیپدیایی در داخل متن آورده شود.
===تصویرها===
اگر مقالهای با آوردن تصاویری گویاتر میشود، تصویر را جایی نزدیک متنی که تصویر به فهم آن کمک میکند قرار دهید. هرگاه شک داشتید خواننده را متوجه تصویر سازید ''(نگاره سمت چپ)''. برای کسب اطلاعات بیشتر به [[ویکیپدیا:خودآموز تصویر]] رجوع کنید.
===پیوستهای استاندارد===
بعضی از بخشهای اختیاری در پایان مقاله میآیند.
====گفتاوردها (یا نقل قولها)====
در این بخش فهرست از گفتاوردهای به یادماندنی پیرامون مطلب آورده میشود.
====جُستارهای وابسته====
در اینجا لیست سایر مقالههای ویکیپدیا که مرتبط با موضوعند آورده میشود. ترتیب این لیست مهم نیست (Bullet list).
====منابع====
در این قسمت فهرست منابع آورده میشود برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به [[وپ:منابع|شیوهنامهٔ ارجاع به منابع]]. در هر صورت به خاطر بسپارید که مهمترین چیز آوردن کامل مشخصات منبع است شیوهٔ ارائهٔ آن در درجهٔ بعدی اهمیت است.
====پیوند به بیرون====
توجه داشته باشید که هیچ پیوندی بدون توضیح یا با توضیح مبهم نگذارید. توضیح پیوندها باید گویا باشد.
اگر سر و کارتان با موضوعات بحثانگیز است خوب است که اشاره کنید که وبگاه متعلق به طرفداران کدام دیدگاه است. در ضمن خوب است که پیوندها را دستهبندی کنید.
هنگامی که به پیوندهای ویکیپدیایی (پیوند داخلی) نیاز داریم، از پیوند خارجی استفاده نکنید. یعنی اگر احتیاج به مقالهای در ویکیپدیا داریم پیوندی داخلی ایجاد کنیم (هرچند که خالی است). پیوندهای بیرونی فقط در قسمت مربوط به پیوند به بیرون بیاورید. مثلاً اگر در حال نوشتن مقالهای پیرامون دکارت هستید و یک مقالهٔ عالی برخط پیرامون راسیونالیسم (عقلگرایی) میشناسید کلمهٔ راسیونالیسم را به آن مقاله پیوند ندهید بلکه فقط به آن پیوندی داخلی به صورت <nowiki>[[راسیونالیسم]]</nowiki> بدهید. این پیوند به آن مقاله را در بخش پیوندهای بیرونی بیاورید. حتی هنگام ارجاع بهتر است که نخست به پاورقی ارجاع دهید و بعد پیوند بیرونی را ذکر کنید نه در داخل متن مقاله.
===صورت ظاهری مقالهای بلند===
مدخلهای ویکیپدیا به تدریج که افراد اطلاعات جدیدی به آنها اضافه میکنند بلند میشوند. این امر نمیتواند تا ابد ادامه داشته باشد. مدخلهای بینهایت بلند مشکلزا هستند. بنابراین بهتناوب باید مطالب را از مدخلها خارج کنیم. مسلماً اطلاعات نباید از ویکیپدیا حذف شود چرا که این امر با هدف ویکیپدیا در تضاد است بلکه باید مدخلهای جدیدی ایجاد شده و مطالب به آنها منتقل شوند.
===مقالههای دارای زیرموضوع===
مدخلهای ویکیپدیا با گذشت زمان به نحوی رشد میکنند که نیاز به ایجاد مقالههای جدید به طور طبیعی احساس میشود. متن هر مقاله شامل دنبالهای از زیرموضوعات متفاوت اما مرتبط است. وقتی متن یکی از این موضوعات به اندازهای بلند شد که میتوانست تشکیل مقالهای جداگانه دهد. مطالب به مقالهٔ جدیدی منتقل میشود و در مقالهٔ اصلی پیوندی به مقالهٔ جدید گذاشته میشود. (البته خلاصهای از مقالهٔ جدید در همان مقالهٔ قدیم میآید.) نشانهها:
*مقالههای بلندتر به بخشهایی چند شکسته میشوند (هر کدام از این بخشها چندین بند است.)
*در حالت آرمانی بسیاری از این بخشها هریک درواقع خلاصهای از مقالهٔ جداگانه و مفصلتری که فقط به موضوع آن بخش میپردازد، هستند. (در ابتدای بخش پیوند به مقالهٔ مفصلتر به صورت:''مقالهٔ اصلی: فلان'' میآید.
*مقالههای پیرامون زیرموضوعها هرکدام یک قسمت آغازین (پیشدرآمد) دارند.{{نشانه|leadsection|*}}
*یک قانون عمومی میگوید مقالهها نباید منجر به پیغام (هشدار اندازهٔ این مقاله...) شوند. البته این قانون استثنائاتی هم دارد. چون ممکن است اندازهٔ بخش خوانشپذیر (شامل ویکیکد نمیشود) کمتر از ۳۲ کیلوبایت باشد در این صورت این هشدار نادیده گرفته میشود.
===توازن بخشهای مختلف صفحه===
هنگامی که به مقالهای بلند با چندین و چند بخش میپردازید سعی کنید که میان بخشهای مختلف مقاله توازن برقرار کنید. اینطور نباشد که به یک بخش بیش از حد وزن و بها بدهید و سایر بخشها را مغفول بگذارید. در مقالههای کوتاهتر اگر یکی از زیرموضوعات خیلی درازتر از بقیه است شاید نشانهٔ آن باشد که باید مقالهٔ جداگانهای به آن اختصاص داده شود و تنها خلاصهای از آن در صفحهٔ اصلی بیاید.
==چه سبک نگارشیای به کارگیریم؟==
معمولاً یکی از دو سبک نگارشی زیر (که البته شباهت بسیاری به هم دارند) در ویکیپدیا مرسوم است.
===سبک اخباری===
بعضی از ویکینویسان از طرفداران سبک اخباریاند. این سبک، سبک نثر خبرهای کوتاه صفحهٔ آغازین روزنامهها و گزارشهای خبری رادیو و تلویزیون است. نه تنها شامل انتخاب واژگان و ساختار جملات میشود بلکه شیوهٔ خاصی هم برای ارائهٔ اطلاعات و لحن و غیره دنبال میکند.
''لزومی ندارد'' که مقالههای دانشنامه از این سبک خاص نوشتاری تبعیت کنند اما آشنایی با این سبک در تدوین صورت ظاهری و ساختار مقالهها میتواند بسیار مفید باشد.
===سبک چکیدهگویی===
این سبک بسیار شبیه سبک اخباری است با این تفاوت که سر و کارش با مباحث (زیر موضوعها) است نه با جملات. جان کلام این است که اطلاعات باید به گونهای در مقالهها بیاید که افراد با سطح تقاضاهای مختلف همگی به راحتی آنرا درک کنند. یعنی بسته به خواننده است که تا چه عمقی میخواهد بداند. آوردن خلاصههای بلندتر و بلندتر به دنبال هم باعث میشود مقدار زیادی اطلاعات ناگهان بر سر خواننده فرونریزد.
====توجیه====
ویکیپدیا بر خلاف بعضی دانشنامههای دیگر چون [[دانشنامه بریتانیکا|بریتانیکا]] به دو بخش خرد و کلان تقسیم نشده است. باید هر دو گروه خوانندگان از این دانشنامه بهرهمند شوند. اساس سبک چکیدهگویی بر آن است که تمام اطلاعات پیرامون یک مبحث نباید در یک تکمقاله گرد آید. چرا که خوانندگان مختلف نیازهای مختلفی دارند:
*بعضی خوانندگان تنها نیاز به یک خلاصهٔ کوتاه دارند. (قسمت آغازین)
* عدهٔ بیشتری احتیاج به حجم متوسطی اطلاعات دارند. (مجموعهای از بخشهای چندبنده)
*برخی نیز اطلاعاتی جامع و مفصل میخواهند. (پیوند به مقالهای کامل و جداگانه).
ما باید تمام این گروهها را بهرهمند کنیم.
نکتهٔ دیگر آن که از نوشتن جملات به صورت اول شخص و دوم شخص باید خودداری شود. جملههایی که از زبان «من» یا «ما» نوشته میشوند، دیدگاه بیطرفانهای را نمایش نمیدهند. جملههایی که با لحن دوم شخص («تو» یا «شما») نوشته شوند هم نامناسب دانسته میشوند.
==خواننده را در نظر بگیرید==
خوانندگان ویکیپدیا پیشزمینهها، تحصیلات و جهانبینیهای گوناگونی دارند. سعی کنید مقالهتان را تا آنجا که میتوانید همهفهم کنید. خواننده احتمالاً به قصد یادگیری مقاله را میخواند. بنابراین کاملاً ممکن است که هیچ چیز پیرامون موضوع نداند. مقاله باید برای چنین خوانندهای هم مفید باشد.
هرگاه میتوانید از به کاربردن اصطلاحات تخصصی پرهیز کنید. البته فراموش نکنید که خواننده را در نظر بگیرید. به فرض مقالهای با عنوان «نظریه پیمانه آبلی» احتمالاً توسط خوانندهای با دانش ریاضی یا فیزیک پیشرفته خوانده میشود بنابراین استفاده از اصطلاحات تخصصی (البته با پیونددار کردن آنها و ارجاع به مقالههایی که این اصطلاحات را توضیح میدهند) مشکلزا نیست.
اما مثلاً مقالهای با عنوان «[[فیزیک]]» احتمالاً توسط یک شخص عادی که دانش زیادی پیرامون فیزیک نداشته و میخواهد کلیاتی راجع به این علم بداند خوانده میشود. بنابراین باید به زبانی ساده نوشته شود و پیوندهایی نیز به مقالههای تخصصیتر آورده شود. به علاوه باید از آوردن اصطلاحات تخصصی تا جای ممکن پرهیز کرد. اگر هم اصطلاحی تخصصی آورده میشود در همان مقاله به اختصار توضیح داده شود.
===بدیهیات را ذکر کنید===
واقعیاتی را که به نظرتان بدیهی میآید ذکر کنید چرا که لزوماً برای خواننده بدیهی نیست. آوردن این بدیهیات باید در همان یکی دو جملهٔ آغازین باشد. مثلاً این جمله را در نظر بگیرید:
: فریدون کسی است که ضحاک ماردوش را از سریر سلطنت به زیر کشیده و در دماوند به بند میکشد.
هیچ اشارهای به این موضوع نیست که این فریدون کیست. پادشاه است، افسانهای یا تاریخی است و در چه زمانی میزیسته و غیره... به جای جملهٔ فوق میتوان چنین گفت:
: فریدون از پادشاهان معروف اسطورهای ایرانیان است.
اما نیازی نیست که در توضیح زیادهروی کنید و مثلا کلمهٔ پادشاه را توضیح دهید.
معمولاً تکرار لازم نیست. مثلاً:
:«رستم فرخزاد سردار سپاه ایران در جنگ قادسیه بود.»
به اندازهٔ کافی گویا است. دیگر لازم نیست بگوییم:
:رستم فرخزاد یک ایرانی بود و از سرداران سپاه ایران بود. او سردار سپاه ایران در جنگ قادسیه بود.
==بخش آغازین==
بخش آغازین یا پیش درآمد بخشی است که پیش از نخستین سرفصل (زیر عنوان) میآید. این بخش بالای فهرست مندرجات نشان داده میشود (اگر مقاله بیش از سه زیرعنوان داشته باشد). بخش آغازین باید اهمیت موضوع، نتایج آن و اینکه ''اصلاً چرا باید برایمان مهم باشد'' را شرح دهد.
===جملهٔ نخست===
اگر موضوع تعریف میطلبد، جملهٔ نخست باید تعریفی مختصر و منطقی از آن ارائه دهد تا جایگاه مفهومی و منطقی مقاله روشن شود. نخستین باری که عنوان مقاله در متن میآید باید به صورت '''سیاه''' باشد ولی نه دفعات بعد. به علاوه عنوان نباید پیونددار باشد.
برای مثال مقالهای پیرامون چارلز داروین نباید به این صورت آغاز شود:
:'''داروین''' با انتشار ''اصل انواع'' سروصدای زیادی برانگیخت.
بلکه باید به گونهای شبیه این آغاز شود:
:'''چارلز داروین''' ([[۱۸۰۹ (میلادی)|۱۸۰۹]]-[[۱۸۸۲ (میلادی)|۱۸۸۲]]) یک زیستشناس و زمینشناس بود که نظریهٔ نوین [[تکامل]] را مطرح کرد.
[[ویکیپدیا:شیوهنامهٔ نوشتن زندگینامه]] توضیحات و پیشنهادهای بیشتر و جامعتری پیرامون نوشتن مقالات زندگینامهای در بر دارد.
یک مشکل متداول این است که مقالهنویسان اثری از آثار نویسنده را در صفحهٔ مربوط به نویسنده پیونددار میکنند و سپس مقالهٔ مربوط به آن اثر را بدین گونه آغاز میکنند: «''الف'' سومین رمان او بود...» بدون آنکه اشاره کنند که ''او'' به چه کسی برمیگردد.
اگر مقاله پیرامون شخصیت یا مکانی داستانی (خیالی) است به این موضوع اشاره کنید. ممکن است خوانندگان ندانند که ''برره'' روستایی خیالی است. مثلاً:
:''برره'' روستایی خیالی در مجموعه تلویزیونی ...
===بقیهٔ بخش آغازین===
آنگاه به توضیح ادامه دهید. تعریف تا آنجا که ممکن است باید برای یک غیرمتخصص قابلفهم باشد.اگر مقاله دراز است (طولانیتر از یک صفحه)، باقیماندهٔ بند آغازین باید خلاصهای از کل مقاله را ارائه کند. توجه داشته باشید که اهمیت بنیادین یک موضوع، ممکن است علیرغم قابلفهمبودن بخش آغازین، بر یک خوانندهٔ غیرمتخصص پوشیده باشد. پس اهمیتش را به خواننده بگویید! مثلا:
==پانویس==
#{{پاورقی|leadsection}}البته عبارت ''پیشدرآمد'' در ابتدای متن آورده نمیشود.
==جستارهای وابسته==
*[[ویکیپدیا:راهنمای مترجمان]]
{{سیاستها و رهنمودهای ویکیپدیا}}
[[en:Wikipedia:Guide to writing better articles]]
|