ژانر فیلم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
در نظریهٔ فیلم، '''ژانر''' مبحثی است که برای دستهبندی [[فیلم]]ها بر اساس شباهتهای روایتی است که فیلم بر آنها بنا شده است. بیشتر نظریات در باب ژانر فیلمها از مفاهیم نقد ژانر ادبی وام گرفته شده است. با توجه به موضوع ژانر در متن ادبی، روشهای مختلفی برای برخورد با مسئلهٔ ژانر و تعریف و دستهبندی آنها وجود دارد. علاوه بر تفاوت اصلی بین ژانر مستند و داستانی در فیلم، ژانر میتواند در گونههای دیگری نیز تقسیمبندی شود.
فیلمهای داستانی اکثراً بر اساس موقعیت، موضوع، حالت و قالبشان دستهبندی میشوند. منظور از موقعیت محیط و اجتماعی است که داستان در آن اتفاق میافتد. تم یا موضوع اشاره به مفاهیم و مباحثی میکند که فیلم
اکثر اوقات شاخهبندی ژانرهای فیلم به '''زیرژانرها''' منتهی میشود. بعضی اوقات ژانر دوگانهای از ترکیب دو ژانر تعریف میشود مثلاً ژانر فیلم از نوع وحشت و علمی-تخیلی برای فیلم [http://en.wikipedia.org/wiki/Alien_(franchise) بیگانگان]
سطر ۹ ⟵ ۱۰:
نوع نمایشی (حماسی/تغزلی/دراماتیک)، نوع رابطه با واقعیت (داستانی/غیرداستانی)، نوع پی رنگ (کمدی/ تراژدی)، ماهیت محتوا (رمان احساساتی/رمان تاریخی/رمان ماجرایی) و…
جنت استیگر میگوید که فیلمهای [[هالیوود]]ی ژانر اصیلی نیستند زیرا بیشتر آنها مخلوطی از طرحهای عشقمحور ژانر عاشقانه با ژانرهای دیگرند. استیگر ادعا میکند که ژانر فیلم میتواند به چهار روش تعیین شود. «شیوهٔ ایدهآلیستی» در مورد فیلم با استانداردهای از پیش تعیین شده قضاوت میکند. «شیوهٔ تجربی» با مقایسهٔ فیلم با فیلمهایی که در حال حاضر به طور قطعی به ژانری اختصاص داده شده اند. «شیوهٔ مقدم» با استفاده از مؤلفههای ژانری که قبلاً تعریف شده اند. «شیوهٔ قرارداد اجتماعی» بر اساس توافقات موجود دروناجتماعی به بررسی این کار میپردازد. جیم کولینز ادعا میکند که از ۱۹۸۰، فیلمهای [[هالیوود]]ی تحت تأثیر تمایل به «پیوندزنی
ژانر معمولاً عبارت مبهمی است که هیچ مرز مشخصی ندارد. خیلی از کارها در یک ژانر نمیگنجند و ترکیبی از چندین ژانر هستند. بر این اساس [[رابرت استم]] در کتاب نظریهٔ فیلم خود ذکر میکند که بیشتر از آن که ژانر مفهومی موجود باشد تنها ساخته و
بسیاری از ژانرها بر اساس مخاطبین و منشوراتی که از آنها حمایت میکنند مثل نشریات و سایتها، ساخته شده اند. تقسیمبندی فیلم به ژانر تقریباً ناموفق بوده است. بر همین اساس میتوان گفت که ژانربندی فیلم برای اماکن فروش فیلم، نقد فیلم و بازار مصرف مناسب هستند. رایزن داستانی [[هالیوود]]، جان تروبی اظهار میکند که «
▲ژانر معمولاً عبارت مبهمی است که هیچ مرز مشخصی ندارد. خیلی از کارها در یک ژانر نمیگنجند و ترکیبی از چندین ژانر هستند. بر این اساس [[رابرت استم]] در کتاب نظریهٔ فیلم خود ذکر میکند که بیشتر از آن که ژانر مفهومی موجود باشد تنها ساخته و پرداخته منتقدین است. استم پرسش میکند که آیا«ژانر واقعاً هویت بیرونی دارند یا نه حاصل ذهن تحلیلگران است؟» او به خوبی سؤال میکند که آیا «طبقهبندی متناهی از ژانر وجود دارد یا آنها ذاتاً نامحدودند؟» یا این که آیا «ژانر تحتفرهنگ است یا فرافرهنگ؟» استم همچنین سؤال میکند که آیا تححلیل ژانر به موجودیت تشریحی یا تجویزی کمک میکند؟» در حالی که بعضی از ژانرها بر اساس محتوای داستان هستند ([[فیلم جنگی]])، بعضی دیگر وامگرفتهٔ ادبیات اند ([[کمدی]]، [[ملودرام]]) و بعضی از رسانههای دیگر ([[فیلم موزیکال]]). بعضیها مبتنی بر عوامل کارند (فیلمهای استیر راجرز) بعضی بر مبنای بودجهٔ (بمبافکنها)، حال آن که بعضی دیگر بر اساس جنبهٔ هنری فیلم هستند ([[فیلم هنری]])، بعضی بر اساس وضعیت نژادی([[سینمای سیاهان]])، بعضی بر اساس مکان([[وسترن]]) یا گرایشهای جنسی فیلم ([[فیلمهای همجنس گرایانه]]).
▲بسیاری از ژانرها بر اساس مخاطبین و منشوراتی که از آنها حمایت میکنند مثل نشریات و سایتها، ساخته شده اند. تقسیمبندی فیلم به ژانر تقریباً ناموفق بوده است. بر همین اساس میتوان گفت که ژانربندی فیلم برای اماکن فروش فیلم، نقد فیلم و بازار مصرف مناسب هستند. رایزن داستانی [[هالیوود]]، جان تروبی اظهار میکند که «... شما بایستی ورای فرم [ژانر] بروید تا بتوانید به مخاطبتان احساس لذت و شگفتیزدگی بدهید.» بعضی از فیلمنامهنویسان از ژانر برای بیان نوع «طرح یا محتوای متن اثرشان» استفاده میکنند. ممکن است که فیلمهای یک ژانر بهخصوص را مطالعه کرده اند. این روشی است که فیلمنامهنویسان قادرند تا مؤلفههای یک فیلم موفق را برداشته و آنها را در اثر خودشان تکرار کنند. این کار باعث کاهش ابتکار در فیلمنامه است. بر اساس گفتهٔ تروبی، «نویسندگان به اندازهٔ کافی در مورد ژانر موردنظری میدانند اما طریقهٔ پیچاندن کار را برای ضربههای بکر و هیجانانگیز را بلد نیستند.»
فیلمنامهنویسان اکثراً تلاش میکنند که مؤلفههایی در کارهایشان از کارهای گذشته موجود باشد و هیجان به عنوان مؤلفهای که داستان فیلم را مطلوب میسازد در کارهای گذشته مشهود است. به عنوان مثال فیلم [[وسترن اسپاگتی]] اروپایی در اجتناب کردن از گفتگوهای بیش از حد ژانر وسترن
|