کیچ: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Mazdakabedi (بحث | مشارکتها) صفحهای جدید حاوی ' '''کیچ''' {{به آلمانی|Kitsch}} وامواژهای است آلمانی با تلفظ {{IPA-en|ˈkɪtʃ}} در لغت به م...' ایجاد کرد |
Mazdakabedi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
'''کیچ''' {{به آلمانی|Kitsch}} وامواژهای است آلمانی با تلفظ {{IPA-en|ˈkɪtʃ}} در لغت به معنی پرزرق و برق، چشم پرکن، باسمهای، آبکی، غلنبهسلنبه و پرطمطراق.
سطر ۶ ⟵ ۵:
[[میلان کوندرا]] در «هنر رمان» دربارهٔ این واژه نوشتهاست:
«نگرش کیچ و رفتار کیچ وجود دارد. نیاز انسان کیچ منش (Kitschmensch) به کیچ، عبارت است از نیاز به نگریستن خویشتن در آینهٔ دروغ زیباکننده، و بازشناختن خشنودانه و شادمانهٔ خویش در این آینه. در نظر بروخ، کیچ از دیدگاه تاریخی، به رمانتیسم احساساتی قرن نوزدهم مربوط میشود. زیرا در آلمان و اروپای مرکزی، قرن نوزدهم بسی رمانتیک تر از نقاط دیگر (و خیلی کمتر از رئالیست) بوده است؛ در این جاست که کیچ بی اندازه شکفته میشود، در این جاست که کلمهٔ کیچ پدید میآید و هنوز هم فراوان بکار برده میشود. ما، در پراگ، دشمن اصلی هنر را در کیچ دیدهایم. در فرانسه چنین نیست. در اینجا در مقابل هنر حقیقی، تفریح و تفنن گذاشته میشود، و در مقابل هنر وزین و والا، هنر سبک مایه و رشد نایافته. و اما من هرگز از رمانهای پلیسی آگاتا کریستی به خشم نیامده ام! در عوض، چایکوفسکی، راخمانینوف، هوروویتز وقتی که پیانو میزند، فیلمهای بزرگ هالیوودی، کرامر بر ضد کرامر، دکتر ژیواگو (بیچاره پاسترناک!)، کسانی و چیزهایی هستند که من عمیقاً و صمیمانه از آنها نفرت دارم. و بیش از پیش از روحیهٔ کیچ موجود در آثاری که از نظر شکل مدعی نوگرایی اند برآشفته میشوم. (اضافه کنم: نفرتی که نیچه نسبت به «کلمههای زیبا» و «رداهای نمایشی» ویکتور هوگو در خود احساس میکرد، نشانهٔ بیزاری از کیچ قبل از پیدایش کلمهٔ آن بود.)
میلان کوندرا، نمونههای «کیچ» را در رمان بزرگ «بار هستی» نشان میدهد. او راه پیمایی و جشن اول مه هرسال در کشور چک را که به مناسبت الغای عقاید کمونیسم در این کشور برگزار میشد، کیچ میداند. برای روشن تر شدن این مفهوم به یک نمونهٔ دیگر آن در این رمان اشاره میکنیم. وقتی سابینا – یکی از شخصیتهای اصلی رمان- به همراه سناتوری آمریکایی و چهار دختر و پسر خردسال او به گردش میروند، سناتور با دست کودکان را که در زمین چمن میدوند و بازی میکنند نشان میدهد و میگوید: آنان را نگاه کنید، معنی خوشبختی همین است.
سطر ۴۹ ⟵ ۴۸:
== جستارهای وابسته ==
== پینشت ==
خط ۵۴:
== منابع ==
*{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =کوندرا | نام =میلان | پیوند نویسنده =میلان کوندرا | عنوان =[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/696412 هنر رمان] | ترجمه =پرویز همایونپور| سال =1386 | ناشر =نشر قطره | مکان =تهران | شابک =978-964-341-218-0 }}
{{الگو:زیباییشناسی}}
|