ابراهیم خلیل جوانشیر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
پناهعلی‌خان جوانشیر
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''ابراهیم خلیل خان جوانشیر''' از بزرگان ایران و منطقهقفقاز [[گرجستان]]در قرن ۱۸ میلادی بود.
 
وی فرزند [[پناهعلی‌خان جوانشیر]] بود که پدر و پسر هر دو بر ضد شاهان قاجار یعنی [[محمد حسن خان قاجار]] و فرزند او [[آغا محمدخان قاجار]] سالها مقاومت کردند. محمد حسن خان قاجار بیش از هفت بار به دژ شوشی حمله کرد و هر بار با شکست روبرو شد. فرزند وی آغا محمد خان که در هنگام جانشینی پدر به خیال خود می‌خواست ناکامی پدر خود را در شکستن ایستادگی جنگندگان [[قفقاز]] به رهبری ابراهیم خلیل خان (که شاعر و عارف سرشناس آذری به نام [[ملاپناه واقف]] در کنار او به مبارزه می‌پرداخت) پایان دهد مدتها پشت دروازه شهر شوشی ماند و سرانجام از ادامه محاصره و گِردپیچ منصرف شده به [[تفلیس]] رفت و به سختی این شهر را به غارت گرفت. پس از بازگشت به [[تهران]] و تاجگذاری بار دیگر رهسپار تسخیر [[شوشی]] شد. به ابتکار ابراهیم خلیل خان با تغییر مسیر رود [[ارس]] آب در سپاه قاجار جاری شد و تلفات سنگینی وارد ساخت. اما سپاه قاجار سدی را که قفقازی‌ها بر مسیر رود ساخته بودند شکست و به سمت شهر به راه افتاد. گروهی از دفاع‌کنندگان برای آنکه حمله دشمن را به شهر شوشی به تاخیر بیاندازند تا در شهر به اندازه کافی آذوقه و سلاح جمع شود در دژی راه را بر سپاه آغا محمد خان بستند. قاجارها با دادن تلفات فراوان این دژ را ویران کرده و سربازان آن را کشتند. در محاصره دوباره، حصار شهر زیر باران گلوله‌های [[توپخانه]] قاجارها ویران شد اما ساکنین شهر شبانه با سرعت شگفت‌آوری آن را میساختند. سرانجام ابراهیم خلیل خان در راس گروهی از رزمندگان که در بین آنها از جوان هجده ساله تا پیرمرد شصت ساله دیده می‌شد از دژ خارج شده به توپخانه حمله بردند و با آنکه موفق به از کار انداختن توپخانه شدند اما نتوانستند به شهر بازگردند و در پی آن ابراهیم خلیل خان به [[داغستان]] رفت. خان قاجار از این فرصت استفاده تبلیغاتی نموده در شهر چنین شایع کرد که وی گریخته است و تهدید کرد که اگر شهر را اشغال کند مردان را کور کرده و زنان را در اختیار سپاه خود قرار خواهد داد اما اگر آنها تسلیم شوند از غارت شهر چشم پوشی خواهد کرد. محاصره شدگان پس از رایزنی‌های فراوان و با آنکه بسیاری از ساکنین شهر مایل به تسلیم نبودند و شهر هنوز برای ایستادگی توان فراوان داشت اما در اثر اختلاف و دودستگی تسلیم شد. لیکن خان قاجار فرصتی برای عمل به قول خود یا زیر پا گذاشتن آن پیدا نکرد چراکه در همان ایام به دست چندتن از خدمتگزاران خود به قتل رسید.