واجبالوجود: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
اصلاح و تکمیل بحث |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
{{خدا}}
'''واجبالوجود''' یا به اختصار واجب در [[ فلسفه ]] و [[ کلام ]]:
یکی از دو حالتی است که از بررسی هستی هر موجودی می توان آن را به موجود مورد بحث نسبت داد. یعنی می توان گفت فلان
همچنین یکی از حالاتی است که یک [[مفهوم ذهنی]] از نظر امکانِ در خارج از ذهن بودن می تواند داشته باشد.
یعنی می توان گفت یک مفهوم ذهنی ، واجب یا ممکن یا ممتنع است.<ref>برهان وجوب و امکان استاد دکتر حسینیشاهرودی گردآورنده: زینب شعرباف اکبری کارشناسی ارشد بهار 87</ref><ref>علی ، شیروانی . شرح بدایة الحکمه علامه طباطبایی ج4 ص30 الی 34. بوستان کتاب چاپ سوم 1378</ref>
<br />
البته اصطلاح اصلی واجب الوجود ( و نیز ممکن الوجود و ممتنع الوجود بودن) مربوط به رابطه بین هر موضوع و محمولی در یک قضیه است . به عنوان مثال در کتاب فلسفه اسلامی <ref>رحمت الله ، قاضیان. فلسفه اسلامی .ص102 .بوستان کتاب</ref> آمده است:
[[متکلمان]] و [[فیلسوفان]] مسلمان بخش مهمی از بحث های خود را به اثبات این که مفهوم [[واجبالوجود]]، در جهان خارج دقیقا یک مصداق دارد، که آن مصداق، همان [[الله]] است اختصاص داده اند<ref> در غالب کتابهای فلسفه اسلامی این مهم به انجام رسیدهاست برای نمونه بنگرید به:▼
از نظر منطق ، در هر قضیه ای رابطه میان محمول و موضوع یا واجب است مثل « عدد چهار زوج است » یا ممتنع ( محال) است مثل « عدد چهار فرد است » یا ممکن است « عدد طبیعی مفروض n زوج است». اما در فلسفه محمول ، «وجود دارد» است لذا ارتباط هر موضوعی با این محمولِ « وجود داشتن » بررسی می شود.
<br />
▲[[متکلمان]] و [[فیلسوفان]] مسلمان بخش مهمی از بحث های خود را به اثبات این که مفهوم [[واجبالوجود]]، در جهان خارج دقیقا یک مصداق دارد، که آن مصداق، همان [[الله]] است اختصاص داده اند. <ref> در غالب کتابهای فلسفه اسلامی این مهم به انجام رسیدهاست برای نمونه بنگرید به:
*الخواجة نصیر الدین الطوسی. ''شرح الاشارات و التنبیهات للمحقق الطوسی''. نشر البلاغت. قم ۱۳۷۵. ج ۳ ص ۱۹</ref><ref>شیخ اشراق. ''مجموعه مصنفات شیخ اشراق''. لوح سوّم- در اثبات واجب الوجود و آنچه لایق ذات پاک و عظمت بینهایت اوست. موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی</ref>
==کاربرد اصطلاح واجب الوجود در مفاهیم
فیلسوفان برای تقسیم [[مفهوم ذهنی]] به صورت زیر از روش [[تقسیم ثنائی]] استفاده میکنند:
<br />
یک مفهوم یا:
* موجود شدنش در عالم [[واقع]]، محال است، که به آن [[ممتنع الوجود]] گویند(ممتنع الوجود هیچ گاه موجود نمیشود یعنی تصور موجود شدنش مستلزم تصور واقعی بودن [[ اجتماع نقیضین ]] است) مثل تصور « فرد بودن برای عدد چهار»؛
و یا
* موجود شدنش در عالم واقع محال نیست (یعنی امکان موجود شدن آن مفهموم در جهان واقع وجود دارد) که در این صورت نیز دو حالت میتوان فرض کرد<ref> [[ابن سینا]]. ''رسائل ابن سینا''. انتشارات بیدار. قم ۱۴۰۰ قمری. ص ۶۹</ref><ref>[[ ابن سینا]]. ''الهیات دانشنامه علائی '' (با مقدمه و حواشی و تصحیح دکتر محمد معین). دانشگاه بو علی سینا. همدان: ۱۳۸۳ ه ش. چاپ: دوم. ص ۶۶</ref>:
|