ایل دنبلی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''ایل دنبلی''' از ایلات مهم [[کرد]] محسوب می‌شود. دنبلیان ابتدا در نزدیکی [[موصل]] اقامت داشتند و سپس به [[آذربایجان]] و نواحی دیگر [[ایران]] کوچیدند. امرای[[امارت دنبلی|اُمرای دنبلی]] خود را از نوادگان [[برمکیان]] می‌دانستند. اسلاف امرای دنبلی از نقباء و مرشدین [[متصوفه]] محسوب می‌شدند و مقابر آنان زیارتگاه‌های عمومی بوده است، از جمله [[امیر یحیی دنبلی]] که در شمار مشایخ سلسله [[بکتاشیه]] بوده. نیز عده‌ای از محدثین [[شیعه]] مانند [[محمد بن وهبان دنبلی]] از این طایفه بوده‌اند. شاخه‌هایی از امرای دنبلی تا برآمدن [[صفویان]] در [[دیاربکر]] و برخی مناطق آذربایجان حکومت مستقل داشتند.<ref name=d>[http://donboli.info/_fpclass/feedback.htm]</ref>
 
== نام ==
«دنبلی» ترکیب کلمهٔ دنبل و یای نسب است و «دنبل» نام کوهی در منطقهٔ دیاربکر.<ref name=d>[http://donboli.info/_fpclass/feedback.htm]</ref>
 
== امرای دنبلی ==
=== نسب ===
[[شرف‌خان بدلیسی]] در [[شرفنامه بدلیسی|شرفنامه]] (نخستین منبعی به طور مستقل به شرح تاریخ و جغرافیای قوم [[کرد]] پرداخته) چنین آورده است:«عشاير دنبلي از ولايت [[بختی|بُختي]] آمده در مابين اكراد ايشان را دنبلي‌بُخت مي‌خوانند.» منابع متاخر نسب امرای دنبلی را به [[برمکیان]] متصل می‌سازند. این دو فرضیه را نمی‌توان مغایر هم دانست، اما برای پذیرش انتساب دنبلیان به برامکه به مستندات و مدارک قوی‌تری نیاز است.<ref name=H> هادیان، کوروش. ''جایگاه و کارکرد خاندان دُنبُلی در تاریخ ایران''. فصلنامه پژوهش‌های تاریخی. سال اول، شماره 3، پاييز 1388.</ref>
 
ایل دنبلی ابتدا بر [[آیین یزیدی]] بوده‌است. پس از استقرار در [[خوی]]، عده‌ای از [[امارت دنبلی|اُمرای دنبلی]] به [[سنت]] می‌گرایند. در اوایل صفویه تا زمان [[اسماعیل دوم]]، دنبلیان بر دو مذهب [[سنی شافعی]] و یزیدی بوده‌اند و احتمالاً از زمان [[عباس یکم]] به [[تشیع]] گرویده‌اند، تا جایی که در دوران [[افشار]]، [[زندیه]] و [[قاجار]] اغلب آنان پیروی تشیع بوده‌اند.<ref name=H> هادیان، کوروش. ''جایگاه و کارکرد خاندان دُنبُلی در تاریخ ایران''. فصلنامه پژوهش‌های تاریخی. سال اول، شماره 3، پاييز 1388.</ref>
=== مذهب ===
ایل دنبلی ابتدا بر [[آیین یزیدی]] بوده‌است. پس از استقرار در [[خوی]]، عده‌ای از اُمرای دنبلی به [[سنت]] می‌گرایند. در اوایل صفویه تا زمان [[اسماعیل دوم]]، دنبلیان بر دو مذهب [[سنی شافعی]] و یزیدی بوده‌اند و احتمالاً از زمان [[عباس یکم]] به [[تشیع]] گرویده‌اند، تا جایی که در دوران [[افشار]]، [[زندیه]] و [[قاجار]] اغلب آنان پیروی تشیع بوده‌اند.<ref name=H> هادیان، کوروش. ''جایگاه و کارکرد خاندان دُنبُلی در تاریخ ایران''. فصلنامه پژوهش‌های تاریخی. سال اول، شماره 3، پاييز 1388.</ref>
 
=== تاریخچه ===
بدلیسی در شرفنامه، هنگام تقسیم‌بندی حکام [[کردستان]] به سه طبقه «سلاطین، امرای بزرگ و سایر امرا» امرای دنبلی را در دسته سوم، یعنی پایین‌ترین رده ذکر می‌کند و اشارات مختصری به ترقی برخی اعضای این خاندان در روزگار [[آق‌قویونلو]] و امارت آنان در ولایت [[حکاری]] دارد. در برابر برخی دیگر پیشینه این خاندان را به قرن چهارم هـ.ق می‌رسانند و بر این باورند که امرای دنبلی از این تاریخ تا زمان [[شیخ حیدر صفوی]] در آذربایجان و کردستان حکومت مستقل داشته‌اند و نخستین بار شمس‌الملک دنبلی که ممدوح [[خاقانی]] بوده‌است، شهر [[خوی]] را مقر حکومت خود قرار می‌دهد. مستندات تاریخی دربارهٔ امرای دنبلی تا پیش از [[آق‌قویونلو]]ها، اندک و ناروشن است.<ref name=H> هادیان، کوروش. ''جایگاه و کارکرد خاندان دُنبُلی در تاریخ ایران''. فصلنامه پژوهش‌های تاریخی. سال اول، شماره 3، پاييز 1388.</ref>
 
بنابه نوشته شرفنامه، [[تهماسب اول]] لقب «سلطان» و «اِلکای خوی» را به حاجی‌بیگ دنبلی نوادهٔ عیسی‌بیگ (حاکم خوی) داد و مأموریت حفاظت از مرز [[ایران]] و [[عثمانی]] در ناحیهٔ [[وان]] را به او سپرد. حاجی‌بیگ دنبلی در نتيجهٔ اختلافات ديرينه با عشيرهٔ كرد محمودی بارها با ايشان درگير شد و در نهايت در يكی از يورش‌های محمودی‌ها در سال ۹۵۵ هـ.ق به قتل رسيد. در این درگیری نیروهای عثمانی از محمودی‌ها حمایت می‌کردند. مدتی بعد دنبلیان از انقیاد تهماسب خارج شدند و برخلاف میل او عمل می‌کردند، در نتیجه تهماسب عدهٔ زیادی از آنان را به قتل رسانید. دنبلیان براثر این رفتار، به سلطان عثمانی پناه بردند. منصوربیگ دنبلی از نوادگان عیسی‌بیگ از طرف سلطان عثمانی به حکومت [[قطور]] گمارده شد و ایل دنبلی نيز بر گرد او جمع شدند. پس از منصور پسرش ولی‌بیگ به حکومت رسید.<ref name=H> هادیان، کوروش. ''جایگاه و کارکرد خاندان دُنبُلی در تاریخ ایران''. فصلنامه پژوهش‌های تاریخی. سال اول، شماره 3، پاييز 1388.</ref>
 
شاه‌تهماسب يكی از فرزندان حاجی‌بیگ دنبلی را كه به نام پدر مقتول، موسوم شد، ابتدا در دربار خود ارتقا داد و بعدها به‌جای حاجی‌بیگ مقتول منصوب كرد. از دیگر افراد ایل دنبلی در اوایل دورهٔ صفوی، سلطان‌علی‌بيگ است که امارت دنبلی از جانب [[سلطان محمد خدابنده]] به او تفویض شد. شرف‌نامه در شرح انتصاب سلطان‌علی‌بيگ، نخستين بار از دستگاه امرای دنبلی در خوی با عنوان «امارت دنبلی» ياد مي‌كند. نظربيگ پسر سلطان‌علی‌بيگ كه جانشين پدر شد، به‌علتی نامعلوم همراه تعدادی از امرای قزلباش و خوانين منطقه به عثمانی پيوست و سرانجام در درگيری با عشيرهٔ محمودی بر سر تصرف ناحيهٔ [[سكمن‌آباد]] كشته شد. در دورهٔ شاه عباس اول، امرا و شخصيت‌های منسوب به خاندان دنبلی تأثیر بارزتری در رويدادها و تحولات ایران یافتند. در این دوره تعدادی از امرای دنبلی در آزادسازی [[تبریز]] و آذربایجان از اشغال قوای عثمانی نقش داشتند. از بزرگان دنبلی در دورهٔ شاه عباس اول، می‌توان از جمشیدسلطان دنبلی است (حاکم [[مرند]] و از ملازمان شاه صفوی در سفر به [[بلخ]] و [[خراسان]]) سلمان‌سلطان دنبلی (حاکم [[چورس]] و مأمور دفع برخی تعدیات عثمانی به مرز ایران) و مقصودسلطان دنبلی (از امرای دنبلی در خارج از آذربایجان]] نام برد. در اواخر این دوره منصب «[[بیگربیگی]] تبریز» به برخی افراد این خاندان داده می‌شد.<ref name=H> هادیان، کوروش. ''جایگاه و کارکرد خاندان دُنبُلی در تاریخ ایران''. فصلنامه پژوهش‌های تاریخی. سال اول، شماره 3، پاييز 1388.</ref>
 
=== مشاهیر ===
 
== پانویس ==