فلسفه تحلیلی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷:
 
فیلسوفان تحلیلی قرن ۲۰ توجه خود را در اصل نه بر تصورات موجود در ذهن بلکه بر زبانی که اندیشیدن ذهنی از طریق آن بیان می‌شود معطوف داشته‌اند.
 
[[برتراند راسل]] و [[جورج ادوارد مور]] فلسفهٔ تحلیلی را با به کار انداختن منطق جدید -که راسل سهم زیادی در آن داشته است- به عنوان ابزار تحلیل بنیاد نهادند.<ref>فرهنگ اندیشهٔ نو .[[اولیور استلی برس]] .[[الن بولک]] .ویراستار [[ع. پاشائی]] ._تهران: مازیار ۱۳۶۹</ref>
 
[[منطق]] و [[فلسفه زبان]] از همان ابتدا از بحث‌های محوری فلسفهٔ تحلیلی بودند. چند تفکر از بحث‌های مربوط به زبان و منطق در فلسفهٔ تحلیلی پدید آمد؛ مانند [[پوزیتیویسم منطقی]]، [[تجربه‌گرایی منطقی]]، [[اتمیسم منطقی]]، [[منطق‌گرایی]] و [[فلسفه زبان متعارف]].
 
فلسفهٔ تحلیلی بعدها بحث‌های وسیعی را در این حوزه‌ها مطرح کرد: [[فلسفه اخلاق]] ([[هر]] و [[مکی]])، [[فلسفه سیاسی]] ([[جان رالز]])، [[زیبایی‌شناسی]] ([[ریچارد ولهایم]])، [[فلسفه دین]] ([[الوین پلانتینگا]])، [[فلسفه زبان]] ([[ساول کریپکی]]، [[هیلری پاتنم]]، [[کواین]])، [[فلسفه ذهن]] ([[جیگون کیم]]، [[دیوید چالمرز]]، [[هیلری پاتنم]]). [[متافیزیک تحلیلی]] نیز اخیراً در کارهای فیلسوفانی همچون [[دیوید لوئیس]] و [[پیتر استراوسن]] شکل گرفته‌است.
 
<!--