پرتاب روباه (به آلمانی: Fuchsprellen و به فرانسه: Lancer de renard ) یک بازی پرطرفدار قرنهای هفده و هجده در قسمتهایی از اروپا بوده که در آن بازیکنان حیوانات (مخصوصا روباه) را به هوا پرتاب میکردند.▼
▲'''پرتاب روباه''' (به آلمانی: Fuchsprellen و به فرانسه: Lancer de renard) یک بازی پرطرفدار قرنهای هفده و هجده در قسمتهایی از اروپا بوده که در آن بازیکنان حیوانات (مخصوصا روباه) را به هوا پرتاب میکردندمیکردند.
پرتاب روباه درهوای آزاد انجام میشد و دورتا دور جای بازی با دیواره های توری پوشیده میشد.▼
بیشتر این بازی در حیات دژها یا کاخ ها انجام میشد و بازیکنان دو به دو سرو ته طنابی به درازای هفت متر را بدست میگرفتند، چنان که طناب بر روی زمین قرار میگرفت و روباه هایی که از قفس آزاد شده بودند بسمت بازیکنانی راهنمایی میشدند که به موازات هم ایستاده بودند و در زمانیکه این حیوانات از روی طناب ها میگذشتند بازیکنان به ناگهان طناب را میکشیدند و اینکار سبب پرتاب شدن حیوان به هوا میشد. بالاترین پرتاب به هفت و نیم متر میرسید و پرتاب به این بلندی برای حیوانات کشنده بود.▼
▲پرتاب روباه درهوای آزاد انجام میشدمیشد و دورتا دور جای بازی با دیواره هایدیوارههای توری پوشیده میشدمیشد.
▲بیشتر این بازی در حیات دژها یا کاخ هاکاخها انجام میشدمیشد و بازیکنان دو به دو سرو ته طنابی به درازای هفت متر را بدست میگرفتند،میگرفتند، چنان که طناب بر روی زمین قرار میگرفتمیگرفت و روباه هاییروباههایی که از قفس آزاد شده بودند بسمت بازیکنانی راهنمایی میشدندمیشدند که به موازات هم ایستاده بودند و در زمانیکه این حیوانات از روی طناب هاطنابها میگذشتندمیگذشتند بازیکنان به ناگهان طناب را میکشیدندمیکشیدند و اینکار سبب پرتاب شدن حیوان به هوا میشدمیشد. بالاترین پرتاب به هفت و نیم متر میرسیدمیرسید و پرتاب به این بلندی برای حیوانات کشنده بود.
در چنین مسابقه ایمسابقهای که بوسیله آگوست دوم لهستان در درسدن (پرتاب روباه بازی شناخته شده ایشدهای در منطقه درسدن بود) برگزار شد که در آن 647۶۴۷ روباه – 533۵۳۳ خرگوش – 34۳۴ گورکن – 21۲۱ گربه وحشی – 34۳۴ گراز و 3۳ گرگ کشته شدند. کسان دیگری هم از خانواده هایخانوادههای سلطنتی در این بازیها شرکت داشتند. Esaias Pufendorf فرستاده سوئدی نیز در چنین بازیهایی به سال 1672۱۶۷۲ در وین شرکت کرده و در یادداشت هاییادداشتهای روزانه اش نوشته که امپراتور لئوپولد یکم به گروه پسربچه هاییپسربچههایی پیوست که درحال زدن و کشتن حیوانات زخمی بودند و از دیدن چنین کاری بسیار شگفت زده شده بود
چنین بازیهایی بدون خطر نیز نبوده و بر پایه نوشته هاینوشتههای بجا مانده حیواناتی (مخصوصا گربه هایگربههای وحشی) بودند که بسمت بازیکانان حمله میکردندمیکردند و گاه دیده میشده که به طناب هاطنابها چسبیده یا آنرا گاز می گرفتندمیگرفتند و این امکان ادامه بازی و لذت بازی را از بازیکانان میگرفتمیگرفت