مهدی میراشرافی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۸۰:
او در اواخر دوران [[رضاشاه]] افسر [[ارتش]] بود. با اشغال ایران توسط قوای [[متفقین]]، او که مسئول قسمتی از انبارهای لجستیکی ارتش ایران بود، در تحویل لاستیک خودروها به متفقین تعلل کرد و مورد مواخذه قرار گرفت.<ref name=autogenerated1>بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضاشاهی. ناصر نجمی. انتشارات انیشتین. 1373 تهران</ref>
 
به همین دلیل از ارتش خارج شد و [[روزنامه آتش]] را راه اندازی کرد که در آن افرادی چون [[نصرت‌الله معینیان]] مقاله می‌نوشتند. روزنامه او به ویژه در جریان بحران آذربایجان و فرقه دموکرات پیشه وری، شدیدترین حملات را به آنان و توده ایها و حزب ایران به رهبری [[احمد زیرک زاده]] و [[کریم سنجابی]] میکرد. واو رابطه خوبی با [[مجمع مسلمانان مجاهد]] وابسته به [[شمس قنات آبادی]] داشت.<ref>http://www.aftabir.com/lifestyle/view/123346/%D8%B4%D9%85%D8%B3-%D9%82%D9%86%D8%A7%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C</ref> و در جریان ملی شدن نفت، هوادار نهضت ملی بود و در هنگام تحصن مخالفان دولت، همراه مصدق در دربار حاضر شد. با اینحال شخص میراشرافی از نخستین روزی که مصدق به نخست وزیری رسید، از او انتقاد کرده و بر این باور بود که جای او در مجلس است، نه در دولت.<ref>http://fa.wikisource.org/wiki/%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D9%84%DB%8C_%DB%B1%DB%B1_%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF_%DB%B1%DB%B3%DB%B3%DB%B1_%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA_%DB%B7#-_.D8.B7.D8.B1.D8.AD_.DA.AF.D8.B2.D8.A7.D8.B1.D8.B4_.D8.A7.D8.B9.D8.AA.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.86.D8.A7.D9.85.D9.87_.D8.A2.D9.82.D8.A7.DB.8C_.D9.85.DB.8C.D8.B1.D8.A7.D8.B4.D8.B1.D8.A7.D9.81.DB.8C_.D9.86.D9.85.D8.A7.DB.8C.D9.86.D8.AF.D9.87_.D9.85.D8.B4.DA.AF.DB.8C.D9.86_.D8.B4.D9.87.D8.B1_.D9.88_.D8.AA.D8.B5.D9.88.DB.8C.D8.A8_.D8.A2.D9.86</ref>
 
او در سال ۱۳۳۰ در زمان دکتر مصدق، در انتخابات مجلس هفدهم از شهر مشکین شهر نامزد شد. پس از پایان انتخابات در مشکین شهر، چند گروه از مردم محلی از خلاف کاری‌های صورت گرفت در انتخابات و اعمال نفوذ ارتش به سود میراشرافی، به وزارت کشور شکایت کردند. مصدق به الهیار صالح وزیر کشور دستور داد که کار شمارش آرا در این شهر را تا رسیدگی به شکایات یاد شده متوقف سازد، پس از چند هفته الهیار صالح به نخست وزیر گزارش کرد که حتی با باطل کردن آراء مشکوک، میراشرافی برنده انتخابات است.<ref>[18]. سفری، محمد علی؛ قلم و سیاست، سعدی، چاپ دوم، ص582.</ref> در مجلس اعتبارنامه او مورد مخالفت رقیب قدیمی اش، زیرک زاده قرار گرفت ولی تنها با 4 رای مخالف، تایید شد.
 
با اینکه مصدق و جبهه ملی از انتخابات راضی نبودند، در واقع همین مجلس بود که در جریانات منتهی به ۳۰ تیر، به [[احمد قوام]] رای داد، ولی بدون تردید تنها مهدی میراشرافی بود که حتی در سختهنگام ترینبررسی شرایطاعتبارنامه ها در آغاز کار مجلس، دولت مصدق را به مهندسی انتخابات متهم کرد. پس از آن نیز او حتی در زمانی که جو مجلس کاملا به سود جبهه ملی و مصدق بود، به خود جرات انتقاد میداد. به مرور دیگر نمایندگان مخالف مصدق و سپس بریدگان از جبهه ملی چون [[ابوالحسن حائری زاده]]، [[مظفر بقایی]]، [[علی زهری]] و نهایتا [[حسین مکی]] به او پیوستند تا در ماههای پایانی منتهی به [[کودتای ۲۸ مرداد]] صحنه مجلس به یک جدال تمام عیار پارلمانی میان مخالفان و هواداران مصدق تبدیل شود.
 
میراشرافی حمله به دو
 
پس از سقوط مرکز رادیو که به یک سکوت رادیویی بی سابقه در تاریخ ایران انجامید، او نخستین کسی بود که پشت میکروفن رفته و خبر سرنگونی مصدق را اعلام کرد.