مکتب التقاطی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰:
== بحران در اکلکتیزم ==
از زمان انقلاب ۱۸۴۸ یعنی وقتی که هنر، علم و سیاست، بیش از پیش به یکدیگر مربوط شدند، اختلافات بین اکلکتیزم و رسیونالیستها به اوج خود رسید. در سال ۱۸۵۲ رسیونالیستها به رهبری (ویولت لودوک) با نوشتن مقالاتی بر علیه (اکلکتیزم) ، تأکید میکند که معماری باید بر پایه ی عملکرد، راه حلها و خواص مصالح ساختمانی مستقر شود، و تمام انتقادات وارد بر اکلکتیزم را به آکادمی (مدرسه ی هنرهای زیبا گراندپری) نسبت داد.هنگامی که تکنیکهای ساختمان بسرعت رو به تکامل میرفت، فرهنگ هنری مورثی وارد بحران نهایی خود میشود.مکتب اکلکتیست سعی میکند که به استخوان بندی ساخت مهندسان، متانت و تشخص بدهد، بدون اینکه خود به اصلی قابل قبول دست یافته باشد.در سال ۱۸۷۶ مقرراتی برای آموزش آکادمیک تدوین شد در حالی که جنبههای قدیمی آموزش را تأیید میکرد بعضی از نظریات سیستماتیک رسونالیستها را در موارد درسی در آن گنجاند.در برنامه ی جدید از سبکها به بعنوان وسیلهای فرعی صحبت شدهاست که هیچکدام بر دیگری مزیتی ندارد، و آنچه معماران را از مهندسین متمایز میدارد آزادی در انتخاب فرمهای مختلف است، که آن هم بنوبه خود امری ست فردی و تنها به طبقه معمار مربوط نمیشود زیرا بیشتر به احساس بستگی دارد تا به منطق. در این ایام اکلکتیزم دیگر به عنوان یک سبک بی ثبات تعبیر نمیشود و هدفش آن است که آگاهانه خود را از قید هرنوع مقررات رها ساخته، با چشمی بیطرفانه به مسائل بپردازد.هنرمندان پیشقدم جنبش مدرن با تکیه بر اصول آزادی فردی و اهمیت تخیل، بیانی نوین و مستقل از مدلهای تاریخی خلق میکنندکه با موفقیت در مقابل سبکهای کهن عرض اندام مینمایند.<ref>تاریخ معماری مدرن،هنر در گذر زمان </ref>
#تغییرمسیر [[معماری مدرن]]
== پانویس ==
{{پانویس|اندازه=ریز}}
|