نایب خاص: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
انتقال از مقاله امام زمان
خط ۱:
بنا'''نایب برخاص''' در اعتقاد شیعه دوازده امامی اینبه دورهچهار ازسفیر مرگیا حسننائب عسکریخاصی دراطلاق سالمی ۲۶۰ ه.شود ق.که (۱ ژانویه ۸۷۴ م.) آغاز شده و تا سال ۳۲۹ ه. ق. (۹۴۱ م.) به طول انجامیده‌است. در این دوره[[امام زمان|مهدی]] تنها از طریق چهار سفیر یا نائبآنان و آن هم در شرایط خاص با شیعیان تماس می‌گرفت. در طی دوران غیبت صغری شیعیان از طریق این چهار نائب با مهدی در ارتباط بوده و درخواست‌ها و مسائل خود را طرح می‌کرده‌اند و پاسخ می‌گرفتند. این دوره از مرگ حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه. ق. (۱ ژانویه ۸۷۴ م.) آغاز شده و تا سال ۳۲۹ ه. ق. (۹۴۱ م.) به طول انجامیده‌است.<ref>{{harvnb|Tabatabi|1989|pp=8–9}}</ref><ref name="Deputy">{{harvnb|Klemm|2007|p=}}</ref>
 
==دیدگاه تاریخی==
به نظر [[ورنا کلم]] از دیدگاه تاریخی اعتقاد به وجود نواب اربعه در آثار محدثان و علمای شیعه چند دهه اول دوران موسوم به غیبت صغری به چشم نمی‌خورد. کلینی اشارات مبهمی به [[توقیع|نامه‌هایی]] از امام زمان می‌کند که به دست شیعیان می‌رسیده‌است.<ref name="Deputy"/> حتی در کتاب التنبیه [[ابوسهل نوبختی]] که بین سال‌های ۹۰۳ تا ۹۱۳ نوشته شده‌است، به بحرانی در میان شیعیان اشاره می‌کند. ابوسهل می‌نویسد که تقریباً تمام یاران نزدیک حسن عسکری تا بیست سال بعد از مرگ او درگذشته‌اند. آنها کسانی بودند که ادعا می‌نمودند که با امام غایب شیعه در ارتباط هستند و فرمان‌های او را به اطلاع شیعیان می‌رساندند. بعد از مرگ این افراد دیگر نشانی از امام برای شیعیان و اثباتی برای وجود او برای افرادی که دچار شبهه شده یا ناباوران وجود ندارد. در این زمان آنها تنها می‌توانستند به کمک تفسیر احادیث امامان پیشین شیعه غیبت طولانی امام را توجیه نمایند. در نوشته‌های نویسندگان شیعه تا چند دهه بعد از این زمان به تداوم فعالیت سفرا اشاره نشده‌است.<ref name="Deputy"/>
 
سطر ۹ ⟵ ۱۰:
به نوشتهٔ ساچادینا در شرایطی جامعه شیعه پس از مرگ حسن عسکری دست کم به چهارده فرقه منشعب شده بودند، پذیرش نهایی این عقیده که حسن عسکری فرزندی داشته که امام آخر و دوازدهم شیعه‌است در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری رخ داد. این امر به رهبری [[محمد بن عثمان]] و شبکه وکلای او در سراسر سرزمین‌های مسلمان و با کمک ابوسهل نوبختی، متکلم بزرگ شیعه، انجام شد. رابطه نزدیک و دوستانه ابوسهل با خاندان شیعه [[بنی فرات]] که وزرای عباسیان بودند نیز پذیرش این امر را حتی در میان سایر مسلمانان تسهیل کرد. بدین ترتیب جامعه شیعه حول اعتقاد به امامت حجت بن حسن و رهبری محمد بن عثمان مجدداً متحد شد.<ref>{{harvnb|Sachedina|1981|pp=90 & 91}}</ref>
 
===== نواب اربعه =====
{{جعبه نقل قول | نقل‌قول =... تو از اکنون تا شش روز دیگر خواهی مرد، پس امر حساب و کتاب خود را جمع‌وجور کن، و دربارهٔ نیابت و وکالت به هیچ‌کس وصیت مکن تا به جای تو بنشیند؛ زیرا غیبت کامل فرا رسیده‌است، دیگر تا آن روزی که خدای تبارک و تعالی بخواهد، ظهوری نخواهد بود و آن پس از مدت درازی خواهد بود که دل‌ها را سختی و قساوت فراگیرد و زمین از ستم و بیداد پر گردد. به‌زودی از شیعیان من ادعای مشاهده خواهند کرد، بدان هر کس که پیش از خروج سفیانی و برآمدن صیحه و بانگی از آسمان، ادعای دیدن مرا نماید، دروغگو و تهمت‌زننده‌است. قدرت و توانایی از آن خداوند بلندپایه بزرگ است و بس.<ref>بسم الله الرحمن الرحیم یا علی بن محمد السمری اعظم الله اجرا خوانک فیک، فانک میت ما بینک و بین ستة ایام، فاجمع امرک و لاتوص الی احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبةالتامة فلا ظهور الا بعد اذن الله تعالی ذکره، و ذلک بعد طول الامد و قسوةالقلوب و امتلاء الارض جوراً. و سیأتی الی شیعتی من یدعی المشاهدة، الا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کذاب مفتر، ولاحول و لاقول الا بالله العلی العلی العظیم. بنگرید: الاحتجاج، ج ۲، ص.۴۷۸ کمال الدین، ح ۲، ص ۵۱۶، حدیث.۴۴ الغیبة، ص 395</ref>{{سخ}}
''بخشی از آخرین توقیع منسوب به حجت بن حسن در دورهٔ وکلا در منابع شیعه که بیانگر دیدگاه شیعه در موضوع غیبت است. ''| منبع =