'''بی اعتمادی''' پدیدهای است روان شناختی ؛روانشناختی؛ که فرد اطمینان به خود را از دست میدهد و به ناتوانی خود اذعان میکند. در چنین فرآیندی توان حرکت و خلاقیت از فرد سلب میگردد و او به موجودی بی تحرک، خنثی و فاقد معیار تبدیل میگردد.
بی اعتمادی در حال حاضر به بیماری مزمنی در کشورهای در حال گذار در آمدهاست و مردم چنین کشورهایی را در مقابل تکنولوژی نوین حیران و سرگردان کردهاست. برای دستیابی به شناخت این گسست که واپسمانی، یآس،ناامیدی، بد بینی و بی اعتمادی عمومی را در پی داشتهاست، هر فرد علاقه مندعلاقهمند به جامعه رابهرا به تفکر و چاره جویی وا میدارد. وقتی جامعهای با رکود اقتصادی رو به روروبهرو میشود یکی از آثار مخرب آن پیدایی بی اعتمادی است. و اگر میزان آن شدید باشد جامعه را با بحران رو به رو میسازد. در واقع بحران اقتصادی سیاسی و اجتماعی و فراگیر شدن آن باعث میشود که اعتماد تک تک افراد نسبت به یکدیگر و مجموعه آنها نسبت به جامعه سست شود و همبستگی بین فرد و جامعه از هم گسیخته شود. در چنین وضعیتی هنجارهای اخلاقی نزول پیدا میکند و معیارهای اجتماعی نادیده گرفته میشود و در نهایت به حقوق دیگران تجاوز میشود و آشکارا باج گیری، رشوه خواری، اختلاس،[[اختلاس]]، زور گیری، [[رانت خواری،خواری]]، اقازادگیآقازادگی و... افزایش مییابد. و افراد برای رسیدن به هدفهای خود به هر وسیلهای دست مییازند. زمانی که مردم کشوری اطمینان خود را از تاثیر گذاری مشارکت بر فرایند اجتماعی بیهوده میدانند و اعتماد خود را از گارگزاران جامعه از دست میدهند؛ جامعه با پدیدهای به نام از خود بیگانگی رو به رو میشود.<ref>{{یادکرد کتاب | تاریخ بازبینی=۲۳ فوریه ۲۰۱۲ | زبان=فارسی | سال=۱۳۸۹ | عنوان=آسیب شناسی اجتماعی | ناشر=آوای نور | نویسنده=هدایت الله ستوده}}</ref>