اسکندر شیخی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
صفحه‌ای جدید حاوی '{{جعبه اطلاعات حاکم | نام = اسکندر چلاوی | تصویر = | زیرنویس تصویر = | دو...' ایجاد کرد
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶:
 
پس از آنکه [[سادات مرعشی]] اسیر تیمور شدند، [[اسکندر چلاوی]] نزد تیمور رفته و گفت:«این‌ها خونی من‌اند، پادشاه به من بسپارند تا [[قصاص]] بکنم.» تیمور نیز در پاسخ به وی گفت:«این‌ها تنها خونی تو نیستند، [[پادوسبانیان|ملک]] [[رویان]] را نیز اینان کشته‌اند. ملک طوس را نیز حاضر گردانید تا خونی او با او سپرده شود، تا قصاص بکند.» پس از حاضر شدن ملک طوس [[پادوسبانیان|پادوسبانی]] در این مجلس، تیمور از او خواست تا آنکس را که خونی اوست، قصاص نماید. <ref name="مجد ۱۴۶" /> ملک طوس، با این عمل مخالفت کرد<ref name="مجد ۱۴۶" /> و گفت:
{{نقل قول|ایشان هیچ‌کدامین مردم ما را قتل نکرده‌اند که بر ما قصاص لازم آید شرعاً، زیرا که در صف هیجاء تیری از نوکران ایشان برکسان ما آمده مرده‌اند و یا به شمشیری مجهول به شرف هلاک پیوسته باشند. عجب اگر این قتل را قصاص جایز باشد و دیگر آن که ایشان [[سید]]اند، هر که ایشان را بکشد فردا روز قیامت یقین در پهلوی [[یزید بن معاویه|یزید لعین]] باید استادن و سؤال ایزدی را جواب دادن و مرا طاقت شرکت یزید نیست. باقی شما حاکمید.<ref name="س ۱۰۹" />}}
[[امیر تیمور گورکانی]]، چون این سخنان را شنید، به ملک سعدالدوله گفت:
{{نقل قول|رحمت بر تو باد که مرا و خود را از آتش [[دوزخ]] نجات دادی لعنت بر [[اسکندر شیخی]] که می‌خواست، مرا همنعان خویش، به نار حجیم رساند.<ref>{{Harvnb|خواندمیر|۱۳۶۲|p=۳۴۷}}</ref>}}
خط ۶۰:
 
[[رده:چلاویان]]
[[رده:اهالی آمل]]