رفتارگرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏منبع‌: الگویِ {{خرد}} از انتهایِ مقاله برداشته شد.
←‏تاریخچه و ریشه‌ها: دو زیرعنوان اضافه شد. بخشِ سوم (رفتارگرایی روش‌شناختی) هنوز نیاز به کار کردن دارد.
خط ۱۴:
 
== تاریخچه و ریشه‌ها ==
هر کدام از شاخه‌هایِ رفتارگرایی، ریشه‌ها و تاریخچه‌ی متفاوتِ خود را دارند.<br />
=== رفتارگرایی منطقی ===
از جمله طرفدارانِ رفتارگراییِ منطقی در فلسفه توسطِ [[گیلبرت رایل|ژیلبرت رایل]] و [[لودویگ ویتگنشتاین]]، آغاز شد. ریشه‌هایِ این شاخه، به جنبشِ فلسفیِ [[پوزیتیویسم منطقی|پوزیتیویسمِ منطقی]] باز می‌گردد. پوزیتیویسمِ منطقی، جنبشی بود که ادعا می‌کرد، معنایِ یک گزاره به وسیله‌ی شرایطِ صدقِ آن گزاره تعیین می‌شود. مثلاً معنایِ گزاره‌ی "آسمان آبی است."، می‌تواند تمامِ آن موقعیت‌هایی در جهانِ خارج باشد که در آن موقعیت‌ها، گزاره برقرار است و آسمان واقعاً آبی است. به این ترتیب، به کار بردنِ تزِ پوزیتیویسمِ منطقی، برایِ گزاره‌هایِ روان‌شناختی، به این نتیجه منتهی می‌شود که هر گزاره درباره‌ی حالت‌هایِ ذهنی، برایِ آن‌که معنا داشته باشد، باید شرایطِ صدقی داشته باشد و شرایطِ صدقی که به آن گزاره‌ها معنا می‌دهد، رفتارهایی است که ما با داشتنِ‌ آن حالت‌هایِ ذهنی، تمایل داریم که از خود نشان دهیم.<br />
به این دلیل، فیلسوفانِ ذهن، به سمتِ رفتارگراییِ منطقی کشیده شدند که این نظریه، می‌توانست از نظریه‌ی [[دوگانه‌انگاری|دوگانه‌انگاریِ در جوهر]] جلوگیری کند. دوگانه‌انگاریِ در جوهر، برایِ اینکه توضیح دهد که حالت‌هایِ ذهنیِ ما چیستند و چگونه به وجود می‌آیند، به یک روحِ غیرفیزیکی متوسل می‌شود، روحی که محدودیت‌هایِ فضایی و زمانی ندارد و مسئولیتِ فکرهای ما را برعهده دارد. اما رفتارگراییِ منطقی، در توضیحِ حالت‌هایِ ذهنی، برایِ آن‌که به این روح متوسل نشود، حالت‌هایِ ذهنیِ ما را به وسیله‌ی رفتارهایِ بیرونی توضیح می‌دهد. به این معنا که این حالت‌هایِ ذهنی، هیچ چیزِ‌ نیستند بلکه تمایلِ فرد برایِ انجامِ رفتاری خاص -و این تمایل را می‌توان به وسیله‌ی ترشحِ هورمون‌ها، غریزه و... توضیح داد.-
=== رفتارگرایی روان‌شناختی ===
رفتارگراییِ روان‌شناختی، را نخستین‌بار می‌توان در کارهایِ [[ایوان پاولف]] و [[ادوارد تورندیک]] مشاهده کرد. کامل‌ترین و برجسته‌ترین نمونه‌ی تلاش‌هایِ این شاخه را می‌توان در کارهایِ [[اسکینر|بی‌اف‌اسکینر]]، روان‌شناسِ برجسته‌ی آمریکایی ملاحظه نمود. ریشه‌ی این شاخه از رفتارگرایی، در کارهایِ [[تجربه‌گرایان|تجربه‌گرایانِ انگلیسی]]، به خصوص [[جان لاک]] و [[دیوید هیوم]] می‌توان پی‌گرفت که اعتقاد داشتند انسان،‌ به هنگامِ تولد، چون لوحی سفید است که همه‌ی هوشِ او، محصولِ یادگیریِ محیط است. این ایده، ایده‌ی محوریِ و اصلیِ رفتارگراییِ روان‌شناختی است.
=== رفتارگرایی روش‌شناختی ===
رفتارگراییِ روش‌شناختی، در اصل ریشه در کارهایِ [[جان واتسون]] دارد.
 
== تاثیر رفتارگرایی ==