قانون ملیشدن صنعت نفت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
اشک چهاردهم (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰:
در سالهای ۱۳۲۶ و ۱۳۲۷ مذاکراتی بین [[نویل گس]]، از مقامات [[شرکت نفت ایران و انگلیس]]، و [[عباسقلی گلشائیان]]، وزیر دارائی دولت ساعد انجام شد و حاصل آن قراردادی بود که به [[قرارداد الحاقی گس-گلشائیان]] معروف شد. طبق این قرارداد، حق امتیاز ایران از نفت جنوب افزایش مییافت ولی در عین حال قرارداد اصلی یعنی [[قرارداد ۱۹۳۳]] تغییری نمیکرد بلکه برپایه قانونی استواری قرار میگرفت.<ref>[[خون و نفت]]. منوچهر فرمانفرمائیان. مهدی حقیقت خواه. ققنوس. (ISBN 964-311-149-0) تهران ۱۳۷۷</ref>
دکتر مصدق اگرچه در دوره پانزدهم در مجلس حضور نداشت ولی بهکمک نمایندگانی از جبهه ملی مثل [[حسین مکی]]، [[مظفر بقائی]] و [[ابوالحسن حائریزاده]] توانست از تصویب آن جلوگیری کند و عمر مجلس پانزدهم بهپایان رسید.<ref>خاطرات سیاسی. [[کریم سنجابی]]. (ISBN 064-6494-36-6)صدای معاصر ۱۳۸۱</ref>
با شروع انتخابات و روشن شدن اعمال نفوذهای وسیع در جریان آن، دکتر مصدق با عدهای از همفکرانش در اعتراض به وضع انتخابات در دربار متحصن شدند. شاه با اکراه آنان را در کاخ پذیرفت ولی اعتراض آنان به انتخابات را قبول نکرد. دکتر مصدق و همراهانش در این تحصن [[جبهه ملی ایران]] را پایه گذاشتند که در سالهای بعد نقش موثری در صحنه سیاسی ایران داشت. دکتر مصدق و چند تن دیگر از جبهه ملی در انتخابات مجلس شانزدهم (پس از ابطال صندوقهای تهران و رأیگیری مجدد) به مجلس راه یافتند.<ref>خاطرات سیاسی. [[کریم سنجابی]]. (ISBN 064-6494-36-6)صدای معاصر ۱۳۸۱</ref>
در [[۴ خرداد]] [[۱۳۲۹]] [[دکتر مصدق]] در نطقی [[مجلس مؤسسان]] را غیرقانونی خواند و به شاه نصیحت کرد که از اقدامات خلاف [[قانون اساسی مشروطه]] دوری کند. وی همچنین از دخالتهای دربار و [[اشرف پهلوی]] و رئیس ستاد ارتش در امور سیاسی کشور انتقاد کرد. او همچنین طرحی را برای تصویب پیشنهاد کرد که تصمیمات مجلس موسسان بیاعتبار شوند ولی این طرح تصویب نشد. احمد قوام نیز با انتشار نامه سرگشادهای بهشدت از شاه و تمایل او به کسب اختیارات بیشتر انتقاد کرد. حکیمی که اینک وزیر دربار بود نامه تندی در پاسخ به قوام فرستاد.
▲در [[۴ خرداد]] [[۱۳۲۹]] [[دکتر مصدق]] در نطقی [[مجلس مؤسسان]] را غیرقانونی خواند و به شاه نصیحت کرد که از اقدامات خلاف [[قانون اساسی مشروطه]] دوری کند. وی همچنین از دخالتهای دربار و [[اشرف پهلوی]] و رئیس ستاد ارتش در امور سیاسی کشور انتقاد کرد. او همچنین طرحی را برای تصویب پیشنهاد کرد که تصمیمات مجلس موسسان بیاعتبار شوند ولی این طرح تصویب نشد. احمد قوام نیز با انتشار نامه سرگشادهای بهشدت از شاه و تمایل او به کسب اختیارات بیشتر انتقاد کرد. حکیمی که اینک وزیر دربار بود نامه تندی در پاسخ به قوام فرستاد. در واقع دخالتهای شاه و دربار در امور سیاسی ایران و نیز فساد دربار (اعم از مالی و غیره) در جامعه آنان را منفور ساخته بود و برخی سیاستمداران از این موضوع برای کسب وجهه استفاده میکردند. شاه بهویژه در این دوره از جبهه ملی بیمناک بود و براساس اسناد [[وزارت خارجه انگلستان]] بارها به [[شپرد]] سفیر جدید بریتانیا از جبهه بدگویی میکرد. در یک مورد گفته بود که او جبهه ملی را از حزب توده خطرناکتر میداند.
منصور برای جلب نمایندگان به خواستههای جبهه ملی با نظر مساعد برخورد میکرد. همچنین او [[آیتالله کاشانی]] را که پس از ترور شاه به [[لبنان]] تبعید شده بود به ایران دعوت کرد. بالاخره منصور قرارداد الحاقی را به مجلس تقدیم کرد ولی نظری در موافقت با آن ابراز نکرد و خواست که مجلس قرارداد را بررسی کند. بریتانیا که تردید منصور در دفاع از قرارداد را دید با نظر مثبت به نخستوزیری [[سرلشکر رزمآرا]] تمایل نشان داد. منصور در [[۵ تیر]] [[۱۳۲۹]]، به شرط اعزام به [[رم]] در سمت سفیر ایران در [[ایتالیا]]، استعفا کرد.
سطر ۲۶ ⟵ ۲۲:
رزمآرا که در ارتش بهخاطر سختکوشی و مدیریت خود صاحب نامی بود وارد سیاست شده بود و با ایجاد پیوند با محافل سیاسی به ویژه اشرف پهلوی امیدوار به نخستوزیری بود. شاه و بریتانیا نیز میخواستند که فرد مؤثری که از اقدامات مختلف نترسد نخستوزیر شود و کار قرارداد الحاقی را تمام کند.
بار دیگر شاه بدون رای تمایل مجلس نخستوزیر جدید، یعنی [[رزمآرا]] را منصوب کرد. دکتر مصدق و جبهه ملی بهشدت با او مخالفت کردند ولی او توانست رای اعتماد از مجلس را به دست آورد.
با روی کار آمدن رزم آرا مجلس شورای ملی گزارش کمیسیون نفت را مبنی بر رد قرارداد الحاقی تصویب کرد. با طرح پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت، از سوی طرفداران دکتر محمد مصدق، مبارزه ی مردم ایران شکل گسترده ای به خود گرفت. در باب نحوه ی تشکیل کابینه، افکار عمومی که نسبت به رزم آراء ساخت عصبانی بود، خشمگین تر شد و آمریکایی ها که به وسیله ی او اکنون به طور علنی در کارهای ایران دخالت می کردند، نقاب از چهره برداشتند. با روی کار آمدن رزم آرا مجلس شورای ملی گزارش کمیسیون نفت را مبنی بر رد قرارداد الحاقی تصویب کرد. با طرح پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت، از سوی طرفداران دکتر محمد مصدق، مبارزه ی مردم ایران شکل گسترده ای به خود گرفت. در باب نحوه ی تشکیل کابینه، افکار عمومی که نسبت به رزم آراء ساخت عصبانی بود، خشمگین تر شد و آمریکایی ها که به وسیله ی او اکنون به طور علنی در کارهای ایران دخالت می کردند، نقاب از چهره برداشتند. رقابت انگلستان و آمریکا بر سر بهره بردن هر چه بیشتر از منافع روز به روز بیشتر شدیدتر می شد تا آنجا که به گفته ی بعضی از نزدیکان وی، سپهبد سرانجام از میان دو یار دیرینه انگلستان را برگزید". از آن روز حکومت وی قوس نزولی طی کرد، حملات جراید و نطقهای شدید اللحن نمایندگان بر ضد او به جایی رسید که مجبور شد ملاقات محرمانه ای در منزل اللهیار صالح با دکتر مصدق داشته باشد. از آن ملاقات هم نتیجه ی معکوس حاصل شد و حمله ی وکلا به ناسزا گویی و بی احترامی تبدیل یافت و عاقبت جان بر سر نداشتن تجربه و خبطهای سیاسی گذاشت. رزم آراء در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ به وسیله ی اسلحه گرم در مسجد شاه از پا درآمد و گفته شد: گلوله خلیل طهماسبی که به دستور فداییان اسلام و به هدایت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی و رهبری سید مجتبی میرلوحی (نواب صفوی) شلیک شده بود، او را از پای در آورده است.<ref>سی و هفت سال. احمد سمیعی. چاپ چهارم. دی ماه ۱۳۶۷</ref>
[[پرونده:Mosaddegh in front of the Majles.jpg|thumb|right|250px|محمد مصدق در حال قرائت اعلامیه خود در جلوی ساختمان مجلس]]
پس از کشته شدن رزم آرا شاه که فکر می کرد باید رابطه ی خود را با آمریکا استحکام بخشد، برای جلوگیری از فشارهای روز افزون مخالفان، حسین علاء سیاستمداری را که سالها به عنوان سفر در آمریکا خدمت کرده بود و ضمنا با انگلستان روابط حسنه ای داشت برای نخست وزیری در نظر گرفت و با کمک اکثریت وکلای مجلس راه انتخاب او را به نخست وزیری هموار ساخت، در حالیکه هیچ پیش بینی نمی شد که امواج سیل آسای نهضت ملی ایران حکومت علاء را نیز خواهد بلعید و دولت او هم قدر به انجام دادن کاری نخواهد بود. علاء با اینکه مدت دو ماه اعلام حکومت نظامی کرد، ولی اقداماتش کوچکترین اثری در ادامه ی تظاهرات مردم نداشت، و به همین دلیل نیز سرانجام در ششم اردیبهشت ماه ناچار به کناره گیری شد. از وقایع مهم در کابینه ی علاء، ترور دکتر عبدالحمید زنگنه رییس وقت دانشگاه حقوق دانشگاه تهران به وسیله نصرت الله قمی و درگذشت محمد تقی بهار (ملک الشعراء) بر اثر بیماری سل بود. بزرگترین اقدام انجام شده در حکومت علاء تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی بود. دکتر مصدق در مورد علل سقوط کابینه ی علاء می گوید: این کابینه جانبه ی محلل داشت و زمینه را برای نخست وزیری سید ضیاء الدین طباطبایی مهیا می کرد تا بیاید و مساله ی ملی شدن نفت را به سبک خود منتفی سازد. به همین دلیل متولیان مجلس به این امید که من، نظیر دوره ی چهاردهم، نخست وزیری را نخواهم پذیرفت در جلسه ی خصوصی به زمامداری من ابراز تمایل کردند، در حالی که در همان موقع سید ضیاء در دربار منتظر بود تا فرمان به نامش صادر شود، اما من که نهضت را در خطر می دیدم، رای تمایل را بلافاصله تنها به شرط تصویب قانون طرح ملی اجرای ملی شدن صنعت نفت پذیرفتم. <ref>سی و هفت سال. احمد سمیعی. چاپ چهارم. دی ماه ۱۳۶۷</ref>
پس از به نخست وزیری رسیدن مصدق در اردیبهشت 1330 و اصلاح جزیی در گزارش 9 مادهای کمیسیون نفت، اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سرلوحه برنامه دولت قرار گرفت. .<ref name="test">[http://9ktenews.com/index.php/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE/7031-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D8%9F-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%B4%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-صنعت نفت ایران از کجا ملی شد؟]، .</ref>
|