'''رساله منطقی-فلسفی''' یا '''تراکتاتوس''' {{انگلیسی|Tractatus Logico-Philosophicus}} نام تنها [[کتاب|کتابی]]ی است از [[ویتگنشتاین]] فیلسوف [[اتریشی]] که در زمان حیات وی به چاپ رسید. او این کتاب را در دوران سربازی و اسارت در [[جنگ جهانی اول]] نوشت. اولین چاپ آن به زبان [[زبان آلمانی|آلمانی]] با نام ''Logisch-Philosophische Abhandlung'' در سال [[۱۹۲۱ (میلادی)|۱۹۲۱]] بود و امروزه به عنوان مواثرترین کتاب فلسفی [[قرن بیستم]] شناخته میشود. این کتاب شامل پیش گفتار، فهرست نمادهای رساله منطقی-فلسفی، درآمدی بر این کتاب نوشته [[برتراند راسل]]، پیش گفتار نویسنده و متن رساله منطقی-فلسفی است.
متن رساله شامل شش مجموعه است که هر کدام زیر بخش هایی دارد. ویتگنشتاین در این کتاب به شرط هایی پرداخته که به وسیله یک [[زبان]] منطقی برآورده شوند. راسل نوشته شدن این کتاب را به این دلیل که ویتگنشتاین در این کتاب به قاعدههای دستور زبان فلسفی پرداخته با اهمیت دانسته است.
خط ۶:
== نظرات ویتگنشتاین در رساله ==
ویتگنشتاین جهان را شامل تمام آن چه وضع واقع است میداند یعنی مجموعهای از بودهها (آنچه هست) و اشیاء که بودن جهان را تعیین کردهاند. او وضع واقع را شامل بودهها میداند که وجود وضعیت چیزها میباشد. [[جوهر]] جهان فقط میتواند یک صورت را تعیین کند و نمیتواند هیچ گونه خصلتهای مادی را تعیین کند. ویتگنشتاین همانند دیگر [[فیلسوف|فیلسوفان]]ان جوهر را چیزی که مستقل از آنچه واقع است میداند و در تایید نظر خود آن را دارای صورت و گنجانیده (محتوا) مینامد. او امور را به دو دسته ایستا و نااستوار تقسیم میکند و سپس به تعریف نگاره میپردازد. او نگارهها را بودههایی میداند که موقعیت چیزها را در مکان منطقی یعنی وجود داشتن یا نداشتن وضعیت چیزها را بر ما مشخص میکنند. او درست یا نادرست بودن نگاره را منوط به صرفا شناخت آن نگاره نمیداند بلکه تطبیق نگاره را با واقعیت شرط اصلی شناخت درستی یا نادرستی آن میداند. فلسفه باید عنصر اندیشیدنی را کرانمند سازد یعنی برایش مرز تعیین کند و برای عنصر نااندیشیدنی نیز چنین کند. به این دلیل [[فلسفه]] عنصر نااندیشیدنی را از درون به وسیله عنصر اندیشیدنی محصور میکند و بیانگر عنصر ناگفتنی است بدین طریق که عنصر گفتنی را به روشنی بازمی نماید. صورت کلی یک گزاره در [[منطق]] همان گوهر [[گزاره]] است. توصیف کلیترین صورت یک گزاره توصیف نخست نشانه کلی واحد و یگانه منطق است. [[فرگه]] میگوید هر گزارهای که درست تشکیل شده باشد باید معنایی داشته باشد و ویتگنشتاین میگوید هر گزاره ممکن درست تشکیل شدهاست و اگر معنایی نداشته باشد سبب آن فقط این است که ما به برخی از سازههای آن هیچ نشانگری ندادهایم. او در ادامه میگوید که بحث بر سر تعدادی از مفهومهای بنیادی نیست که باید مشخص شوند بلکه سخن بر سر بیان یک قاعدهاست. ویتگنشتاین در ادامه رساله منطقی-فلسفی به بررسی ارتباط گزارهها با یکدیگر برای نشان دادن [[قانون|قانونمندی]]مندی آنها در یک زبان منطقی پرداختهاست.