جابه‌جایی (روانکاوی): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
JYBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: تغییر ردهٔ تغییرمسیرداده‌شدهٔ روانشناسی به روان‌شناسی
ویرایش جزیی
خط ۱:
'''جابجایی''' عبارت است از جایگزین کردن یک "برطرف کنندۀ نیاز" با یکی دیگر. برای مثال، ممکن است egoایگو (ego) یک شیئ در دسترس را با شیئی که در دسترس نیست جایگزین کند، یا ممکن است فعالیت یا شیئی را که اضطراب آور نیست، جایگزین فعالیت یا شیئی کند که اضطراب آور است. در جابجایی، آنچه فرد واقعاً می خواهد، واپس رانده شده و جای خود را به چیز دیگری می دهد. زمانی است که فرد برای مقابله با کشمکشهای درونی یا استرس، احساسات منفی خود در بارۀ یک موضوع را، به طور ناخودآگاه به موضوع دیگری انتقال می دهد که معمولاً خطرناکی آن کمتر است. برای مثال، مردی که از رفتار کارفرمای خود در یک روز خاص ناراحت شده است، چند دقیقه بعد از رسیدن به خانه، از یک کار کوچک فرزند خود به شدت عصبانی می شود. خشم او از کار بچه اش افراطی است و با جرم مرتکب شده تناسبی ندارد. علت اصلی خشم وی رئیسش است اما چون کودک در دسترس است و کمتر از کارفرمای وی خطرناک است، او خشم خود از رئیسش را به فرزندش جا بجا یا منتقل می کند. در فارس به این کار می گویند دق دلی خود را سر کس دیگری خالی کردن. محدودیتها و الزامات اجتماعی معمولاً افراد را مجبور می سازد خشم خود را نگه دارند و آن را سر کسانی خالی کنند که بیشتر از همه دوستشان دارند. همچنین، وقتی فرد به طور ناخودآگاه از عموی خود، که به کمک عصا راه می رود، متنفر است و به علت مکانیسم دفاعی و ناخودآگاهِ واپس رانی، از این موضوع خبر ندارد، ممکن است نفرت خود را به همۀ عصاها جابجا کند، و در نتیجه، از هر نوع عصایی بدش بیاید. در این مثال، نفرت فرد از عمویش ناخودآگاه است اما نفرتش از عصا خودآگاه خواهد بود.
 
[[فروید]] می گوید که کلّ تمدن به جابجایی انرژی لیبیدی از یک شیئ به شیئی دیگر وابسته است. وقتی جابجایی به چیزی مفید برای جامعه منجر می شود، به آن والایش یا اعتلا می گویند، که آن را بعداً توضیح می دهیم. مثلاً، تمایلات جنسی به فغالیتهایی مثل نقاشی، نویسندگی، معماری، یا صرفاً پُرکاری جابجا شده، اعتلا می یابند.