سود (حسابداری): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Jaxepir (بحث | مشارکت‌ها)
وگ
خط ۱:
{{ذکر منبع}}
== سود نرمال ==
'''سود'''، در اصطلاح [[علم]] [[اقتصاد]]، برابر با تفاوت [[درآمد]] و [[هزینه]] است. سود به دو دسته [[سودکوتاه مدّت]] و [[سود بلندمدّت]] تقسیم می‌شود. سود با [[درآمد]] [[رابطه مستقیم|رابطهٔ مستقیم]] و با [[زیان]]، [[رابطه معکوس|رابطهٔ معکوس]] دارد.
منفعت معمولي يك جز پنهان از هزينه است بنابراين اصلا يك جز از منفعت کسب و کار نيست.اين نشان دهنده فرصت [[هزينه]] براي [[سرمايه گذاري]] است بنابراين وقتي كه مالك صرف مي كند اداره شركت مي تواند باشد خرج شود روي شركت ديگري. بنابراين يك جزسرمايه گذاري منفعت معمولي هست منفعتي كه يك مالك تجارت لحاظ مي كند به طور لزوم تا بگرداند تجارتی راکه ارزشي انجامش را براي مثال دارد .اين قابل مقايسه است تا بهترين مقداري كه كارآفرين مي تواند بدست آورد تا كار ديگري انجام دهد.
منفعت معمولي يك جز پنهان از هزينه است و بنابراين اصلا يك جز از منفعت کسب و کار نيست.اين نشان دهنده فرصت هزينه براي سرمايه گذاري است بنابراين وقتي كه مالك صرف مي كند اداره شركت مي تواند باشد خرج شود روي شركت ديگري. بنابراين يك جزسرمايه گذاري منفعت معمولي هست منفعتي كه يك مالك تجارت لحاظ مي كند به طور لزوم تا بگرداند تجارتی راکه ارزشي انجامش را براي مثال دارد .اين قابل مقايسه است تا بهترين مقداري كه كارآفرين مي تواند بدست آورد تا كار ديگري انجام دهد.
 
== منفعت اقتصادی ==
يك منفعت اقتصادي ناشی می شود زماني كه درآمد از هزينه هاي ورودي فزونی یابد با خاطرنشان كردن اينكه اين هزينه ها شامل هزينة سرمايه صاحبان سهام می شود که توسط منفعت معمولي بدست آمده اند . اگر يك شركت يك ضرر اقتصادي راايجاد كند ( يا منفعت اقتصادي اش منفي گردد)، متعاقب آن - شركت تمام هزينه هايش به طور كامل بدست نيامده است ، وشركت بهتر است كه ترك كند صنعت را در يك زمان طولاني. در سطح کلانتر اقتصاد -منفعت اقتصادي دلالت مي كند كه منابع در يك مجاهدت و اقدام مفيد به استخدام درآمده اند ، در حاليكه ضرر اقتصادي دلالت مي كند كه اين منافع بهتر بود در جاي ديگري به خدمت گرفته شوند.
 
===در بازار های رقابتی ===
[[File:Perfect competition in the short run (simple).svg|thumb|left|.]]
فقط در يك زمان كوتاه يك شركت در يك بازار رقابتي كامل منفعت اقتصادي را توليد مي كند. منفعت اقتصادي در رقابت كامل در دورة طولي سكون ، اتفاق نمي افتد اگر اتفاق افتاد ، يك انگيزه براي شركت هاي جديد برای ورود ایجاد می شودكه وارد شوند به صنعت با مساعدت فقدان ممانعت ها براي ورود تا جايي كه هيچ منفعت بيشتري وجود نداشته باشد. به محض اينكه يك شركت جديد وارد صنعت شود آنها فراهم سازي منابع اولیه را آغاز می کنندو این شرکتهای جدیدمجبور می شوند قیمت ها را پایین نگه دارند تا مشتری ها را وسوسه کنندتابخرند منابع اولیه هايي كه شركت هاي جديدفراهم مي كنند ( آنها براي مشتريان رقابت مي كنند.)شركت هاي ناگزير در صنعت مواجه مي شوندبا از دست دادن مشترهايي كه تاكنون وجود داشته اند براي شركت هاي جديد ي كه وارد صنعت مي شود وهستند بنابراين به اجبار درآمده تا اينكه قيمتهايشان را به پايين بياورند تا انطباق پيدا كنند با قيمت هاي پائيني كه تنظيم شده توسط شركت هاي جديدند . شركت هاي جديد ارائه خواهند داد تا وارد شوند به صنعت تا قيمت محصولات پائين نگه داشته شود تا نقطه اي كه هست به اندازة ميانگين هزينه هاي توليد محصولات وتمام منفعت اقتصادي ناپديد مي شود وقتي اين اتفاق بيفتد تا نماينده هاي اقتصادي برون از صنعت هيچ مزيني كه وارد شوند به صنعت پيدا نمي كنند-و فراهم كردن محصولات متوقف مي كند وقيمت شارژ شود ( مقررشد) براي محصول ثابت مي گردد.
همين گونه این قاعده نيز درست است براي سكون بلند مدت صنايع رقابتي انحصاري وبه طور عام تر- هر بازار كه نگه داشته مي شود تا بازار رقابتی باشد.
 
 
معمولاً يك شركت كه معرفي مي كند يك محصول متفاوت را مي تواند در مرحلة اول تضمين كند قدرت رابراي زماني كوتاه. در اين مرحله مشتری قيمت اوليه بيشتري بايد پرداخت كند براي محصولي و تقاضا نيز بالا ست همچنين در دسترس بودن محصول در اين بازار ها نيز محدود خواهد بود. در زمان طولاني به هر حال وقتي كه سودمندي محصول خوب ايجاد شده واينكه ممانعت هاي عكس براي وجود دارد تعداد شركتهايي كه توليد مي كنند اين محصول راافزايش خواهد يافت تا زماني كه عرضه كردن محصولي كه در دسترس باشد نيزانجام به شكل تقريبي زياد شود كه قيمت [[محصول]] كاهش خواهد يافت تا سطحي که به سطح هزينه توليد محصول باشد وقتي كه اين بلاخره اتفاق افتاد كه تمام انحصاردر ارتباط با توليد وفروش محصول از بين خواهد رفت واين انحصار اوليه به صنعت رقابتي بر خواهدگشت .در ارتباط با مورد بازار رقابتی كه چرخه ختم خواهد شد اغلب با عزيمت ازقبل(بزن وفراركن)وارد شوندگان به بازار- برگشتن صنعت به مكان قبلي اش ، فقط با يك قيمت پائين ونه منفعت اقتصادي براي شركتهاي ناگزيرمقدورخواهدبود. سود كه به هرحال اتفاق مي افتد در رقابت وبازارهاي رقابتی در زمان كوتاه ، به محض اينكه شركتها هل بدهند تكاني بخورند براي کسب موقعيت بازار .وقتي كه خطر لحاظ شود ، منفعت اقتصادي پايدار در يك بازار رقابتي همچنين ديده شده است به عنوان نتيجه بازار رقابتی کاهش هزینه اقلام و بهبودي عملكردجلودار خواهدبودو به رقيبان صنعتيكه اجازه مي دهدتا هزينه ها زير قيمت تعيين شدة بازار باشد .
يك صاحب انحصار متواند ايجاد كند يك قيمت با فزونی هزينه ها (‌سايه دار يا پوشيده ) تصويربالا نشان مي دهد يك صاحب انحصار ( فقط يك شركت در صنعت يا بازار ). يك انحصار چند جانبه معمولاً (( منفعت اقتصادي)) دارد اما معمولاً يك صنعت وبازار با بيش از يك شركت مواجه است ( آنها بايد تقسيم بكنند تقاضاي هاي در دسترس قيمت بازار را). منفعت اقتصادي كه به هر حال كه بسيار غالب است در بازار هاي غير رقابتي مثل شرايط يك انحصار كامل يا انحصار فروش .(در اين سناريو ) شركتهاي فردي بعضي عناصر از قدرت بازار را دارند. اگر چه این انحصاريان به اجبار افتاده توسط تقاضاي مشتري هستند .آنهاقیمت گردان نیستند به جای ان قیمت گذار یا کیفیت گذارند.این به انها اجازه می دهد که قیمت را بیشتر از یک بازار پر رقابت تعیین کنند در کوتاه یا بلند مدت .
 
=== در بازار های غیر رقابتی===
[[File:Imperfect competition in the short run.svg|thumb|left|).). ]]
 
وجود منفعت هاي اقتصادي بستگي دارد به شیوع مشكلات براي ورود.اين متوقف مي كند ديگر شركتها براي ورود به صنعت و نقب زني براي منفعت . مثل اينكه آنها وجود داشته باشند در يك بازار رقابتي بيشتر. در مواردي جايي که مشكلات وجود دارند -بيشتر از يك شركت هستند،شركتها مي توانند تباني كنند تا محدود كنند محصول را بدين وسيله محدود مي كنند منابع تهيه را به منظور اينكه اطمينان حاصل كنند قيمت محصول به اندازه كافي بالا نگه داشته مي شود تا تضمين كنند که تمام شركتهاي موجود در صنعت منفعت اقتصادي بدست مي آورند.به هر حال برخي اقتصاد دانان براي مثال '''steven kee '''بحث مي كند كه اگر حتي يك مقدار بسيار كوچك قدرت بازار مي تواند اجازه دهد به شرکت تا توليد كنند يك منفعت و یا حتی صرفا بعضی محصولات منجر به یک ضررگردد دردرون خودش تشکیل می دهد يك مانع براي ورود.
در مورد يك [[كالا]] محوري،يك منفعت اقتصادي اتفاق مي افتد وقتي [[هزينه]] هاي متوسط يك [[شركت]] كمتر است ازحداکثر خروجي قيمت [[محصول]] يا خدمت .اين منفعت اقتصادي معادل است با مقدار خروجي ضرب در توسط تفاوت بين ميانگين هزينه و قيمت .
 
=== اختراع دولت ===
[[File:Imperfect competition after regulation.svg|thumb|left|]]
اغلب دولتها سعي خواهند كرد تا مداخله كنند در بازارهاي غير رقابتي تا آنها را رقابتي تر كنند.(us) (us)Antitrust(یا مخالف تشكيل اتحاديه هاي بزرگ) ايجاد شده اند تا جلوگيري كننداز اینکه شرکتهای بزرگ قدرتهای اقتصادیشان را بکارنگیرند تا به صورت مصنوعي فعاليتهايي ايجاد كنند براي ممانعت ورود به منظورحمايت منافع اقتصادي شان.اين شامل استفاده از قيمت گذاري شكارچي جويانه به رقباي كوچك مي شود.براي مثال در آمريكا شركت مایکرووسافت بود كه بدوا مجرم شكستني-قانون ضد تشكيل اتحاديه بزرگ بود و نيز درگير شدن در يك رفتار غير رقابتي به منظور اينكه چنين ممانعتهايي را در میکرو و سافت آمريكا ايجاد كند. بعد از توسل موفق به بخشهاي تكنيكي مایکرو و سافت موافقت كربه يك توافقي به بخشي عدالت كه در آنها پروسه هاي سهوي سختي و نيازمنديهاي واضحي كه در نظر گرفته شده بودتا جلوگيري كند اين رفتار شكارچي جويانه را.با ممانعتهاي كمتر،شركتهاي جديدي مي توانند وارد شوند به بازاردوباره ايجاد كنند موازنه هاي طولاني در زمان كمتري كه بسيار بيشتر شبيهبه صنعت رقابتي با شركتهاي غير منفعت اقتصادي است.
در يك صنعت قاعده مند دولت پس از آن بايد ساختار هاي حاشيه هزينه شركت ها رابیازماید و به آنها اجازه مي دهد تا تغيير دهند يك قيمت كه خیلی بيشتر نسبت از اين حاشيه رقابتي نمی باشد.اين التزاما تضمين نمي كنند منفعت اقتصادي صرف را براي شركت اما ريشه كن مي كند منافع ماملات انحصاري را.
 
 
اگر يك دولت احساس كند كه غير عملي است تا داشته باشد يك بازار رقابتي مثل مورد انحصاري طبيعي ،آن (دولت) بعضي اوقات تلاش مي كند تا قاعده مند كند بازار غير اقتصادي موجود راتا بوسيله اين كنترل قيمت شركتها براي محصولاتشان انجام دهد.براي مثالAT&T قديمي انحصاري(قاعده مند شده)كه وجود داشت قبل ازاینکه دادگاههاي دستور انحلال آنرا دهند مجبور بود تا موافقتدولت را براي بالا بردن قیمت شان بگيرند .دولت آزمون هزينه هاي انحصاري را انجام داد وتعيين كردكه آياشرکت انحصار ي بايد قادر باشد بالا برد قيمتش را يا نه اگر دولت احساس كرد كه هزينه توجيه نمي كند يك قيمت بالاتر را كه آنها رد كند كاربرد انحصاري را براي قيمت بالاتر اگر چه يك شركت قاعده مند يك منفعت اقتصادي به بزرگي آن نخواهد داشت كه آن در شرايط غير قاعده مند باشد .آن مي تواند هنوز منفعت ايجاد كند به خوبي اينكه شركت رقابتي يك بازار رقابتي حقيقي داشته باشد .
 
==ديگر استفاده هاي لغت==
سود اجتماعی از فعالیت های یک شرکت سود معمولی به علاوه یا منهای هر گونه اثرات جانبی رخ می دهد که در فعالیت های آن است. یک شرکت ممکن است سود پولی نسبتا زیادی را گزارش کند كه پيامدهاي خارجي منفي منافع اجتماعي آنها مي تواند تاحدي كوچك باشد.سود اوری یک دوره است از بازذه اقتصادی. به ديدگاه رياضي آن يك شاخص وابسته است. يك كسري با سود به عنوان صورت كسر وايجاد كننده ي جريانهاي منفعت يا دارايي هايي به عنوان مخرج کسر.
 
==به حداكثر رسانيدن==
اين هست يك فرضيه استاندارد ( اگرچه به طور كامل در دنياي واقعي نيست ) درصورتیکه چيزهايي ديگر مساوي باشند يك شركت تلاش خواهد كرد تا سودش را حداكثر كند با فرضه اينكه منفعت به عنوان يك تفاوت در درآمد كلي وهزينه هاي كل يك شركت تعريف شده است-یک شرکت حداكثری را با عملكردن در نقطه اي كه تفاوت بين دو هست به در بالاترين حد دست می اورد .در بازار ها كه نشان نمي دهند وابستگي متقابل را اين نقطه مي تواند بدست بیابد توسط نگاه كردن در اين دومنحني به صورت مستقيم كه يا توسط انتخاب كردن بهتر نقاطي كه شيب اين دو منحني تشكيل مي دهند مساوي است. ( حاشيه درآمد و حاشية هزينه به ترتيب ). در بازارهاي وابسته تئوري بازي بايد استفاده شود براي استنتاج راه حل به حداكثري رساندن منفعت.
 
مقاله ایجاد شده توسط '''مسعود شهریاری مقدم'''
[[رده:اقتصاد]]
[[رده:اقتصاد خرد]]