اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
TjBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز r2.7.2) (ربات: اصلاح si:ඉස්ලාම්
Majidk57 (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش با ابرابزار
خط ۱:
{{اسلام}}
 
'''اسلام'''، [[دین]]ی [[یکتاپرستی|یکتاپرستانه]]<ref>"Tawhid." In The Oxford Dictionary of Islam. , edited by John L. Esposito. Oxford Islamic Studies Online, http://www.oxfordislamicstudies.com/article/opr/t125/e2356 (accessed 17-May-2012)</ref> <ref>{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= Gimaret|نام= D. |مقاله= {{unicode|Tawḥīd}} |دانشنامه= [[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |ویرایش= Second |ویراستاران=P. Bearman; Th. Bianquis; C.E. Bosworth; E. van Donzel; and W.P. Heinrichs |ناشر= [[انتشارات بریل|Brill Online]] |سال= ۲۰۱۲ |زبان=en}}</ref>و از [[دین ابراهیمی|دین‌های ابراهیمی]] است.<ref>قرآن کریم سوره ''الحج'' آیه ۷۸( وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَ فِی هٰذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاَکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ) </ref> <ref>[http://iid.org.ir/iidf/View_Detail_News.asp?link=2333 سایت موسسه گفتگوی ادیان]</ref>
به پیروان اسلام «[[مسلمان]]» می‌گویند.<ref>[http://www.encislam.brill.nl/public/iman دایرةالمعارف اسلام، مقالهٔ ایمان]</ref> هم‌اکنون اسلام از دید شمار رسمی پیروان، در جایگاه دوم در جهان، جای دارد.<ref>[http://www.adherents.com/Religions_By_Adherents.html#Islam دین‌های بزرگ جهان – به ترتیب شمار پیروان]. بازدید در ۷ اوت ۲۰۰۹.</ref>
 
مسلمانان براین باورند که [[خدا]]وند، [[قرآن]] را به [[محمد]] از طریق [[فرشته]]‌ای به نام [[جبرئیل]] فروفرستاده‌است. به باور مسلمانان خدا بر بسیاری از [[پیامبر]]ان، [[وحی]] فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده‌کننده ایمان توحیدی خالص [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و دیگر پیامبران می‌دانند و معتقدند که اسلام کامل‌ترین و آخرین آیین الهی<ref>[[قرآن]] [[سوره]] [[احزاب]] [[آیه]] ۴۰ «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّین» ترجمه :«محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست ولی رسول خدا و ختم ‏کننده و آخرین پیامبران است» [[آیت‌الله‌العظمی]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]</ref><ref>قمّی، [[شیخ صدوق]]، محمّد بن علی بن بابویه. .''من لا یحضره الفقیه''. .جلد ۴ صفحه ۳۳۴</ref> است.
 
== واژه شناسی ==
اسلام در [[زبان عربی]] از [[ریشه]]‌ی ('''س-ل-م''')است . معنی لغوی این [[ریشه]] سالم شدن و از آفات رهایی یافتن است <ref>انیس ابراهیم.[[معجم الوسیط]]؛ [[مدخل]]= سَلِمَ. مجمع اللغة العربیة .[[مصر]] [[۱۹۹۸ (میلادی)]] میلادی [http://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%AC%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B3%D9%8A%D8%B7 صفحهٔ اختصاصی : المعجم الوسیط]</ref><ref>[[لسان العرب]]؛ [[مدخل]]= سلم</ref> «[[سلام]]»، [[مشتق]] شده از همین [[ریشه]] است.<ref>[[معجم الوسیط]]؛ [[مدخل]] = اَسلَمَ</ref><ref>[[تاج العروس من جواهر القاموس]]؛ [[مدخل]] = سلم. [[دار احیاء التراث العرب]] [[بیروت]]، [[لبنان]] .[[۱۹۸۶ (میلادی)]] [http://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D8%AC_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%B3_%D9%85%D9%86_%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B3 صفحه اختصاصی تاج العروس]</ref>. با توجه به معنی اسلام، «مسلم» (در [[فارسی]]: [[مسلمان]]) یعنی کسی که خدا را خالصانه و بی ریا می‌پرستد و اختیار خود را تسلیم امر و نهی او می‌کند.<ref>[http://www.iqna.ir/fa/news_detail.php?ProdID=161512 بررسی مفهوم «اسلام» در قرآن در آخرین شماره از دوماه‌نامه «اخبار ادیان»]، ایکنا، خبرگزاری قرآنی ایران</ref>
 
== باورها ==
خط ۲۵:
به جهانیان بگو: پروردگار مرا به راهی راست رهبری فرموده و آن دینی است قیم و زوال‏ناپذیر که بنیادش از همان سنت و رویه ابراهیم است.<ref>صادقی تهرانی، محمد - [http://forghan.ir/publishing/library.html ترجمان وحی] - انعام:۱۶۱ - انتشارات شکرانه - چاپ اول ۱۳۸۵</ref>
در سوره بینه پس از آنکه می‏فرماید "مشرکین دست از عقیده باطل خود برنمی‌دارند جز آنکه فرستاده خدا با آیات و بینات فرا رسد و آیات کتاب قیم را برایشان بخواند. اینان دستوری ندارند جز آنکه خدای را با نیت پاک پرستش کنند، نماز بخوانند و... ، می‌فرماید: ذلِکَ دِینُ الْقَیمَة.<ref>قرآن کریم - بینه:۵</ref>
این آیین –اسلام- دینی است قیم و زوال‏ناپذیر.<ref>صادقی تهرانی، محمد -
[http://forghan.ir/publishing/library.html ترجمان وحی] - بینه:۵ - انتشارات شکرانه - چاپ اول ۱۳۸۵</ref>
* در سوره آل عمران:
خط ۳۵:
روشن است که آیات فوق آیین اسلام را پابرجاترین راه هدایت و دین قیم و زوال‏ناپذیر و گرویدن به غیر آن را تا انقراض جهان غیرقابل‌قبول دانسته و او را کمال و بلوغ دیانت و تمام نعمت معرفی کرده‌است.
* در روایاتی از ائمه اسلام: نیز به ابدیت آیین مبین اسلام تصریح شده‌است از جمله علی بن ابیطالب فرماید:
إِنَّ هَذَا الْإِسْلَامَ دِینُ اللَّهِ الَّذِی اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ... ثُمَّ جَعَلَهُ لَا انْفِصَامَ لِعُرْوَتِهِ وَ لَا فَکَّ لِحَلْقَتِهِ وَ لَا انْهِدَامَ لِأَسَاسِهِ وَ لَا زَوَالَ لِدَعَائِمِهِ وَ لَا انْقِلَاعَ لِشَجَرَتِهِ وَ لَا انْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ<ref>نهج البلاغه - تنظیم سید رضی</ref>}<ref>صادقی تهرانی، محمد -
[http://forghan.ir/publishing/library.html بشارات عهدین] - ص ۵۹-۶۰ - چاپ ۱۳۹۰</ref>
اسلام همان آیینی است که پروردگار بزرگ آن را در میان ادیان برگزیده و قوانین آن را به اندازه‏ای استوار فرموده که دستاویز آن پایان ناپذیر و حلقه‏اش گسستنی نیست. اساس و بنیادش انهدام نمی‏پذیرد و ارکانش زایل و نابود نمی‏گردد. درختش هرگز از ریشه بیرون نیاید [این چنین] مدنش نیز هیچ وقت پایان نمی‌پذیرید.<ref>محمد صادقی تهرانی -
خط ۴۶:
اصول دین نزد مسلمانان سه عدد هستند<ref>علامه طباطبایی. تعالیم اسلام صفحه ۵۱</ref> اعتقاد به هر کدام از این اصول، باورهایی را به عنوان زیر شاخه موجب می‌شود:
# [[توحید (ابهام‌زدایی)|توحید]]: یعنی اعتقاد به یگانگی خداوند و اعتقاد به صفات او.
# [[نبوت]] : یعنی اعتقاد به ضرورت فرستادن پیامبران از سوی خداوند برای راهنمایی بشر .( و اعتقاد به پیامبری محمد).
# [[معاد]] : یعنی اعتقاد به وجود جهانی که بعد از فروپاشی این جهان کنونی، نمایان می‌شود و در آن جهان نیکان و بد کرداران به سزای کردار خویش می‌رسند.
در میان این اصول آنچه ریشه بقیه‌است، توحید می‌باشد، به طوری که دین شناسان مسلمان می‌کوشند تا با اثبات آن بقیه اصول و فروع را ثابت کنند<ref>خرازی، محسن1430محسن۱۴۳۰ هجری قمری</ref>
شیعیان علاوه بر این سه اصل، به عدل و امامت نیز به عنوان اصلهای چهارم و پنجم معتقدند.
 
خط ۵۶:
 
''[[الله]]'' نام ویژهٔ خدای یکتا در [[قرآن]] و نوشتارهای اسلامی است. با این حال فارسی‌زبانان معمولاً از واژهٔ ''[[خدا]]'' استفاده می‌کنند.
به باور مسلمانان خداوند در اسلام به زبان اصلی که همان زبان عربی فصیح (زبان قرآن) است ۱۰۰۱ نام دارد که یک نام خداوند، [[اسم اعظم]] است . بیشتر اسامی خدا، در اسلام، نشان‌دهندهٔ برتری مطلق است.<ref>هادی، سبزواری معروف به [[ملا هادی سبزواری]] . شرح الاسماء الحسنی ( شرح دعای جوشن کبیر . مقدمه صفحه ۲۳ [http://www.adinebook.com/gp/product/9640337153 صفحه اختصاصی]</ref>.
 
شناخت خداوند اصلی ترین باور مسلمانان است و همین موضوع است که این دین را در میان سایر ادیان ابراهیمی متمایز ساخته . خلاصه باور مسلمانان به خدا را می‌توان در جمله‌ای از قرآن دید <ref>مکارم شیرازی ناصر. تفسیر نمونه ج ۲۰ص ۳۶۶</ref> که در آن گفته می‌شود :
<blockquote> {{متن قرآن|ِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر|ترجمه=هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست|سوره=42۴۲|آیه=11 ۱۱ }} </blockquote> که در [[تفسیر]] آن از [[علی بن ابی طالب]] نقل شده که آن را توصیف قابل قبول خدا دانسته‌است <ref> قمی، محمد بن محمدرضا. تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب. .سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی . تهران . ۱۳۶۸ ج۸ ص ۳۵۳ ( عن علیّ- علیه السّلام- یقول فیه- و قد سأله رجل عمّا اشتبه علیه من الآیات فی هذه الآیة-:{{متن قرآن|ِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر|ترجمه=هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست|سوره=42۴۲|آیه=11 ۱۱ }}
:لا یحیط الخلائق باللّه- عزّ و جلّ- علما، [إذ هو] - تبارک و تعالی- جعل علی أبصار القلوب الغطاء، فلا فهم یناله بالکیف، و لا قلب یثبته بالحدود. فلا تصفه إلّا کما وصف نفسه. لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ</ref> و مفسرین هم به تبعیت از وی گفته‌اند : «این جمله در حقیقت پایه اصلی شناخت تمام صفات خدا است که بدون توجه به آن به هیچیک از اوصاف پروردگار نمی‌توان پی برد» <ref>مکارم شیرازی ناصر. تفسیر نمونه ج ۲۰ ص ۳۶۶</ref>
 
=== شهادتین ===
خط ۶۸:
پذیرش اسلام از سه روش امکان دارد:
گفتن [[شهادتین]]، با انجام دادن کارهای ویژه مسلمانان، اسلام با پیروی از اعمال مسلمانان.
<ref>انصاری، محمدعلی . جلد ۳ صفحه ۲۵۸</ref>
شهادتین: «اشهد ان لا اله الا الله» و«اشهد ان محمدرسول الله»
 
خط ۷۷:
[[قرآن]]، کتاب مقدس مسلمان است و به زبان عربی نوشته شده‌است، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شد.
 
به اعتقاد مسمانان «قرآن وحی نامه اعجازآمیز الهی است، که به زبان عربی واژه به واژه توسط فرشته وحی، [[جبرئیل]] امین، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالا یکباره، و هم کم‌کم در طول ۲۳ سال نازل شده‌است.»<ref>خرمشاهی، بهاءالدین. '' قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه از بهاءالدین خرمشاهی''. ناشرجامی و نیلوفر، ص ۶۵۲</ref>
 
این کتاب معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را «معجزه» و «سند اثبات پیامبری» محمد می‌دانند.<ref>{{یادکرد|کتاب=The Monotheists: Jews, Christians, and Muslims in Conflict and Competition|نویسنده =Peters, Francis E.|ناشر =Princeton University Press|صفحه=pp. 12-13|سال=2003۲۰۰۳ |شابک=ISBN 0-691-12373-X}} [ارجاع دست دوم از ویکی‌پدیای انگلیسی]</ref>
 
اغلب مذاهب اسلامی بر درستی متن آن اتفاق نظر دارند و اختلافات در نحوه خواندن متن، [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و گاهی، ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به اندازه‌ایست که [[شیعه دوازده‌امامی|شیعیان دوازده‌امامی]] [[ایران]] و [[وهابیت|وهابیان]] [[عربستان سعودی|عربستان]] رسم‌الخط واحدی از قرآن را به‌کار می‌برند.<ref>قرآن کریم چاپ سازمان اوقاف و امور خیریه آخرین برگ. همچنین قرآن کریم. چاپ مدینه صفحه (أ) از خاتمه</ref> مسلمانان روی بی‌خطابودن قرآن تاکید دارند.<ref>قرآن کریم . سوره فصلت آیه 42 ۴۲: ( لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ ) ترجمه انصاری :(باطل از هیچ سمت و سو در آن راه نمی‏یابد از [سوی‏] فرزانه ستوده فروفرستاده شده‌است).</ref>
مفسرین اهل سنت بصورت تاریخی همواره معتقد بودند که آیات قرآنی که در امروزه در دست ما است دقیقاً همان چیزی است که محمد بیان کرده‌است و هیچگونه تغییری اعم از حذف یا اضافه در آن صورت نگرفته‌است. مسلمانان قرآن را [[کتاب مقدس]] دین خود می‌دانند و از آن با القابی چون «کریم» و «مجید» یاد می‌کنند. قرآن، خود را به عنوان «لوح حفاظت‌شده» ({{عربی|«اللَوح المحفوظ»}}<ref>{{آیه ۲|۸۵|۲۲}}</ref>) می‌خواند.{{نشان|britanicaopening}}
 
=== تقویم و اوقات شرعی ===
خط ۹۴:
[[پرونده:Adhan wiki ogg.ogg|right|thumb|[[اذان]] به شیوه کنونی [[اهل تسنن]]]]
 
[[اهل سنت]]، عقیده دارند که نخستین بار، اذان در [[مدینه]] خوانده شد و [[حمزه]] این پیشنهاد را به [[محمّد]] داد. در حالی که برخی دیگر، طبل، بوق یا زنگ را برای دعوت مردم به نماز، پیشنهاد کرده بودند.{{مدرک}} اهل سنت، همچنین بر این باور هستند که بعضی عبارات اذان، مانند «الصلوة خیر من النوم» را عمر بن خطاب افزوده‌است.<ref>چنانچه ابن حزم ظاهری، و امام مالک و قرطبی تصریح دارند. 1۱ ـ امام مالک می‌گوید: «اِن المؤذن جاء الی عمربن الخطاب یؤذنه لصلاة الصبح فوجده نائماً فقال: الصلاة خیر من النوم فأمره أن یجعلها فی نداء الصبح».. الموطّا 1۱: 72۷۲ هنگامیکه مؤذن نزد عمر آمد تا فرا رسیدن وقت نماز صبح را به او اعلام کند عمر را دید که به خواب فرو رفته فریاد برآورد: «الصلاة خیر من النوم»، پس عمر به او دستور داد تا از این پس این عبارت را در اذان صبح قرار دهند. 2۲ ـ ابن حزم می‌گوید: «الصلاة خیر من النوم، ولا نقول بهذا ایضا لأنه لم یأت عن رسول اللّه ـ صلی الله علیه و آله سلّم ـ ». المحلی ج 3۳161۱۶۱</ref> این در حالی است که شیعیان اذان را عبادتی می‌دانند که از جانب خدا تعیین گردیده و تغییر در جملات اذان را بدعت می‌دانند، شیعیان همچنین از لفظ اشهد ان علی ولی الله و اشهد ان علی حجت الله در اذان استفاده می کنندمی‌کنند ولی هیچ دلیلی از پیامبر مبنی بر کاربرد این الفاظ در نماز ثابت نشده است<ref>عاملی، شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة (المحشّٰی - کلانتر)، 10۱۰ جلد، کتابفروشی داوری، قم - ایران، اول، 1410۱۴۱۰ ه‍ ق</ref>. همچنین عقیده شیعه این است که محمّد پیش از [[هجرت]]، برای تمام نمازهای واجب خود، اذان می‌گفته‌است <ref>شرح رساله [[آیت آلله سیدمحمدجوادغروی علیاری]] بر رساله توضیح المسائل [[آیت‌الله بروجردی]]، نشر نگارش،</ref>. در [[ایران]]، اغلب اذان را در [[آواز بیات ترک]] در گوشه روح‌الارواح می‌خوانده‌اند. در مراسم [[تعزیه]]، اگر اذان گفته شود، به آواز کردی است.<ref>ستایشگر، ۶۸</ref>
 
== تاریخ اسلام ==
{{اصلی|تاریخ اسلام}}
[[پرونده:Countries with Sharia rule ar.PNG|thumb|300px]]
 
=== محمد ===
{{اصلی|محمد}}{{اصلی|خاتمیت محمد}}
 
'''ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم ''' ({{چر}}[[۵۷۰ (میلادی)|۵۷۰]] - [[۶۳۲ (میلادی)|۶۳۲]]) بنیانگذار و [[پیامبر]] دین اسلام، در سن ۴۰ سالگی محسوب می‌شود.<ref>[[آلفونس دو لامارتین]] (۱۸۵۴)، ''Historie de la Turquie'', Paris, p. ۲۸۰: {{نقل قول|«Philosophe, orateur, apôtre, législateur, guerrier, conquérant d'idées, restaurateur de dogmes, d'un culte sans images, fondateur de vingt empires terrestres et d'un empire spirituel, voilà Mahomet!»}}</ref> <ref>[http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat_davaani_07.html#f1 مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن - بعثت پیغمبر]</ref>
درباره زندگانی محمد، گزارش‌های فراوان و روشنی در متون تاریخی آمده‌است. ولی، مانند هر شخصیت مهم تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمام جزئیات زندگی او مشخص نیست. از این‌روی که محمد از تأثیرگذارترین شخصیت‌های [[تاریخ]] است؛ زندگانی، اعمال و افکار او، طی قرن‌ها، بین موافقان و مخالفانش محل اختلاف و منازعه بوده‌است.<ref>http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF</ref>
 
در جوانی، بدلیل امانتداری، او را به ''محمد امین''، خطاب می‌کردند. گروهی از جوانان قبایل ده‌گانه مکه، درصدد برآمدند تا با ایجاد گروهی از پاسبان‌های داوطلب، اجازه ندهند تا حق ستم دیدگان توسط ستمکاران، پایمال شود. نام پیمان این نیروی داوطلب، '''حلف الفضول''' (پیمان جوانمردان) بود و محمد، از موسسان آن، به شمار می‌رفت. محمد، به این موضوع که در جوانی، در چنین نیرویی، عضویت داشته‌است، افتخار می‌کرد.<ref>شریعتی (۱۳۴۷)، ص ۱۴۲</ref>
 
[[خدیجه]] نخستین کسی بود که به وی ایمان آورد و پس از وی، [[علی بن ابیطالب]] و شیعیان بر این باورند که طبق اسناد و مدارک مو جود حضرت محمد بار هابار‌ها در معرض عموم علی ابن ابی طالب را به عنوان جانشین خود انتخاب کرده که از مهمترین این اسناد می توانمی‌توان به زمان دعوت از نزدیکان(اشیرت الاقربین)و به آخرین سفر حج در غدیر خم اشاره کرد که در آن زمان حتی عمرو ابوبکر و ... با علی بیعت کردند.<ref>مستدرک حاکم جلد ۳ صفحه ۱۳۶( قال رسول الله :اولکم ورودا علی الحوض اولکم اسلاما علی بن ابی طالب)</ref><ref>تاریخ بغداد جلد ۲ صفحه ۸۱</ref><ref>مسند احمد جلد ۵ صفحه۲۶ ( قال رسول الله :إنه لأول اصحابی إسلاما او اقدم امتی سلما)</ref><ref>علامه امینی [[الغدیر]] جلد۳ صفحه۲۲۰</ref> و نیز گفته می‌شود که جعفر ابن ابوطالب، [[زید]] (تنها مسلمانی که بجز محمد، نامش در [[قرآن]] آمده‌است.)، [[ابوذر غفاری]] و ابوبکر از زمره دیگر نخستین ایمان آورندگان به اسلام هستند{مدرک معتبر}.<ref>[http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat_davaani_08.html#f3 مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن - پس از بعثت پیغمبر]</ref> محمد تا سه سال پس از بعثت، دعوت خود را آشکار نکرد. اولین گروهی که محمد آن‌ها را آشکارا به اسلام دعوت نمود، بستگان خویش، بودند.<ref>رجوع کنید به [[شأن نزول]] ذیل [[قرآن]] [[کریم]] سوره [[شعراء]] [[آیه]] ۲۱۴</ref> پس از آن، به کوه صفا رفت و تمام [[قریش]] را به اسلام دعوت نمود.<ref>[http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat_davaani_09.html#f3 دعوت اشکارا محمد از بنی‌هاشم و قریش]</ref>
 
پس از مدتی، سران قریش تصمیم به مقابله با وی گرفتند. اولین اقدام آن‌ها گفتگو با [[ابوطالب]] بود.<ref>[http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat_davaani_09.html#f6 عکس‌العمل قریش نسبت به دعوت پیغمبر]</ref><ref>تاریخ یعقوبی - جلد ۱ ص ۱۴</ref><ref>کامل ابن اثیر - جلد ۲ ص ۴۲</ref> سران قریش پس از آنکه کمک خواستن از ابوطالب را بیهوده دیدند، تصمیم به یاری جستن از [[یهود]]یان [[مدینه]] گرفتند، ایشان، سه سؤال را برای پرسش از محمد، مطرح کردند و گفتند اگر وی، پاسخ را بداند، در پیامبری او شکی نیست، محمد، درست زمانی که سران قریش احساس پیروزی می‌کردند، پاسخ آن پرسشها را داد.<ref>[http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat/taarikh_islam_aaqaaz_hejrat_davaani_11.html#f5 یاری جُستن قریش از عالمان یهودی]</ref><ref>آیه ۲۳ [[سوره کهف]] در همین هنگام نازل شد و محتوای این آیه پیغمبر را به توکل دائمی به خداوند امر می‌کند.</ref>
سطر ۱۲۸ ⟵ ۱۲۹:
* إربلی، کشف الغمّة، ص ۱۴
* تاریخ طبری، ج ۳، ص ۲۰۰.
{{پایان راست‌چین}}</ref> برابر با [[۸ ژوئن]] [[۶۳۲ (میلادی)|۶۳۲]]، در ۶۳ سالگی درگذشت.<ref name="USNews"/><ref name="brit" /> پس از درگذشت محمد، [[ابوبکر]]، وارد مسجد شد و آیه‌ای از قرآن را با این مضمون خواند:{{نقل قول قرآن|3۳|۱۴۴|بسط=نه|نقل قول=محمد نیست مگر فرستاده‌ای که پیش از او فرستادگان آمده و رفتند؛ پس آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود به سوی گذشتگانتان بازخواهید گشت؟ و هر کس بازگردد به خدا آسیبی نمی‌زند و خدا سپاس‌گزاران را پاداش می‌دهد. سپس گفت:
 
{{نقل قول|ای مردم، هر کس محمد را می‌پرستد، پس بداند همانا محمد مرده‌است و هر کس خدای محمّد را می‌پرستد، بداند که او زنده‌ای است که هرگز نمی‌میرد.<ref name="USNews"/><ref>ابن هشام، ج۲، ص ۶۵۶؛ طبری، ج ۳، ص ۲۰۰</ref>}} او را در خانه [[عایشه]]، دفن کردند. [[مسجد]]ی که بعدها به محل دفنش افزوده شد، به زیارتگاه مسلمانان تبدیل شد.<ref>Encyclopedia Americana, 2006, p. 604</ref>}}
سطر ۱۴۲ ⟵ ۱۴۳:
 
'''ابوبکر'''، از [[صحابه]] <ref>[http://www.sunnah.org/publication/khulafa_rashideen/caliph1.htm Detailed Life of Abu Bakr as-Siddiq]</ref> و دوستان محمد، <ref>[http://www.princeton.edu/~batke/itl/denise/abubakr.htm ابوبکر] ''(دانشگاه پرینستون)''</ref><ref name="Abu Bakr's life">[http://www.anwary-islam.com/companion/abu_bakr_siddiq.htm Abu Bakr's life]</ref><ref>[http://naqshbandi.org/chain/2.htm Naqshbandi-Haqqani Sufi Order biography of Abu Bakr as-Siddiq]</ref> برای نخستین بار، لقب «صدیق» را از او دریافت کرد.<ref name="Abu Bakr's life"/> او، هنگامی که اسلام را پذیرفت، حدود ۴۰ سال سن داشت.<ref>''تاریخ طبری(عربی)''، ج۱، ص ۵۴۰ http://islamport.com/w/tkh/Web/2893/531.htm</ref>
پس از درگذشت محمد، اتحاد میان مهاجران، به خصوص زمینه‌سازی [[عمر]] و ابوعبیده بن جراح، کار را برای تصدی مقام خلافت توسط [[ابوبکر]]، هموار کرد. هر چند [[منذر بن ارقم]] در دفاع از [[علی بن ابیطالب]] سخن راند، ولی عدم حضور [[بنی هاشم]] باعث شد تا سرانجام، در حالی که علی بن ابیطالب، به تغسیل و تدفین ایشان مشغول بود<ref>ابن اثیر، ''اسدالغابه''، ج۱، ص۳۴</ref> اهل [[سقیفه]] کار را تمام کرده و از هر عملی که موجب سستی پایه‌های بیعت با ابوبکر شود، جلوگیری کنند.<ref>دانش کیا، محمد حسین. ''جمال کعبه''، ص۳۰و۳۱</ref>
 
'''عمر بن خطاب''' {{به عربی|ابو حفص عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبد العزی}}، از قدرتمندترین [[خلفای راشدین]] و از بزرگترین فرمانروایان [[مسلمان]] در طول [[تاریخ اسلام]] می‌باشد<ref>{{یادکرد|کتاب=Islam in Global History: From the Death of Prophet Muhammad to the First World War|ناشر=American Institute of Islamic History and Cul|سال=۲۰۰۱|شابک=ISBN 0-7388-5963-X|نویسنده=Ahmed, Nazeer|زبان=en|صفحه=ص ۳۴}}</ref> که تحت فرمان او، سرزمین [[میان‌رودان|بین‌النهرین]] و [[سوریه]] را فتح شده و استیلای بر [[پارس]] و [[مصر]] آغاز شد.<ref name="بریتانیکاً>ʿ''[http://www.britannica.com/eb/article-9074188/Umar-I Umar I]''. (2009). In ''Encyclopædia Britannica. '' Retrieved February 11, 2009, from Encyclopædia Britannica Online</ref><ref name="انکارتاً>، «[http://encarta.msn.com/encyclopedia_762509464/umar_i.html Umar I],» Microsoft® Encarta® Online Encyclopedia 2008
http://encarta.msn.com © 1997-2008 Microsoft Corporation. All Rights Reserved.</ref><ref>(''تاریخ خلفا''، سیوطی، به نقل از ''العسکری'')</ref> عمر پس از [[ابوبکر]] در سال [[۶۳۴ (میلادی)|۶۳۴ میلادی]]، به خلافت رسید و نخستین کسی بود که لقب «امیرالمومنین» را برای خود برگزید.<ref name="autogenerated1">[http://www.britannica.com/eb/article-9074188/Umar-I عمر اول]، [[دانشنامه بریتانیکا]]</ref><ref>''تاریخ طبری''، ج5ج۵ ص 2044۲۰۴۴</ref> وی، در سال هفتم پس از مرگ محمد، با [[ام کلثوم]] دختر علی ابن ابی طالب ازدواج کرد.<ref>''تاریخ الفی'' - احمد بن نصر الله تتوی، آصف خان قزوینی</ref>.<ref>''تاریخ کامل''، ابن اثیر، ص ۱۵۶۴</ref> عمر بن خطاب، در طول ده سال خلافت خود، زندگی اقتصادی ساده‌ای داشت و از تجمل گرایی سخت متنفر بود. بارها کارگزاران خود را به دلیل تجمل گرایی برکنار، توبیخ یا جریمه کرد{{مدرک}} . از جمله خصوصیات عمر بن خطاب سختگیری او در مورد غیر عرب بود؛ به عنوان مثال چنانچه در منابع اهل سنت ذکر شده‌است وی دستور داده بود که سهم [[بیت المال]] غیر عرب‌ها برابر سهم بردگانِ عرب باشد <ref>''کتاب اموال'' ابی عبید در دادن سهم بیت المال به عجم بقدر غلامان عرب .</ref> و نیز اگر مرد عرب از عجم زن گرفت و بچه‌ای از این ازدواج به دنیا آمد، چنانچه آن بچه در بلاد عرب به دنیا بیاید از پدرش ارث می‌برد و اگر در سرزمین غیر عرب به دنیا بیاید از پدرش ارث نمی‌برد <ref>''الموطأ'' مالک ج ۲ ص ۵۲۰</ref> ویا از ورود غیر عرب‌ها به پایتخت حکومت اسلامی که شعار برابری نژادها را داشت <ref>سوره حجرات آیه 11۱۱</ref><ref>''تحف العقول''، ص ۳۴. قال رسول الله : ایها الناس ان ربکم واحد و ان اباکم واحد کلکم لآدم و آدم من تراب. ان اکرمکم عندالله اتقیکم و لیس لعربی علی عجمی فضل الا بالتقوی</ref> منع کرد <ref>''تاریخ الخلفاء''، ص ۱۳۳. </ref>. او توسط یک ایرانی به نام [[پیروز نهاوندی]] کشته شود.<ref name="انکارتاً>[http://encarta.msn.com/encyclopedia_762509464/umar_i.html عمر اول]، [[دانشنامه انکارتا]]</ref>
عمر، در اخرین روزهای عمر خود، شش تن از صحابه را مامور نمود تا در مدت سه روز خلیفه سوم را تعیین کنند.
این شش تن، عبارت بودند از: [[علی بن ابیطالب]]، [[عثمان بن عفان]]، [[عبدالرحمن بن عوف]]، [[زبیر بن عوام]]، [[طلحه|طلحة بن عبید اللّه]] و [[سعد بن ابی‌وقاص]]. عمر چنین دستور داد که:«اگر چهار نفر نظری دادند و دو نفر مخالف شدند، آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق کردند و سه نفر مخالفت نمودند، سه نفری که عبد الرحمان در میان ایشان نیست، گردن بزن، و اگر سه روز گذشت و بر کسی توافق حاصل نکردند، همه ایشان را گردن بزن».<ref>''ترجمه تاریخ یعقوبی''، ج ۲، ص ۵۰ و نیز بنگرید به: ''التنبیه و الاشراف''، ص ۲۶۷</ref> در این سه روز مذاکرات زیادی انجام شد و نتیجه بین علی وعثمان مردّد شد. سرانجام، عبدالرحمن، عثمان را انتخاب کرد و عثمان، به خلافت رسید.<ref>''ترجمه تاریخ یعقوبی''، ج ۲، ص ۵۳ </ref>
سطر ۱۵۲ ⟵ ۱۵۳:
پس از کشته شدن عثمان به دست شورشیانی از مصر و کوفه و بصره، نظرها بر علی و [[طلحه]] بود. در این میان اهالی مصر متمایل به طلحه بودند و انصار، بصریان و کوفیان تمایل بر خلافت علی داشتند.
 
سرانجام، '''ابوالحسن علی ابن ابی طالب''' در ۱۹ ذیحجه سال ۳۵ برابر ۱۸ ژوئن ۶۵۶، به خلافت برگزیده شد.<ref>{{یادکرد |کتاب = The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate |نویسنده = Wilferd Madelung |مترجم = |فصل = |صفحه = ۱۴۲-۱۴۰ | ناشر = Cambridge University Press| چاپ = | سال = ۱۹۹۷|شابک = }}</ref>
{{سخ}}
<br />
 
[[علی]] علاوه بر اینکه در مسائل شرعی (به‌خاطر وقوف بسیار زیاد او بر قرآن و سنت)<ref>L. VECCIA VAGLIERI. Encyclopedia of Islam. '''1'''. Brill، p. 382. «... he was asked foe advice on legal matters in view of his excellent knowledge of the Kur'an and the Sunna».</ref> و در فقه، تفسیر، سیاست، محل رجوع مسلمین (به خصوص خلیفه دوم) بود <ref>این مساله در بسیاری از منابع اهل سنت آمده‌است برای نمونه :تاویل مختلف الحدیث، ابن قتیبه، ص 152۱۵۲</ref><ref>شرح مقاصد، تفتازانی، ج ۲، ص 294۲۹۴</ref><ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص 18و۱۸و ج 12،۱۲، ص 179۱۷۹</ref><ref>حاوی الکبیر، ماوردی شافعی، ج 12،۱۲، ص 115۱۱۵ و ج 13،۱۳، ص 213۲۱۳</ref> در سخنوری و ادبیات نیز چیره بود.
مرتضی [[مطهری]] به نقل از [[محمد عبده]] سخن او را شیواترین سخن پس از قرآن می‌داند.<ref>''شرح نهج البلاغه'' شیخ محمد عبده</ref><ref> مطهری، مرتضی . ''سیری در نهج البلاغه'' جلد ۱۶ مجموعه آثار. شاهکاری ها</ref> به طوری که وابستگان بنی امیه، گفتارش را از حفظ می‌کردند، تا بیانشان شیوا شود.{{نشان|KK}} بخشی از گفتارها و نوشتارهای وی در کتابی به نام [[نهج البلاغه]] جمع آوری شد. به گفتهٔ اروینگ، علی، شخصی دلیر، سخنور و بخشنده بود.<ref>{{چپ‌چین}}{{یادکرد|کتاب=Mahomet and His Successors|نویسنده=Washington Irving|ناشر=READ BOOKS|صفحه=Vol. 10, Chapter XX.VII, p. 393|سال=2007۲۰۰۷|شابک=ISBN 978-1-4086-2646-7|زبان=en}}{{پایان چپ‌چین}}</ref>
 
=== خلفای اموی، عباسی و فاطمی ===
سطر ۱۷۷ ⟵ ۱۷۸:
 
=== شیعه ===
 
{{اصلی|شیعه}}
 
شیعیان بر این باورند که [[امام]] و جانشین [[محمد|پیامبر اسلام]] از راه [[نص]] شرعی تعیین می‌شود و امامت [[علی]]، نخستین امام شیعیان و دیگر [[امامت|امامان شیعه]] نیز از راه [[نص|نص شرعی]] ثابت شده‌است.<ref>[[قرآن]] [[کریم]] .[[سوره]] [[مائده]] [[آیه]] 55۵۵ (إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ به ضمیمه حدیث مشهور غدیر که می‌توان آن را در منابع زیر جست :
:
* مسند احمد بن حنبل، ج5ج۵/501،۵۰۱، حدیث شماره 18838،۱۸۸۳۸، چاپ دار احیاء التّراث العربی، بیروت ـ 1414۱۴۱۴ هـ. ق.
* فضائل الصّحابة، ص15،ص۱۵، حدیث شماره 45۴۵ ـ چاپ دار الکتب العلمیّة ـ بیروت، خصائص امیرالمؤمنین علیه السّلام، ص96،ص۹۶، حدیث 79۷۹ ـ چاپ مکتبة المعلاّ، کویت ـ 1406۱۴۰۶ هـ. ق</ref> [[اصول دین]] در تشیّع پنج‌گانه‌است و علاوه بر سه اصل دین [[توحید (ابهام‌زدایی)|توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]، به دو اصل دیگر یعنی [[عدل (ابهام‌زدایی)|عدل]] و [[امامت]] نیز باور دارند:
 
* [[عدل (ابهام‌زدایی)|عدل]]:یعنی اعتقاد به عدالت خدا
* [[امامت]]:یعنی اعتقاد به ضرورت فرستادن امامان از سوی خدا برای راهنمایی بشر .
 
مهم‌ترین مذاهب شیعه، عبارتند از [[شیعه دوازده‌امامی|دوازده‌امامی]]، [[اسماعیلیه]]، [[زیدیه]]، [[کیسانیه]]، [[واقفیه]] و [[فطحیه]].
سطر ۱۹۵ ⟵ ۱۹۴:
 
== اسلام در جهان ==
[[پرونده:Madina Haram at evening .jpg|750px|وسط|thumb|[[مدینه|مدینه النبی]]]]
{{تمیزکاری}}
 
سطر ۲۱۵ ⟵ ۲۱۴:
| ۱ ||align=right| {{پرچم|اندونزی}} || ۲۲۸٬۵۸۲٬۰۰۰ || ۸۶٫۱٪<ref>{{Cite web |title=Indonesia: International Religious Freedom Report ۲۰۰۷ |url=https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/id.html#People |publisher=Indonesia Census ۲۰۰۰ - CIA World Factbook |accessdate=۳۱ October ۲۰۰۸}}.</ref> || [[سنی]] || [[شافعی]]
|-class="sortbottom"
| ۲ || align=right| {{پرچم|پاکستان}} || ۱۷۲٬۸۰۰٬۰۰۰<ref name="ref۱ref1">[http://www.prb.org/pdf08/08WPDS_Eng.pdf Population Reference Bureau: ۲۰۰۸ Data Sheet]</ref> || ۹۷٪<ref name="census">{{cite web| url=http://www.statpak.gov.pk/depts/pco/statistics/other_tables/pop_by_religion.pdf| title=Population by religion| publisher=Population Census Organization, Government of Pakistan| accessdate=۱۳ February ۲۰۰۸|format=PDF}}</ref> || [[سنی]]/[[شیعه]]|| [[حنفی]]/[[جعفری]]
|-class="sortbottom"
| ۳ || align=right| {{پرچم|بنگلادش}} || ۱۶۲٬۲۲۱٬۰۰۰<ref>[http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_population UN Estimate]</ref> || ۸۹٪<ref>UN Estimate</ref> || [[سنی]] || [[حنفی]]
|-class="sortbottom"
| ۴ || align=right| {{پرچم|نیجریه}} || ۱۵۴٬۲۷۹٬۰۰۰<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ni.html#People The World Fact Book: Nigeria]</ref> || ۵۰٪<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ni.html#People CIA World Factbook – Nigeria].</ref> || [[سنی]] || [[مالکی]]
|-class="sortbottom"
| ۵ || align=right| {{پرچم|مصر}} || ۷۷٬۱۰۰٬۰۰۰<ref name="popclock">[http://www.msrintranet.capmas.gov.eg/pls/fdl/tst12e?action=&lname= Central Agency for Population Mobilisation and Statistics - Population Clock (July 2008)]</ref> || ۹۰٪<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/eg.html CIA Factbook -Egypt].</ref> || [[سنی]] || [[شافعی]]
|-class="sortbottom"
| ۶ || align=right| {{پرچم|ترکیه}} || ۷۱٬۵۱۷٬۱۰۰<ref>[http://www.tuik.gov.tr/PreHaberBultenleri.do?id=3992 Population Register System (۲۰۰۸ census). Results announced on January 20, 2008.]</ref> || ۹۹٫۸٪<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/tu.html#People CIA World Factbook – Turkey].</ref> || [[سنی]] || [[علوی]]/[[حنفی]]
|-class="sortbottom"
| ۷ || align=right| {{پرچم|ایران}} || ۷۳٬۴۹۵٬۷۸۲<ref>[http://www.sci.org.ir/portal/faces/public/sci_en/sci_en.Glance/sci_en.pop Statistical Center of IRAN]</ref> ||۹۸٪<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ir.html#People CIA World Factbook – Iran].</ref> || شیعه/[[سنی]] || [[جعفری]]/[[حنفی]]
 
|-class="sortbottom"
| ۸ || align=right| {{پرچم|سودان}} || ۳۹٬۳۷۹٬۳۵۸ || ۷۰٪<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/su.html#People CIA World Factbook – Sudan].</ref> || [[سنی]] || [[مالکی]]
|-class="sortbottom"
| ۹ || align=right| {{پرچم|الجزایر}} || ۳۳٬۷۶۹٬۶۶۹<ref name="cia">[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ag.html ''CIA World Factbook'' Algeria]</ref> || ۹۹٪<ref>[http://www.state.gov/r/pa/ei/bgn/8005.htm Bureau of Near Eastern Affairs – Background Note: Algeria].</ref> || [[سنی]] || [[مالکی]]
|-class="sortbottom"
| ۱۰ || align=right| {{پرچم|افغانستان}} || ۳۲٬۷۳۸٬۳۷۶<ref>{{cite web|url=https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/print/af.html|title=CIA World Factbook - Afghanistan|accessdate = ۵5 June ۲۰۰۸}}</ref> || ۹۹٪<ref>[http://www.state.gov/r/pa/ei/bgn/5380.htm Bureau of South and Central Asian Affairs – Background Note: Afghanistan].</ref> || [[شیعه]]/[[سنی]] || [[جعفری]]/[[حنفی]]
|-class="sortbottom"
| ۱۱ || align=right| {{پرچم|مغرب}} || ۳۳٬۷۲۳٬۴۱۸ || ۹۹٪<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/mo.html#People CIA World Factbook – Morocco].</ref> || [[سنی]] || [[مالکی]]
|-class="sortbottom"
| ۱۲ || align=right| {{پرچم|عراق}} || ۳۱٬۲۳۴٬۰۰۰<ref name=autogenerated۱"autogenerated1">{{cite web|url=https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/iz.html|title=CIA World Factbook - Iraq|date=April ۱۵, ۲۰۰۷|accessdate = ۱1 May ۲۰۰۸}}</ref> || ۹۷٪<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/iz.html#People CIA World Factbook – Iraq].</ref> || [[شیعه]]/[[سنی]] || [[جعفری]]/[[حنفی]]
|-class="sortbottom"
| ۱۳ || align=right| {{پرچم|مالزی}}|| ۲۷٬۷۳۰٬۰۰۰<ref>{{cite web |url=http://www.statistics.gov.my/eng/index.php?option=com_content&view=article&id=50:population&catid=38:kaystats&Itemid=11 |title=Population (Updated 5 September 2008) |publisher=Department of Statistics Malaysia |date=۵5 September ۲۰۰۸ |accessdate=۲۰ September ۲۰۰۸}}</ref> || ۶۰٫۴٪<ref>[http://www.statistics.gov.my/english/frameset_census.php?file=pressdemo Department of Statistics Malaysia].</ref> || [[سنی]] || [[شافعی]]
|-class="sortbottom"
| ۱۴ || align=right| {{پرچم|عربستان سعودی}} || ۲۷٬۶۰۱٬۰۳۸<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/sa.html CIA - The World Factbook - Saudi Arabia<!-- Bot generated title -->]</ref> || ۱۰۰٪{{ref|name|}}<ref>[http://www.state.gov/g/drl/rls/irf/2007/90220.htm International Religious Freedom Report ۲۰۰۷ – Saudi Arabia].</ref> || [[سنی]] || [[جعفری]]/[[حنبلی]]
سطر ۲۴۶ ⟵ ۲۴۵:
 
== اسلام و دیگراندیشه‌ها ==
مسلمانان بر این باورند که خدا پیام خود را از راه [[وحی]] بر محمد و پیامبران دیگر از جمله [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]] و [[عیسی]] فروفرستاد.<br />{{سخ}}
در واقع مسلمانان معتقدند که دین خدا در اصل از آدم تا محمد یکی است و این اصول در قرآن گردآمده‌اند. متون اسلامی این‌گونه بیان می‌کنند که [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] مشتقاتی از تعالیم [[ابراهیم]] بوده و در نتیجه از دین‌های ابراهیمی به شمار می‌آیند.
قرآن، از یهودیان و مسیحیان (و دیگر معتقدان به ادیان با منشأ الهی ) به صورت «[[اهل کتاب]]» یاد می‌کند.<ref>سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۰۴ و ۳۰ مورد دیگر از ذکر عبارت «اهل کتاب» در قرآن</ref>
 
=== منتقدان ===
[[علی دشتی]] در کتاب «[[بیست و سه سال|۲۳ سال]]» عقاید پایه مسلمانان را مورد انتقاد قرار داد که قرآن از سوی خدا فرستاده نشده و تنها سخنان [[محمد]] و از روی وجدان پاک سیرت وی بوده‌است و قرآن چیز تازه‌ای برای ارائه نداشته بلکه تنها افکار و عقاید دیگر را به شکل خودش گردآوری کرده و با سخنان شخصی محمد خود را مدعی کلام‌خدابودن دانسته‌است.<ref>ر. ک. کتاب «بیست و سه سال»، از کتاب‌های ممنوعه در ایران</ref> البته پاسخ هایپاسخ‌های فراوانی برای این کتاب توسط محققان و دانشمندان علوم اسلامی داده شده استشده‌است.
 
[[شجاع‌الدین شفا]] هم در کتاب‌های «تولدی دیگر» و «پس از ۱۴۰۰ سال» [[دین ابراهیمی|ادیان سامی]] و دین اسلام را نقد کرده‌است.[[احمد کسروی]] هم از منتقدان اسلام است.<ref>ر. ک. به کتاب‌های «ورجاوند بنیاد» و «پندارها»، نوشته احمد کسروی</ref>
 
== نگارخانه ==
سطر ۳۰۳ ⟵ ۳۰۲:
* قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه از بهاءالدین خرمشاهی. ناشرجامی و نیلوفر.
* مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، انتشارات صدرا ۱۳۷۳
* هادی، سبزواری معروف به ملا هادی سبزواری . شرح الاسماء الحسنی (شرح دعای جوشن کبیر).
* امام مالک . الموطّا
* تاریخ خلفا، سیوطی، به نقل از العسکری
* شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید.
سطر ۳۱۰ ⟵ ۳۰۹:
* [http://www.forghan.ir جامعة علوم القرآن] پایگاه تخصصی علوم قرآنی
* ایلیا پتروشفسکی: اسلام در ایران - ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳، انتشارات پیام.
* طباطبایی، سید محمدحسین ( معروف به [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبایی]]). به کوشش : خسرو شاهی، سید هادی. ''تعالیم اسلام''.قم قم: مؤسسه بوستان کتاب ۱۳۸۷.
* نشریه ''مکتب اسلام- شماره ۱۹۶''
* [http://www.forghan.ir/publishing/library.html قرآن کریم، ترجمه - ترجمان وحی - محمد صادقی تهرانی، انتشارات شکرانه، چاپ اول 1385]
* Peters, Francis E.. The Monotheists: Jews, Christians, and Muslims in Conflict and Competition. Princeton University Press، 2003، ISBN 0-691-12373-X،
* Ahmed, Nazeer. Islam in Global History: From the Death of Prophet Muhammad to the First World War. American Institute of Islamic History and Cul, ۲۰۰۱, ISBN 0-7388-5963
* Wilferd Madelung. The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate. Cambridge University Press، ۱۹۹۷، .
* Washington Irving. Mahomet and His Successors. READ BOOKS, 2007, ISBN 978-1-4086-2646-7, ‏Donzel (1994
 
سطر ۳۲۲ ⟵ ۳۲۱:
{{انبار-رده|Islam}}
 
[[رده:اسلام| اسلام]]
[[رده:ادیان توحیدی]]
[[رده:دین]]