قیام افسران خراسان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز 4nn1l2 صفحهٔ کودتای افسران خراسان را به قیام افسران خراسان که تغییرمسیر بود منتقل کرد: ایران بین دو انقلاب از یرواند آبراهامیان ترجمهٔ گل... |
|||
خط ۱:
'''
== شرح واقعه ==
خط ۸:
نقطه اوج فعالیت افسران در سال ۱۳۲۴ بود و قیام افسران خراسان بود. افسران تودهای و از جمله اسکندانی و سرهنگ آذر که چندان امیدی به پیروزی سیاسی حزب توده برای گرفتن قدرت نداشتند به این نتیجه رسیدند که «حزب توده یک حزب انقلابی است، باید انقلابی عمل کنیم و حزب را به دنبال خود بکشیم.» نظامیان معتقد به این بودند که همزمان با تخلیه ایران به وسیله قوای بیگانه، مردم آمادگی قیام دارند. درباره اطلاع حزب توده از این قیام گزارشهای ضد و نقیضی بیان شدهاست، اما استراتژی کلی حزب با این جریان چندان همخوانی و موافقت نداشت.<ref>ابوالحسن تفرشیان، قیام افسران خراسان، تهران: علم، ۱۳۵۹</ref>
شب ۲۴ مرداد ۱۳۲۴
پس از اعلام تشکیل [[فرقه دموکرات آذربایجان]] در شهریور ۱۳۲۴ افسران باقی مانده از
پس از فروپاشی حکومت ملی آذربایجان در سال ۱۳۲۵، رژیم بسیاری از افسران دستگیرشده را اعدام کرد در حالی که تعدادی نیز همراه با سایر نیروهای [[فرقه دموکرات آذربایجان]] به شوروی پناهنده شدند. این ضربهای مهلک بر پیکره حزب توده و سازمان افسران آن بود.
خط ۲۵:
برادرم محاکمه شد، اما محاکمه در پایان به نفع برادرم تمام شد، اما یک درجهاش را گرفتند و یک سال هم محکوم به زندان شد. شش ماه از زندان را در اصفهان و شش ماه دیگر را در تهران بود. همبند او که از اعضای حزب توده بود، مطبوعات و نشریات چپی در اختیار برادرم میگذاشت و او به این ترتیب برای اولین بار در زندان با اندیشههای چپ آشنا شد. پس از اینکه برادرم به خراسان رفت، مرتب برای من نامه مینوشت. یادم هست برادرم در آخرین نامهاش که آن را درست روز قبل از عزیمتش از مشهد همراه یک گروه انقلابی پست کرده بود، برایم نوشته بود که «برادر عزیزم، ما فردا برای آزاد ساختن کشور قیام میکنیم!»
برادرم و جمعی از افسران دیگر از مشهد به سمت [[قوچان]] و از آنجا به سمت گنبد کاووس حرکت کردند و در مسیر خود تمام پادگانها و دژبانیها را خلغ سلاح کردند. رهبری این گروه به عهده سرگرد اسکندانی بود و از افراد دیگری که در این
احسانی برایم تعریف کرد که برادرم و اسکندانی در جیپی نشسته بودند که پیشاپیش کاروان حرکت میکرده و وقتی این جیپ را به رگبار میبندند، اسکندانی و برادرم درجا کشته میشوند. خیلی از افرادی که در ماشینهای پشتی نشسته بودند، توانستند از این درگیری جان سالم به در ببرند.}}
== افراد درگیر در
* [[عبدالرضا آذر]]
* [[علیاکبر اسکندانی]]
|