رأس جالوت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Abed2012 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
جز ویرایش با ابرابزار
خط ۱:
'''رأس جالوت''' (عبری : אש גלות، آرامی :ריש גלותא ،גלותא، به معنای رئیس آوارگان) به رهبر یهودیان در بابل بعد از کشته شدن شاه ژکونیا و نابودی [[معبد دوم]] و به اسارت گرفته شدن یهودیان اطلاق میشدمی‌شد. مردمی که تحت امر راس جالوت بودند گلاه یا جالوت نامیده میشدندمی‌شدند.
 
این مقام به صورت نسبی بود و صاحبان آن دارای شجره نامه تا رسیدن به [[داوود نبی]] بودند. اولین اشاره به این مقام در زمانی که بابل جزئی از امپراتوری [[پارتیان]] بود میباشدمی‌باشد. این مقام تحت سلطه حکومتهای مختلف از جمله [[ساسانیان]] و بعد از آن اعراب ادامه پیدا کرد.
 
این مقام به صورت نسبی بود و صاحبان آن دارای شجره نامه تا رسیدن به [[داوود نبی]] بودند. اولین اشاره به این مقام در زمانی که بابل جزئی از امپراتوری [[پارتیان]] بود میباشد. این مقام تحت سلطه حکومتهای مختلف از جمله [[ساسانیان]] و بعد از آن اعراب ادامه پیدا کرد.
== تاریخچه و شکلگیری ==
تاریخ این مقام به بخش قبل و بعد از اسلام تقسیم میشودمی‌شود. به طور کلی اطلاعات کافی از راس جالوت قبل از قرن دوم میلادی در دست نیست. یهودیانی که در [[بابل]] زندگی میکردندمی‌کردند متحد شده و سازمانی برای خود ایجاد کردند. به دلیل اینکه افرادی که از نسل داوود بودند دارای احترام بسیار زیادی در بین مردم بودند به رهبری انتخاب میشدندمی‌شدند.
 
در زمان قبل از سلطه اعراب معمولا اطلاعات در مورد این مقام از [[تلمود]] به دست آمده استآمده‌است. تلمود در مورد تاریخچه آن صحبت نکرده و بیشتر در مورد فعالیتها و حقوق آن صحبت میکندمی‌کند. بعد از اسلام و شکل گیری حکومت [[اموی]] و [[عباسی]] این سازمان دارای قدرت بیشتری شده و شکوفا گردید.
 
در زمان قبل از سلطه اعراب معمولا اطلاعات در مورد این مقام از [[تلمود]] به دست آمده است. تلمود در مورد تاریخچه آن صحبت نکرده و بیشتر در مورد فعالیتها و حقوق آن صحبت میکند. بعد از اسلام و شکل گیری حکومت [[اموی]] و [[عباسی]] این سازمان دارای قدرت بیشتری شده و شکوفا گردید.
== دارندگان این مقام ==
لیستی از افرادی که دارای مقام راس جالوت بودند به شرح زیر موجود است :
* ژکونیا، که آخرین پادشاه از نسل داوود بود. او از [[نبوکدنصر]] شکست خورد و در بابل به همراه نخبگان یهودیان به اسارت گرفته شد.
* شیلتیل پسر ژکونیا.
* زروبابل پسر پدایا که از پسران ژکونیا بود.
* مشولام پسر زروبابل.
* حنانیا پسر زروبابل.
سطر ۳۷ ⟵ ۳۹:
* مر زترا.
* کاهانا دوم پسر مر زترا.
* حنا پنجم پسر مر زترا، در سال ۴۷۰ میلادی توسط [[پیروز]] پادشاه ایرانی اعدام شد.
* حنا ششم پسر کاهانا دوم، مقام را به صورت رسمی به دلیل مخالفتها بر عهده نگرفت.
* مر زترا دوم، در سال ۵۲۰ میلادی توسط کاوه پادشاه ایرانی به صلیب کشیده شد.
* مر اهونای، به دلیل خطر سی سال در انظار عمومی ظاهر نشد.
* کفنای.
* حنینای.
سطر ۵۶ ⟵ ۵۸:
* اکبا.
* دیوید بن زکای.
دیوید بن زکای آخرین راس جالوتی بود که در تاریخ نقش مهمی داشت.
 
=== [[قراییان]] ===
شاهزاده هایشاهزاده‌های قرایی از قرن هشتم شروع شدند بعد از زمان دیوید بن جودا:
* انان بن دیوید، پسر دیوید بن جودا.
* شائول بن انان.
سطر ۶۹ ⟵ ۷۲:
* حسدای بن حزکیا.
* سلیمان بن حسدای، در این زمان بیشتر گروههای قرایی توسط [[سلجوقیان]] نابود شدند.
 
=== اولین نشانه های تاریخی===
=== اولین نشانه‌های تاریخی ===
بعد از اسارت گرفته شدن یهودیان در بابل و آزاد شدن آنها به دست [[هخامنشیان]] دو مرجع حکمرانی برای یهودیان در سرزمین اسرائیل و در بابل شکل گرفت. این دو مرجع از هم مستقل بوده که در نهایت باعث شکل گیری دو [[تلمود]] بابلی و اورشلیمی شد. مرجع سرزمین اسرائیل از نوادگان [[هیلل]] بودند. در این تفسیر بر [[کتاب آفرینش]] 49۴۹:10۱۰ مقایسه ایمقایسه‌ای بین راس جالوت بابلی که با زور حکومت میکردمی‌کرد با راس جالوت از نوادگان هیلل که به صورت عمومی درس میدادمی‌داد انجام شده استشده‌است. در این تفسیر همچنین آمده استآمده‌است که مسیح منجی یهودیان تا زمانی که راس جالوت بابلی و اورشلیمی از بین نرفته باشند ظاهر نخواهد شد.
 
=== مقامهای بعدی ===
حنا اول که در زمان جودای اول بود در لیستی از راس جالوتها که در تلمود سدر اولم زتا ذکر شده استشده‌است نام برده نشده استنشده‌است. در زمان ناتان اکبان سلسله [[ساسانیان]] شکل گرفت. این اتفاق در سدر اولم زتا ذکر شده استشده‌است "در سال 166۱۶۶ بعد از نابودی معبد، پارسیان به رومیان پیش تاختند."
 
ناتان اکبان در بین عالمان بابل نقش بزرگی داشت. جانشین او حنا دوم بود که رب و شموئل مشاوران وی بودند.
 
=== مر اکبانها ===
بر اساس سدر اولم زتا، در زمان نهمیا در ۲۴۵ سال بعد از نابودی معبد، پارسیان یهودیان را به شدت تحت فشار قرار دادند. جانشین نهمیا پسر او مر اکبان سوم بود. حمله شاپور دوم به ارمنستان در زمان مر اکبان سوم اتفاق افتاده استافتاده‌است.
 
=== در زمان پیروز و قباد ===
حنا پنجم را شاه پارسیان [[پیروز]] اعدام کرد. پیروز به شدت با راس جالوت مخالف بود و از این رو جانشین او تا زمانی سرکار نیامد. مر زترا که بعد از او سرکار آمد وضعیت بهتری داشت. در این زمان قیام [[مزدکیان]] که دیدگاههای کمونیستی داشتند سرزمین پارس را نابود کرده بود. مرزترا از این وضعیت استفاده کرده و با زور تصمیم به استقلال گرفت. شاه قباد که از این تصمیم خشمگین شده بود وی را در روی پل محوزا به صلیب کشید.
 
[[بوستنای]] که چندی بعد سرکار آمد اولین راس جالوت در زمان پس از حمله اعراب بود. بر اساس گزارشات [[بنجامین تودلایی]]، مقبره [[بوستنای]] در پمبدیتا محل زیارت مردم بود.
 
== در زمان اعراب ==
بعد از اینکه اعراب عراق را تحت کنترل گرفتند مقام راس جالوت را تایید کردند. بوستنای در آن زمان راس جالوت بود. به دلیل خدماتی که بوستنای برای خلفا انجام داده بود یکی از دختران یزدگرد سوم به او داده شد. مسلمانان آن زمان به دلیل اینکه راس جالوت از نسل داوود بود و آنها داوود را به عنوان پیامبر قبول داشتند احترام زیادی برای راس جالوت قائل بودند. در زمان عباسیان راس جالوت بر 90۹۰ درصد یهودیان حکومت میکردمی‌کرد. بعد از اینکه حکومت عباسیان سقوط کرد قدرت راس جالوت تا فقط سرزمین ایران بود.
 
راس جالوت در زمان حکومت اعراب دارای مقرری سالیانه بود که از مالیاتهایی که از استانهای نهروان، فارسستان و هلوان گرفته میشدمی‌شد به مبلغ 700۷۰۰ دینار در سال داده میشدمی‌شد.
 
[[حکومت عباسی]] آن‌ها را به عنوان رهبر سیاسی این مردم می‌دانسته و مسئولیت‌های اجرائی این جامعه از جمله همچون جمع آوری [[جزیه]] تحویل به موقع آن بر عهده رأس جالوت بوده‌است. اینها از امتیازات ویژه‌ای نیز برخوردار بوده‌اند. جوامع یهودی ایران هر ساله اعانات خود را برای رأس جالوت می‌فرستاده‌اند و در مقابل او نیز [[قضات]] و [[روحانی|روحانیونی]] را برای اجرای [[شعائر دینی]] و همچنین اداره این جوامع به سمت آن‌ها گسیل می‌کرده. در قرون نخست اسلامی فعالیت این افراد موجب شد که شهرهای [[همدان]] و [[اصفهان]] به مراکز فعال فرهنگی یهودیان تبدیل شوند. در اواخر خلافت عباسی میان گائون [[سورا]] و [[پومبدیتا]] بر سر تصدی این مقام اختلافاتی بروز کرد که به کشمکش‌های طولانی انجامید و موجب قتل هر دو شد. پس از آن این منصب خالی ماند و دیگر کسی به عنوان رأس جالوت برگزیده نشد و این مقام از میان رفت.<ref>[http://icro.ir/index.aspx?siteid=261&pageid=3764 یهودیان]</ref>
 
 
در یک گزارشی که توسط یک راوی مسلمان از صحبتهای بین راس جالوت و مسلمانان ثبت شده استشده‌است راس جالوت گفته است گفته‌است:"هفتاد نسل بین من و شاه داوود گذشته استگذشته‌است ولیکن هنوز یهودیان به نسل پادشاهی من احترام میگذراند و وظیفه خود میدانند که از من محافظت کنند ولیکن شما نوه پیامبر خودتان (حسین بن علی) را بعد از یک نسل کشتید."
 
پسر این راس جالوت نیز گفته است گفته‌است:"من قبلا از [[کربلا]] عبور نمیکردم،نمی‌کردم، محلی که حسین در آنجا کشته شد، بدون اینکه به اسب خود بکوبم (تا سریعتر بروم)، زیرا یک روایت قدیمی گفته بود که این محلی است که در آن یک بازمانده یک پیامبر کشته میشود،می‌شود، ولیکن از زمانی که حسین کشته شده استشده‌است این پیشبینی به حقیقت پیوسته استپیوسته‌است [ و من میدانم که کسی که قرار بود کشته شود من نبودم] و من با آسودگی خیال از آن عبور میکنممی‌کنم."
 
مسلمانان از تفاوت بین راس جالوت و [[قراییان]] آگاه بودند و از این رو کسانی که تحت سیطره راس جالوت بودند جالوتی خوانده میشدندمی‌شدند.
 
در کتب [[بحار الانوار]] از کتابهای مهم شیعیان مناظره ایمناظره‌ای بین امام رضا و راس جالوت زمانه آمده استآمده‌است امام رضا ( علیه السلام): « تو می‌پرسی یا من بپرسم؟» -من می‌پرسم؛ ولی باید از تورات و انجیل یا زبور داود و صحف ابراهیم و موسی با من صحبت کنید. شما نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم را چگونه اثبات می کنید؟می‌کنید؟ -موسی بن عمران و عیسی بن مریم و داود به نبوت او شهادت داده اندداده‌اند. -کجا؟ -مگر حضرت موسی به بنی اسرائیل وصیّت نکرد که به زودی پیغمبری از برادران شما خواهد آمد؛او را تصدیق کنید؟ -بله؛ این سخن موسی است -آیا از برادران بنی اسرائیل پیغمبری جز محمد آمده است؟ -خیر
- مگر در تورات نیامده که نور از کوه طور و کوه ساعیر و کوه فاران ظهور کرد؟-بله؛ اما تفسیرش چیست؟-ظهور نور در طور سینا همان وحی خداوند است بر موسی علیه السلام و روشنی کوه ساعیر همان وحی است به حضرت عیسی علیه السلام؛ و مقصود از نوری که از کوه فاران آمده، رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم است. زیرا فاران نام یکی از کوه هایکوه‌های اطراف مکه استمکه‌است که رسول خدا از آنجا مبعوث شده استشده‌است. سپس حضرت رضا علیه السلام نمونه‌هایی از مژده‌های پیامبران را که در تورات آمده ذکر کرد و از قول « شعیای پیغمبر » و « حیقوق پیغمبر » نشانه‌های حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم را بیان فرمود و از کتاب زبور داود، قسمتی را برای راس الجالوت خواند که تنها درباره‌یدربارهٔ حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم صدق می‌کرد. -ای رأس الجالوت! من از تو می‌پرسم دلیل نبوت حضرت موسی علیه السلام چیست؟ -شکافتن دریا، تبدیل عصا به اژدها، جاری‌کردن آب از سنگ، انتشار نور از انگشت‌ها و معجزات دیگرش. -راست گفتی. اگر کارهای خارق العاده دلیل بر نبوت حضرت موسی است، پس چرا شما به نبوت حضرت عیسی اقرار نمی‌کنید؛ در صورتی که او مرده‌ها را زنده می کرد،می‌کرد، بیماران صعب العلاج را شفا می دادمی‌داد و از گل پرنده می‌ساخت و به آنها جان می‌بخشید؟ -ما این معجزات را از عیسی ندیده‌ایم. -شما معجزات موسی را هم ندیده‌اید، فقط از اصحابش شنیده ایدشنیده‌اید. سکوت راس جالوت -جریان حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم هم چنین است. او کتابی نخواند و سر کلاس معلّمی حاضر نشد، ولی کتابی آورد که از گذشتگان و آیندگان تا روز قیامت خبر می‌دهد. او از اسرار مردم خبر می‌داد و معجزاتی فراوان و غیر قابل شمارش داشت.<ref>بحار الانوار، ج 49،۴۹، ص 173۱۷۳. ح 12۱۲.</ref>
 
== منابع ==
* مشارکت کنندگان ویکیپدیایویکی‌پدیای انگلیسی، Exilarch، بارگرفته شده در 26۲۶ مرداد 1391.
{{پانویس}}