روان‌شناسی شناختی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۲۶:
مسائل خوب ساختارمسیرهای روشن و واضحی برای راه حل دارند. این گونه مسائل را خوب تعریف شده می‌نامند. نمونه چنین مسائلی این است که چگونه مساحت متوازی الاضلاع را محاسبه می‌کنید. مسائل بد ساختار فاقد مسیرهای روشن برای رسیدن به راه حل هستند به این مسائل بد تعریف شده هم می‌گویند. نمونه چنین مسائلی این است که وقتی هیچ کدام از دو طناب آنقدر بلند نیست که بتوان با در دست گرفتن یکی از آنها به دیگری رسید چگونه این دو طناب آویزان را به هم گره می‌زنید؟
راهبردهای حل مسأله
از راهبردهای حل مسأله می‌توان به این موارد اشاره کرد۱کرد:
۱- الگوریتم‌ها (یک راهبرد حل مسأله‌است که مستلزم پیروی از یک قاعده، روش یا متد خاص است و ضرورتا به راه حل صحیح می‌انجامد)
۲- بینش (درک ناگهانی از چگونگی حل مسأله)
۳- روش‌های اکتشافی (راهبردهای غیر رسمی شهودی و حدسی است که برخی اوقات منجر به راه حلی موثرمؤثر می‌شوند و گاهی به راه حل موثریمؤثری نمی‌رسند.
روشهای اکتشافی شامل چهار روش است : ۱- تحلیل وسیله هدفهدف؛ ۲- کار به سمت جلوجلو؛ ۳- کار به سمت عقبعقب؛ ۴- تولید و آزمون
 
۱- تحلیل وسیله هدف : حل کننده مسأله با نگاه کردن به انتهای هدف مورد جستجو مسأله را تحلیل می‌کند و سعی می‌کند فاصله میان موقعیت فعلی وهدف نهایی در آن فضا را کاهش دهد.چ
 
۲- کار به سمت جلو: حل کننده مسأله از ابتدا شروع و سعی می‌کند مسأله را از ابتدا تا انتها حل کند.
 
۳- کار به سمت عقب: حل کننده مسأله از آخر شروع و سعی می‌کند از آنجا به سمت عقب حرکت کند.
 
۴- تولید و آزمون: حل کننده مسأله صرفاصرفاً گزینه‌ای از اقدامات مختلف را نه الزاما به شیوه‌ای نظام مند انجام می‌دهد و سپس توجه می‌کند که کدام یک از آن اقدامات عمل خواهد کرد.
 
رایانه‌ها احتمال دارد از راهبردهای الگوریتمی حل مسأله استفاده کنند. انسانها به نظر می‌رسند بیشتر از روش‌های اکتشافی غیر رسمی استفاده می‌کنند در حل مسائل بد ساختار انتخاب باز نمایی مناسب برای مسأله به شدت بر آسانی دستیابی به راه حل درست تاثیر می‌گذارد.
موانع موجود برای حل مسأله:
۱- [[آمایه]] ذهنی: آمایه ذهنی (آمادگی ذهنی) که استحکامات نیز نامیده می‌شود راهبردی است که در گذشته موثرمؤثر بوده‌است اما برای مسأله خاصی که باید در حال حاضر حل شود مؤثر نیست، نوع خاصی از [[آمایه]] ذهنی تثبیت کار کردی است. تثبیت کارکردی عدم توانایی درک این واقعیت است که چیزی که مورد استفادهٔ شناخته شده و خاصی دارد ممکن است برای تامینتأمین اهداف دیگری هم مورد استفاده قرار بگیرد.
۲- انتقال: تسری دانش یا مهارت از موقعیت یک مسأله به موقعیت دیگر است. انتقال هم می‌تواند مثبت باشد هم منفی. انتقال مثبت زمانی رخ می‌دهد که حل مسأله قبلی باعث تسهیل حل یک مسأله جدید می‌شود. انتقال منفی زمانی رخ می‌دهد که حل مسأله قبلی باعث دشوارتر شدن حل مسأله بعدی شود برخی اوقات مسأله قبلی باعث می‌شود که فرد در مسیر نادرستی قرار گیرد.
۳- رشد نهفته: رشد نهفته بدنبال یک دوره کار شدید روی مسأله پدید می‌آید. رشد نهفته عبارت از رها کردن مسأله برای مدتی و سپس بازگشت به آن است.