خدا (واژه): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات :جایگزینی پیوند قرمز با مترادف فارسی god > خدا
خط ۸:
برخی این فرض را مطرح کرده‌اند که در زبان فارسی خدا از ترکیب «خود» و «آی» تشکیل شده‌است؛ به معنای چیزی که خودش وجود و هستی مطلق است و وابسته به غیر نیست، یا به معنای توصیهٔ شنونده به اینکه خودت را دریاب و به خود بپرداز.
 
برخی دیگر نیز گفته‌اند در شباهت واژهٔ خدا با خود آی، احتمال دارد این نزدیکی اتفاقی باشد. نظر دیگر این است که واژهٔ خدا از ریشه‌ای [[باستانی]] و گم شده مشتق شده‌است و در زبان‌های نزدیک به فارسی امروزی معنی ای ندارد؛ شاید بتوان واژهٔ [[خداGod]] در [[زبان انگلیسی]] را با خدا در [[فارسی]] از یک ریشه دانست. اگر این نظر پذیرفته شود آنگاه شاید لازم شود در آن زبان فرضی [[هندواروپایی]] و به هر حال در سطحی بالاتر از [[زبان فارسی]] و اجداد نزدیک آن به دنبال معنای واژهٔ خدا گشت. معنی کردن خدا به خودآی را بهتر آن است که به قول اهل ادب بیشتر یک حُسن تعلیل بدانیم تا یک واقعیت. اینان می‌گویند اصولاً نباید و نشاید که در واژه‌های قدیمی به دنبال معنایی در زبان نزدیک بگردیم و آن را به عنوان حرف آخر بپذیریم. نوعاً این طور ریشه یابی واژه‌ها، یعنی تعریف به نزدیک‌ترین معنایی که به ذهن یک فارسی زبان امروزی می‌رسد، ناشی از عدم آگاهی عمیق به مبحث [[زبان شناسی]] و [[ریشه شناسی]] و کار افراد غیرمتخصص در این رشته‌است.
 
و باز باید این نکته را در نظر داشت که '''خود''' و '''آی''' در [[فارسی دری]] امروزین اینگونه تلفظ می‌شوند و در گذشته و در [[زبان‌های باستانی]] تر تلفظ‌های دیگری داشته‌اند مثلا [[بن مضارع]] [[مصدر]] آمدن در [[زبان پهلوی]] به شکل دیگری بوده‌است در حالی که آنها هم کلمهٔ خدا را می‌شناخته‌اند. و مثلاً در برخی روستاهای خراسان '''خود''' را '''خاد''' هم تلفظ می‌کنند و در اشعار قدما آنرا به صورت '''خَد''' هم دیده‌ایم که می‌توان گفت اصل آن '''خواد''' بوده‌است. مانند واژهٔ '''خوش''' که اصل آن '''خواش''' بوده‌است و امروزه در زبان‌های و گویش‌های مختلف ایرانی چندین صورت مختلف پیدا کرده‌است مانند خوش، خَش، خاش، و خاس.