روان‌شناسی رشد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Xqbot (بحث | مشارکت‌ها)
جز r2.7.3) (ربات: افزودن sq:Psikologjia zhvillimore
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴:
'''روانشناسی رشد''' شاخه‌ای از [[علم]] [[روان‌شناسی]] است که به توصیف و تبیین تغییرات در طول زندگی فرد می‌پردازد و از رشته‌های مختلف [[زیست‌شناسی]]، [[جامعه‌شناسی]]، تعلیم و تربیت و [[پزشکی]] کمک می‌گیرد. اگر چه روان‌شناسی رشد به تمام مراحل زندگی [[انسان]] از [[تولد]] تا [[مرگ]] می‌پردازد، اما بر [[کودکی]] و [[نوجوانی]] تأکید دارد.
 
روان‌شناسان رشد در پی آن هستند تا چگونگی [[رشد]] انسان را در طول زمان تعیین کنند، برای تحقق این هدف روان‌شناسان رشد، [[رفتار]] افراد را در سنین مختلف به دقت مورد [[مشاهده]] قرار می‌دهند. از سوی دیگر روان‌شناسان رشد به تبیین رشد می‌پردازند که در آن دو الگوی عمومی و اختصاصی را مد نظر دارند. سومین هدف روان‌شناسی رشد این است که حاصل مطالعات توصیفی و تبیینی خود را در مورد رشد در جهت مثبت رشد انسان به کار بگیرد و رشد انسان‌ها را به حداکثر برساند. این جنبه کاربردی رشد خصوصاً به کودکان و نوجوانانی که به دلایلی دچار نارسایی در رشد شده‌اند، می‌پردازد.
 
رشد جریانی است که به صورت مراحل پیوسته ظاهر می‌شود. هر مرحله به صورت طرح و سازمان متفاوتی از تکرار جریان‌های مرحلهٔ قبل است. الگوهای قبلی را می‌توان مقدمه‌ای دانست که به عنوان جزئی از سطح رشد بعدی در می‌آیند.
 
روان‌شناسی رشد، علمی است که جریان تحولات و تغییرات(کمی و کیفی) جسمی، ذهنی، عاطفیعاطفی، و عملکرد فرد را در طول عمر از لحظه [[تولد]] (از لحظه انعقاد نطفه) تا هنگام [[مرگ]] مطالعه می‌کند.
 
== اصول روان‌شناسی رشد ==
۱. رشد جریانی مرحله‌ای و پیوسته‌است: رشد پیوسته‌است ونه ناپیوسته . مراحلی که برای رشد اشاره می‌شود جدا از هم نیستند بلکه مانند یک خطی از یک نقطه شروع و بدون تمایز ادامه می‌یابد .
تقسیم بندی دوره‌های مختلف زندگی بر اساس نوع دیدگاه و زمینه‌های مطالعاتی در رشد صورت می‌گیرد. به طور مثال [[پیاژه]] رشد ( تحول [[شناختی]] ) انسان را در چهار مرحله و تا پایان ۱۶ سالگی، [[اریکسون]] رشد [[روانی]][[اجتماعی]] انسان را از تولد تا پایان عمر و در ۸ مرحله مطرح می‌کند.
به طور کلی وباتوجه به ویژگیهای مشترک و تکالیف یکسان انسان در دوره‌های مختلف سنی می‌توان رشد انسان را در ۹ مرحله یا دوره مطرح کرد . سنینی که برای هر کدام از مراحل اشاره می‌شود صرفا" تقریبی است.
۱) پیش از تولد انعقاد نطفه تا تولد
۲) کودکی ۱۱، دو تا شش سالگی
۳) کودکی ۲۲، شش تا دوازده سالگی
۴) نوجوانی دوازده تا بیست سالگی
۵) [[جوانی]] بیست تا سی سالگی
۶) [[میانسالی]] سی تا پنجاه سالگی
۷) [[پختگی]] پنجاه تا شصت و پنج سالگی
۸) [[پیری]] شصت و پنج سالگی به بعد
 
۲. رشد دارای الگوهای قابل پیش بینی است. (الف- قانون سری – پایی ب- قانون مرکزی- پیرامونی)
بر اساس قانون سری – پایی رشد انسان ابتدا از سر شروع و در نهایت در پا خاتمه می‌یابد. کودک تازه متولد یافته ابتدا در سر رشد می‌کند و بعد از رشد گردن می‌تواند سر خود را نگهدارد. وبعد ااز رشد عضلات شانه، شکم و کمر است که می‌تواند بخزد و بنشیند. آنگاه که رشد کافی در عضلات پا را کسب کرد قادر به ایستادن و سپس راه رفتن می‌شود.
 
۳. تفاوتهای فردی در رشد: تنوع زیادی از نظر رشدی درمیان افراد وجود دارد. این اصل به مفهوم تفاوتهای فردی در میان انسان ها اشاره می‌کند. همچنانکه می‌دانیم ویژگیهای ژنتیکی هر انسان منحصر به فرد می‌باشد لذا هر فرد با توجه به همان و یژگیها و تاثیر محیط می‌تواند شکل واحدی در رشد داشته باشد با همه اینحال برای راحتی در تحقیقات و ارائه الگو به یک سطح در رشداشاره می‌شود که ما باید در تعمیم دهی دچار خطا نشویم و،و این نکته را در نطر بگیریم همیشه یک فرد دارای ویژگیهای مخصوص به خود می‌باشد اگر چه در خیلی از ویژگیها با گروه خود مشترک باشد.
۱) نباید انتظار داشت تمام کودکان یک سن مشابه، شیوه رفتار معینی داشته باشند.
۲) تفاوتهای فردی، اعتبار و مسئولیت ویژهایویژه ای برای هر فرد ایجاد می‌کندو به او وجود مستقل می‌بخشد.
۳) برای تربیت کودکان نمی‌توان از روش‌های مشابه استفاده کرد.
 
۴. رشد دارای ابعاد مختلف و فرایندی پیچیده‌است.
۱) رشد جسمی و حرکتی
۲) رشد روانی(شناختی، عاطفی،[[عاطفی]]، اجتماعی، [[اخلاقی]])
 
۵. دوره‌های حساس در رشد: تغییرات محیط بیشتر ین تاثیر کمی را زمانی بر ویژگی دارند که درحال سریعترین تغییر خود باشد و کم‌ترین تاثیر در ویژگی در زمان کمتر تغییر آن است . این اصل به مفهوم وجود دوره‌های حساس در زندگی اشاره دارددارد، مانند رشد قد در زیر یکسال و وجود امکانات محیطی از جمله تغذیه مناسب می‌تواند در افزایش آن تاثیر داشته باشد.
 
۶ . هرگونه وقفه‌ای که در تداوم رشد بوجود آید معمولا" به عوامل محیطی مربوط است :
رشد معمولا" با همان سرعتی که شروع شده پیش می‌رود . کودکانی که زود به حرف می‌آیند و یا زود به راه می‌افتند معمولا" و احتما لا" در مقابل با کودکانی که دیر به حرف می‌آیند و یادیر به راه می‌افتند در بزرگسالی با هوش ترند .
 
۷. [[وراثت]] و [[محیط]] هردو در رشته تاثیر دارند : تحقیقات روانشناسان رشد نشان داده‌است که وراثت ( آمادگیهای ارثی که از طریق ژن به فرزندان انتقال می‌یابد ) و محیط ( فراهم بودن امکانات لازم جهت افزایش توانمندیهای کودک ) می‌تواند در وضعیت آیند ه کودک تاثیر داشته باشد .
 
== محیط ==
خط ۴۹:
عوامل محیطی قبل از تولد در رشد فرد تاثیر مهمی دارد که ما به مهمترین آنها اشاره می‌کنیم.
 
۱. سن مادر: به طور کلی زنانی که از مراقبتهای بهداشتی، پزشکی و تغذیه مناسب برخوردار باشندباشند، می‌توانند در هر سنی نوزادان سالمی به دنیا آورند و خود نیز سالم بمانند. اما به اعتقاد بسیاری از متخصصان بهترین زمان برای حاملگی سنین بین ۲۰ تا ۳۵ سالگی است. سنین پایینتر از ۲۰ سالگی بدلیل وزن کم و عدم رشد کافی احتمال مشکلات حاملگیحاملگی، از قبیل کم خونی و مسمومیت حاملگی بیشتر است. این موضوع و خطرات ناشی از نارس بودن نوزاد، کم وزنی در سنین بالاتر از ۳۵ سالگی علی الخصوص بالای ۴۰ سالگی بروز [[اختلالات کروموزومی]] به ویژه [[سندرم داون]] (منگول) بیشتر است.
 
۲. تغذیه: زنان حامله باید رژیم غذایی مناسب داشته باشند تا بتوانند هم سالم بمانند ووهم فرزندانی سالم به دنیا آورند.
 
۳. داروها: اغلب داروها دارای تاثیرات منفی بر سلامت جنین هستند . داروهایی نظیر [[الکل]]، [[نیکوتین]]، هورمونها،[[هورمون]] ها، بعضی از پادتن‌ها،[[پادتن‌]]ها، [[هروئین]]، [[متادون]] همگی در در جنین تاثیرات مخربی می‌گذارد. بسیاری از نوزادانی که مادرانشان در دوران حاملگی داروهای فوق را مصرف می‌کردند، دارای علائمی از [[اختلالات رفتاری]] از خود نشان دادند.
 
۴. بیماریها و اختلالات مادر: بیماریهای ویروسی نظیر [[سرخجه]]، [[آبله مرغان]] در دوران اولیه بارداری بسیار خطرناک است . و یکی از سخت‌ترین بیماریهای ویروسی در سه ماهه اولیه بارداری سرخجه‌است که ممکن است منجر به ناهنجاریهای قلبی، ناشنوایی، نابینایی و یا عقب ماندگی ذهنی نوزاد شود. اختلالات و بیماریهای دیگر نظیر ایدز، سیفلیس، مسمومیت حاملگی نیز موجب اختلالاتی در نوزاد خواهد شد.
 
۵. عامل ارهاش : اگر مردی با ارهاش مثبت با زنی با ارهاش منفی ازدواج کند .، چنانچه فرزندشان ارهاش مثبت داشته باشد ممکن است خون مادر در مقابل ارهاش مثبت پادتن تشکیل دهد. این پادتن در بارداری بعدی این پادتنها ممکن است به ارهاش مثبت خون جنین حمله کند. این تخریب ممکن است مختصر ویا گاهی باعث فلج مغزی، ناشنوایی و یا عقب ماندگی ذهنی شود. خوشبختانه این مشکل قابل کنترل است و می‌توان بعد از تولد نوزاد و با آزمایش خون آن (نمونه [[بند ناف]]) چنانچه مادری ارهاش منفی و فرزند ارهاش مثبت دارد با تزریق [[آمپول روگام]] از تولید پادتن خون مادر جلوگیری می‌شود.
 
۶. اضطراب مادر: اگر چه بین [[سیستم عصبی]] مادر و جنین هیچ ارتباطی وجود ندارد.ندارد، اما حالات عاطفی مادر مانندمانند، [[نفرت]]، [[ترس]] و [[اضطراب]] در سیستم عصبی مادر تاثیر گذاشته باعث آزادسازی بعضی از مواد شیمیایی ( مانند [[اپی نفرین]] و [[استیل کولین]] ) و وارد شدن آن به جریان خون می شود و همچنین تحت این شرایط بعضی از غدد فعال شده و مقادیر زیادی هورمون را به خون وارد می‌کنند. این تغییرات از طریق جفت به [[جنین]] منتقل می‌شود و باعث تاثیرات منفی بر جنین خواهد شد.
 
'''ب: عوامل محیطی پس از تولد:'''
 
۱. محیط فرهنگی و اجتماعی: در هر جامعه‌ای[[جامعه]] ای سنت‌ها، باورها نگرشهاو بطور کلی فرهنگ خاصی حاکم است. در آن فرهنگ برای اینکه فرد به عنوان عضو جامعه پذیرفته شود، خانواده وسایر اعضای جامعه تلاش می‌کنند در پرورش وی ارزشها و باورهای جامعه را لحاظ کنند و بر اساس فرهنگ حاکم بر جامعهٔ خود به [[تربیت]] فرزندان بپردازند. بطور مثال در بعضی از جوامع توجه به فردیت باعث تربیت افراد مستقل می‌شود و یا در بعضی دیگر از فرهنگ‌ها روح همکاری و جمع گرایی به عنوان یک اصل پذیرفته شده و رفتارهای متناسب با آن مورد توجه و تشویق قرار می‌گیرد. به نظر بسیاری از روان شناسان، فرهنگ و جامعه باعث نوعی نگرش در آموزش و پرورش شده، باعث ایجاد تبعیض در رشد شناختی کودکان و نوجوانان می‌شود . به عنوان نمونه انتظار پیشرفت در ریاضیات و مهندسی برای پسران و شغل‌های متناسب با آن و انتخاب اسباب بازیهای متناسب با جنسیت باعث نوعی [[نگرش]] سوگرانه شده و بالطبع در رشد توانمندیهای آنها تاثیر مستقیم می‌گذارد.
 
۲. محیط اقتصادی: کودکی که متولد می‌شود با توجه به وضع اقتصادی والدین از امکانات و محرکهایی برخوردار است . روشن است چنانچه وضعیت اقتصادی خانواده و جامعه در سطح بالایی باشد کودک و نوجوان از حداکثر امکانات محیطی، چه در محیط خانواده و چه در مدرسه برخوردار خواهد بود.این افراد به لحاظ فضای زندگی، وسایل [[بازی]] و محرکهای مناسب جهت پرورش قوای حسی از تحریکات مناسبی برخوردار هستند.
 
۳. محیط خانوادگی: نوع [[ارتباط]] والدین با همدیگر و همچنین چگونگی [[تعامل]] آنها با فرزندان می‌تواند در چگونگی شکل گیری [[شخصیت]] تاثیر بسزایی داشته باشد.یکی از بحث‌های مهم در [[روان شناسی]] رشد کودک و نوجوان، نحوه ارتباط والدین است . به طوری که در اکثر نظریه‌های[[نظریه‌]] های رشد کودک و نوجوان، به اهمیت رفتار والدین توجه شده‌است.رفتار والدین با فرزندان چه خشن و چه محبت آمیز، چه منع کننده باشد و چه اورا آزاد بگذارند غالبا مطابق الگوی فرهنگی خاص که در آن جامعه قرار دارد انجام می‌گیرد.عواملی متعدد در محیط خانوادگی می‌تواند در رشد کودک و نوجوان تاثیر بسزایی داشته باشد که اهم آن عبارتند از :
• شیوه‌های تربیتی یا روشهای فرزندپروری
• وضع اقتصادی خانواده
• تعداد افراد خانواده
• وضع [[روان شناختی]] والدین
• تحصیلات والدین
• پذیرش فرزند
• نگاه والدینی
• روابط برادران و خواهران
عوامل اشاره شده در رشد کودک و نوجوان بسیار با اهمیت می‌باشد. خانواده‌ای که از لحاظ اقتصادی در سطح مطلوبی باشد، والدینی که از تحصیلات بالایی برخوردار باشند، نگاه مسئولیت پذیر در والدینی،والدین، پذیرش بدون قید و شرط بدون توجه به ناتوانیهای فرزند و... محیط مطلوبی را برای رشد همه جانبه کودک و نوجوان ایجاد می‌کند.
 
۴. همسالان