[[رده:مواد مخدر]]
بررسی، شناخت و پیشگیری از اعتیاد در محیط های دانشگاهی
مقدمه
پديده اعتياد سوء مصرف مواد بعنوان يكي از مهمترين آسيبهاي اجتماعي خاصه در ميان نسل جوان توجه بسياري از متخصصان و مسئولين، سياسي فرهنگي، تربيتي و آموزشي بسياري از كشورها را به خود معطوف ساخته است. در كشور ايران به دليل وجود بافت جوان جمعيتي اين موضوع پيچيدگي خاص خود را يافته است. لذا شناسايي و تبيين درست آن براي يافتن راهحلهاي مناسب ضروري به نظر ميرسد. بر طبق آمار رسمي 1.500.000 فرد (بيمار) وابسته به مواد وجود دارد كه حدود 5% افراد بالغ جامعه را تشكيل ميدهند (طارمیان، 1378).
بررسيها و آمارهاي موجود در زمينه سوء مصرف مواد در ميان جمعيت جوان دانشگاهي اطلاعات متفاوتي را بدست ميدهد، بعنوان مثال گزارش سالانه زمينهيابي دانشجويان آمريكايي كه تحت عنوان نگاهي به آينده چاپ شد (اشنایدر، 1377) آشكار ساخته است كه مصرف مواد غير قانوني در ميان دانشجويان در دهه 90 مدام رو به افزايش بوده است. در همين زمينهيابي مشخص شده كه اكثر دانشجويان، مصرف مواد مخدر را خطر جدي تلقي نميكنند.
گزارشهاي غير رسمي و شواهد باليني در دانشگاههاي ايران نيز درجاتي از مشكل را در ميان دانشجويان نشان ميدهند.بر اساس نتايج آخرين بررسيهاي انجام شده در زمينه شيوع اعتياد در ميان دانشجويان (طارمیان، 1378)، نسبت آمار دانشجويان معتاد به مصرف مواد با توجه به جمعيت معتاد كشور فراواني بالايي ندارد.
اما از آنجايي اين گروه نقشهاي متعدد و تعيينكنندهاي در جامعه بعهده دارند، آسيب آنان حتي در ميزان پايين لطمههاي جبران ناپذيري فردي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و غيره را بدنبال خواهد داشت؛ لذا اتخاذ برنامههاي پيشگيرانه در مورد آنان از الويت بسيار برخوردار است. از آنجايي كه آموزش يكي از عمدهترين استراتژيهاي پيشگيرانه در زمينه سوء مصرف و وابستگي به مواد محسوب ميشود؛ طرح آموزش معاونين، مسئولين و كارشناسان امور دانشجويي دانشگاه به عنوان اولين گروههايي كه در تماس مستقيم با دانشجويان ميباشند حساسيت و اهميت بيشتري دارد. اميد است از اين طريق بتوان ضمن ارتقاء اطلاعات اين گروه نسبت به موضوع اعتياد و سوء مصرف مواد در ميان دانشجويان، حساس سازي ذهني مناسبي در راستاي اتخاذ برنامه ها و استراتژيهاي حمايتي در دانشگاه به وقوع بپيوندد و سطح مشاركت مسئولين و اوليائ امور دانشجويان را در اين زمينه افزايش دهد.
عوامل خطر ساز و محافظت كننده در سوء مصرف و وابستگي به مواد
تبيين سوء مصرف و وابستگي به مواد از ديدگاه عوامل خطرساز و محافظتكننده از اين جهت سودمند است كه افقي نو در برنامههاي پيشگيري اوليه بازميگشايد و هزينههاي سرسامآور درمان اختلالات مربوط به سوء مصرف و وابستگي را به ميزان زيادي كاهش ميدهد. عوامل خطرساز ويژگيها يا اتفاقاتي هستند كه اگر در شخصي وجود داشته باشند، كمتر احتمال دارد كه او به اختلال يا بيماري معيني مبتلا شود.عامل خطرساز محافظتكننده در دو قطب يك پيوستار قرار دارند. داشتن عوامل خطرساز به اين معني نيست كه حتماً فرد به يك اختلال مبتلا ميشود، بلكه احتمال خطر در اين فرد افزايش مييابد. همينطور وجود عوامل محافظتكننده به اين معني نيست كه حتماً فرد به يك اختلال مبتلا نميشود بلكه احتمال مصونيت در مقابل بيماري براي فرد افزايش مييابد.عوامل خطرساز و محافظتكنندة بيشماري براي سوء مصرف و وابستگي به مواد وجود دارد قبل از برشمردن اين عوامل، ويژگيهاي آنها در زير آمده است:
1ـ افزايشي عمل ميكنند. به اين معني كه عوامل ميتوانند با همديگر جمع شدن آنها احتمال خطر يا مصونيت افزايش مييابد. مثلاً وجود افسردگي و اضطراب و دسترسپذيري به مواد در يك شخص احتمال خطر سوء مصرف را در او افزايش ميدهد.
2ـ از نظر كميت و كيفيت متفاوتند. به اين معني كه هريك از عوامل خطرساز و محافظتكننده به لحاظ كيفيت و كميت با همديگر فرق دارند مثلاً كيفيت و چگونگي اضطراب از افسردگي متفاوت است.
3ـ اهميت آنها در اشخاص يا گروهها متفاوت است. در اشخاص يا گروههاي نژادي ممكن است اين عوامل به شكل متفاوتي عمل كننده مثلاً در گروهي دسترسپذيري به مواد اهميت بيشتر داشته باشد. در حالي كه در گروه ديگري نداشتن نگرشهاي مذهبي به عنوان عامل خطرساز عمده عمل ميكند.
4ـ تأثيرشان در زمانهاي مختلف در چرخه زندگي متفاوت است. اين عوامل بسته به اينكه فرد در چه سني به سر ميبرد و چه دوراني را پشت سر ميگذارد به لحاظ تأثير و خطرزايي يا محافظتكنندگي متفاوت هستند.
5ـ اهميت آنها در ظاهر ساختن مراحل مصرف دارو و پيامدهاي مرتبط با آن متفاوت است. هريك از عوامل خطرساز و محافظت كننده ميتوانند در ظاهر ساختن مراحل مصرف دارو و متفاوت عمل كنند و پيامدهاي متفاوتي داشته باشند. مثلاً افسردگي به عنوان يك عامل خطرسازي مي تواند شروع مصرف مواد را در فرد به نحو خاصي ايجاد كند و پيامدهاي متفاوتي براي فرد باعث شود.
6ـ اين عوامل ميتوانند در معرض تغيير قرار گيرند. به اين معني كه با مداخلات پيشگيرانه ميتوان افسردگي با اضطراب را در افراد يا جمعيتي خاص كاهش داد و از اين طريق احتمال خطر را كاهش داد. همينطور در افراد ميتوان عوامل محافظت كننده مثل نگرشهاي مذهبي، مهارتهاي مقابلهاي را افزايش داد و احتمال مصونيت را بيشتر كرد.در زير به عوامل خطرساز و محافظت كننده در سوءمصرف و وابستگي به مواد اشاره ميشود.
عوامل مخاطره آميز: دوره نوجواني، استعداد ارثي
صفات شخصيتي: صفات ضد اجتماعي، پرخاشگري، اعتماد به نفس پايين،
اختلالات رواني: ، افسردگي اساسي، فوبي
نگرش مثبت به مواد:
موقعيتهاي مخاطرهآميز: ترك تحصيل، بيسرپرستي، تاثير مثبت مواد بر فرد
دوره نوجواني: مخاطرهآميزترين دوران زندگي از نظر شروع به مصرف مواد دورة نوجواني است. نوجواني دورة انتقال از كودكي به بزرگسالي و كسب هويت فردي و اجتماعي است.در اين دوره، ميل به استقلال و مخالفت با والدين به اوج خود ميرسد و نوجوان براي اثبات بلوغ و فرديت خود ارزشهاي خانواده را زير سوال ميبرد و سعي در ايجاد و تحليل ارزش هاي جديد خود دارد. مجموعة اين عوامل، علاوه بر حس كنجكاوي نياز به تحرك، تنوع و هيجان، فرد را مستعد مصرف مواد مينمايد.
ژنتيك: شواهد مختلفي از استعداد ارثي اعتياد به الكل و مواد وجود دارد. تأثير مستقيم عوامل ژنتيكي عمدتاً از طريق اثرات فارماكوكينتيك و فاركوديناميك مواد در بدن ميباشد كه تعيين كنندة تأثير ماده بر فرد است. برخي از عوامل مخاطرهآميز ديگر نيز تحت نفوذ عوامل ژنتيكي هستند مانند برخي اختلالات شخصيتي و رواني و عملكرد نامناسب تحصيلي ناشي از اختلالات يادگيري.
صفات شخصيتي: عوامل مختلف شخصيتي با مصرف مواد ارتباط دارند. از اين ميان، برخي از صفات بيشتر پيشبيني كنندة احتمال اعتياد هستند و به طور كلي فردي را تصوير ميكنند كه با ارزشها يا ساختارهاي اجتماعي مانند خانواده، مدرسه و مذهب پيوندي ندارد و يا از عهدة انطباق، كنترل يا ابزار احساسات دردناكي مثل احساس گناه، خشم و اضطراب برنميايد. اين صفات عبارتند از: عدم پذيرش ارزشهاي سنتي و رايج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نياز شديد به استقلال،صفات ضد اجتماعي، پرخاشگري شديد، احساس فقدان كنترل بر زندگي خود، اعتماد به نفس پايين، فقدان مهارتهاي اجتماعي و انطباقي. از آنجا كه اولين مصرف مواد، معمولاً از محيطهاي اجتماعي شروع مي شود هر قدر فرد قدرت تصميمگيري و مهارت ارتباطي بيشتري داشته باشد، بهتر ميتواند در مقابل فشار همسالان مقاومت كند.
اختلالات رواني: در حدود 70 درصد موارد، همراه با اعتياد اختلالات ديگر روانپزشكي نيز وجود دارد. شايعترين تشخيصها عبارتند از: افسردگي اساسي، اختلال شخصيت ضد اجتماعي، فوبي، ديس تايمي، اختلال وسواسي ـ جبري، اختلال مانيك، مانيا، اسكيزوفرنيا.
نگرش مثبت به مواد: افرادي كه نگرشها و باورهاي مثبت و يا خنثي به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتيادشان بيش از كساني كه نگرشهاي منفي دارند. اين نگرشهاي مثبت معمولاً عبارتند از: كسب بزرگي و تشخص، رفع دردهاي جسمي و خستگي، كسب آرامش رواني، توانايي مصرف مواد بدون ابتلا به اعتياد.
موقعيتهاي مخاطرهآميز فردي: بعضي از نوجوانان و جوانان درموقعيتها ياشرايط قرار دارند كه آنان را در معرض خطر مصرف مواد قرار ميدهد. مهمترين اين موقعيتها عبارتند از: در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران كودكي و نوجوني، ترك تحصيل، بيسرپرستي يا بي خانماني، فرار از خانه، معلوليت جسمي، ابتلا به بيماريها يا دردهاي مزمن. حوادثي مانند از دست دادن نزديكان يا بلاياي طبيعي ناگهاني نيز ممكن است منجر به واكنشهاي حاد رواني شوند. در اين حالت فرد براي كاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده ميكند.
تأثير مواد بر فرد: اين متغير وقتي وارد عمل ميشود كه ماده حداقل يك بار مصرف شده باشد. چگونگي تأثير يك ماده بر فرد، تابع خواص ذاتي مادة مصرفي و تعامل آن با فرد و موقعيت فرد مصرف كننده است. تأثير مواد بر فرد مصرف كننده، به ميزان قابل توجهي، به مشخصات او بستگي دارد. اين مشخصات عبارتند از: شرايط جسمي فرد، انتظار فرد از مواد، تجربيات قبلي تأثير مواد و مواد ديگري كه همزمان مصرف شدهاند، مواد مختلف نيز تأثيرات
متفاوتي بر وضعيت فيزيولوژيك و رواني فرد دارند، مثلاً: هروئين و كوكائين سرخوشي شديد، الكل آرامش و نيكوتين مختصري هشياري و آرامش ايجاد ميكند.
عوامل مربوط به خانواده: خانواده اولين مكان رشد شخصيت، تشكيل باورها و الگوهاي رفتاري فرد است. خانواده علاوه بر اينكه، محل حفظ و رشد افراد و كمك به حل استرس و پاتولوژي است، منبعي براي تنش، مشكل و اختلال نيز ميباشد. ناآگاهي والدين، ارتباط ضعيف والد و كودك، فقدان انضباط در خانواده، خانوادة مشتنج يا آشفته و از هم گسيخته، احتمال ارتكاب به انواع بزهكاريها مانند سوء مصرف مواد را افزايش ميدهد. همچنين والديني كه مصرف كنندة مواد هستند باعث ميشوند فرزندان با الگوبرداري از رفتار آنان، مصرف مواد را يك رفتار بهنجار تلقي كرده، رفتار مشابهي پيشه كنند.
تأثير دوستان: تقريباً در 60 درصد موارد، اولين مصرف مواد بدنبال تعارف دوستان رخ ميدهد. ارتباط و دوستي با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعدكنندگان مواد براي گرفتن تاييد رفتار خود از دوستان، سعي ميكنند آنان را وادار به همراهي با خود نمايند. گروه "همسالان" به خصوص در شروع مصرف سيگار و حشيش بسيار مؤثر هستند. بعضي از دوستيها، صرفاً حول محور مصرف مواد شكل ميگيرد نوجوانان به تعلق به يك گروه نيازمندند و اغلب پيوستن به گروههايي كه مواد مصرف ميكنند، بسيار آسان است. هرچه پيوند فرد با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم كمتر باشد، احتمال پيوند او با اين قبيل گروهها بيشتر ميشود.
عوامل مربوط به مدرسه: از آنجا كه مدرسه بعد از خانواده، مهمترين نهاد آموزشي و تربيتي است، ميتواند از راههاي زير زمينهساز مصرف مواد در نوجوانان باشد:
بيتوجهي به مصرف مواد و فقدان محدوديت يا مقررات جدي منع مصرف در مدرسه، استرسهاي شديد تحصيلي و محيطي، فقدان حمايت معلمان و مسئولان بهنگام نياز عاطفي و رواني زمان بروز مشكلات و طرد شدن از طرف آنان.
عوامل مربوط به محل سكونت: عوامل متعددي در محيط مسكوني ميتواند موجب گرايش افراد به مصرف مواد مي شود:
فقدان ارزشهاي مذهبي و اخلاقي، شيوع خشونت و اعمال خلاف، وفور مشاغل كاذب، آشفتگي و ضعف همبستگي بين افراد محل و حاشيهنشيني از جمله اين عواملند.
مشخصات فردي و عوامل محيطي بخشي از علل اعتياد هستند و بخش ديگر را بازارهاي بينالمللي مواد و عوامل اجتماعي ـ اقتصادي حاكم بر جامعه تشكيل ميدهند. اين عوامل عبارتند از:
قوانين: فقدان قوانين جدي منع توليد، خريد و فروش، حمل و مصرف مواد، موجب وفور وارزاني آن ميشود.
بازار مواد: ميزان مصرف مواد، با قيمت آن نسبت معكوس دارد. هرچه قيمت مواد كاهش يابد، تعداد افرادي كه بتوانند آن را تهيه كنند افزايش مييابد. همچنين سهلالوصول بودن مواد به تعداد مصرفكنندگان آن ميافزايد.
مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعي: در جوامعي كه مصرف مواد نه تنها ضد ارزش تلقي نميشود، بلكه جزئي از آداب و سنن جامعه و يا نشان تمدن و تشخص و وسيلة احترام و پذيرايي است، مقاومتي براي مصرف مواد وجود ندارد و سوءمصرف و اعتياد شيوع بيشتري دارد.
كمبود امكانات فرهنگي، ورزشي، تفريحي: كمبود امكانات لازم براي ارضاي نيازهاي طبيعي رواني و اجتماعي نوجوانان و جوانان از قبيل كنجكاوي، تنوع طلبي، هيجانخواهي، ماجراجويي، مورد تأييد و پذيرش قرار گرفتن و كسب موفقيت بين همسالان، موجب گرايش آنان به كسب لذت و تفنن از طريق مصرف مواد وعضويت در گروههاي غير سالم ميشوند.
عدم دسترسي به سيستمهاي خدماتي، حمايتي، مشاورهاي و درماني: در زندگي افراد، موقعيتها و مشكلاتي پيش ميآيد كه آنان را از جهات مختلف در معرض خطر قرار ميدهد. فقدان امكانات لازم يا عدم دسترسي به خدماتي كه در چنين مواقعي بتواند فرد را از نظر رواني، مالي، شغلي، بهداشتي و اجتماعي حمايت نمايد، فرد را تنها و بيپناه، بدون وجود سطح مقاومت اجتماعي رها ميكند.
توسعة صنعتي جامعه، مهاجرت، كمبود فرصتهاي شغلي و محروميت اقتصادي ـ اجتماعي: توسعة صنعتي، جوامع را به سمت شهري شدن و مهاجرت از روستاها به شهرها سوق ميدهد. مهاجرت باعث ميشود تا فرد، براي اولين بار، با موانع جديدي برخورد نمايد. جدايي از خانواده، ارزشهاي سنتي و ساختار حمايتي قبلي به تنهايي، انزوا و نااميدي فرد ميانجامد. كم سوادي، فقدان مهارتهاي شغلي، عدم دسترسي به مشاغل مناسب و به دنبال آن محدوديت در تأمين نيازهاي حياتي و اساسي زندگي و تلاش براي بقاء، فرد را به مشاغل كاذب يا خريد و فروش مواد ميكشاند و يا براي انطباق با زندگي سخت روزمره و شيوة جديد زندگي به استفاده از شيوههاي مصنوعي مانند مصرف مواد سوق ميدهد.
عوامل شخصيتي: داشتن اعتماد به نفس بالا و مهارتهاي اجتماعي، علاوه بر كاهش استرسهاي محيطي ناشي از ارتباط با ديگران، باعث توانايي مقاومت در مقابل خواستههاي خلاف ديگران و اصرار دوستان براي مصرف ميشود. همچنين مهارتهاي انطباقي موجب ميشود كه فرد هنگام برخورد با استرس، براي حل مشكلات و تطابق با آن از شيوههاي مناسبي استفاده نمايد.
باورها وارزشها: اعتقادات و باورهاي راسخ ديني و مذهبي، فرد را در مقابل مصرف مواد محافظت ميكند. نگرش منفي به مواد، شامل باور به اعتياد آور بودن و اثرات تخريبي مواد، احتمال مصرف آن را كاهش ميدهد.
موفقيتها: موفقيتهاي تحصيلي، شغلي و اجتماعي با افزايش اعتماد به نفس، ايجاد ثبات و هدفمندي در مسير زندگي و كسب حمايتهاي لازم، فرد را از خطر مواد مخدر حافظت مينمايد.
داشتن خانوادهاي سالم و همبسته: پيوند و تعامل مثبت بين فرد و والدين از سنين كودكي موجب ارضاي نيازهاي عاطفي ـ رواني كودك ميشود. اين افرد، با تجربة روابط منطقي و قابل پيشبيني، كمتر دچار انحرافات شخصيتي ميشوند و مهارتهاي گوناگوني را كه لازمة برقراري روابط سالم بين فردي و اجتماعي است ميآموزند و با داشتن حس تعلق و وابستگي، كمتر احساس تنهايي و انزوا نموده و به دامن اعتياد كشيده نميشوند.
هشياري و حمايت خانواده، مدرسه و اطرافيان: هشياري و آگاهي والدين از خطر مصرف مواد مخدر و احتمال اعتياد فرزندان، كنترل و مراقبت كافي و تأمين حمايت و راهنمايي لازم از طرف خانواده، مدرسه، اطرافيان و دوستان سالم و صميمي، به هنگام نياز، احتمال مصرف مواد و يا سوء مصرف و اعتياد را كاهش ميدهد.
ضد ارزش بودن مصرف مواد: در محيطها و جوامعي كه به وضوح هرگونه مصرف مواد نهي ميشود و اعتبار موقعيت فردي، خانوادگي، شغلي و اجتماعي افراد مصرف كننده تنزل مييابد، نگرش منفي افراد به مواد كاهش شيوع اعتياد ميانجامد.
دسترسي به خدمات: دسترسي به خدمات حمايتي (هنگام بروز مشكلاتي مانند بيسرپرستي و از دست دادن شغل)،خدمات مشاورهاي (هنگام بروز مشكلات عاطفي يا اتخاذ تصميم مهم) و خدمات درماني (براي بيماراني كه تمايل به ترك اعتياد دارند)، موجب ميشود تا عوامل مخاطرهآميزي كه فرد ممكن است در طي زندگي با آنها روبرو شود، تشديد نشده و يا ازمان نيابند.
عدم دسترسي به مواد: هر قدر مواد در محيط زندگي فرد نايابتر و يا گرانتر باشد، احتمال مواجهه و مصرف كاهش مييابد.
انواع مواد و شيو ه هاي مصرف
مواد افيوني
ترياك : ترياك از گياه خشخاش به دست ميآيد. منشأ هروئين،كدئين و مرفين نيز از همين ماده است.
رنگ و شكل: ترياك معمولاً به رنگ قهوهاي سير و داراي قوامي خميري است كه بويي شبيه به آمونياك يا ادرار مانده داده و هنگام سوختن بوي خاصي شبيه چسب دوقلو ميدهد. بستهبندي آن به صورت لول، حبه قند و يا كيك ميباشد.
سوختة ترياك: پس از مصرف تدخيني (كشيدن) ترياك مادهاي به رنگ قهوهاي سوخته و براق به دست ميآيد كه "سوخته" نام دارد. گاهي آن را در آب حل كرده و به صورت شربت بنفش رنگي مصرف ميكنند.
شيرة ترياك: سوختة ترياك را در آب حل ميكنند و ميجوشانند سپس آن را از صافي عبور ميدهند. آنچه باقي ميماند "تفاله" نام دارد. محلول حاصل را مجدداً حرارت ميدهند. با اين كار مادة خميري و سفت و غليظي به رنگ قهوهاي روشن به دست ميآيد كه "شيره" نام دارد.
روشهاي مصرف:
1ـ تدخين (دود كردن): ابزارهاي مورد استفاده براي تدخين عبارتند از: منقل، وافور، چپق،نگاري (وسيلهاي شبيه چپق كه براي مصرف شيره بكار ميرود)، قليان، ذغالهاي نيمه سوخته، سيخ، ميله و سنجاق بازد شدهاي كه سر آن سياه شده باشد. در روش سيخ و سنگ، سر سيخ را داغ كرده با سنجاق، ترياك را بر روي آن ميگذارند و با لولهاي دود حاصل را وارد ريهها ميكنند.يكنند.
2ـ خوردن: اين روش را بيشتر، افرادي كه بيماري جسمي دارند يا مدت طولاني از روش تدخين استفاده كردهاند، به كار ميبرند. ترياك را معمولاً بعد از غذا ميخورند. در اين روش مصرف، وسيله و اثر دال بر مصرف وجود ندارد.
3ـ تزريق: در اين روش، ترياك را در داخل آب حل كرده و در يك قاشق ميريزند و آن را كمي حرارت ميدهند. سپس آن را روي تكة پنبه يا اسفنج ميريزند و با سرنگ ميكشند و داخل وريد تزريق ميكنند. معمولاً معتادان بي بضاعت از اين روش استفاده ميكنند. وجود سرنگهاي كهنه وچندبار مصرف شده، قاشق سياه شده، تكههاي پنبه يا اسفنج، علامت مصرف تزريقي ماده است.
هروئين
يكي از مشتقات نيمه مصنوعي مرفين است. هروئين پودر بسيار نرم و سفيد رنگي است كه اشكال بسيار ناخالص آن قهوهاي رنگ ميباشد. هروئين را درتكههاي پلاستيك به شكل مخروطي بستهبندي ميكنند و سر آن را با آتش ميبندند. در اين حالت آب در آن نفوذ نميكند و در مواقع خطر ميتوانند آن را ببلعند و پس از دفع از آن استفاده كنند. وزن بستههاي هروئين 5 سانتي گرمي، ربعي (4/1 گرم)، 5/2 و 5 گرمي است. هروئين موجود در بازار معمولاً ا5 تا 10 درصد هروئين دارد و بقيه آن شير خشك، پودر بيكربنات و پودر گلوكز است.
روش هاي مصرف:
1ـ تدخين: در اين روش، هروئين را روي زرورق سيگار ميريزند و از زير با دستمال كاغذي لوله شده و يا تكههاي مقواي باريك كه با كبريت آتش زده شده باشد، كمي حرارت ميدهند و دود حاصل را از راه دهان بالا ميكشند. گاهي هروئين را با باربيتورات تركيب نموده و تدخين ميكنند كه به نام "شكار اژده" معروف است. وجود تكههاي دستمال كاغذي لوله شده نيمه سوخته يا تكههاي باريك مقوا و يا زرورقي كه روية آلومينيومي آن سياه شده باشد علامت مصرف تدخيني هروئين است.
2ـ استنشاق (دماغي): در اين روش كه معمولاً توسط معتادان غير حرفهاي مورد استفاده قرار ميگيرد، هروئين را روي كاغذ صافي ميريزند و با استفاده از اسكناس لوله شده آن را از طريق بيني بالا ميكشند.
3ـ تزريق: در اين روش، هروئين را با آب ليمو، جوهر ليمو، يا قرص ويتامين C در قاشق حل كرده و كمي حرارت ميدهند. سپس از طريق سرنگ به زير جلد يا داخل وريد تزريق ميكنند.
كدئين: ماده سفيد رنگي است كه به صورت قرصهاي خالص يا به صورت تركيب با استامينوفن، آسپيرين يا شربتهاي ضد سرفه مورداستفاده معتادان قرار ميگيرد. مصرف مكرر و بدون دليل و يا با بهانههاي بي مورد قرصهاي آسپيرين كدئينه يا استامينوفن كدئينه نشانهاي از اعتياد به مواد ميباشد.
مرفين: پودري سفيد يا كرم (و گاهي به رنگ قرمز آجري) تلخ مزه و بيبو است. اين ماده در حال خالص نرم يا ورقهاي به رنگ سفيد تا زرد كمرنگ ميباشد. مرفين به صورت آمپول هاي 10 و 20 گرمي مورد مصرف پزشگي قرار مي گيرد.به صورت زير جلدي، داخل عضلاني و داخل وريدي مصرف ميشود.
حشيش: از سرشاخههاي گياه شاهدانه كه بوتهاي شبيه به گزنه است به دست ميآيد:
حشيش: مادهاي به رنگ سبز خاكستري و گاهي قهوهاي مايل به سبز با قوامي سفت است.
روش مصرف:
1ـ تدخين: معمولاً حشيش را گرم ميكنند تا بصورت پودر درآيد و سپس آن را با توتون سيگار مخلوط ميكنند و درون كاغذ سيگار ميريزند و ميكشند.
2ـ خوردن: حشيش را با شيرين با نوشابه مخلوط ميكنندو آن را ميخورند، ميجوند يا مينوشند.
ماري جوانا: مادهاي شبيه توتون، سبز رنگ و زبر است كه به روش تدخيني مصرف مي شود.
چرس، گانجا، بنگ و روغن حشيش ساير موادي هستند كه از شاهدانه به دست ميآيند.
مواد استنشاقي: عمدة اين مواد عبارتند از: چسب، بنزين، مايع سوخت، فندك، تينرهاي نقاشي، اتر، مايع خشكشويي.
روش مصرف
براي استعمال برخي از اين مواد ابتدا يك دستمال يا تكهاي پارچه را به آن آغشته نموده سپس آن را در مقابل دهان يا بيني گرفته استنشاق مينمايند. برخي ديگر از اين مواد مستقيماً از ظرف مربوطه استنشاق ميشوند.
كوكائين:مادة بلوري سفيد رنگي است كه از برگهاي گياه كوكا به دست ميآيد.
روشهاي مصرف: استنشاقي و تدخيني
مواد توهمزا: يكي از مهمترين اين موارد L.S.D است که به اشکال مختلف مانند قرص نقرهاي خاكستري رنگ، پودر سفيد رنگ، كپسول و مايع صاف و روشن و بدون رنگ و بو يافت ميشود.
روش مصرف
معمولاً گرد يا مايع آن را روي حبه قند ميريزند و ميخورند.
فن سيكليدين (P.C.P): به صورت پودر كريستالي به رنگهاي مختلف و يا مايع ديده ميشود.
روش هاي مصرف: تزريقي، خوراكي، استنشاقي و تدخيني (به وسيلة سيگار دست پيچ يا پيپ)
داروهايي كه مصرف پزشكي دارند
برخي از داروهايي كه براي درمان بيماريها تجويز ميگردند در صورت مصرف نابجا ميتوانند اعتيادآور باشند. عمدهترين اين داروها عبارتند از: داروهاي مسكن ـ خوابآور مانند بنزوديازپينها (ديازپام، كلرديازپوكسايد، اكسازپام و.) و باربيتوراتها (فنوباريتال، سكوباريتال، آموباريتال، پنتوباريتال و.)قرصهاي ضد درد مانند استامينافن كدئين، آسپيرين كدئين و شربتهاي ضد سرفه و خلط آور حاوي كدئيو
آمفتامينها
قرصهاي دي فنوكسيلات
قرص هاي بيپريدين (آرتان)
آشنايي با ابزار مصرف مواد
هدف از آشنايي با ابزار مصرف مواد، افزايش توانايي در شناسايي مبتلايان احتمالي به اعتياد در محيط زندگي و منطقة تحت پوشش شماست. همچنين آموزش اين موارد به والدين، براي هشياري بيشتر آنان و تشخيص زود هنگام مصرف مواد توسط فرزندانشان اهميت دارد. روشهاي مصرف مواد كاملاً تابع فرد و شرايط محيطي است. اين روشها متعدد هستند و معمولاً از وسايل بسيار ساده و در دسترس كه به طور طبيعي در همه جا وجود دارد استفاده ميشوند.
ابزارهايي كه وجود آنها حاكي از مصرف مواد ميباشند كه عبارتند از: وافور، قليان، چپق، پيپ، ابر كوچك؛سيخ، ميله، سنجاق باز شده و سوزنهايي كه سر آن سياه شده باشد؛قوطي كنسرو يا شيشة مربا كه در آن سوراخ باشد و يا قوطي روغن يك ليتري كه بالاي آن تنگ شده باشد؛ سرنگهاي مستعمل، قطره چكان؛ زرورق پاكت سيگار كه باز و پهن شده باشد، اسكناسهاي لوله شده؛ لولههائي بطور حدود 20 سانتيمتر از جنسهاي مختلف به ويژه كاغذ، مقوا، چوب، ني، لولههاي حصيري و لولة خودكار؛ قاشق غذاخوري و چايخوري سياه شده؛ تكههاي پلاستيك و كاغذ در اندازههاي حدود 15*15 سانتيمتر؛ تكههاي دستال كاغذي، پنبه، اسفنج،فيلتر سيگار كه گوشههاي آن سوخته باشد؛ وجود آب ليمو، جوهر ليمو، ليموترش در اطاق يا محلهاي غير معمول؛ پوكههاي آمپول
مواد افيوني كدامند؟
ترياك، شيره و سوخته ترياك، كدئين، هروئين و مرفين انواعي از مواد افيوني هستند كه از گياه خشخاش به دست ميآيند. در ايران مواد افيوني شايعترين مواد غير قانوني مورد مصرف ميباشند.
آثار مصرف مواد افيوني
ابتدا احساس لذت و سرخوشي و سپس كج خلقي و افسردگي؛ احساس گرما وگل انداختن صورت؛ تنگ شدن مردمك چشمها؛ گيجي و رخوت؛ تهوع و استفراغ؛ ضعيف شدن تنفس؛ اغما و مرگ در اثرمصرف مقادير زياد مواد؛ عوارض مصرف طولاني مواد افيوني؛ اعتياد (مواد افيوني به شدت اعتياد آورند و معمولاً پس از چند بار مصرف وابستگي ايجاد ميكنند)؛ يبوست؛ تيره شدن پوست؛ كاهش ميل و توانايي جنسي در مردان ؛ نامرتب شدن قاعدگي در زنان؛ بيتوجهي به وضعيت بهداشتي و سلامتي؛ كاهش وزن؛ چرت زدن دايمي؛ افسردگي؛ عفونتهاي خطرناك مثل ايدز، عفونت كبدي و كزاز در اثر تزريق
علايم ترك مواد افيوني
وقتي فردي به مواد افيوني معتاد شد، قطع ناگهاني مصرف آنها باعث بروز علايم ناخوشايندي ميشود كه 6 تا 8 ساعت پس از آخرين بار مصرف ظاهر شده و تا 10 روز باقي ميماند. اوج شدت اين علايم روزهاي دوم و سوم پس از قطع است. اين علايم عبارتند از:
درد استخواني و عضلاني؛ دل پيچه و اسهال؛ آبريزش از چشم و بيني؛ عطسه، سكسكه و خميازه؛ سيخ شدن موهاي بدن و احساس سرما و لرز؛ بي قراري؛ بي خوابي؛ عصبانيت و پرخاشگري؛ اين علايم پس از چند روز رفع ميشوند، اما اشتياق به مصرف مواد تا چند ماه باقي ميماند و همين اشتياق ممكن است سبب مصرف مجدد شود.
حشيش چيست؟
از گياه شاهدانة هندي مواد مختلفي به دست ميآيد كه به نامهاي حشيش، ماري جوانا، علف، بنگ، گراس و جوينت شناخته ميشوند.
آثار مصرف حشيش:
• تغيير در درك رنگ و صدا؛ افزايش اشتها؛ تند شدن ضربان قلب؛ قرمزي چشمها؛ اختلال حافظه، گيجي و بي توجهي به اطراف؛ به هم خوردن تعادل حركتي؛ علايم رواني شديد مثل شنيدن صداهاي غير واقعي، صحبتهاي نامربوط، رفتارهاي غير عادي، اضطراب و افسردگي
عوارض مصرف طولاني حشيش:
• بيماريهاي تنفسي مزمن و سرطان ريه
• نازايي در زن و عقيمي در مرد
• از بين رفتن سلولهاي مغزي (پوك شدن مغز)
• تشنج
• اختلال رواني شديد و پايدار
• كم شدن علاقه و انگيزه براي زندگي، شغل و روابط اجتماعي و خانوادگي
آيا حشيش اعتياد آور است؟ بلي.
برخلاف عقيدة رايج بين مردم كه فكر ميكنند حشيش باعث اعتياد نمي شود، "حشيش اعتيادآور است".1570;ور است".
كسي كه مدتي حشيش مصرف كند، به راحتي قادر به ترك مصرف آن نخواهد بود و در صورت مصرف نكردن دچار علايمي مثل اضطراب، بي قراري، بي خوابي، درد عضلاني، اسهال، تهوع و استفراغ ميشود. از همه مهمتر اينكه ترك حشيش به علت فشار رواني شديد و احساس اشتياق فراوان براي مصرف بسيار مشكل است و مصرفكنندگان بايد بدانند كه در صورت يكي دوبار مصرف كردن حشيش ممكن است به آن معتاد شوند.
الكل يكي از شايعترين مواد مورد سوء مصرف در دنياست.
آثار مصرف الكل
• رفتارهاي نامناسب، پرحرفي يا كم حرفي، بي ربط حرف زدن، معاشرتي شدن يا گوشهگيري، پرخاشگري
• ناتواني در انجام حركات دقيق و ظريف
• تلوتلو خوردن به هنگام راه رفتن
• اشكال در به خاطر سپاري وقايع
عوارض مصرف طولاني الكل
• اختلال خواب
• بيماريهاي معده (مثل زخم معده)، مري، كبد، لوزالمعده
• سوء تغذيه
• افزايش فشار خون و خطر سكتههاي قلبي و مغزي
• ضعف عضلاني
• ناتواني جنسي و تأخير در انزال
• افزايش خطر سرطانهاي سر و گردن و دستگاه گوارش
• ابتلا به فراموشي
• براي جلوگيري از ايجاد فراموشي ناشي از مصرف طولاني الكل،هر فرد الكلي بايد روزانه 100 ميليگرم ويتامين
• (ويتامين B1) دريافت كند.
علايم ترك الكل
• چنانچه فردي پس از مصرف طولاني و زياد الكل، ناگهان آن را قطع كند و يا مقدار مصرف آن را كاهش دهد دچار علايم ترك ميگردد. اين علايم عبارتند از:
• تعريق؛ افزايش ضربان قلب؛ لرزش شديد دستها؛ بيخوابي؛ تهوع و استفراغ؛ توهمات شنوايي و بينايي (شنيدن صداها يا ديدن چيزهايي كه وجود ندارد)؛ هيجانات شديد؛ ؛ اضطراب؛ تشنج؛ بيماراني كه دچار علايم ترك الكل ميشوند بايد سريعاً تحت نظر پزشك قرار گرفته و مداوا شوند در غير اين صورت خطر مرگ بيمار را تهديد ميكند.
آمفتامين ها آثار مصرف و عوارض مصرف طولاني مدت آنها:
آمفتامين ها گروهي از داروها هستند كه از نظر ساختماني با ناقلهاي عصبي نوراپي نفرين، اپي نفرين،و دوپامين مربوطند و به نام داروهاي مقلد سمپاتيك يا محرك سيستم عصبي مركزي نيز معروفند. اين تركيبات شامل متيل فنيديت، دكستروآمفتامين، و مت آمفتامين هستند. آمفتامين اغلب براي بهبود كارآيي، كاهش خواب و ايجاد سرخوشي مورد استفاده قرار ميگيرند. معمولاً ورزشكاران، دانشجويان و رانندگان مسافتهاي طولاني، از اين مواد استفاده ميكنند. مصارف طبي آمفتامينها شامل پرتحركي كودكان، ناركولپسي، چاقي و برخي موارد افسردگي مقاوم به درمان است. وابستگي رواني به آمفتامينها ممكن است به سرعت ظاهر شود.
آثار مصرف آمفتامين:
آثار مصرف آمفتامينها معمولاً يك تا دو روز طول ميكشد. اين آثار عبارتند از:
• تغييرات رفتاري يا رواني (سرخوشي، اضطراب و بي قراري، عصبانيت، اختلال قضاوت)
• تاكي كاردي * اتساع مردمك *تغييرات فشار خون *لرز *تهوع واستفراغ
• اختلال عملكرد شغلي و اجتماعي
عوارض مصرف طولاني آمفتامينها:
• كاهش وزن *ضايعات پوستي مزمن *برخي از بيماريهاي شديد رواني نظير اسكيزوفرنيا *بروز سايكوز شبيه اسكيزوفرنيا *اختلالات ايسكميك قلبي
مواد استنشاقي ، آثار مصرف و عوارض مصرف طولاني مدت آنها
شامل انواع حلالها، چسبها، رنگهاي اسپري، تينر، مواد پاك كننده، لاك غلط گيري، بنزين و...ميباشند. به دليل سهولت دسترسي، مصرف اين مواد توسط نوجوانان نادر نيست. استنشاق اين مواد از طريق بطري، قوطي، كيسههاي پلاستيك، پارچه آغشته به مواد يا اسپري صورت ميگيرد. اين مواد مضعف سيستم عصبي مركزي هستند. نسبت به آثار اين مواد تحمل ايجاد مي شوند. اما علايم ترك آنها خفيف است.
آثار مصرف مواد استنشاقي:
مواد استنشاقي به سرعت از ريهها جذب شده و به مغز ميرسند. اثرات آنها چند دقيقه پس از مصرف ظاهر شده و بسته به نوع و مقدار ماده مصرفي 30 دقيقه تا چند ساعت باقي ميماند. آثار مصرف اين مواد عبارتند از:
• تغييرات رفتاري يا رواني (سرخوشي و احساس خوشايند غوطهوري، خطاهاي حسي و توهم شنوايي و بينايي، اختلال قضاوت، رفتارهاي پرخاشگرانه و تكانهاي)؛ تهوع و استفراغ؛ بثورات پوستي اطراف دهان و بيني، بوي غير معمول تنفس، بقاياي ماده مصرفي روي صورت و لباسها و تحريك گلو وبيني؛ اختلال تكلم، ضعف رفلكسها و آتاكسي؛ استوپور و اغما و مرگ (در اثر مصرف مقادير زياد)
عوارض مصرف طولاني مواد استنشاقي
• آسيبهاي برگشت ناپذير كبدي و كليوي
• آسيب عضلاني پايدار
• التهاب و خونريزي گوارشي
• عوارض مغزي (كاهش ضريب هوشي، صرع لوب تمپورال، آتروفي مغزي)
• عوارض قلبي و ريوي (درد سينه و اسپاسم برونش)
• آسيب جنيني در زنان باردار
مواد توهم زا - ال. اس. دی.
مواد توهمزا دستهاي از مواد هستند كه سبب ايجاد تغييراتي در خلق و ادراك ميشوند. سردستة اين گروه از مواد (L.S.D) Lysergic Acid Diethylamide است. تحمل نسبت به اين داروها خيلي سريع و پس از 3 تا 4 روز مصرف مستمر پديد ميايد. وابستگي جسماني به توهمزاها بوجود نميآيد و با قطع مصرف آنها علايم ترك ظاهر نميشود، اما وابستگي رواني ميتواند پديد آيد.
آثار مصرف L.S.D:
آثار L.S.D دو ساعت پس از مصرف ظاهر شده و معمولاً 8 تا 14 ساعت دوام دارد. اين آثار عبارتند از:
• تغييرات رفتاري يا رواني (اضطراب، واكنش پاتيك، ترس از ديوانگي، افسردگي، افكار پارانوييد، اختلال قضاوت، رفتارهاي خود آزارانه و حتي خودكشي)
• اختلال ادراكي (مسخ شخصيت، مسخ واقعيت، توهم خطاي حسي، حس آميزي بصورت درآميختن ادراكات مثل شنيد رنگها ياديدن صداها)
• تحريك سيستم اتونوم (لرزش، تعريق، تاكي كاردي)
• اختلال تعادل
• افت عملكرد شغلي و اجتماعي
عوارض مصرف طولاني L.S.D:
• اختلالات رواني شديد و ديرپا (اضطراب و سايكوز)
• flashback (علايم ادراكي ناشي از مصرف بدون مصرف اخير L.S.D)
کوکائین: كوكائين يكي از اعتيادآورترين و خطرناكترين مواد مورد سوء مصرف است. اين ماده از گياه Erythroxylon Coca بدست ميآيد. وابستگي رواني به كوكائين ممكن است پس از يكبار مصرف به وجود آيد. كوكائين وابستگي جسمي نيز ايجاد ميكند، اما علايم ترك آن نسبت به ترك مواد افيوني خفيفتر است.
آثار مصرف كوكائين: آثار مصرف كوكائين بلافاصله ظاهر شده و 30 تا 60 دقيقه بعد رفع ميشوند. به همين علت افراد نوابسته به كوكائين ممكن است هر نيم تا يك ساعت يك بار، براي مصرف مجدد، از جمع يا محل كار خارج شوند. اين آثار عبارتند از: تحريك سيستم اتونوم (تاكي كاردي، اتساع مردمك، تعريق)؛ تهوع و استفراغ؛ علايم رواني (سرخوشي يا بي تفاوتي، اضطراب و عصبانيت، هذيانهاي پارانوئيد، توهم شنوايي، توهم بينايي، توهم لامسه بصورت احساس خزيدن حشرات زير پوست، كاهش تمركز)، رفتارهاي اجباري و تكراري، اختلال عملكرد شغلي و اجتماعي، عوارض مصرف طولاني كوكائين، احتقان، تورم، خونريزي و زخم مخاط بيني، سوراخ شدن تيغه مياني بيني، تيك، سردرد شبه ميگرني،كاهش وزن، عوارض قلبي (آريتيم، انفاركتوس ميوكارد)، حوادث عروقي مغز، تشنج
فن سيكليدين (P.C.P) : مادهاي صناعي است و به نامهاي كريستال، گرد فرشته و صلح نيز خوانده ميشود. تدريجاً نسبت به آثار P.C.P تحمل به وجود ميآيد اما وابستگي فيزيكي به طور كلي ايجاد نمي شود. وابستگي رواني شايع است.
آثار مصرف فن سيكليدين: اين آثار 5 دقيقه پس از مصرف ظاهر شده و در مدت 30 دقيقه به حداكثر ميرسد. آثار مصرف اين ماده عبارتند از: تغييرات رفتاري يا رواني (سرخوشي و احساس خوشايند غوطهوري و سرعت، بيقراري، حالت تهاجم، اختلالات؛ قضاوت؛ سفتي عضلاني؛ كاهش واكنش به تحريكات دردناك؛ ديس آرتري؛ آتاكسي؛ نيستاگموس؛ افزايش فشار خون و يا تاكي كاردي؛ بلند شنيدن صداها
منابع:
1. اشنایدر، سولون(1377) ماری جوانای خانمانسوز، ترجمه امان اله ترجمان ، تهران: پرشکوه
2. اوپرون، ژان پل(1378) مواد مخدر آرزوها را می کُشد، ترجمه امان الله ترجمان، تهران: نشر پرشکوه
3. طارمیان، فرهاد(1378) سوء مصرف مواد مخدر در نوجوانان، تهران: انتشارت تربیت
4. گلپرور، محسن و خمکاران(1381) سبب شناسی و پیشگیری از اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر در جوانان، تهرات: موسسه نشر دواوین
5. میری اشتیانی، الهام(1385) جامعه شناسی اعتیاد در ایران امروز، تهران: نشر مهاجر
|