خط اوستایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
قاصدک بهار (بحث | مشارکتها) جز خواستگاه، غلط املایی - (خاستگاه) |
جز ابرابزار |
||
خط ۱:
{{بهبود منبع|تاریخ=آوریل ۲۰۱۲}}
[[پرونده:Bodleian J2 fol 175 Y 28 1.jpg|thumb|250px|[[یسنا]]]]
در دورهٔ [[ساسانیان]] [[الفبا]]یی از الفبای [[زبوری]]{{مدرک}} و [[پهلوی]]
== دبیره اوستایی ==
یک شیوه نوشتاری که در زمان ساسانیان (
== تاریخچه ==
ایجاد الفبای اوستایی به دلیل نیاز به درست نوشتن متون اوستایی بود که تا آن زمان توسط افراد از بر میشد و سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل میگشت. مجموعه متونی که امروزه کتاب مقدس زرتشت را تشکیل میدهند نتیجه گردآوری آن در سده چهارم میلادی، شاید در دوران شاپور دوم ساسانی (
این کار سترگ، که نشانه نوآفرینی (revival) آیین مزدا و بنیان نهادن راست دینی (Orthodoxy) سختگیرانه مرتبط با قدرت سیاسی است، احتمالا در اثر تمایل به عرض اندام بیشتر در برابر بوداییان، مسیحیان و مانویان ایجاد شد که دین و آیینشان بر پایه کتاب بود<sup>[
با این وجود، توانمندی برای درست نوشتن اوستا یک سود داشت: در آن دوران (ساسانی)
متون زرتشتی
==
خط پهلوی که خط اوستایی بر آن استوار است، خط رایج برای نوشتن زبانهای گوناگون ایرانی میانه بود، ولی برای نوشتن زبان دینی که نیازمند دقت فراوان بود بسنده نبود چرا که پهلوی یک ابجد ساده شده هجایی با
در مقابل، اوستایی یک خط کامل با
خط اوستایی، مانند خط پهلوی و همچنین آرامی از راست به چپ نوشته
در مجموع، الفبای اوستایی 37 بیصدا (Consonant) و 16 صدادار(Vowel) دارد. دو رویه رونویسی برای اوستایی موجود است، روش قدیمی استفاده شده توسط کریستین بارتلوما (Christian Bartholomae) و شیوه نوینتر بکار گرفته شده بوسیله کارل هافمن (Carl Hoffmann).▼
== نویسهها ==
▲در مجموع، الفبای اوستایی
== ویژگیها ==
سطر ۲۶ ⟵ ۲۵:
خط اوستایی در سده سوم میلادی برای نوشتن [[اوستا]] ابداع شد. این خط، از خط پهلوی برگرفته شده ولی از آن کاملتر است و دارای ۴۸ حرف است و از راستبهچپ نوشته میشود. این خط بسیار کامل است و نه مانند خط فارسی کنونی در نوشتن واجهای صدادار بی تفاوت است و نه مانند خط لاتین برای نوشتن برخی از واجها مانند '''kh = خ، ch = چ، gh = ق، ''' و '''sh = ش''' در انگلیسی یا '''sch = ش، ''' در آلمانی نیاز به کنار هم چینی چند واژ دارد.
== منابع ==
^ a b c Kellens 1989, p. 36.
^ a b c Hoffmann 1989, p. 49.
|