شروع ناگوار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
DSisyphBot (بحث | مشارکتها) جز r2.7.2) (ربات: افزودن tl:The Bad Beginning |
|||
خط ۱۱:
== داستان ==
{{خطر لوث شدن}}
[[ویولت]]، [[کلاوس]] و [[سانی]]
بودلرها به خانهٔ قیم جدیدشان، کنت الاف، یکی از خویشاوندان دور شان که زندگی اش را از راه بازیگری میگذراند، میروند. در راهشان با قاضی
کنت الاف مردی بسیار کثیف، ظالم با ابرویی دراز و به هم پیوسته (که به نظر می رساند او یک ابرو دارد) و یک خالکوبی عجیب به شکل یک چشم بر روی قوزک پای چپش است، که در خانهای کثیف و بوی نا گرفته زندگی میکند.مهم ترازهمه، او به دنبال ارثیهای است که پدر و مادر بادلرها بر جای گذاشته اند(به همین خاطر است که آنها را به سرپرستی گرفته است).او به طور دائم به آنها فرمان میدهد که وظایف ناخوشایند ی را انجام بدهند، در حالی که فقط یک تخت خواب برای خوابیدن به آنها میدهد.همچنین او به جای "بچهها " آنها را به عنوان "یتیمها " صدا میزند.
دستهٔ بازیگران تأتر او(شامل:مردی که به جای دو دست دو قلاب دارد-مرد تاس دماغ دراز-دو زن که همیشه پودر سفید به صورت های خود می زنند و فردی که نه شبیه به زن هاست و نه شبیه به مرد ها) آن شب به خانه اش میآیند تا نمایشنامه شان را تمرین کنند، به همین خاطر الاف به آنها دستور میدهد که شام درست کنند.هیچ غذایی در خانه وجود ندارد پس آنها با قاضی
بچهها به بانکی که آقای پو در آن کار میکند میروند و قضیه را برایش شرح میدهند.او میگوید که الاف هر جور که مناسب ببیند میتواند شما را بزرگ کند، و به الاف تماس میگیرد که او را از این که بچهها آن جا بودند مطلع کند.وقتی که آنها بازمی گردند الاف از آنها عذرخواهی میکند و به آنها اطلاع میدهد که آنها در یک نمایشنامه به نام عروسی شگفت انگیز نوشتهٔ ال فانکوت شرکت خواهند کرد.الاف نقش داماد را بازی خواهد کرد و ویولت نقش عروس را بازی خواهد کرد و کلاوس وسانی در جمع مردم تشویق خواهند کرد.بچه ها می فهمند که کنت الاف قصد دارد با ازدواج کردن با ویولت سروت آنها را بالا بکشد.
بچهها روزشان را در خانهٔ قاضی
الاف نقشه میکشد که با ویولت بر روی نمایش ازدواج کند و وقتی کلاوس قوانین را به کنت الاف توضیح میدهد، او فقط میخندد.کلاوس به اتاق خواب رفته و می فهمد که سانی آنجا نیست.کلاوس و ویولت به دنبال الاف به بیرون میروند و می فهمند که سانی در یک قفس پرنده در بالای برج محرمانه ی الاف زندانی شده.
کنت الاف برایشان توضیح میدهد که یکی از دست یارانش وقتی که ویولت و کلاوس خواب بوده اند سانی را دزدیده و این که اگر آنها در هنگام اجرای نمایش کاری کنند که نمایش به هم بخورد سانی را آزاد میکند که سقوط کرده وبمیرد.آن شب، ویولت قلابی را درست میکند که به بالای برج رود تا این که تا زمان اجرای نمایش پهلوی برادرش باشد.
نمایش اجرا میشود، و بعد از صحنهٔ ازدواج الاف نمایش را متوقف میکند تا اعلام کند که او و ویولت حالا همسر یکدیگر هستند.قاضی
سانی پیش آنها میآید و ویولت توضیح میدهد که او برگه را با دست چپش امضاء کرده در صورتی که او راست دست است.قاضی
الاف هنگامی که یکی از دست یارانش چراغ را خاموش میکند فرار میکند.هنگامی که ویولت میرود که چراغها را روشن کند الاف در گوش او زمزمه میکند که او همیشه آنها را تعقیب میکند و کنترل ارثیهٔ آنها را برای بار دیگر به دست میگیرد و آنها را با دستهای خودش میکشد.قاضی استراوس سعی میکند که سرپرستی آنها را به عهده بگیرد ولی آقای پو میگوید که والدین
{{پایان خطر لوثشدن}}
|