مکتب تبریز دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳:
 
==پیدایش==
[[شاه اسماعیل]] در سال ۹۱۶ هجری قمری بر خاندان شیبانی تسلط یافت و حکومت خاندان [[صفوی]] راتشکیل داد. او پایتخت را از [[هرات]] به [[تبریز]] منتقل کرد و هنرمندان و صنعت گران را از گوشه کنار کشور به آنجا دعوت کرد. ایران در دوران سلطنت پادشاهان صفوی به اتحاد و یکپارچگی و عظمت دست یافت. [[شاه اسماعیل صفوی]], '''''[[استاد کمال الدین بهزاد]]''''' را که در عهد [[تیموری]]پرورش یافته بود به تبریز دعوت کرد و او را به سرپرستی گروهی از نقاشان و خوشنویسان، رنگ کاران و صفاحان و... برگزید. این گروه حرکت فرهنگی و هنری [[مکتب تبریز]] را بوجود آوردند.<ref>
طاووسی, ابولفضل. کارگاه نگارگری. تهران. ناشر شرکت چاپ ونشر کتاب‌هایدرسی ایران، ۱۳۹۰. صفحه ۲۵ تا ۲۷</ref>
 
این شیوهٔنوین، از ترکیب سنت نقاشی تبریز در دوره مغول و [[مکتب هرات]] و روش شخصی [[بهزاد]] پدید آمد.
 
==تاریخچه==
شاه اسماعیل در سال ۹۰۶ ه.ق پس از شکست دادن [[آق‌قویونلوها]] [[تبریز]] را به پایتختی برگزید. کتابخانه سلطنتی [[آق‌قویونلوها]] در اختیار او قرار گرفت و هنرمندانی که در کتابخانه آق‌قویونلوها کار می کردند به خدمت او در آمدند.
 
سطر ۱۴ ⟵ ۲۰:
 
پس از بقدرت رسیدن شاه اسماعیل هنرمندان در تبریز گرد آمدند و در کتابخانهٔ سلطنتی که ریاست آن را بهزاد بعهده داشت به فعالیت پرداختند . قاسم علی شیخ زاده و میرک که همراه بهزاد از هرات به تبریز آمده بودند شیوه ای را بنیاد گذاشتند که بر دوش بهزاد و شاگردانش بود. شهرت بهزاد هنرمندان پس از خود را تحت تاثیر قرار داد و بسیاری آثار خود را با نام و امضای او ارائه می دادند. شاه تهماسب از اوان کودکی به فرا گیری خط و نقاشی پرداخت وطراحی نزاکت قلم را به مرتبه کمال رسانید .او در جوانی استادان معروف را گرد آوری کرد ولی در اواخر عمر به این هنرمندان توجه کمتری داشت به طوری که بسیاری از آنان دردربار ابراهیم میرزا در مشهد گرد آمدند وسبکی دیگر را به وجود آوردند.
 
==خصوصیات==
یکی از مشخصه‌های نقاشی مکتب تبریز دوران صفوی وجود علامت یا شکلی شبیه میله کوچک قرمزی است که بر روی عمامه‌ها نقش شده است. این علامت و عمامه‌های دوازده ترکی از نشانه‌های [[شیعیان]]دوازده امامی طرفدار '''[[شیخ صفی الدین اردبیلی]]''' بود که در ابتدای دوران صفوی متدوال گردید ولی بعد از وفات [[شاه طهماسب]] دیگر در تصاویر دیده نشد.<ref>
طاووسی, ابولفضل. کارگاه نگارگری. تهران. ناشر شرکت چاپ ونشر کتاب‌هایدرسی ایران، ۱۳۹۰. صفحه ۲۵ تا ۲۷</ref>
 
نقاشان مکتب تبریز سطح تخت نقاشی را شکستند و ترکیب بندیهای چند سطحی آفریدند .همه چیز آکنده از حرکت و جنبش بود رنگها درخشان و پرکشش و حالت مورد نظر را به وجود می آورد.
سطر ۱۹ ⟵ ۲۹:
از مشخصه‌های نقاشی دورهٔ صفوی لباس و پوشش سر اشخاص است. یکی از نقاشان بزرگ این دوران استاد محمدی استاد طراحی با قلم بود. از مشخصات آثار او تصویر اشخاص بلند قامت با صورت گرد و کوچک و واقع بین بود در ترسیم مناظر زندگی در نواحی روستانی است. او از جمله کسانی است که بر روی نگارگران پس از خود تاثیر بسزایی داشته است و او را استاد رضا عباسی می نامند. در همین دوران چند نگار گر دیگر با اسامی شبیه نام استاد رضا عباسی می زیسته اند.توجه رضا عباسی به خود انسان بیشتر از فضای اطراف اوست. این نکته حتی در تأکید پرداخت اودر شکل انسان نسبت به زمینه‌های ساده ای که در آثارش استفاده کرد، کاملاً روشن است. ظرافت کارهای دورانی جوانی رضا عباسی، یاآور و احیا کننده سنتهای متزلزل نسل قبل نقاشان صفوی در دربار شاه تهماسب بود ولی در اواخر، طرحهای او تحت تاثیر تجارب زندگی اشرافی زمان خود و گذشت عمر، لطافت خود را از دست داد و خشن شد.موضوعات او بیشتر از بین افراد طبقات پایین جامعه انتخاب شده و از طرف دیگر نفوذ و رواج نقاشی اروپایی در آثار این استاد بی تاثیر نبوده است.
 
شاگردان زیادی نزد او تربیت یافتند که هر کدام سبک و روش وی را ادامه داده اند که مهمترین آنها عبارتند از: محمد شفیع عباسی، افضل الحسینی، محمد معین مصوّر، محمد علی، محمد یوسف و محمد قاسم. از این زمان به بعد، نقاشی دیگر در خدمت کتاب آرایی نیست و شکلی مستقل به خود می گیرد. این نکته در آثاری که از هنرمندان به اروپا رفته آشکارتر است. از معروفترین این هنرمندان محمد زمان نام دارد. نقاشی‌های او کاملاً بر اساس نقاشی غربی است. موضوع نقاشیهای محمد زمان در مواردی، رابطه ای با فرهنگ اسلامی – ایرانی ندارد. اما در مواردی هم جنبه‌های فرهنگی زمان خود نظر داشته است، که از جمله آنها تصاویری است که بر مبنای ادبیات فارسی کشیده است.
 
. اما یک تفاوت بین آثار محمدزمان و دیگران وجود دارد، و آن گرایش به اصول طبیعت پردازی است، یعنی بعد نمایی، سایه پردازی و غیره، از این رو، در آثار محمد زمان دیگر نه غنای رنگهای شفاف و تخت بهزاد را می توان دید، و نه ظرافت و سرزندگی خط‌های رضا عباسی را.
 
در دوره صفوی در پی تماس‌های مکرر ایرانیان و اروپائیان ابداعاتی بروز نمود و موجب تحول در هنرهای تجسمی ادوار پس ازخود گردید."از ویژگی‌های نقاشی‌های صفوی، وابستگی و همانندی‌های سبک‌شناسی در نقاشی‌های نسخ خطی و دیوار نگاره هاست. به نحوی که بررسی و مطالعه هر کدام، شناخت آثار گروه دیگر را در پی خواهد داشت.
==آثار مهم==
یکی از آثار معروف این دوره [[شاهنامه شاه طهماسب]] نام داشت که دارای دویست و پنجاه و هشت تصویر به شیوه مکتب تبریز از آثار [[سلطان محمد]], [[میرک نقاش]], [[میر سید علی]]و... است که در دوران ریاست بهزاد و پس از آن در [[تبریز]]اجرا شد.<ref>
طاووسی, ابولفضل. کارگاه نگارگری. تهران. ناشر شرکت چاپ ونشر کتاب‌هایدرسی ایران، ۱۳۹۰. صفحه ۲۵ تا ۲۷</ref>
 
 
== جستارهای وابسته ==
*[[مکتب تبریز اول]]