سوار زره‌پوش: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
YasBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۲) +مرتب+تمیز(۲.۷): + رده:دودمان تانگ
جز ویرایش با ابرابزار
خط ۱:
[[پرونده:ParthianCataphract.JPG|بندانگشتی|260px|کاتافراکت [[پارتی]] در نبرد با یک شیر. [[بریتیش میوزیوممی‌وزیوم]]]]
'''کاتافراکت‌ها''' {{به یونانی|κατάφρακτος}} سواره نظام سنگین اسلحه زبده‌ای بودند که وظیفه اصلی شان در هم شکستن پیاده نظام و از بین بردن آرایش سواره نظام هاینظام‌های سبک بود هر چند که ممکن بود گاهی به عنوان نیروهای تهاجمی نیز به کار گرفته شوند. برخی مورخان آن هاآن‌ها را اولین [[شوالیه]] های‌های دنیا می دانندمی‌دانند چرا که از زره هایزره‌های سنگین و براق اشرافی بهره می بردندمی‌بردند. ایرانیان به مدت حدود ۱۲۰۰ سال از دوران باستان تا قرون وسطی، از [[شوالیه]] های‌های کاتراکت بهره بردند.
 
کاتافراکت‌ها با [[شوالیه|شوالیه‌ها]] در [[سده‌های میانه]] تفاوتی داشتند و آن این بود که ایشان دارای آن نقش اجتماعی آیندهٔ شوالیه‌ها نبودند. در تاریخ [[اشکانیان]]، [[سرمتی|سرمتی‌ها]]، [[ساسانیان]]، [[ارمنستان|ارمنی‌ها]]، [[سلوکیان]]، [[پرگامون|پرگامون‌ها]] و [[بیزانس|بیزانسی‌ها]] از کاتافراکت‌ها بهره می‌برده‌اند.
 
== واژه شناسی ==
واژهٔ کاتافراکت از دو بخش κατά به معنای ''سراسر'' و φρακτός به معنای ''پوشیده، پاس‌داشته'' پدیدآمده و معنای ''زره‌پوش'' را می‌دهد.
گریوپنور (grīwbānar <*grīwbānwar <*griva-pāna-bara*) نام شکل دیگر کاتافراکت است که از واژۀواژهٔ پهلوی «گریوبان» یعنی «محافظ گردن» – اشاره به کلاه خود - ریشه گرفته استگرفته‌است.
 
== پیشینه و حضور در جنگ هاجنگ‌ها ==
ارتش ایرانیان از اوایل قرن ششم پیش از میلاد و سراسر دوران هخامنشیان از شوالیه هایشوالیه‌های سنگین اسلحه بهره می جستمی‌جست. این [[کوروش کبیر]] (قدرت: ۵۵۹ تا ۵۳۹ پیش از میلاد) بود که متوجه شد برای پیروزی هایپیروزی‌های قاطع تر و موثرتر در آسیای مرکزی و خاورمیانه باید از شوالیه هایشوالیه‌های سواره نظام استفاده کند. هشتاد درصد ارتش او پیاده نظام بودند و بیست درصد باقی مانده شوالیه هایشوالیه‌های سواره نظام. در اوایل دوران هخامنشیان بیشتر سپاه ایران سبک اسلحه بودند. آن عده ایعده‌ای که سنگین اسلحه تر بودند، چرم ضخیم و جوشن در بر می کردندمی‌کردند. با کمک این ارتش، ایرانیان می توانستندمی‌توانستند بر امپراتوری عظیمی که از هند تا یونان گسترش یافته بود تسلط داشته باشند.
 
بالاخره در دوران [[داریوش]] در سال ۴۹۰ پیش از میلاد ایرانیان اولین بار در نبرد [[ماراتن]] شکست خوردند اما تنها پس از شکست [[خشایارشا]] در جنگ هایجنگ‌های ایران و یونان بود که ایرانیان دریافتند نیاز به تحولی در ارتش خود دارند. اردشیر سوم هخامنشی (۳۵۸ تا ۳۳۸ پیش از میلاد) دست به اصلاحات گسترده ایگسترده‌ای در ارتش اواخر دوران هخامنشی زد و آن را به سمت سنگین اسلحه شدن سوق داد. اولین کارتافراکت هایکارتافراکت‌های واقعی در این دوران به کار گرفته شدند که متشکل از اشراف ایرانی بود و به عنوان نیروهای ویژه عمل می کردندمی‌کردند. این سلحشوران با زره هاییزره‌هایی پوشیده شده بودند و نکته جالب توجه در مورد آن هاآن‌ها این است که حتی اسب هایاسب‌های این کاتافراکت هایکاتافراکت‌های ایرانی نیز با زره محافظت می شدندمی‌شدند. این ویژگی بعد از ورود اسکندر مدتی پدیدار نبود تا اینکه در اواخر قرن سوم پیش از میلاد مسیح از سوی پارتیان ([[اشکانی]] ها‌ها)، دولت یونانی بلخ و [[سکاها]] احیا شد. جنبه جالب توجه دیگر کاتافراکت هایکاتافراکت‌های هخامنشی این است که از سرمتی هاسرمتی‌ها و سکا هاسکا‌ها تاثیر بسیار یافتند که البته این هااین‌ها هم مردم چادر نشین ایرانی بودند. به نظر می رسدمی‌رسد که سکاها پادشاهی ای تحت حاکمیت یا حداقل در سایه عظمت امپراتوری هخامنشیان ایران بودند.
ارتش ایرانیان از اوایل قرن ششم پیش از میلاد و سراسر دوران هخامنشیان از شوالیه های سنگین اسلحه بهره می جست. این [[کوروش کبیر]] (قدرت: ۵۵۹ تا ۵۳۹ پیش از میلاد) بود که متوجه شد برای پیروزی های قاطع تر و موثرتر در آسیای مرکزی و خاورمیانه باید از شوالیه های سواره نظام استفاده کند. هشتاد درصد ارتش او پیاده نظام بودند و بیست درصد باقی مانده شوالیه های سواره نظام. در اوایل دوران هخامنشیان بیشتر سپاه ایران سبک اسلحه بودند. آن عده ای که سنگین اسلحه تر بودند، چرم ضخیم و جوشن در بر می کردند. با کمک این ارتش، ایرانیان می توانستند بر امپراتوری عظیمی که از هند تا یونان گسترش یافته بود تسلط داشته باشند.
 
اولین استفاده از کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها جنگ گوگمل در ۳۳۱ قبل از میلاد بود که امپراتور ایرانی [[داریوش سوم]] در مقابل نخبه نظامی جوان، سردار و پادشاه مقدونی [[اسکندر]] قرار گرفت. “آریان” مورخ گزارش می کندمی‌کند در جریان نبرد، داریوش سوم در میان گارد پیاده نظام معروف و نخبه جاویدان خود بود و سواره نظام هاینظام‌های کاتافراکت هم در سمت راست وی ایستاده بودند. علیرغم وجود این نیروهای ویژه، ایرانیان نتوانستند اسکندر شجاع و مستعد و سواره نظام هاینظام‌های همراهشان را شکست دهند. گفته می شودمی‌شود این سوارکارها در قیاس با کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها سبک اسلحه تر بودند. با قاطعیت می توانمی‌توان گفت علت شکست سپاه عظیم داریوش سوم کمبود انضباط و روحیه شان در قیاس با جنگجویان سپاه اسکندر بود. برای همین کاتافراکت هایکاتافراکت‌های ایرانی طی چند سده بعدی در دوران اشکانی هااشکانی‌ها به اصلاح و تحول ادامه دادند.
بالاخره در دوران [[داریوش]] در سال ۴۹۰ پیش از میلاد ایرانیان اولین بار در نبرد [[ماراتن]] شکست خوردند اما تنها پس از شکست [[خشایارشا]] در جنگ های ایران و یونان بود که ایرانیان دریافتند نیاز به تحولی در ارتش خود دارند. اردشیر سوم هخامنشی (۳۵۸ تا ۳۳۸ پیش از میلاد) دست به اصلاحات گسترده ای در ارتش اواخر دوران هخامنشی زد و آن را به سمت سنگین اسلحه شدن سوق داد. اولین کارتافراکت های واقعی در این دوران به کار گرفته شدند که متشکل از اشراف ایرانی بود و به عنوان نیروهای ویژه عمل می کردند. این سلحشوران با زره هایی پوشیده شده بودند و نکته جالب توجه در مورد آن ها این است که حتی اسب های این کاتافراکت های ایرانی نیز با زره محافظت می شدند. این ویژگی بعد از ورود اسکندر مدتی پدیدار نبود تا اینکه در اواخر قرن سوم پیش از میلاد مسیح از سوی پارتیان ([[اشکانی]] ها)، دولت یونانی بلخ و [[سکاها]] احیا شد. جنبه جالب توجه دیگر کاتافراکت های هخامنشی این است که از سرمتی ها و سکا ها تاثیر بسیار یافتند که البته این ها هم مردم چادر نشین ایرانی بودند. به نظر می رسد که سکاها پادشاهی ای تحت حاکمیت یا حداقل در سایه عظمت امپراتوری هخامنشیان ایران بودند.
 
== کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها در خدمت اشکانیان ==
اولین استفاده از کاتافراکت ها جنگ گوگمل در ۳۳۱ قبل از میلاد بود که امپراتور ایرانی [[داریوش سوم]] در مقابل نخبه نظامی جوان، سردار و پادشاه مقدونی [[اسکندر]] قرار گرفت. “آریان” مورخ گزارش می کند در جریان نبرد، داریوش سوم در میان گارد پیاده نظام معروف و نخبه جاویدان خود بود و سواره نظام های کاتافراکت هم در سمت راست وی ایستاده بودند. علیرغم وجود این نیروهای ویژه، ایرانیان نتوانستند اسکندر شجاع و مستعد و سواره نظام های همراهشان را شکست دهند. گفته می شود این سوارکارها در قیاس با کاتافراکت ها سبک اسلحه تر بودند. با قاطعیت می توان گفت علت شکست سپاه عظیم داریوش سوم کمبود انضباط و روحیه شان در قیاس با جنگجویان سپاه اسکندر بود. برای همین کاتافراکت های ایرانی طی چند سده بعدی در دوران اشکانی ها به اصلاح و تحول ادامه دادند.
اسکندر در ۲۵ سالگی قدرتمند ترین پادشاهی روی زمین را از بین برد. او در ادامه فتوحاتش به هند رسید هرچند که به شهر بابل عقب نشینی کرد و در سال ۳۲۳ قبل از میلاد در آن جا به علت بیماری درگذشت. در بستر بیماری، فرماندهان و افسران تحت فرمانش از وی پرسیدند:”بعد از تو امپراتوری به چه کسی می رسد؟”می‌رسد؟” و مشهور است که وی پاسخ داد “به قوی ترین!”. قلمرو گسترده وی بعد از مرگش صحنه کشمکش و بدبختی شد. فرماندهان وی در جنگ مشهور دیادوچی علیه یکدیگر جنگیدند. در پایان جنگ، بخش بزرگ امپراتوری هخامنشی به سلوکوس رسید که در بردارنده میانرودان (عراق)، ایران، سوریه و بخش هاییبخش‌هایی از آسیای صغیر بود. بطلمیوس ژنرال دیگر ارتش اسکندر مصر، لیبی، یهودیه (اسرائیل جنوبی) و کیلیکیه (جنوب ترکیه امروزی) را تصاحب کرد و قلمرو کاسندر دربردارنده مقدونیه و تراکیه (شمال یونان) بود.
 
اشکانیان (۲۵۰ قبل از میلاد تا ۲۲۴ پس از میلاد) در حدود ۲۵۰ پیش از میلاد از شمالغربی ایران به این سرزمین وارد شده و امپراتوری خود را در سراسر ایران گسترش دادند. رهبر اشکانی هایاشکانی‌های ایرانی، شخصی با نام اشک بود که ارتش خود را از ترکمنستان و خراسان امروزی وارد سرزمین ایران کرد. اشکانی هااشکانی‌ها تاکتیک “شوک” را در سپاه تمام سواره نظام خود توسعه داده بودند. به این ترتیب که ابتدا زره هایزره‌های دشمن را با شلیک تیرهای فراوان تکه تکه می کردندمی‌کردند و سپس حمله کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها کار را تمام می کردمی‌کرد. این کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها به وسیله جوشن هایجوشن‌های فلزی (با حلقه هایحلقه‌های فلزی در هم تنیده)، زره هایزره‌های سینه پوش و زره هایزره‌های پولکی محافظت می شدندمی‌شدند. آن هاآن‌ها همچنین نیزه هاینیزه‌های مشهور کونتوز را به کار می بردندمی‌بردند که در میان ایرانیان باستان کاربرد زیادی داشت. نیزه زنی احتمالا راه را برای استفاده از جنگ افزارهایی چون شمشیرها و گرزهای بلند ایرانی همواره می ساختمی‌ساخت. این جنگ افزار بسیار به جنگ افزارهایی که چندین سده بعد اروپائیان در قرون وسطی استفاده می کردندمی‌کردند شباهت داشت. بیشتر ارتش قدرتمند و موثر اشکانی از سواره نظام هایینظام‌هایی تشکیل شده بود که کمانداران سواره نظام آن و تیرهای سبکی که شلیک می کردند میمی‌کردند توانستمی‌توانست سپر و زره دشمنانش را هم سوراخ کند.
== کاتافراکت ها در خدمت اشکانیان ==
 
اشکانی هااشکانی‌ها بیشتر ایران را از چنگ [[سلوکیان|سلوکیانی]] درآورد که با مشکلاتی چون درگیری با مصری هامصری‌ها و باختری هاباختری‌ها دست و پنجه نرم می کردندمی‌کردند. سلوکیان عمدتا از آرایش فالانژ پیروی می کردندمی‌کردند که یک مجموعه درهم فشرده مستطیل شکل از پیاده نظام هاینظام‌های سنگین اسلحه بود. این آرایش سربازان در حمله رو به جلو بسیار موثر است ولی از پشت و جانب آسیب پذیر بوده و سوارکاران کماندار اشکانی می توانستندمی‌توانستند به راحتی آن هاآن‌ها را دور زده و قتل عام کند.
اسکندر در ۲۵ سالگی قدرتمند ترین پادشاهی روی زمین را از بین برد. او در ادامه فتوحاتش به هند رسید هرچند که به شهر بابل عقب نشینی کرد و در سال ۳۲۳ قبل از میلاد در آن جا به علت بیماری درگذشت. در بستر بیماری، فرماندهان و افسران تحت فرمانش از وی پرسیدند:”بعد از تو امپراتوری به چه کسی می رسد؟” و مشهور است که وی پاسخ داد “به قوی ترین!”. قلمرو گسترده وی بعد از مرگش صحنه کشمکش و بدبختی شد. فرماندهان وی در جنگ مشهور دیادوچی علیه یکدیگر جنگیدند. در پایان جنگ، بخش بزرگ امپراتوری هخامنشی به سلوکوس رسید که در بردارنده میانرودان (عراق)، ایران، سوریه و بخش هایی از آسیای صغیر بود. بطلمیوس ژنرال دیگر ارتش اسکندر مصر، لیبی، یهودیه (اسرائیل جنوبی) و کیلیکیه (جنوب ترکیه امروزی) را تصاحب کرد و قلمرو کاسندر دربردارنده مقدونیه و تراکیه (شمال یونان) بود.
 
آن گاه کاتافراکتکاتافراکت‌ها ها می توانستندمی‌توانستند به آسانی وارد بدنه ضعیف شده سربازان سلوکی شده و باقیمانده آن هاآن‌ها را از بین ببرد. سواره نظام هاینظام‌های سلوکی نیز در برابر کاتافراکت هایکاتافراکت‌های اشکانی کارآیی نداشتند و به سادگی شکست می خوردندمی‌خوردند چرا که زره هایزره‌های سلوکیان در برابر نیزه هاینیزه‌های سنگین کنتوز مقاومتی نداشتند و حتی سواره نظام سنگین سلوکیان درهم شکسته می شدندمی‌شدند و در مقابل، زره کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها نفوذ ناپذیر می نمودندمی‌نمودند. سلوکی هاسلوکی‌ها از فیل هایفیل‌های جنگی نیز برای استفاده علیه اشکانیان استفاده کردند اما اشکانی هااشکانی‌ها به سادگی با چشم و پاپا‌های های فیل هافیل‌ها را به رگبار گلوله می بستندمی‌بستند تا این که فیل هافیل‌ها با وحشت فرار کرده و آنگاه کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها به حیوان هاحیوان‌ها حمله می کردندمی‌کردند تا به آرایش نظامی خود سلوکی هاسلوکی‌ها حمله ببرند.
اشکانیان (۲۵۰ قبل از میلاد تا ۲۲۴ پس از میلاد) در حدود ۲۵۰ پیش از میلاد از شمالغربی ایران به این سرزمین وارد شده و امپراتوری خود را در سراسر ایران گسترش دادند. رهبر اشکانی های ایرانی، شخصی با نام اشک بود که ارتش خود را از ترکمنستان و خراسان امروزی وارد سرزمین ایران کرد. اشکانی ها تاکتیک “شوک” را در سپاه تمام سواره نظام خود توسعه داده بودند. به این ترتیب که ابتدا زره های دشمن را با شلیک تیرهای فراوان تکه تکه می کردند و سپس حمله کاتافراکت ها کار را تمام می کرد. این کاتافراکت ها به وسیله جوشن های فلزی (با حلقه های فلزی در هم تنیده)، زره های سینه پوش و زره های پولکی محافظت می شدند. آن ها همچنین نیزه های مشهور کونتوز را به کار می بردند که در میان ایرانیان باستان کاربرد زیادی داشت. نیزه زنی احتمالا راه را برای استفاده از جنگ افزارهایی چون شمشیرها و گرزهای بلند ایرانی همواره می ساخت. این جنگ افزار بسیار به جنگ افزارهایی که چندین سده بعد اروپائیان در قرون وسطی استفاده می کردند شباهت داشت. بیشتر ارتش قدرتمند و موثر اشکانی از سواره نظام هایی تشکیل شده بود که کمانداران سواره نظام آن و تیرهای سبکی که شلیک می کردند می توانست سپر و زره دشمنانش را هم سوراخ کند.
 
استفاده از کاتافراکتکاتافراکت‌ها ها پیروزی هایپیروزی‌های بسیاری را برای اشکانی هااشکانی‌ها به ارمغان آورد که در نتیجه این پیروزی ها،پیروزی‌ها، امپراتوری در قرن اول قبل از میلاد بسیار ثروتمند و نیرومند گشت. این باعث شد ایران توجه ثروتمندترین فرد روم، [[کراسوس|مارکوس کراسوس]] را به خود جلب کند. وی تصمیم گرفت با حمله به اشکانی هااشکانی‌ها (پارتیان) و تصرف آن به “اسکندر ثانی” بدل شود؛ عنوان با شکوهی که بسیاری از رومی هارومی‌ها مشتاق به دست آوردن آن بودند. در سال ۵۳ پیش از میلاد کراسوس با ۳۵۰۰۰ لژیونر رومی و ۴۰۰۰ سوارکار سبک اسلحه و همراهی پسرش پوبلیوس به پارتیا (ایران دوران اشکانی) حمله کرد.
اشکانی ها بیشتر ایران را از چنگ [[سلوکیان|سلوکیانی]] درآورد که با مشکلاتی چون درگیری با مصری ها و باختری ها دست و پنجه نرم می کردند. سلوکیان عمدتا از آرایش فالانژ پیروی می کردند که یک مجموعه درهم فشرده مستطیل شکل از پیاده نظام های سنگین اسلحه بود. این آرایش سربازان در حمله رو به جلو بسیار موثر است ولی از پشت و جانب آسیب پذیر بوده و سوارکاران کماندار اشکانی می توانستند به راحتی آن ها را دور زده و قتل عام کند.
 
کراسوس در پیشروی خود به داخل سرزمین هایسرزمین‌های ایران با مقاومتی روبرو نشده بود تا اینکه وقتی به نزدیکی شهر [[حران]] (جنوب شرقی ترکیه امروزی) رسید به نیروی نسبتا کوچک اشکانی هااشکانی‌ها به فرماندهی سپهبد [[سورنا|سورناسورنای]] جوان برخورد کرد. ارتش سورنا در جنگ حران از ۹۰۰۰ اسب سوار کماندار و ۱۰۰۰ کاتافراکت تشکیل شده بود. در این دوران کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها که کاملا زره پوش بودند و اسب هایشان هم نیمه زره پوش بود شهسوار /شوالیه هم خوانده می شدندمی‌شدند. این اسب هایاسب‌های پرتوان از نژاد نیسایی، بومی مناطق کوهستان زاگرس در غرب ایرن بودند و توانایی حمل یک زره پوش سنگین اسلحه را بر پشت خود کنند. کاتافراکت ها کلاهخودکاتافراکت‌ها هایکلاهخود‌های پولادین بر سر داشتند.
آن گاه کاتافراکت ها می توانستند به آسانی وارد بدنه ضعیف شده سربازان سلوکی شده و باقیمانده آن ها را از بین ببرد. سواره نظام های سلوکی نیز در برابر کاتافراکت های اشکانی کارآیی نداشتند و به سادگی شکست می خوردند چرا که زره های سلوکیان در برابر نیزه های سنگین کنتوز مقاومتی نداشتند و حتی سواره نظام سنگین سلوکیان درهم شکسته می شدند و در مقابل، زره کاتافراکت ها نفوذ ناپذیر می نمودند. سلوکی ها از فیل های جنگی نیز برای استفاده علیه اشکانیان استفاده کردند اما اشکانی ها به سادگی با چشم و پا های فیل ها را به رگبار گلوله می بستند تا این که فیل ها با وحشت فرار کرده و آنگاه کاتافراکت ها به حیوان ها حمله می کردند تا به آرایش نظامی خود سلوکی ها حمله ببرند.
 
جالب اینجاست که اشکانی هااشکانی‌ها تلاش می کردندمی‌کردند ارتش رومی هارومی‌ها را بترسانند و از ابتدا بر تعداد زیادی طبل توخالی می کوبیدندمی‌کوبیدند که صدای بلند و ناهنجار آن تا انتهای نبرد آرامش و تمرکز را از سربازان رومی می گرفتمی‌گرفت. آن گاه سورنا فرمان داد کاتافراکت هایشکاتافراکت‌هایش زره خود را با لباس پوشانده و سپس پیشروی کنند. وقتی به نزدیکی رومی هارومی‌ها رسیدند لباس هالباس‌ها را دور انداختند تا زره براق آن به یکباره چشم رومی هارومی‌ها را خیره کند. اما سورنا از اینکه این تاکتیک تاثیر چندانی بر رومی هارومی‌ها نداشت تعجب کرد! تاکتیک دیگر اشکانیان این بود که هزاران شتر که مرکوبشان پر از تیر بود با خود آورده بودند.
استفاده از کاتافراکت ها پیروزی های بسیاری را برای اشکانی ها به ارمغان آورد که در نتیجه این پیروزی ها، امپراتوری در قرن اول قبل از میلاد بسیار ثروتمند و نیرومند گشت. این باعث شد ایران توجه ثروتمندترین فرد روم، [[کراسوس|مارکوس کراسوس]] را به خود جلب کند. وی تصمیم گرفت با حمله به اشکانی ها (پارتیان) و تصرف آن به “اسکندر ثانی” بدل شود؛ عنوان با شکوهی که بسیاری از رومی ها مشتاق به دست آوردن آن بودند. در سال ۵۳ پیش از میلاد کراسوس با ۳۵۰۰۰ لژیونر رومی و ۴۰۰۰ سوارکار سبک اسلحه و همراهی پسرش پوبلیوس به پارتیا (ایران دوران اشکانی) حمله کرد.
 
یک فراز جالب این نبرد وقتی بود که پوبلیوس ۱۳۰۰ سوارکار گل (فرانسه باستان) خود را به تعقیب سوارکاران کماندار اشکانی فرستاد و با کاتافراکت هایکاتافراکت‌های سنگین اسلحه آن هاآن‌ها روبرو شد. کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها سواره نظام سبک اسلحه پوبلیوس را تار و مار کردند. سربازان گلی با نا امیدی تلاش کردند بر پشت اسب هایاسب‌های کاتافراکت بجهند اما نیزه ینیزهٔ سوارکاران کاتافراکت آن هاآن‌ها را به سیخ می کشیدمی‌کشید. در تاکتیک دیگری سربازان گل باقیمانده تلاش کردند کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها را سرنگون کرده و از اسب فرود بیاورند که البته در این کار خطرناک خود موفق نشدند. در نبرد سواره نظام هانظام‌ها پوبلیوس کشته شد و سرش را بر دیرکی نصب کردند.
کراسوس در پیشروی خود به داخل سرزمین های ایران با مقاومتی روبرو نشده بود تا اینکه وقتی به نزدیکی شهر [[حران]] (جنوب شرقی ترکیه امروزی) رسید به نیروی نسبتا کوچک اشکانی ها به فرماندهی سپهبد [[سورنا|سورناسورنای]] جوان برخورد کرد. ارتش سورنا در جنگ حران از ۹۰۰۰ اسب سوار کماندار و ۱۰۰۰ کاتافراکت تشکیل شده بود. در این دوران کاتافراکت ها که کاملا زره پوش بودند و اسب هایشان هم نیمه زره پوش بود شهسوار /شوالیه هم خوانده می شدند. این اسب های پرتوان از نژاد نیسایی، بومی مناطق کوهستان زاگرس در غرب ایرن بودند و توانایی حمل یک زره پوش سنگین اسلحه را بر پشت خود کنند. کاتافراکت ها کلاهخود های پولادین بر سر داشتند.
 
کراسوس در حران به سختی شکست خورد وخود نیز کشته شد. تلفات رومی هارومی‌ها حدود ۲۰۰۰۰ نفر بود و ۱۰۰۰۰ نفر هم اسیر شدند که این نبرد را به یکی از سنگین ترین شکست هایشکست‌های تاریخ روم بدل می کندمی‌کند. گفته می شودمی‌شود شاه ایران، [[ارد دوم]] طلای ذوب شده در گلوی جسد کراسوس ریخت و گفت “بگذارید به آرزوی دوران حیاتش برسد!” که درواقع تمسخر حریص بودن کراسوس است.
جالب اینجاست که اشکانی ها تلاش می کردند ارتش رومی ها را بترسانند و از ابتدا بر تعداد زیادی طبل توخالی می کوبیدند که صدای بلند و ناهنجار آن تا انتهای نبرد آرامش و تمرکز را از سربازان رومی می گرفت. آن گاه سورنا فرمان داد کاتافراکت هایش زره خود را با لباس پوشانده و سپس پیشروی کنند. وقتی به نزدیکی رومی ها رسیدند لباس ها را دور انداختند تا زره براق آن به یکباره چشم رومی ها را خیره کند. اما سورنا از اینکه این تاکتیک تاثیر چندانی بر رومی ها نداشت تعجب کرد! تاکتیک دیگر اشکانیان این بود که هزاران شتر که مرکوبشان پر از تیر بود با خود آورده بودند.
 
== کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها در خدمت ساسانیان ==
یک فراز جالب این نبرد وقتی بود که پوبلیوس ۱۳۰۰ سوارکار گل (فرانسه باستان) خود را به تعقیب سوارکاران کماندار اشکانی فرستاد و با کاتافراکت های سنگین اسلحه آن ها روبرو شد. کاتافراکت ها سواره نظام سبک اسلحه پوبلیوس را تار و مار کردند. سربازان گلی با نا امیدی تلاش کردند بر پشت اسب های کاتافراکت بجهند اما نیزه ی سوارکاران کاتافراکت آن ها را به سیخ می کشید. در تاکتیک دیگری سربازان گل باقیمانده تلاش کردند کاتافراکت ها را سرنگون کرده و از اسب فرود بیاورند که البته در این کار خطرناک خود موفق نشدند. در نبرد سواره نظام ها پوبلیوس کشته شد و سرش را بر دیرکی نصب کردند.
سلسله اشکانیان به دست [[ساسانیان]] (۶۵۱-۲۲۴ میلادی) منقرض شد. نبرد نهایی که بسیار خونین بود در ۲۲۴ میلادی در هرمزگان رخ داد که اولین نبرد نیزه زنی تاریخ به شمار می رودمی‌رود. در جریان این نبرد اردوان پنجم اشکانی با اردشیر اول – بعدا شاهنشاه- ساسانی دوئل کرد که کشته شد و ساسانیان به پیروزی رسیدند.
 
ساسانیان سنت جنگاوری سواره نظام را که تحت حاکمیت اشکانیان به پیشرفت و غنای فراوان رسیده بود به ارث بردند. چون امپراتوری ساسانیان به مراتب سازمان یافته تر از اشکانیان بود، ارتش آن هاآن‌ها نیز در نتیجه موثرتر و قوی تر بودند و تاثیرات بسیاری بر غربیان گذاشت.
کراسوس در حران به سختی شکست خورد وخود نیز کشته شد. تلفات رومی ها حدود ۲۰۰۰۰ نفر بود و ۱۰۰۰۰ نفر هم اسیر شدند که این نبرد را به یکی از سنگین ترین شکست های تاریخ روم بدل می کند. گفته می شود شاه ایران، [[ارد دوم]] طلای ذوب شده در گلوی جسد کراسوس ریخت و گفت “بگذارید به آرزوی دوران حیاتش برسد!” که درواقع تمسخر حریص بودن کراسوس است.
 
ساسانیان کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها را توسعه و بهبود دادند. منابع رومی متعددی گزارش کرده اندکرده‌اند سراسر بدن کاتافراکت هایکاتافراکت‌های ساسانی با آهن ضخیم پوشیده شده بود. این پوشش آن هاآن‌ها را شبیه مجسمه آهنی متحرک می کردمی‌کرد که هم یک ابزار تخریب روانی و هم سلاح شوک آور به شمار می رفتمی‌رفت. خیلی از گونه هایگونه‌های کاتافراکت تشکیل شدند، از جمله گارد سلطنتی پشتیگبان و ژایدان (جاویدان). ساسانیان هم مانند پیشینیان خود از کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها تقریبا در تمام نبرد هانبرد‌ها استفاده می کردندمی‌کردند که سه تا را برای نمونه می آوریممی‌آوریم.
== کاتافراکت ها در خدمت ساسانیان ==
 
'''نمونه اول:''' محاصره امیدا در ۳۵۹ میلادی. در طی هفتاد و دو روز محاصره امیدا که از سوی شاپور دوم هدایت می شدمی‌شد سپاه عظیمی از سراسر امپراتوری وی جمع آوری شدند. کاتافراکت هایکاتافراکت‌های سنگین با قدرت تمام به دروازه هایدروازه‌های شهر حمله می کردندمی‌کردند اما باران تیر، سنگ و زوبین بر سر آنآن‌ها ها می باریدمی‌بارید که درنهایت بالاخره از زره آن هاآن‌ها عبور می کردندمی‌کردند. اما به علت اراده محض شاپور دوم و نیروهای وی امیدا سقوط کرد.
سلسله اشکانیان به دست [[ساسانیان]] (۶۵۱-۲۲۴ میلادی) منقرض شد. نبرد نهایی که بسیار خونین بود در ۲۲۴ میلادی در هرمزگان رخ داد که اولین نبرد نیزه زنی تاریخ به شمار می رود. در جریان این نبرد اردوان پنجم اشکانی با اردشیر اول – بعدا شاهنشاه- ساسانی دوئل کرد که کشته شد و ساسانیان به پیروزی رسیدند.
 
'''نمونه دوم:''' نبرد تیسپون در ۳۶۳ که امپراتور روم جولیان معروف به مرتد-چون به مسیحیت پشت کرده بود- ارتش ۶۰۰۰۰ نفره روم را در قلمرو ساسانیان پیش راند تا پایتخت امپراتوری، شهر تیسپون را ویران کند. شاهنشاه ایرانی، [[شاپور دوم]] آنقدر رزمارای با تدبیری بود که دریابد تنها راه مقابله با رومی هارومی‌ها که ساز و برگ و مشق نظامی برتری دارند حمله غافلگیرانه استغافلگیرانه‌است. در حالی که رومیان در بیرون از دیوارهای تیسپون چادر زده بودند، ایرانی هاایرانی‌ها حمله غافلگیرانه ایغافلگیرانه‌ای را ترتیب دادند و به وسیله پیاده نظام سنگین، کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها و فیل هافیل‌ها به سربازان رومی که انتظار این حمله را نداشتند یوش بردند. سربازان رومی با شجاعت جنگیدند ولی در نهایت نبرد را واگذار کردند. امیانوس مارسلینوسمی نویسد: “این اولین نبردی بود که سواره نظام پشتیگبان در آن شرکت داشتند”. پشتیگبان هاپشتیگبان‌ها که سواره نظام هاینظام‌های بسیار سنگین و نیرومندی بودند می توانستندمی‌توانستند با یک نیزه دو سرباز دشمن را به سیخ بکشند.
ساسانیان سنت جنگاوری سواره نظام را که تحت حاکمیت اشکانیان به پیشرفت و غنای فراوان رسیده بود به ارث بردند. چون امپراتوری ساسانیان به مراتب سازمان یافته تر از اشکانیان بود، ارتش آن ها نیز در نتیجه موثرتر و قوی تر بودند و تاثیرات بسیاری بر غربیان گذاشت.
 
در اوایل قرن هفتم میلادی ساسانیان به استفاده از “سواره نظام کلیبیناری” روی آوردند که نام مستعارش “حامل اجاق” بود، چرا که به علت استفاده از زره هایزره‌های فراوان، در میدان نبرد در بحبوحه جنگ سرباز سواره نظام به شدت داغ می شدمی‌شد. ساسانیان حتی از کاتافراکت هایکاتافراکت‌های فیل سوار نیز استفاده کردند که زره پوشان بر کجاوه بزرگی بر روی فیل قرار می گرفتندمی‌گرفتند و به این ترتب به سکوهای شلیک متحرکی بدل می شدندمی‌شدند که می توانستندمی‌توانستند به مواضع دشمن هم هجوم ببرند. این سواره نظام هانظام‌ها با سواره نظام هاینظام‌های اسب سوار شباهت داشته و می توانستمی‌توانست به مناسبت موقعیت جنگی کمان یا نیزه به کار گیرند. سه یا چهار نفر بر کجاوه سوار می شدندمی‌شدند که متشکل از فیلبان و پرتاب کننده هایکننده‌های نیزه و کماندرانی بود که دشمنان را هدف قرار می دادندمی‌دادند. قرار گرفتن بر پشت فیل آن هاآن‌ها را دست نیافتنی می ساختمی‌ساخت و جوشن هایجوشن‌های حلقوی و زره هایزره‌های پولکی شان آن هاآن‌ها را در برابر پرتابه هاییپرتابه‌هایی چون تیر نفوذ ناپذیر می ساختمی‌ساخت.
ساسانیان کاتافراکت ها را توسعه و بهبود دادند. منابع رومی متعددی گزارش کرده اند سراسر بدن کاتافراکت های ساسانی با آهن ضخیم پوشیده شده بود. این پوشش آن ها را شبیه مجسمه آهنی متحرک می کرد که هم یک ابزار تخریب روانی و هم سلاح شوک آور به شمار می رفت. خیلی از گونه های کاتافراکت تشکیل شدند، از جمله گارد سلطنتی پشتیگبان و ژایدان (جاویدان). ساسانیان هم مانند پیشینیان خود از کاتافراکت ها تقریبا در تمام نبرد ها استفاده می کردند که سه تا را برای نمونه می آوریم.
 
'''نمونه سوم:''' علیرغم همه این تحولات نظامی، فرمانده ساسانی رستم فرخزاد در نبرد قادسیه (۶۳۵ میلادی) به سختی از سپاه اعراب شکست خورد. ارتش شصت هزار نفره ایرانیان عمدتا به سه دسته تقسیم می شدندمی‌شدند: پیاده نظام، سواره نظام سنگین یعنی دو گروه کاتافراکت هایکاتافراکت‌های مسلح به زره و نیزه و سواره نظام سنگین کلیبیناری و دسته سوم هم فیل هافیل‌ها بودند که سپاهیان هندی هم خوانده میمی‌شدند. شدند.در برابر آن هاآن‌ها نیروی اعراب مسلمان به استعداد ۳۰۰۰۰ پیاده نظام و ۷۰۰۰ سواره نظام بود.
'''نمونه اول:''' محاصره امیدا در ۳۵۹ میلادی. در طی هفتاد و دو روز محاصره امیدا که از سوی شاپور دوم هدایت می شد سپاه عظیمی از سراسر امپراتوری وی جمع آوری شدند. کاتافراکت های سنگین با قدرت تمام به دروازه های شهر حمله می کردند اما باران تیر، سنگ و زوبین بر سر آن ها می بارید که درنهایت بالاخره از زره آن ها عبور می کردند. اما به علت اراده محض شاپور دوم و نیروهای وی امیدا سقوط کرد.
 
نبرد قادسیه چهار روز به درازا انجامید. در این چهار روز، نبرد شدید و خونینی درگرفت و از هر دو طرف، بسیار کشته شدند. کاتافراکت هایکاتافراکت‌های ساسانی در روز چهارم که رستم کشته و سر از تنش جدا شد به سختی شکست خوردند. کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها از کشته شدن فرمانده شان مطلع نبودند و آنقدر جنگیدند تا خط مقدم ساسانیان پس از یک نبرد دلیرانه در برابر اعراب شکسته شد. وقتی ساسانیان شنیدند که خطوط اصلی ساسانیان در هم شکسته شده و فرمانده شان هم کشته شده استشده‌است از میدان فرار کردند و جالینوس فرماندهی نیروهای باقیمانده ارتش ساسانی را برعهده گرفت. او کنترل پلی که بر نهر عتیق بسته شده بود را برعهده گرفت و موفق شد تعداد زیادی از ایرانیان را از آن پل به سلامت عبور دهد. امپراتوری ساسانی در سال ۶۵۱ میلادی به دست اعراب از بین رفت و آخرین پادشاه ساسانی یزدگرد سوم به دست یک آسیابان به قتل رسید.
'''نمونه دوم:''' نبرد تیسپون در ۳۶۳ که امپراتور روم جولیان معروف به مرتد-چون به مسیحیت پشت کرده بود- ارتش ۶۰۰۰۰ نفره روم را در قلمرو ساسانیان پیش راند تا پایتخت امپراتوری، شهر تیسپون را ویران کند. شاهنشاه ایرانی، [[شاپور دوم]] آنقدر رزمارای با تدبیری بود که دریابد تنها راه مقابله با رومی ها که ساز و برگ و مشق نظامی برتری دارند حمله غافلگیرانه است. در حالی که رومیان در بیرون از دیوارهای تیسپون چادر زده بودند، ایرانی ها حمله غافلگیرانه ای را ترتیب دادند و به وسیله پیاده نظام سنگین، کاتافراکت ها و فیل ها به سربازان رومی که انتظار این حمله را نداشتند یوش بردند. سربازان رومی با شجاعت جنگیدند ولی در نهایت نبرد را واگذار کردند. امیانوس مارسلینوسمی نویسد: “این اولین نبردی بود که سواره نظام پشتیگبان در آن شرکت داشتند”. پشتیگبان ها که سواره نظام های بسیار سنگین و نیرومندی بودند می توانستند با یک نیزه دو سرباز دشمن را به سیخ بکشند.
 
== میراث کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها ==
در اوایل قرن هفتم میلادی ساسانیان به استفاده از “سواره نظام کلیبیناری” روی آوردند که نام مستعارش “حامل اجاق” بود، چرا که به علت استفاده از زره های فراوان، در میدان نبرد در بحبوحه جنگ سرباز سواره نظام به شدت داغ می شد. ساسانیان حتی از کاتافراکت های فیل سوار نیز استفاده کردند که زره پوشان بر کجاوه بزرگی بر روی فیل قرار می گرفتند و به این ترتب به سکوهای شلیک متحرکی بدل می شدند که می توانستند به مواضع دشمن هم هجوم ببرند. این سواره نظام ها با سواره نظام های اسب سوار شباهت داشته و می توانست به مناسبت موقعیت جنگی کمان یا نیزه به کار گیرند. سه یا چهار نفر بر کجاوه سوار می شدند که متشکل از فیلبان و پرتاب کننده های نیزه و کماندرانی بود که دشمنان را هدف قرار می دادند. قرار گرفتن بر پشت فیل آن ها را دست نیافتنی می ساخت و جوشن های حلقوی و زره های پولکی شان آن ها را در برابر پرتابه هایی چون تیر نفوذ ناپذیر می ساخت.
اعراب از کاتافراکت هاکاتافراکت‌ها به عنوان سربازان مزدور استفاده می کردندمی‌کردند و مشهور است که دستمزدشان از سربازان عرب معمولی بیشتر بود. اصلی ترین و واضح ترین میراث کاتافراکت هایکاتافراکت‌های ایرانی تاثیرشان بر اروپاییان بود. اروپایی انگیزه یافتند که کاتافراکت هایکاتافراکت‌های خود را بسازند که سواره نظام هایینظام‌هایی بودند موسوم به شوالیه/شهسوار که مبنایشان افتخار، غرور و مهارت جنگی بالا بود. ریشه این شوالیه هاشوالیه‌ها همان کاتافراکت هایکاتافراکت‌های ایرانی بود و در تاکتیک هاتاکتیک‌ها و طراحی شان تغییر چندانی داده نشده بود تا این که در سده ۱۴۰۰ استفاده از باروت و سلاح هایسلاح‌های گرم فراگیر شد.
 
'''نمونه سوم:''' علیرغم همه این تحولات نظامی، فرمانده ساسانی رستم فرخزاد در نبرد قادسیه (۶۳۵ میلادی) به سختی از سپاه اعراب شکست خورد. ارتش شصت هزار نفره ایرانیان عمدتا به سه دسته تقسیم می شدند: پیاده نظام، سواره نظام سنگین یعنی دو گروه کاتافراکت های مسلح به زره و نیزه و سواره نظام سنگین کلیبیناری و دسته سوم هم فیل ها بودند که سپاهیان هندی هم خوانده می شدند.در برابر آن ها نیروی اعراب مسلمان به استعداد ۳۰۰۰۰ پیاده نظام و ۷۰۰۰ سواره نظام بود.
 
نبرد قادسیه چهار روز به درازا انجامید. در این چهار روز، نبرد شدید و خونینی درگرفت و از هر دو طرف، بسیار کشته شدند. کاتافراکت های ساسانی در روز چهارم که رستم کشته و سر از تنش جدا شد به سختی شکست خوردند. کاتافراکت ها از کشته شدن فرمانده شان مطلع نبودند و آنقدر جنگیدند تا خط مقدم ساسانیان پس از یک نبرد دلیرانه در برابر اعراب شکسته شد. وقتی ساسانیان شنیدند که خطوط اصلی ساسانیان در هم شکسته شده و فرمانده شان هم کشته شده است از میدان فرار کردند و جالینوس فرماندهی نیروهای باقیمانده ارتش ساسانی را برعهده گرفت. او کنترل پلی که بر نهر عتیق بسته شده بود را برعهده گرفت و موفق شد تعداد زیادی از ایرانیان را از آن پل به سلامت عبور دهد. امپراتوری ساسانی در سال ۶۵۱ میلادی به دست اعراب از بین رفت و آخرین پادشاه ساسانی یزدگرد سوم به دست یک آسیابان به قتل رسید.
 
== میراث کاتافراکت ها ==
 
اعراب از کاتافراکت ها به عنوان سربازان مزدور استفاده می کردند و مشهور است که دستمزدشان از سربازان عرب معمولی بیشتر بود. اصلی ترین و واضح ترین میراث کاتافراکت های ایرانی تاثیرشان بر اروپاییان بود. اروپایی انگیزه یافتند که کاتافراکت های خود را بسازند که سواره نظام هایی بودند موسوم به شوالیه/شهسوار که مبنایشان افتخار، غرور و مهارت جنگی بالا بود. ریشه این شوالیه ها همان کاتافراکت های ایرانی بود و در تاکتیک ها و طراحی شان تغییر چندانی داده نشده بود تا این که در سده ۱۴۰۰ استفاده از باروت و سلاح های گرم فراگیر شد.
 
== جستارهای وابسته ==
* [[شمشیرزنی ایرانی]]
* [[سلاح هاسلاح‌ها و زره هایزره‌های هخامنشیان]]
* [[ارتش ساسانیان]]
* [[کاوه فرخ]]
سطر ۶۶ ⟵ ۶۲:
* [[گارد جاویدان (هخامنشی)]]
 
== بن مایه هامایه‌ها ==
* Sassanian elite cavalry AD ۲۲۴-۶۴۲ By Kaveh Farrokh، Angus McBride
* Rome’s Enemies (۳3): Parthians and Sassanid Persians By Peter Wilcox، Angus McBride
* A.D.H. Bivar، ‘Cavalry Equipment and Tactics on the Euphrates Frontier’، Dumbarton Oaks Papers ۲۶ (۱۹۷۲)
* Herodian، IV.۱۵.۲۱۵٫۲
* Abdolhossein Zarinkoob، Ruzgaran: tarikh-i Iran az aghz ta saqut saltnat Pahlvi، Sukhan، ۱۹۹۹.
* David Nicolle، Sassanian Armies : the Iranian empire early ۳rd3rd to mid-۷th7th centuries AD (Montvert Publishing ۱۹۹۶). ISBN ۱-۸۷۴۱۰۱-۰۸-۶
* Jane Penrose Rome and Her Enemies
* Herodotus: The histories ۱،۳،۵
* Xenophon:Anabasis books ۲2 and ۳3
* Plutarch’s Life of Alexander
* Quintus Rufus:a history of Alexander
سطر ۸۱ ⟵ ۷۷:
* Herodian، Roman History
* Ammianus Marcellinus، (۳۵۳ AD) Roman Antiquities، Boox XXV
* Dio، Cassius. Roman History: Book ۴۰، ۲۲.۲۲۲٫۲
* Kaveh Farrokh. Roman History: Shadows in the desert: ancient Persia at war