خط اوستایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
JYBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۴) +تمیز(۳.۸): + رده:خط اوستایی
خط ۷:
 
== تاریخچه ==
ایجاد الفبای اوستایی به دلیل نیاز به درست نوشتن متون اوستایی بود که تا آن زمان توسط افراد از بر می‌شد و سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل می‌گشت. مجموعه متونی که امروزه کتاب مقدس زرتشت را تشکیل می‌دهند نتیجه گردآوری آن در سده چهارم میلادی، شاید در دوران شاپور دوم ساسانی (۳۰۹ تا ۳۷۹ میلادی)، است. این احتمال می‌رود که زبان اوستایی تنها یک کار تک منظوره برای گردآوری اوستا بوسیله ساسانیان بوده باشد.
این کار سترگ، که نشانهنمایانگ نوآفرینی (revival) آیین مزدا و بنیان نهادن راست دینی (Orthodoxy) سختگیرانه مرتبط با قدرت سیاسی است، احتمالا در اثر تمایل به عرض اندام بیشتر در برابر بوداییان، مسیحیان و مانویان ایجاداجرا شد که دین و آیینشان بر پایه کتاب بود<sup>[۱]</sup>. در مقابل، روحانیت زرتشتی برای قرنها به از برکردن کتاب مقدس خو گرفته بود که از طریق گوش دادن به یک آموزگار روحانی خو گرفته بود که این آموزگار سخنان زرتشت را برای شاگرد آنقدر می‌خواند تا شاگرد با تکرار و همخوانی با آموزگار،وی، سخنان،سخنان و نواخت یا (ریتم چگونگی خواندن (صرف)) را از بر شود. سپس این کار را همین شاگردان بعدها برای شاگردان دیگر تکرار می‌نمودند و به همین روش برای نسلها خواندن و نگهداشتن کتاب مقدس انجام پذیرفتهمی بودپذیرفت. این کارضروری بود چرا که روحانیت زرتشتی اداکردن درست و دقیق و نواخت (cadence) نماز را یک پیش شرط لازم الاجرا می‌دانست. افزون بر این، ]ضرورت[ ازبرخوانی نیایش (liturgy) همراه با مناسک و تشریفات مذهبی جایی برای نوشتن چیزی باقی نمی‌گذاشت.
با این وجود، توانمندی برای درست نوشتن اوستا یک سود داشت: در آن دوران (ساسانی) واژه‌های زبان اوستایی تقریبا برای مردم نامفهوم گشته بود که همین منجر به آماده کردن متون زند گردید (برگرفته از واژه اوستایی "زینتی" (zainti) به معنای "فهمیدن"). زند، تفسیر و ترجمه نوشته‌های مقدس است. توسعه الفبای اوستایی این امکان را فراهم آورد تا یادداشتها و تفسیرهای مرتبط با متن در میان نوشته‌های کتاب افزوده شود. پیامد مستقیم این کار یک تفسیر همگون و استاندارد از نسک اوستا بود که تا به امروز باقی مانده‌است. از دیدگاه پژوهشی، این متنها بغایت ارزشمند هستند چرا که اگر نمی‌بودند نوشته‌ها بندرت حفظ می‌شدند.
متون زرتشتی سده‌های نهم تا دوازدهم میلادی پیشنهاد می‌کند که در زمانی مجموعه بسیار بزرگتر از ادبیات زرتشتی وجود داشته اما این متون، در صورت وجود، تا کنون از میان رفته‌اند و بنابراین خطی که برای نوشتن آنها بکار رفته ناشناخته‌است. این پرسش که آیا چیزی مشابه با نمونه ساسانی در دوران اشکانی نیز وجود داشته‌است یا نه در تمام سده نوزدهم ذهنمینوخرد پژوهشگران را مشغول به خود کرد. حقیقت اوستای اشکانی هر چه که باشد، شواهد زبان شناختی نشان می‌دهد که چنانچه حتی چنین چیزی وجود هم می داشته از آنجاییکه هیچ شکل زبان شناختی در نسخه‌های قدیمی که بتوان با قاطعیت آنرا نتیجه نادرست نویسی دانست و همچنین اینکه موارد شک برانگیز دیگر بسیار کمیابند و در واقع به طور پیوسته‌ای رو به کاهش، نمی‌توانسته‌است آنچنان تاثیر عملی در بر داشته باشد<sup>[۱]</sup>. اگرچه وجود یک کهن الگوی (Archetype)اشکانی ناممکن نیست نقش نداشتن آن در خط اوستایی به اثبات رسیده‌است.
 
== ریشه‌شناسی و الفبا ==