برسابه هوسپیان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Details
خط ۵:
== زندگینامه ==
 
زاده [[اصفهان]] [(بنا به قولی چهار[[چهارمحال محال‌و بختیاری‌بختیاری ]]), از یک سالگی به همراه خانواده اش ساکن تهران شد. او نخستین کودکستان ایرانی را در سال ۱۳۰۹ هجری شمسی با مجوز رسمی وزارت فرهنگ در تهران تاسیس کرد. در عکس بالا مادموازل برسابه هوسپیان ( آن‌ گونه‌ که‌ شاگردانش‌ او را صدا می‌زدند) در وسط عکس در میان دانش آموزان و همکارانش نشسته است. جلیل شرکاء، نفر دوم از چپ ایستاده در ردیف آخر کسی است که این اواخر این عکس را از البوم شخصی اش و توسط برادرزاده اش منتشر کرد.
 
برسابه‌ هوسپیان‌ مدتها قبل‌ از دریافت‌ امتیاز کودکستان‌ هنرپیشة‌ تئاتر بود و با [[معزالدین‌ فکری‌،فکری‌]]، نعمت‌اله‌[[نعمت‌الله‌ شیبانی‌،شیبانی]]‌، کلنل‌[[کلنل وزیری‌،نوشین‌وزیری]]‌، [[عبدالحسین نوشین|نوشین‌]] و [[لرتا]] همکاری‌ می‌کرد. وی‌ در طول‌ عمر پر بار خود بسیار سفر کرد و دنیا را دید. برسابه‌ که‌ تشنة‌ آگاهی‌ بود در این‌ سفرها دوره‌های‌ مختلف‌ را گذراند وبه‌و به‌ دیدار [[موسیو تزارک‌،تزارک‌]]، [[ماریا خانم‌مونته مونته‌سوری‌،سوری]]، دکتر[[ژان پیاژه‌،پیاژه]]، خانم‌ کلاپارِت‌ و بسیاری‌ دیگر از مربیان‌ مشهور جهان‌ رفت‌ و در سر کلاسهاکلاس ها و دوره‌های‌ آموزش‌ معلمی‌ و مدیریت‌ آنها نشست‌.
کودکستان‌ برسابه‌ در خیابان‌ ممتازالدوله‌ (شاه‌آباد) با دو کلاس‌، یک‌ سالن‌ ناهارخوری‌ و یک ‌دفتر گشایش‌ یافت‌. کودکستانی‌ که‌ با چهار شاگرد آغاز به‌ کار کرد بزودی‌ تبدیل‌ به‌ یک‌ مجتمع‌ آموزشی‌ شامل‌ کودکستان‌، دبستان ‌و دبیرستان‌ گردید و چهارصد شاگرد پیدا کرد و در نتیجه‌ به‌ محل‌ بزرگتری‌ در خیابان‌ صفی‌علیشاه‌ منتقل‌ شد. آموزش در مدارس برسابه از ابتدای کار به زبان فارسی بود. روایت درس خواندن در مدارس برسابه به قلم بعضی، از جمله دکتر صدرالدین الهی، روزنامه نگار و استاد روزنامه نگاری، گویای تلاش های ارزنده این بانوی ارمنی است. این مدارس از نامدارترین مدارس ایران پیش از انقلاب به شمار می رفتند. متاسفانه مدرسه های برسابه بعد از انقلاب تعطیل شدند.
 
کودکستان‌ برسابه‌ در خیابان‌ ممتازالدوله‌ (شاه‌آباد) با دو کلاس‌، یک‌ سالن‌ ناهارخوری‌ و یک ‌دفتر گشایش‌ یافت‌. کودکستانی‌ که‌ با چهار شاگرد آغاز به‌ کار کرد بزودی‌ تبدیل‌ به‌ یک‌ مجتمع‌ آموزشی‌ شامل‌ کودکستان‌، دبستان ‌و دبیرستان‌ گردید و چهارصد شاگرد پیدا کرد و در نتیجه‌ به‌ محل‌ بزرگتری‌ در خیابان‌ صفی‌علیشاه‌ منتقل‌ شد. آموزش در مدارس برسابه از ابتدای کار به زبان فارسی بود. روایت درس خواندن در مدارس برسابه به قلم بعضی، از جمله دکتر صدرالدین الهی، روزنامه نگار و استاد روزنامه نگاری، گویای تلاش های ارزنده این بانوی ارمنی است. این مدارس از نامدارترین مدارس ایران پیش از انقلاب به شمار می رفتند. متاسفانه مدرسه های برسابه بعد از انقلاب تعطیل شدند.
 
آموزش در مدارس برسابه از ابتدای کار به زبان فارسی بود. روایت درس خواندن در مدارس برسابه به قلم بعضی، از جمله دکتر [[صدرالدین الهی]]، روزنامه نگار و استاد روزنامه نگاری، گویای تلاش های ارزنده این بانوی ارمنی است. این مدارس از نامدارترین مدارس ایران پیش از انقلاب به شمار می رفتند. متاسفانه مدرسه های برسابه بعد از انقلاب تعطیل شدند.
 
در طول‌ عمر نود و چهار ساله‌اش‌، سربلند و عاشق‌ زندگی‌ کرد، سربلند و عاشق‌ نیز از جهان‌ رفت‌، هر چند سالهای‌ آخرعمر را به‌سختی‌ گذراند.
 
برسابه‌ هوسپیان‌ مدتها قبل‌ از دریافت‌ امتیاز کودکستان‌ هنرپیشة‌ تئاتر بود و با معزالدین‌ فکری‌، نعمت‌اله‌ شیبانی‌، کلنل‌ وزیری‌،نوشین‌ و لرتا همکاری‌ می‌کرد. وی‌ در طول‌ عمر پر بار خود بسیار سفر کرد و دنیا را دید. برسابه‌ که‌ تشنة‌ آگاهی‌ بود در این‌ سفرها دوره‌های‌ مختلف‌ را گذراند وبه‌ دیدار موسیو تزارک‌، خانم‌ مونته‌سوری‌، دکتر پیاژه‌، خانم‌ کلاپارِت‌ و بسیاری‌ دیگر از مربیان‌ مشهور جهان‌ رفت‌ و در سر کلاسها و دوره‌های‌ آموزش‌ معلمی‌ و مدیریت‌ آنها نشست‌.
 
در فعالیت‌های‌ اجتماعی‌ برسابه‌ هوسپیان‌ همواره‌ زنی‌ پیشتاز و پیشرو بود و از کوشندگان‌ و مبارزان‌ حقوق‌ زنان‌ بشمار می‌رفت‌ و در سازمانهای‌ گوناگون‌ خیریه‌ عضویت‌ داشت‌. در کارنامه‌ فعالیت‌های‌ آموزشی‌ و فرهنگی‌ برسابه‌ هوسپیان‌ چندین‌ مدال‌ سپاس‌ و افتخار نیز ثبت‌ شده‌ است‌.
 
خانم‌ برسابه‌ دو سال‌ بعد از انقلاب‌[[انقلاب ۱۳۵۷ ایران‌]], پس‌ از نیم‌ قرن‌ کار خستگی‌ناپذیر معلمی‌ و مدیریت‌ بازنشسته‌ شد ولی‌ آرام‌ ننشست ‌و تورهای‌ سفری‌ راه‌ انداخت‌. هوسپیان‌ پس‌ از آمدن‌ به‌ امریکا[[ایالات متحده]] سالها به‌ تنهایی‌ در گلندل‌[[گلندل]]‌ زندگی‌ کردبرسابه هوسپیان اواخر عمر خود را، علیرغم عشقی که به ایران و کودکان آن داشت، نه در ایران که به ناچار در امریکا سپری کرد و در سال ۱۳۷۸ هجری شمسی در آن کشور بدرود حیات گفت.
 
برسابه هوسپیان اواخر عمر خود را، علیرغم عشقی که به ایران و کودکان آن داشت، نه در ایران که به ناچار در [[ایالات متحده]] سپری کرد در طول‌ عمر نود و چهار ساله‌اش‌، سربلند و عاشق‌ زندگی‌ کرد، سربلند و عاشق‌ نیز از جهان‌ رفت‌، هر چند سالهای‌ آخرعمر را به‌سختی‌ گذراند.و در سال [[۱۳۷۸]] خورشیدی در آن کشور بدرود حیات گفت.
 
خانم‌ برسابه‌ دو سال‌ بعد از انقلاب‌ – پس‌ از نیم‌ قرن‌ کار خستگی‌ناپذیر معلمی‌ و مدیریت‌ – بازنشسته‌ شد ولی‌ آرام‌ ننشست ‌و تورهای‌ سفری‌ راه‌ انداخت‌. هوسپیان‌ پس‌ از آمدن‌ به‌ امریکا سالها به‌ تنهایی‌ در گلندل‌ زندگی‌ کردبرسابه هوسپیان اواخر عمر خود را، علیرغم عشقی که به ایران و کودکان آن داشت، نه در ایران که به ناچار در امریکا سپری کرد و در سال ۱۳۷۸ هجری شمسی در آن کشور بدرود حیات گفت.
 
 
 
== پانویس ==