مانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
روشن شهر (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵:
او در نوجوانی ادعا کرد که به او وحی شده‌است و او [[فارقلیط]]، موعود عهد جدید است و واپسین فرستاده و پایان پیامبران، که فرمانروایی آدم را با هدایت الهی به سرحد نهایت می‌رساند، که در بر گیرنده کسانی چون [[شیث]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[سام پسر نوح]]، [[نیکوتئوس]]، [[خنوخ]]، [[زرتشت]]، [[هرمس]]، [[افلاطون]]، [[بودا]] و [[عیسی]] است.
 
مانی کودکی با استعدادهای ویژه بود که سرشت تصوف‌گونتصوف‌گونه را از پدر به ارث برده بود. گفته می‌شود که شخصی فراطبیعی با وی ارتباط برقرار کرده بوده‌است. او سفرهای دور و درازی به [[ایران]]، [[هندوستان]] باختری و شمال خاوری [[ایران]] کرد و به تبلیغ دینش پرداخت. پس از چهل سال سفر به همراه یاران خود به [[پارس]] بازگشت و [[پیروز]] برادر [[شاپور شاه]] را به آیین خود درآورد.
مانی تحت تأثیر [[مندایی|مندایی‌گران]]، موعظه‌های خود را در سال‌های جوانی آغاز کرد. بنابر زندگی‌نامه‌های [[بیرونی]] که در دانش‌نامه سده ۱۰ام: [[الفهرست]] [[ابن ندیم]] نگهداری می‌شود، در دوران جوانی خود، مانی از روحی که بعدها [[سیزیگس]] یا [[همزاد]] نامیده شده، وحی دریافت کرده بود و به او حقایق الهی دیانت را آموخته بود. در این دوره گروه‌های بسیار موجود به ویژه [[مسیحیان]] و [[زرتشتیان]] برای قدرت اجتماعی-سیاسی قوی‌تر با هم در حال رقابت بودند. مانی همچنین از کتاب‌های مقدسی چون [[پوران]] و [[کورال]] نیز پیروی کرد.