سیروز کبدی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۵۴:
پیش‌درآمد مهم سیروز می‌تواند ارتشاح گویچه‌های سفید در کبد و هیالن الکلی باشد. از آنجایی که بهبود با فیبروز همراه است ساختار طبیعی لوبول کبد را دگرگون می‌کند. در واقع رسوب کلاژن در فضای اطراف ونولها ممکن است اولین تظاهر روندی باشد که سرانجام به سیرز منجر شود.با ادامه مصرف الکل وتخریب سلولهای کبدی فیبروپلاستها در محل آسیب می‌بینند و ساخت کلاژن را تحریک می‌کنند. تیغه‌های پره‌مانند بافت همبند در اطراف پورت و اطراف نواحی مرکزی ظاهر می‌شوند ودر نهایت باعث اتصال تریاد پورت و وریدهای مرکزی می‌شوند. این شبکه بافت همبندی ظریف توده‌های کوچکی از سلولهای کبدی باقیمانده را که بازسازی می‌شوند و ندول‌های کبدی را تشکیل می‌دهند. احاطه می‌کنند. اگرچه بازسازی در پارانشیم کم باقیمانده انجام می‌شود به طور کلی از دست رفتن سلولهای کبدی بر روند بازسازی پیشی می‌گیرد. با تداوم مرگ سلولهای کبدی و رسوب کلاژن، کبد چروکیده می‌شود. یک نمای گره‌وار پیدا می‌کند ودر مرحله نهایی سیروز سخت می‌شود. هر چند سیروز الکلی معمولاٌ یک بیماری پیشرونده است، درمان مناسب و اجتناب کامل از مصرف الکل ممکن است روند بیماری را در اکثر مراحل متوقف کند و کارکرد کبد را بهبود بخشد.
== علائم سیروز ==
اغلب بیماران سیروتیک در شروع بیماری علائم مختصری دارند. دو مشکل عمده ای که در نهایت باعث ایجاد علائم در اینها می‏شود، از دست رفتن تدریجی عملکرد سلول کبدی بدلیل فرسودگیتخریب کبد و فیبروز (لیفی شدن) آن میباشد. بیماران ممکن است حالاتی مانند خستگی، ضعف، ناتوانی، بی‏ اشتهایی، تهوع و یا کاهش وزن داشته باشند. با کاهش تدریجی عملکرد کبد، پروتئین کمتری در این عضو ساخته می‏شود وعلائم بیشتری بروز میکند. مثلا کاهش ساختن آلبومین که یک پروتئین مهم خون است موجب تجمع آب در پاها و زیر پوست (ادم) میشود و یا اینکه آب در شکم تجمع می‏یابد (آسیت). همچنین کاهش پروتئین های انعقاد خون ایجاد کبودی در پوست بدن و خونریزی از سوراخها و مخاطهای بدن را افزایش میدهد.
*در مراحل نهایی پوست ممکن است زرد شود که این دلیل رنگدانه‏هایرنگدانه‏ های زرد صفراوی است و در بعضی افراد خارش پوست دلیل رسوب املاح صفراوی در زیر جلد است. شیوع بیشتر سنگ کیسه صفرا در این افراد بدلیل عدم وجود صفرای کافی در کیسه صفرا می‏باشد.
*کبد این افراد توانائی خنثی سازی سموم موجود در خون را ندارد. این سموم باعث کاهش عملکرد ذهن و تغییرات شخصیتی و حتی خواب آلودگی و کما می‏شوند. ممکن است اولین علامت تجمع این سموم در مغز، بی‏توجهی به ظاهر شخصی خود، فراموشی، عدم تمرکز حواس و تغییر در عادت زمان خواب باشد (شب بی خوابی و چرت زدن روزانه) بطور معمول داروها توسط کبد از خون پاک می‏گردند ، در بیماران سیروتیک روند پاکسازی بدن از داروها به کندی صورت می‏گیرد لذا تأثیر داروها در بدن مدت بیشتری می‏ماند و بیماران سیروتیک به عوارض جانبی داروها حساستر می‏باشند.
*از مشکلات دیگر بیماران سیروتیک [[پرفشاری ورید باب]] (افزایش فشار خون عروقی است که در کبد جریان دارند) است. بطور طبیعی خون از روده‏ ها و طحال از طریق وریدباب وارد کبد می‏شود. ولی در این بیماران این جریان خون کند می‏شود و باعث بالا رفتن فشار در وریدباب می‏گردد این مسئله باعث توقف جریان طبیعی خون گردیده و باعث بزرگ شدن طحال شده از طرفی خون از عروق فرعی اطراف کبد سعی دارد به گردش خون وریدی سیتمسک فرارکند که این امر باعث می‏شود در بعضی از نواحی بدن واریس های متورم ایجاد شود از جمله ایجاد واریس مری و معده و ایجاد واریس مقعدی و واریس اطراف ناف.
* شیوع هموروئید در بیماران سیروتیک ربطی به بالا رفتن فشار وریدباب ندارد.
واریس مری و معده گاه خطرساز شده و منجر به خونریزی می گردند در این صورت بیمار در معرض خطر جدی قرار گرفته و پزشک باید فوراً خونریزی را بصورتی بند آورد.
 
* وقتی دیس فانکشن کبدی ایجاد می شود، بیمار دچار اختلالات عمومی می شود مثل خستگی زودرس، ضعف، عدم تمرکز، تب خفیف، دهان بدبو، تخریب عضلانی، از بین رفتن چربی زیر پوستی، گاهی زردی و یرقان هم دارند ؛ کمبود آلبومین و اختلالات مربوط به انعقاد که ممکن است هر لحظه خون ریزی ایجاد شود. اکثر فاکتورهای انعقادی توسط کبد ساخته می شوند. فاکتور VIIIدر کبد ساخته نمی شود.
 
== تشخیص سیروز ==