تئاتر ابزورد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: حذف میان‌ویکی موجود در ویکی‌داده: zh-min-nan
Taranet (بحث | مشارکت‌ها)
ابرابزار
خط ۱:
{{ویکی‌سازی}}
{{تئاتر-خرد}}
'''تئاتر پوچی''' یا '''تئاتر ابزورد''' (به [[فرانسه]]: ''Le Théâtre de l'Absurde'') اصطلاحی بود که نویسنده و منتقد، مارتین اسلین برای نشان دادن نوعی سوگیری تئاتری[[تئاتر]]ی مهم در قرن بیستم میلادی ابداع کرد.
 
عنوان تئاتر ابزورد (:[پوچ، بی معنی، یاوه]) عنوانی است که اولین بار توسط [[مارتین اسلین]] منتقد، در کتابی به همین نام ثبت شد؛ او این نمایشنامه ­ها را بر مبنای یک تم اصلی پوچی مشابه آنچه [[آلبر کامو]] در مقاله سال ۱۹۴۲ خود با عنوان «[[افسانه سیسیفوس]]» استفاده می­کند، بکاربه کار می­گیرد. پوچی در این نمایشنامه­ ها‌ها شکل واکنش انسان را نسبت به جهان بی ­مفهوم را در برمی­گیرد، انسان مانند عروسک خیمه ­شب­ بازی در کنترل نیرویی خارجی است. این اصطلاح برای طیف وسیعی از نمایشنامه ­ها بکار برده می­شود و بسیاری از این خصوصیات در نمایشنامه ­های این سبک یکسان است. کمدی که با تصاویر تراژیک آمیخته شده، شخصیت­هایی که با ناامیدی مجبورند کارهای تکراری و بی­ مفهوم انجام دهند، دیالوگ­های پر از کلیشه، بازی کلمات و بیهوده­ گی، و موضوعات تکراری و گسترش دهنده پوچی. این نوعی از تئاتر است که به بازه وسیعی از آثار نمایشنامه نویسان دهه‌های پنجاه، شصت از جمله [[ساموئل بکت]]، [[اوژن یونسکو]]، [[آرتور آدموف]] و دهه‌های متعاقب آن از جمله [[تام استوپارد]]، و [[هارولد پینتر]](به تعبیر آخرین ورژن همین کتاب- ۲۰۰۴) اطلاق می‌شود. تئاتر ابزورد از لحاظ مفهومی در لوایای مختلف، ارتباط تنگاتنگی با پوچ‌گرایی که پس از جنگ جهانی در آثار بزرگانی چون سارتر و کامو به اوج خود می‌رسید دارد.
این سبک به شدت بر فلسفه وجودی تکیه دارد و عمدتاً خاص نمایشنامه­ هایی‌هایی است که نمایشنامه ­نویسان اواخر دهه ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰ می­نوشته­اند . این شیوه تئاتری بیانگر این باور است که در یک جهان بدون وجود خداوند، وجود انسان بی­ مفهوم و بی ­هدف بوده و همه ارتباطات منجر به شکست می­شود‌شود و نتیجه اجتناب­ ناپذیر آن «سکوت» است.
تئاتر پوچی با ارائه مستقیم یافته یافته‌­های وجودی، خود با فلسفه وجود ارتباط دارد. هدف این شیوه تئاتری نشان دادن دنیایی است که بشر فقط با خود و نه چیز دیگر بدنیابه دنیا می­آید‌آید و باید جایگاه خود را در جهان متافیزیک پیدا کند. اغلب آثار ابزورد از عرف تئاتری بهره می­گیرند‌گیرند اما محدود به آن نیستند. این کارها عموماً سطوح بالایی از مغایرت و بیگانگی دارند مثل صحنه تشیع جنازه که در آن بازیگران خوشحالند و یا جشن تولد که با افسردگی اجرا میمی‌­شود.
 
ارتباط چندبعدی‌ای که بازی‌های زبانی، کلیشه‌های اغراق‌آمیز، تکرار و ترکیبات بی‌ربط یا حتی عبارات ابتکاری رابه دنبال خود دارد و از زبان شخصیت‌هایی بیان می‌شود که معمولاً در یک تراژی-کمدی اسیر شرایط جبری و فشارهای ناخوشایند ناخودآگاهند. از شیوه‌های روایی کلاسیک عبور می‌کند و بعدتر آنرا به مسخره می‌گیرد؛ و تبعاًطبعاً همیشه لااقل ته‌مایه‌ای از فضاسازی‌های [[سوررئال]] را تداعی می‌کند. مسخرگی تلخی که لوایای قابل توجه تراژدی را از وادی روایت‌های واریته۱ تا شوخی‌ها و بداهه‌پردازی‌های کمدیا دل‌آرته۲ (یا کمدی ایتالیایی) با خود می‌کشاند.
اساساً فرم این گونه نمایش‌ها به طور مداوم در طول عمر آن تجربی باقی مانده و همواره علی‌رغم تأثیر فراوانی که از جریان‌های مختلف گرفته، به دنبال شیوهٔ جدیدی برای ارائهٔ چارچوب یا شکستن چارچوبهایچارچوب‌های روایی داشته است.شاهد بیشاهد بدیلبی‌بدیل چنین انگیزه‌هایی، تفاوت‌های تکنیکی و زمینه‌ای مابین آثار بزرگان این جریان است؛ از جمله آنها که در بالا نامشان رفته است.
از جمله مهم‌ترین تأثیرگذاران، استاد بزرگ هنر نمایش شکسپیر است، که تأثیر عمده‌ای در سرایت تراجیکمدی به تئاتر ابزورد داشته است؛ که در نهایت صراحتاً در نمایشنامهٔ مکبث قابل درک است.اما تأثیرپذیری از پیشینهٔ دنیای هنر به اینجا ختم نمی‌شود و حتی تأثیرات کمدی اسلپ استیک (کمدی بزن و بکوب) سینمای محبوب دوره‌های گذشته مثل فیلم‌های چاپلین، باستر کیتن و حتی لورل و هاردی (بالاخص در "فیلم" تنها فیلمنامه نوشته شده توسط بکت، که کیتن درآن ایفای نقش کرده) غیرقابل انکار است.
 
یکی از افراد پیشرو پذیرفته‌شده وادی تئاتر ابزورد،[[لوئیجی پیراندلو]] است، که به شدت، گونهٔ نمایشی تجربی (اکسپریمنتال) را مورد توجه قرار داده، و تلاش زیادی برای رهایی از چارچوب‌های [[رئالیسم]] در نمایش (بر خلاف نمایشنامه‌نویسانی چون [[هنریک ایبسن]]) صورت داده‌است؛ که نقش‌آفرینی فرا نمایشی۳، بازی در بازی، و انعطاف مرزهای محدوده بازی۴ از جمله خصیصه‌های آثار او به شمار می‌روند.
از جمله مهم‌ترین تأثیرگذاران، استاد بزرگ هنر نمایش [[شکسپیر]] است، که تأثیر عمده‌ای در سرایت [[تراجیکمدی]] به تئاتر ابزورد داشته است؛ که در نهایت صراحتاً در نمایشنامهٔ [[مکبث]] قابل درک است. اما تأثیرپذیری از پیشینهٔ دنیای هنر به اینجا ختم نمی‌شود و حتی تأثیرات [[کمدی اسلپ استیک]] ([[کمدی بزن و بکوب]]) سینمای محبوب دوره‌های گذشته مثل فیلم‌های چاپلین،[[چاپلین]]، [[باستر کیتن]] و حتی [[لورل و هاردی]] (بالاخص در "فیلم" تنها فیلمنامه نوشته شده توسط بکت،[[بکت]]، که کیتن درآن ایفای نقش کرده) غیرقابل انکار است.
 
یکی از افراد پیشرو پذیرفته‌شده وادی تئاتر ابزورد، [[لوئیجی پیراندلو]] است، که به شدت، گونهٔ [[تئاتر تجربی|نمایشی تجربی]] (اکسپریمنتال) را مورد توجه قرار داده، و تلاش زیادی برای رهایی از چارچوب‌های [[رئالیسم]] در نمایش (بر خلاف نمایشنامه‌نویسانی چون [[هنریک ایبسن]]) صورت داده‌است؛ که نقش‌آفرینی فرا نمایشی۳، بازی در بازی، و انعطاف مرزهای محدوده بازی۴ از جمله خصیصه‌های آثار او به شمار می‌روند.
(1-Vaudeville 2-Commedia dell`arte 3-Metatheater-roleplaying 4-flexible sense of limits of stage)
 
== نمایش‌نامه‌نویسان ==
* [[اوژن یونسکو]]
سطر ۲۰ ⟵ ۲۴:
* [[آلفرد ژاری]] ([[۱۸۷۳ (میلادی)|۱۸۷۳]] – [[۱۹۰۷ (میلادی)|۱۹۰۷]])
 
=== جلودارانپیشگامان ===
* [[گیوم آپولینر]] ([[۱۸۸۰ (میلادی)|۱۸۸۰]] – [[۱۹۱۸ (میلادی)|۱۹۱۸]])
* [[آنتونن آرتو]] ([[۱۸۹۳ (میلادی)|۱۸۹۳]] – [[۱۹۴۸ (میلادی)|۱۹۴۸]])
سطر ۳۱ ⟵ ۳۵:
* [[روبر پنژه]] ([[۱۹۱۹ (میلادی)|۱۹۱۹]] - [[۱۹۹۷ (میلادی)|۱۹۹۷]])
* [[بوریس ویان]] ([[۱۹۲۰ (میلادی)|۱۹۲۰]] – [[۱۹۵۹ (میلادی)|۱۹۵۹]])
* [[رولان دوبیار]] ([[۱۹۲۳ (میلادی)|۱۹۲۳]] - )
* [[ادوار آلبه]] ([[۱۹۲۸ (میلادی)|۱۹۲۸]] – )
* [[هارولد پینتر]] ([[۱۹۳۰ (میلادی)|۱۹۳۰]] – )
* [[اسلاومیر مورژک]] ([[۱۹۳۰ (میلادی)|۱۹۳۰]] – )
* [[فرناندو آرابال]] ([[۱۹۳۲ (میلادی)|۱۹۳۲]] – )
* [[تام استوپارد]] ([[۱۹۳۷ (میلادی)|۱۹۳۷]] – )
 
== منابع ==
{{پانویس}}
* The Theatre of the Absurd، by Martin Esslin، Vintage Press، ۲۰۰۴
* www.en.wikipedia.com
 
[[رده:تئاتر پوچی]]