جیرو هوریکوشی (به ژاپنی: 堀越 二郎؛ ۲۲ ژوئن ۱۹۰۳ - ۱۱ ژانویه ۱۹۸۲) سرمهندس طراح هواپیمای جنگنده در زمان جنگ جهانی دوم بود. در کارنامه وی طراحی جنگنده‌هایی مانند میتسوبیشی زیرو ای۶ام وجود دارد.

جیرو هوریکوشی
عکسی از دوران تحصیل جیرو هوریکوشی در دانشگاه امپریال توکیو
زادهٔ۲۲ ژوئن ۱۹۰۳
فوجی‌اوکا، گونما، استان گونما
درگذشت۱۱ ژانویه ۱۹۸۲ (۷۸ سال)
ملیتژاپنese
تحصیلاتدانشگاه توکیو
جایگاه مهندسی
پروژه‌های قابل توجهمیتسوبیشی زیرو ای۶ام
طراحی قابل توجهمیتسوبیشی زیرو

زندگی شخصی ویرایش

هوریکوشی در گونما، شهری نزدیک به فوجیوکا در ۱۹۰۳ به دنیا آمد. تحصیلاتش را در دانشکده هوافضای دانشگاه توکیو به انجام رساند و در شرکت میتسوبیشی شروع به کار نمود.

از زندگی وی فیلم انیمیشنی باد برمی خیزد توسط هایائو میازاکی در ۲۰۱۳ ساخته شده است.[۱] این فیلم به نحوه ساخت و طراحی هواپیماها توسط هوریکوشی و زندگی نامه او میپردازد بیشتر این جزئیات توسط میازاکی از کتاب Hori Tatsuo در ۱۹۳۷ به نام باد برخاسته است، اقتباس شده است. هوریکوشی ۵ فرزند داشت که هیچ‌کدام در صنعت هوانوردی فعالیت ندارند.

حرفه ی مهندسی ویرایش

یکی از اولین کارهای جیرو هوریکوشی هواپیمای ناقص میتسوبیشی 1MF10 بود، یک هواپیمای آزمایشی که پس از چند آزمایش پرواز هرگز از مرحله ی نمونه اولیه عبور نکرد ولی با اینحال، درسهای آموخته شده از طراحی آن منجر به توسعه ی بسیار موفق تر میتسوبیشی A5M (با نام رمز متفقین "کلود") شد که در سال ۱۹۳۶ وارد تولید انبوه گردید. در سال ۱۹۳۷ از هوریکوشی و تیمش در میتسوبیشی درخواست شد تا نمونه ی اولیه از هواپیمایی موسوم به دوازده (مطابق با دوازدهمین سال از دوران شووا) را طراحی کنند. نمونه اولیه هواپیمای ۱۲ در جولای ۱۹۴۰ تکمیل و توسط نیروی دریایی امپراتوری ژاپن پذیرفته شد. از آنجایی که سال ۱۹۴۰ میلادی برابر با سال ۲۶۰۰ ژاپن بود، جنگنده جدید با نام های "Model 00"، "Zero" یا A6M Zero نامگذاری شد که در ژاپن با نام "Rei-sen" نیز شناخته میشود که به معنای واقعی کلمه به معنای "جنگ صفر" است، که مخفف هواپیمای جنگنده مدل صفر است. پس از آن ، هوریکوشی به طراحی بسیاری از جنگنده های دیگر تولید شده توسط میتسوبیشی در آن سالها از جمله میتسوبیشی جی۲ام ("Thunderbolt") و همچنین میتسوبیشی ای۷ام ("Strong Gale")مبادرت ورزید.

جنگ جهانی دوم ویرایش

علیرغم روابط نزدیک میتسوبیشی با تشکیلات نظامی ژاپن و مشارکت مستقیم او در تقویت بنیه ی نظامی این کشور در هنگامه ی جنگ جهانی دوم ، هوریکوشی بشدت با آنچه که او بعنوان جنگی بیهوده میدانست مخالف بود. گزیده ای از دفترچه خاطرات شخصی او در سال ۱۹۵۶ منتشر شده که موضع او را در قبال جنگ روشن مینماید:« هنگامیکه در صبح روز ۸ دسامبر ۱۹۴۱ از خواب بیدار شدیم، متوجه شدیم که درگیر جنگ شده‌ایم - بدون هیچ پیش‌دانشی... از آن زمان، اکثر ما که واقعاً قدرت صنعتی شگفت‌انگیز ایالات متحده را درک کرده بودیم، هرگز واقعاً باور نکردیم که ژاپن در این جنگ پیروز خواهد شد. ما متقاعد شده بودیم که دولت ما مطمئناً اقدامات دیپلماتیکی را در نظر دارد که قبل از اینکه وضعیت برای ژاپن فاجعه بار شود، درگیری را متوقف کند اما اکنون، بدون انجام هیچگونه حرکت موثری از طرف دولت برای جستجوی راه حل دیپلماتیک، آنها ما را به سوی نابودی سوق میدهند. ژاپن در حال نابودی است و من نمیتوانم [هیچ کاری] بکنم جز اینکه سلسله مراتب نظامی و سیاستمداران کور نشسته در قدرت را برای کشاندن ژاپن به این دیگ جهنمی شکست ، مقصر بدانم.»

زمین لرزه ویرایش

در هفتم دسامبر ۱۹۴۴ یک زلزله قدرتمند در منطقه توکای، شرکت میتسوبیشی را مجبور کرد که تولید هواپیما در کارخانه خود در اوهیماچی، ناگویا را متوقف کند و یک هفته بعد، یک حمله هوایی توسط B-29 های آمریکایی به کارخانه تولید موتورهای هواپیمای میتسوبیشی در دایکو-چو، ناگویا، خسارات زیادی به کارخانه وارد نمود که منجر به کاهش شدید در تولید هواپیماهای جنگی شد. هوریکوشی که در آن هنگام در کنفرانسی در توکیو با افسران نیروی دریایی امپراتوری برای گفتگو در مورد تولید جنگنده جدید Reppu شرکت کرده بود، در هفدهم به ناگویا بازگشت اما روز بعد حمله هوایی دیگری به کارخانه های میتسوبیشی صورت گرفت که در نتیجه ی آن، شرکت میتسوبیشی، ماشین آلات و مهندسان خود را به حومه شرقی ناگویا منتقل کرد و هوریکوشی و دپارتمان مهندسی در ساختمان مدرسه ای در آن ناحیه اسکان داده شدند.

بیماری ویرایش

هوریکوشی که از کار زیاد خسته و ضعیف شده بود، در ۲۵ دسامبر به سینه پهلو مبتلا شده و تا اوایل آوریل در بستر ماند. در مدت بیماری، او وحشت حملات هوایی روزافزون به توکیو و ناگویا را مفصل ثبت کرد، از جمله حمله ی ویرانگر عملیات آتش‌زای «میتینگ‌هاوس توکیو» در روزهای ۹ تا ۱۰ آوریل و یک حمله هوایی گسترده به ناگویا در شب بعد با پرتاب "ده ها هزار بمب آتش زا" توسط B-29 ها که بیشتر شهر عمدتاً چوبی را ویران کرد. در ۱۲ مارس، هوریکوشی بیشتر اعضای خانواده خود، از جمله مادر مسن، فرزندان و برادرناتنی اش را به روستای زادگاهش در نزدیکی تاکاساکی فرستاد تا از بمباران در امان بمانند اما همسرش در ناگویا نزد او ماند. اگرچه هوریکوشی به دلیل بیماری طولانی خود بسیار ضعیف شده بود، اما در ماه می به کار در میتسوبیشی بازگشته و بعنوان مدیر شرکت، در منطقه ی ماتسوموتو در استان ناگانو منصوب شد. هنگامیکه او در حال سفر با قطار به سمت ماتسوموتو بود، او شاهد مقیاس واقعی تأثیر جنگ بر ناگویا بود. او نوشت:«برای اولین بار، من واقعاً اثرات حملات آتش زا در ناگویا را دیدم. این شهر یک زمین بایر، سوخته و متروکه ی وصف ناپذیر است. کارخانه ی سابق من یک مخروبه ی شبح‌آلود شده که توسط بمب‌ها تماماً نابود گشته. باور اینکه همه اینها رخ داده سخت است. می دانستم که به زودی خوب می شوم اما به طرز عجیبی تمایل چندانی به بازگشت به کار نداشتم. تصور شهر از هم پاشیده و کارخانه های ویران شده مرا لحظه ای رها نمی کند.» هوریکوشی که هنوز بسیار ضعیف بود، تنها پس از یک هفته بازگشت به محل کارش، برای استراحت به خانه برگردانده شد. او به زادگاهش بازگشت و در آنجا به خانواده اش پیوست و تا ماه جولای استراحت کرد. او در دفتر خاطرات خود ثبت کرد که چگونه هنوز هم وقتی که متفقین نزدیک تاکاساکی و مایباشی را بمباران میکردند، صدای انفجارهای دور را می شنیدند. در ماههای پایانی جنگ، هوریکوشی در دفترچه ی خاطراتش از فرورفتن ژاپن در هرج و مرج و خستگی و یأس نوشت. اگرچه او در ۲۲ ژوئیه به کار در کارخانه ماتسوموتو بازگشت (زیرا ماتسوموتو از حملات هوایی در امان بود) اما او متوجه شد که در نتیجه ی تخلیه اضطراری که کارمندان و کارگاه‌ها را در سراسر کشور پراکنده کرده بود، روحیه نیروی کار تضعیف شده و همه جا را هرج و مرج فرا گرفته. تا اوایل ماه آگوست اکثر کارکنان باقیمانده میتسوبیشی کار و فعالیت را رها کرده و برای شکست و تسلیم ژاپن آماده شدند که در ۱۵ اوت، یعنی شش روز پس از بمباران اتمی ناکازاکی رخ داد.

پس از جنگ ویرایش

پس از جنگ، هوریکوشی با Hidemasa Kimura در طراحی YS-11 شرکت کرده و متعاقباً میتسوبیشی را ترک کرد و در موسسات آموزشی و تحقیقاتی تدریس کرد. از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۵، او مدرس مؤسسه فضایی و هوانوردی دانشگاه توکیو بود و پس از آن از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۹ استاد آکادمی دفاع ملی بود. بین سال‌های ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۳، او استاد دانشکده مهندسی دانشگاه نیهون بود. در سال ۱۹۵۶، هوریکوشی در کتابی در مورد Zero با Okumiya Masatake، یک ژنرال در JASDF و یک فرمانده سابق نیروی دریایی امپراتوری که اسکادران های جنگنده Zero را در طول جنگ رهبری می کرد، همکاری کرد. این کتاب در ایالات متحده در سال ۱۹۵۶ با عنوان صفر:« داستان جنگ هوایی ژاپن در اقیانوس آرام» منتشر شد. در اوایل دهه ۱۹۷۰ در نیمه بازنشستگی، او به عنوان مشاور جامعه سازندگان هواپیماهای ژاپنی خدمت کرد و همچنان نامه هایی از دوست داران هواپیما در سراسر جهان دریافت می کرد. در سفر به نیویورک، او به لانگ آیلند سفر کرد و در هتل گاردن سیتی، جایی که چارلز لیندبرگ شب قبل از پرواز انفرادی خود در اقیانوس اطلس در سال ۱۹۲۷ را در آنجا گذرانده بود، اقامت کرد. در پاییز ۱۹۷۳، هوریکوشی بدلیل دستاوردهای شغلی خود نشان درجه سوم طلوع خورشید ژاپن را دریافت کرد. خاطرات او در رابطه با توسعه Zero در سال ۱۹۷۰ در ژاپن منتشر و‌ در سال ۱۹۸۱ توسط انتشارات دانشگاه واشنگتن با عنوان Eagles of Mitsubishi: The Story of the Zero Fighter به انگلیسی ترجمه و منتشر گردید.

مرگ ویرایش

در ۱۱ ژانویه ۱۹۸۲ در بیمارستانی در توکیو هوریکوشی بر اثر ذات الریه و در سن ۷۸ سالگی درگذشت.

منابع ویرایش

  1. Cangialosi, Jason. "Miyazaki's 'The Wind Rises' Ignites Debate & Japanese Box-Office". Yahoo! Voices. Archived from the original on 27 July 2014. Retrieved 15 August 2013.