طرح سازمان ملل برای تقسیم فلسطین

قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به طرح تقسیم فلسطین نیز موسوم است، قطعنامه‌ای است که در تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ (برابر با ۱۸ آذر ۱۳۲۶ خورشیدی)[۱] با ۳۳ رای موافق در برابر ۱۳ رای مخالف، یک غایب و ۱۰ ممتنع در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد.[۲][۳] مطابق این قطعنامه سرزمین فلسطین به دو کشور یهودی و عرب تقسیم می‌شد و ۵۵ درصد اراضی سرزمین فلسطین به اسرائیل تعلق می‌گرفت[۴] و مقرر شد شهر بیت‌المقدس (اورشلیم) به صورت بین‌المللی اداره شود.[۵]

مطابق این قطعنامه سرزمین فلسطین به دو کشور یهودی و عرب تقسیم می‌شد و ۵۵ درصد اراضی سرزمین فلسطین به اسرائیل تعلق می‌گرفت

مخالفان این طرح پیشنهادی آن را به نفع صهیونیست‌ها تلقی می‌کردند، چرا که با این که جمعیت عرب فلسطین دو برابر جمعیت یهودی بود۶۲٪ از زمین‌ها را به کشور یهودی تخصیص می‌داد.[۶] نتیجتاً طرح تقسیم مورد پذیرش آژانس یهود قرار گرفت و بیشتر گروه‌های صهیونیست آن را به عنوان سنگ بنایی برای توسعه ارضی در یک زمان مناسب می‌دیدند.[۷][۸] کمیته عالی عرب، اتحادیه عرب و دیگر رهبران و حکومت‌های عرب بر این مبنا طرح را رد کردند که عرب‌ها علاوه بر این که اکثریت دوسومی جمعیت را تشکیل می‌دادند مالک اکثریت زمین‌ها نیز بودند.[۹][۱۰] آنها همچنین نسبت به پذیرش هرگونه تقسیم قلمرویی ابراز بی‌علاقگی کردند[۱۱] با این استدلال که ناقض اصول تعیین سرنوشت در منشور ملل متحد است که به مردم حق تعیین سرنوشت خود را می‌دهد.[۸][۱۲] آنها اعلام کردند که قصد دارند همه تدابیر ضروری برای جلوگیری از پیاده شدن طرح را اتخاذ کنند.[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] متعاقباً یک جنگ داخلی در فلسطین درگرفت و طرح پیاده نشد.[۱۷]

کمیته ویژه ملل متحد در خصوص فلسطین ویرایش

 
نقشه نشان دهنده زمین‌های در تملک یهودیان در ۳۱ دسامبر ۱۹۴۴، شامل زمین‌هایی که به‌طور کامل در تملک آنان بود، در زمین‌های تقسیم نشده در آن سهیم بودند، و زمین‌های دولتی که امتیاز آن را داشتند. این شامل ۶٪ از کل زمین‌ها یا ۲۰٪ از زمین‌های قابل کشت بود،[۱۸] که بیش از نیمی از آنها در اختیار صندوق ملی یهودی و انجمن استعمار یهودی فلسطین بود.[۱۹]

بر اساس شرایط قیمومت‌های کلاس-ای جامعه ملل قرار بود هر یک از چنین قلمروهای قیمومیتی در پایان قیمومیت آن تبدیل به یک کشور دارای اقتدار شود. تا پایان جنگ جهانی دوم، این اتفاق برای همه قیمومیت‌ها افتاد به جز فلسطین، به هر روی در سال ۱۹۴۶ خود جامعه ملل منحل شد که منجر به یک مسئله قانونی شد.[۲۰][۲۱] این فوریه ۱۹۴۷، بریتانیا قصد خود را برای پایان دادن به قیمومیت فلسطین اعلام کرد، و مسئله آینده فلسطین را به سازمان ملل متحد ارجاع داد.[۲۲][۲۳] امید این بود که در پس آن یک کشور دوملتی محقق شود، که به معنای یک فلسطین جدانشده بود. سیاست ارنست بوین وزیر امور خارجه بریتانیا بر مبنای این ایده بود که اکثریت عرب پیروز خواهد شد، که از جانب هری ترومن رئیس‌جمهور آمریکا دچار مشکل شد. ترومن که نسبت به فشارهای انتخاباتی صهیونیست‌ها در آمریکا حساس بود، فشار آورد تا بین بریتانیا و صهیونیست‌ها سازشی حاصل شود.[۲۴] در ماه مه سازمان ملل متحد کمیته ویژه ملل متحد در خصوص فلسطین (UNSCOP) را برای آماده‌سازی گزارشی برای توصیه‌هایی برای فلسطین تشکیل داد. آژانس یهود فشار آورد تا یهودیان نمایندگی شوند و بریتانیا و جهان عرب از کمیته کنار گذاشته شوند، خواهان این شد تا به عنوان بخشی از گزارش این کمیته بازدیدهایی از اردوگاه‌هایی انجام شود که بازماندگان هولوکاست در اروپا در آنها کار اجباری کرده بودند، و در ماه مه موفق شد در کمیته سیاسی نمایندگی کسب کند.[۲۵] کشورهای عربی که متقاعد بودند جلوی کشور شدن (فلسطین) گرفته شده، و این که انتقال اقتدار از جامعه ملل به سازمان ملل از لحاظ قانونی زیر سؤال است، می‌خواستند مسایل به یک دادگاه بین‌المللی برده شود، و از همکاری با کمیته ویژه ملل متحد در خصوص فلسطین که برای کمیته عالی عرب هم دعوتنامه فرستاده بود خودداری کردند.[۲۱][۲۶] در ماه اوت پس از سه ماه انجام جلسات استماع و یک ارزیابی کلی از وضعیت در فلسطین، اکثریت گزارش کمیته توصیه کرد که منطقه به یک دولت عربی و یک دولت یهودی که می‌بایست در اتحاد اقتصادی بمانند تقسیم شود. برای اورشلیم یک رژیم بین‌المللی متصور بود. نمایندگی‌های عربی در سازمان ملل خواهان این بودند که مسئله فلسطین از مسئله پناهندگان یهودی در اروپا جدا نگاه داشته شود. اعضای کمیته ویژه ملل متحد در بازدید خود از میزان خشونت لحی و ایرگون و حضور نظامی مفصل که شاهد آن وجود سیم‌های خاردار، نورافکن‌ها و خودروهای گشتی زرهی بود شوکه شدند. اعضای کمیته همچنین واقعه اس‌اس اکسدس در حیفا را شاهد بودند و تحت تأثیر آن قرار گرفتند. آنان در خاتمه مأموریت خود سوکمیته‌ای را برای تحقیق در خصوص اردوگاه‌های پناهندگان یهودی در اروپا اعزام کردند.[۲۷][۲۸] این واقعه در گزارش در خصوص بی‌اعتمادی و رنجش یهودیان نسبت به پیاده‌سازی سیاست ۱۹۳۹ بریتانیا ذکر شده‌است.[۲۹]

تقسیم پیشنهادی ویرایش

مالکیت زمین
توزیع جمعیتی
دو نقشه بررسی شده توسط سوکمیته

گزارش اکثریت کمیته (فصل شش) خواستار تقسیم فلسطین به سه بخش بود: یک دولت عربی، یک دولت یهودی و شهر اورشلیم، که از طریق جاده‌های فرامرزی با هم در ارتباط بودند. دولت پیشنهادی عربی بخش‌های مرکزی و غربی جلیل، شهر عکا، بخش تپه ای سامریه و یهودیه، برون بوم یافا، و ساحل جنوبی از شمال اسدود (اشدود کنونی) را تا آنچه امروزه نوار غزه است، به همراه بخشی از بیابان در کنار مرز مصر را شامل می‌شد. دولت پیشنهادی یهودی بخش شرقی و حاصلخیز جلیل، دشت ساحلی، از حیفا تا رخووت و بیشتر صحرای نگب،[۳۰] از جمله أم الرشاش (ایلات کنونی) را شامل می‌شد. شهر مستقل اورشلیم شامل بیت‌لحم و نواحی پیرامون آن می‌شد. اهداف اصلی اکثریت کمیته تقسیم سیاسی و یکپارچگی اقتصادی بین دو گروه بود.[۳۱]

قلمرو جمعیت عرب و دیگران درصد عرب و غیره جمعیت یهودی درصد یهودی جمعیت کل
دولت عربی ۷۲۵٬۰۰۰ ۹۹٪ ۱۰٬۰۰۰ ۱٪ ۷۳۵٬۰۰۰
دولت یهودی ۴۰۷٬۰۰۰ ۴۵٪ ۴۹۸٬۰۰۰ ۵۵٪ ۹۰۵٬۰۰۰
بین‌المللی ۱۰۵٬۰۰۰ ۵۱٪ ۱۰۰٬۰۰۰ ۴۹٪ ۲۰۵٬۰۰۰
کل ۱٬۲۳۷٬۰۰۰ ۶۷٪ ۶۰۸٬۰۰۰ ۳۳٪ ۱٬۸۴۵٬۰۰۰
داده‌ها از Report of UNSCOP: ۳ سپتامبر ۱۹۴۷: CHAPTER 4: A COMMENTARY ON PARTITION

زمین اختصاص داده شده به دولت عرب در طرح نهایی شامل ۴۳٪ از قیمومیت فلسطین بود[۳۲][۳۳][۳۴] دولت یهودی به یهودیان که یک سوم جمعیت را تشکیل می‌دادند و مالک ۷٪ از زمین‌ها بودند، ۵۶٪ از قیمومیت فلسطین را می‌داد که منطقه ای بود قدری بزرگتر، تا شمار فزاینده یهودیانی را که به آنجا مهاجرت می‌کردند را در خود جای دهد.[۳۳][۳۴][۳۵] دولت یهودی همچنین سه منطقه دشتی کم ارتفاع حاصلخیز را در بر می‌گرفت - شارون در ساحل، مرج ابن عامر و دره اردن علیا. به هر روی، بخش اعظم قلمروی دولت یهودی شامل صحرای نگب بود، [۳۰] که کشاورزی، و در آن زمان برای شهرسازی مناسب نبود. دولت یهودی از دسترسی انحصاری به دریاچه طبریه، که برای تأمین آب اسرائیل حائز اهمیت بود، و دریای سرخ که اهمیت اقتصادی داشت برخوردار می‌شد.

ترکیب آرا ویرایش

قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ۳۳ رای موافق در برابر ۱۳ رای مخالف، یک غایب و ۱۰ ممتنع در تصویب شد که ترکیب رای‌دهندگان به قرار زیر بود:

۳۳ کشور موافق (۵۸٪) عبارت بودند از: استرالیا، بلژیک، بولیوی، برزیل، کانادا، کاستاریکا، چکسلواکی، دانمارک، جمهوری دومینیکن، اکوادور، فرانسه، گوآتمالا، هائیتی، ایسلند، لیبریا، لوکزامبورگ، هلند، نیوزلند، نیکاراگوئه، نروژ، پاناما، پاراگوئه، پرو، فیلیپین، لهستان، سوئد، آفریقای جنوبی، آمریکا، شوروی، اروگوئه و ونزوئلا.

۱۳ کشور مخالف (۲۳٪) عبارت بودند از:افغانستان، کوبا، مصر، یونان، هند، ایران، عراق، لبنان، پاکستان، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه و یمن.

۱۰ کشور ممتنع (۱۷٪) عبارت بودند از:آرژانتین، شیلی، جمهوری چین، کلمبیا، السالوادور، اتیوپی، هندوراس، مکزیک، بریتانیا و یوگسلاوی.

۱ کشور غایب (۲٪) عبارت بود از:تایلند.

واکنش‌ها ویرایش

تصویب این طرح در مجمع عمومی سازمان ملل متحد موافقت سران اسرائیل را در پی داشت اما فلسطینیان و دولت‌های عرب منطقه آن را رد کردند. طرح تقسیم ۱۹۴۷ بارها از سوی ناظران به عنوان بهترین شانس طرف فلسطینی که در زمان خود از دست رفته، معرفی شده‌است.[۳۶] نکته مهم در این میان، اما، این است که این تحلیل‌ها با نگاهی فرا-زمانی و بر مبنای آگاهی امروز ما از تاریخ تحولات خاورمیانه ارائه می‌شوند. حال آن که تلاش برای درک موقعیت زمانی و مکانی مخالفان «طرح تقسیم» می‌تواند تصمیم آنها را برای ناظر بیرونی قابل درک کند. تقسیم خانه ای - که به باور فلسطینیان تماماً به آنها تعلق داشت - با مردمانی بیگانه که برای ساختن خانه جدیدی برای خود به آن وارد شده بودند، امری غیرقابل قبول بود که به هر وسیله مقدور در برابر آن مقاومت می‌کردند.[۳۶] هرچند شورای ملی فلسطین سرانجام طرح مذکور، حق موجودیت اسرائیل و قطعنامه‌های شماره ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت را در دسامبر ۱۹۸۸ پذیرفت و خشونت را نفی کرد و همین مسئله موجب آغاز مذاکراتی میان ایالات متحده آمریکا و سازمان آزادی‌بخش فلسطین گردید.[۳۷]

در دسامبر ۱۹۴۷ میلادی و پس از صدور قطعنامه ۱۸۱، مجموعه حملاتی یهودستیزانه علیه جمعیت یهودی شهر حلب روی داد که به شورش‌های ضدیهودی حلب معروف شد. این حملات باعث مهاجرت بیش از نیمی از جمعیت یهودیان حلب شد.[۳۸]

منابع ویرایش

  1. «ایران و رژیم صهیونیستی در دوره پهلوی دوم(۲)». دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.[پیوند مرده]
  2. «صدور قطعنامه ناعادلانه تقسیم فلسطین». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  3. «اسرائیل؛ خاطی‌ترین عنصر تحمیل شده به نظام جهانی و ناقض قوانین بین‌الملل (خبرگزاری مهر)». دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.[پیوند مرده]
  4. «۶۰ سال اشغالگری: جنگ ژوئن، اشغال کامل فلسطین (قسمت نهم)». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ آوریل ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  5. «امروز در آینه تاریخ (۲۹ نوامبر)، مرکز اطلاع‌رسانی مؤسسه فرهنگی هنری شهید آوینی». بایگانی‌شده از اصلی در ۴ ژوئیه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  6. Ben-Dror 2007, pp. 259-260: "The Arabs overwhelmingly rejected UNSCOP’s recommendations. The Arabs’ list of arguments against the majority’s conclusions was indeed a long one. A Palestinian historian summarized it by saying ‘Everything about it was Zionist’. When one takes into consideration the majority’s recommendations and the enthusiasm with which these recommendations were accepted by the Zionist leadership, then one can indeed affirm that claim. UNSCOP recommended an independent Jewish state, although the Arabs firmly objected to the principle of independence for the Jews, and did so in a way very generous to the Jews. More than half of the area of Palestine (62 percent) was allocated to be a Jewish state and the Arab state was supposed to make do with the remaining area, although the Palestinian Arab population numbered as much as twice the Jewish population in the land. The pro-Zionist results from UNSCOP confirmed the Arabs’ basic suspicions towards the committee. Even before the onset of its inquiry in Palestine, argued the Arabs, most of its members took a pro-Zionist stand. In addition, according to the Arabs, the committee’s final object – the partition – was pre-decided by the Americans. According to this opinion, the outcome of the UNSCOP inquiry was aforegone conclusion. This perception, which led the Palestinian Arabs to boycott the committee, is shared by some modern studies as well."
  7. Benny Morris (2008). 1948: a history of the first Arab-Israeli war. Yale University Press. p. 75. ISBN 978-0-300-12696-9. Retrieved 24 July 2013. " p. 75 The night of 29–30 November passed in the Yishuv’s settlements in noisy public rejoicing. Most had sat glued to their radio sets broadcasting live from Flushing Meadow. A collective cry of joy went up when the two-thirds mark was achieved: a state had been sanctioned by the international community. ; p. 396 The immediate trigger of the 1948 War was the November 1947 UN partition resolution. The Zionist movement, except for its fringes, accepted the proposal".
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ The Question of Palestine and the UN
  9. Eugene Rogan (2012). The Arabs: A History – Third Edition. Penguin. p. 321. ISBN 978-0-7181-9683-7.
  10. Benny Morris (2008). 1948: a history of the first Arab-Israeli war. Yale University Press. pp. 66, 67, 72. ISBN 978-0-300-12696-9. Retrieved 24 July 2013. p.66, at 1946 "The League demanded independence for Palestine as a "unitary" state, with an Arab majority and minority rights for the Jews." ; p.67, at 1947 "The League’s Political Committee met in Sofar, Lebanon, on 16–19 September, and urged the Palestine Arabs to fight partition, which it called "aggression", "without mercy". The League promised them, in line with Bludan, assistance "in manpower, money and equipment" should the United Nations endorse partition." ; p. 72, at December 1947 "The League vowed, in very general language, "to try to stymie the partition plan and prevent the establishment of a Jewish state in Palestine
  11. Benny Morris (2008). 1948: a history of the first Arab-Israeli war. Yale University Press. p. 73. ISBN 978-0-300-12696-9. Retrieved 24 July 2013. "p73 All paid lip service to Arab unity and the Palestine Arab cause, and all opposed partition... p. 396 The immediate trigger of the 1948 War was the November 1947 UN partition resolution. … The Palestinian Arabs, along with the rest of the Arab world, said a flat "no"… The Arabs refused to accept the establishment of a Jewish state in any part of Palestine. And, consistently with that "no", the Palestinian Arabs, in November–December 1947, and the Arab states in May 1948, launched hostilities to scupper the resolution’s implementation ; p. 409 The mindset characterized both the public and the ruling elites. All vilified the Yishuv and opposed the existence of a Jewish state on "their" (sacred Islamic) soil, and all sought its extirpation, albeit with varying degrees of bloody-mindedness. Shouts of "Idbah al Yahud" (slaughter the Jews) characterized equally street demonstrations in Jaffa, Cairo, Damascus, and Baghdad both before and during the war and were, in essence, echoed, usually in tamer language, by most Arab leaders. ”
  12. Sami Hadawi, Bitter Harvest: A Modern History of Palestine, Olive Branch Press, (1989)1991 p.76.
  13. Perkins, Kenneth J.; Gilbert, Martin (1999). "Israel: A History". The Journal of Military History. 63 (3): 149. doi:10.2307/120539. ISSN 0899-3718. JSTOR 120539.
  14. Best, Antony (2004), International History of the Twentieth Century and beyond, Routledge, p. 531, doi:10.4324/9781315739717-1, ISBN 978-1-315-73971-7, retrieved 2022-06-29
  15. Live by the Sword: Israel's Struggle for Existence in the Holy Land, James Rothrock, p.14
  16. Lenczowski, G. (1962). The Middle East in World Affairs (3rd Edition). Ithaca, NY: Cornell University Press. p. 723
  17. Itzhak Galnoor (1995). The Partition of Palestine: Decision Crossroads in the Zionist Movement. SUNY Press. pp. 289–. ISBN 978-0-7914-2193-2. Retrieved 3 July 2012.
  18. Michael R. Fischbach (13 August 2013). Jewish Property Claims Against Arab Countries. Columbia University Press. p. 24. ISBN 978-0-231-51781-2. By 1948, after several decades of Jewish immigration, the Jewish population of Palestine had risen to about one third of the total, and Jews and Jewish companies owned 20 percent of all cultivable land in the country.
  19. "Land Registration in Palestine before 1948 (Nakba): Table 2 showing Holdings of Large Jewish Lands Owners as of December 31st, 1945, British Mandate: A Survey of Palestine: Volume I – Page 245. Chapter VIII: Land: Section 3. – Palestine Remembered". palestineremembered.com.
  20. Nele Matz, 'Civilization and the Mandate System under the League of Nations,' in Armin Von Bogdandy, Rüdiger Wolfrum, Christiane E. Philipp (eds.) Max Planck Yearbook of United Nations Law . Martinus Nijhoff Publishers 2005 pp.47–96, p.87
    'those mandated territories that had been classified as A mandates, with the exception of Palestine, were finally granted full independence in addition to the already established structures for provisional self-governance,'
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Baylis Thomas, How Israel was Won: A Concise History of the Arab-Israeli Conflict. Lexington Books 1999 p.47.
  22. David D. Newsom, The Imperial Mantle: The United States, Decolonization, and the Third World. Indiana University Press, p.77.
  23. "The Origins and Evolution of the Palestine Problem Part II: 1947-1977 - Study (30 June 1979)". unispal.un.org.
  24. William Roger Louis, Ends of British Imperialism: The Scramble for Empire, Suez, and Decolonization. Palgrave/Macmillan 2006, pp.404,429–437.
  25. Daniel Mandel, H V Evatt and the Establishment of Israel: The Undercover Zionist. Routledge 2004 pp.73,81. The liaison officers with آبا ابن and David Horowitz. (p.83)
  26. Mandel, p.88.
  27. Morris, 2008, p. 43
  28. Howard M. Sachar, A History of the Jews in the Modern World. Random House, 2007 p.671.
  29. "United Nations Special Committee on Palestine: Report to the General Assembly: Volume 1". 3 September 1947. Chapter 2, para. 119, p. 28. A/364(SUPP). Retrieved 20 April 2017. There can be no doubt that the enforcement of the White Paper of 1939, subject to the permitted entry since December 1945 of 1,500 Jewish immigrants monthly, has created throughout the Jewish community a deep-seated distrust and resentment against the mandatory Power. This feeling is most sharply expressed in regard to the Administration's attempts to prevent the landing of illegal immigrants. During its stay in Palestine, the Committee heard from certain of its members an eyewitness account of the incidents relative to the bringing into the port of Haifa, under British naval escort, of the illegal immigrant ship, Exodus 1947.
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ Benny Morris (2008). 1948: a history of the first Arab-Israeli war. Yale University Press. p. 47. ISBN 978-0-300-12696-9. Retrieved 13 July 2013. The Jews were to get 62 percent of Palestine (most of it desert), consisting of the Negev
  31. "United Nations Special Committee on Palestine: Report to the General Assembly: Volume 1". 3 September 1947. p. 51. A/364(SUPP). Retrieved 20 April 2017. The primary objectives sought in the foregoing scheme were, in short, political division and economic unity: to confer upon each group, Arab and Jew, in its own territory, the power to make its own laws, while preserving both, throughout Palestine, a single integrated economy, admittedly essential to the well-being of each, and the same territorial freedom of movement to individuals as is enjoyed today.
  32. UN Partition Plan بایگانی‌شده در ۷ اوت ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine at Merip.
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ Colbert C. Held, John Thomas Cummings, https://books.google.com/books?id=vcxVDgAAQBAJ&pg=PT287 Middle East Patterns: Places, People, and Politics, 6th ed. اشت بوک گروپ، 2013 p.255: It called for three entities: a Jewish state with 56 percent of Mandate Palestine; an Arab state, 43 percent.'
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ Abdel Monem Said Aly, Shai Feldman, Khalil Shikaki, Arabs and Israelis: Conflict and Peacemaking in the Middle East,[پیوند مرده] PalgraveMacmillan 2013 p.50: 'a year before the UN adoption of the Resolution, the Arab population of Palestine comprised 68 percent of the total and owned about 85 percent of the land; the Jewish population comprised about one-third of the total and owned about 7 percent of the land.
  35. Palestine Division Wins in Committee 25 to 13, 17 Abstain, NY Times, 26 November 1947
  36. ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ «'یوم النکبه'؛ روایت روزهای آغازین تأسیس یک کشور (بی‌بی‌سی فارسی)». دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  37. «گاه‌شمار صلح خاورمیانه (پل اطلاعاتی ایران-آمریکا)». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۷ مه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸.
  38. Colin Shindler (2008). A history of modern Israel. Cambridge University Press. p. 63. ISBN 978-0-521-61538-9. Retrieved 18 October 2010.

خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «Cohen2008p236» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «trove1947-11-30» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «jpost19471130mokattam» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «morris2004p48» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «Morris2008p45» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «Morris2008p56» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «morris2008p73» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «Morris2008p50» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «AelY» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «Segev» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «morris2008p187» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «familyofnations» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «Quigley2012p7» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «Khoury1975p21» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref> که با نام «Lughod2013p291» درون <references> تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.

پانویس ویرایش