فتح تبریز (۱۵۰۱)

فتح تبریز (۱۵۰۱) توسط شاه اسماعیل یکم پادشاه ۱۵ ساله صفوی در سال ۱۵۰۱ میلادی اتفاق افتاد؛

فتح تبریز (۱۵۰۱)

شاه اسماعیل پس از ورود به تبریز خود را شاهنشاه ایران می‌نامد.
تاریخ۱۵۰۱
موقعیت
نتایج پیروزی صفویان
تغییرات
قلمرو
صفویان تبریز را فتح کردند.
طرف‌های درگیر
صفویان آق‌قویونلو
فرماندهان و رهبران
شاه اسماعیل یکم سلطان الوند
اعلام شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران؛ مسجد جامع تبریز، ۱۵۰۱ میلادی

پس از آن‌که او در نبرد شرور، آق‌قویونلوها را شکست داد. در نبرد شرور سپاه آق‌قویونلو چهار برابر بزرگ‌تر از سپاه صفوی بود. پس از فتح تبریز، شاه اسماعیل آن را پایتخت قرار داد و خود را شاهنشاه ایران نامید.

شاه اسماعیل پس از تسلط بر تبریز، فرمان داد تا استخوان‌های عاملان کشته شدن شیخ حیدر از گور بیرون آورده شده و در ملأ عام در کنار سرهای بریده شدهٔ دزدان و روسپیان سوزانیده شوند. در همین راستا، قبر سلطان یعقوب آق‌قویونلو در «باغ قیصریه» (امامزاده چهارمنار[۱] در بازار تبریز امروزی) نبش شده و استخوان‌هایش سوزانیده شد.

وی ۱۲ نفر از زیباترین جوانان خانواده‌های ثروتمند تبریزی را به اقامتگاه خود در کاخ هشت‌بهشت تبریز انتقال داد.

این اقدامات به شورش مردم تبریز منجر شد و بیش از ۲۰ هزار نفر از اهالی شهر در این قضایا کشته شدند. نهایتاً مردم تبریز لباس قرمزرنگی را که شعار شاه اسماعیل بود به تن کردند و مردم پایتخت و دیگر شهرها به اطاعت او درآمدند.[۲]

«لرد استانلی» در کتاب «سفرنامه‌های ونیزیان در ایران» دربارهٔ این رویداد چنین نوشته‌است:

شاه اسماعیل پس از شکست سپاهیان الوند، رو به تبریز نهاد. با آنکه تبریزیان هیچ مقاومتی نکردند، بسیاری از مردم شهر را قتل‌عام کرد، حتی سربازانش زنان آبستن را، با جنین‌هایی که در شکم داشتند، کشتند. گور سلطان یعقوب و بسیاری از امیرانی را که در نبرد دربند شرکت جسته بودند، نبش کردند و استخوان‌هایشان را سوختند. سیصد تن از زنان روسپی را به صف درآوردند و هریک را دو نیمه کردند. سپس هشتصد تن از بلازی را که در دستگاه الوند پرورش یافته بودند، سر بریدند. حتی همهٔ سگان تبریز را کشتار کردند و مرتکب بسیاری فجایع دیگر شدند. سپس اسماعیل مادر خود را فراخواند که از جهتی با سلطان یعقوب خویشاوندی داشت… چون معلوم شد که به عقد یکی از امیران حاضر در نبرد دربند درآمده بوده‌است، پس از طعن و لعن وی، فرمان داد تا او را در برابرش سر بریدند. گمان نمی‌کنم از زمان «نرون» تاکنون چنین ستمکارهٔ خون‌آشامی به جهان آمده باشد.[۳][۴]

پانویس ویرایش

  1. منظر الأولیاء، صص ۱۸۴، ۲۰۶–۲۰۸
  2. مرتضی راوندی -تاریخ اجتماعی ایران، ج۲ ص ۳۸۳
  3. سفرنامه‌های ونیزیان در ایران، ص ۴۰۸ به بعد، و ص ۲۵۱
  4. مرتضی راوندی ـ تاریخ اجتماعی ایران، ج۲ ص ۳۸۱

منابع ویرایش

  1. استانلی، لرد (۱۳۴۹). سفرنامه‌های ونیزیان در ایران. ترجمهٔ منوچهر امیری. تهران: خوارزمی.
  2. راوندی، مرتضی (۱۳۵۴). تاریخ اجتماعی ایران. ج. ۲. تهران: امیرکبیر.
  3. اسرار تبریزی، محمد کاظم بن محمد، منظر الأولیاء، به تصحیح هاشم محدث، تهران: مجلس شورای اسلامی، کتابخانه موزه و مرکز اسناد، ۱۳۸۸.
  4. مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Siege of Tabriz». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۲۴ آوریل ۲۰۱۹.