ویکی‌پدیا:چرا ویکی‌پدیا آش دهن‌سوزی نیست

ویکی‌پدیا کلاً چیز به درد نخوری است! خود ویکی‌پدیا هم خودش را به عنوان منبع معتبر قبول ندارد. نویسندگان ویکی‌پدیا متخصص نیستند؛ در نتیجه خیلی از مطالب غلط یا ناکامل است. هر کسی (حتی بدون ساختن حساب کاربری) می‌تواند در ویکی‌پدیا ویرایش کند؛ نتیجه آن که خیلی راحت می‌شود مقاله‌ها را با اطلاعات غلط پر کرد. اما با تمام این‌ها، این انشا مدعی است که قدیم‌ترها ویکی‌پدیا دست کم دوزار می‌ارزید، چون در مورد محتوای مقاله‌ها کمی سخت‌گیری می‌شد؛ اما در سال‌های اخیر ویکی‌پدیا دیگر دوزار هم نمی‌ارزد، به این دلایل:

تساهل در سرشناسی ویرایش

رهنمود اصلی سرشناسی را دیگر کسی جدی نمی‌گیرد؛ به جایش سرشناسی را از طریق رهنمودهای جانبی دیگر مثل وپ:افراد و وپ:جغرافیا ارزیابی می‌کنیم که خیلی دست‌ودلبازانه تعریف شده‌اند. هر کسی یک بار در لیگ برتر توپ زده می‌تواند مقاله داشته باشد؛ هر روستایی که اسمش در آمار سرشماری آمده می‌تواند مقاله داشته باشد؛ اگر یک کارگردان بر اساس همین معیارهای آبکی «سرشناس» شناخته‌شد، برخی مدعی می‌شوند که تمام فیلم‌های او هم سرشناس هستند. اصلاً مهم نیست که هیچ‌کسی یک پاراگراف هم راجع به آن بازیکن، آن روستا، یا آن فیلم‌ها در یک منبع معتبر دیگر ننوشته‌است.

آنچه برخی دانشنامه‌ها را مثل بریتانیکا معتبر می‌کند، فقط در عمق محتوا، درستی اطلاعات، یا استناد به منابع معتبر نیست. «انتخابی بودن» یک رکن مهم در کسب اعتبار است. ویکی‌پدیا خیلی غیرانتخابی است؛ هر موضوعی که سرشناسی‌اش کمی قابل دفاع باشد، می‌تواند مقاله داشته باشد. این یک جور افراطی‌گری در فلسفهٔ دانش آزاد است. ویکی‌پدیا شده مثل یک دفترچه تلفن خیلی خیلی بزرگ.

ارزش ویکی‌پدیا به مقاله‌هایش است. به بیان دیگر، هر مقاله معادل یک واحد پول در ویکی‌پدیا است. این که راجع به همهٔ موضوعات، حتی آن‌ها که در منابع مورد بحث نبوده‌اند، مقاله بسازیم مثل این است که یک کشوری دایم پول چاپ کند. این کار باعث خواهد شد که ارزش پول آن کشور افت کند و تورم رخ بدهد.

مقاله‌سازی رباتیک ویرایش

حجم مقاله‌هایی که با استفاده از اطلاعات دم‌دستی به روش رباتیک به ویکی‌پدیا افزوده‌ایم باورنکردنی است! نقش ربات درواقع انجام کارهای کوچک و تکراری است؛ کارهایی که انجام‌شان به صورت دستی وقت تلف کردن است. این که ما ده‌ها هزار مقاله رباتیک ساخته‌ایم (تا آمار رباتمان بین بقیهٔ رفقا بالا برود، و تعداد کل مقاله‌هایمان از ویکی فلان زبان بیشتر بشود) یک معنای مهم در خود مستتر دارد: ما مقاله ساختن را کاری کوچک و تکراری می‌بینیم که انجامش برایمان وقت تلف کردن است!

تعداد کاربران فعال ما، همیشه محدود است. وقتی با روش رباتیک بیشتر از توان اجتماع ویکی‌نویسانمان مقاله ایجاد می‌کنیم، این مقاله‌ها فقط در همان کیفیت اولیه‌شان تلمبار خواهند شد؛ و وقتی کیفیت اولیهٔ خیلی از این‌ها نازل است (دو سطر و یک جدول)، یعنی ما فقط داریم مجموعهٔ مقاله‌های بدمان (بد، در مقابل خوب و برگزیده) را زیاد می‌کنیم. بدتر از آن، هر چه مقاله بیشتر، جا برای خرابکاری کاربران گمنام و اخلالگر هم بازتر؛ و وقتی اجتماع کاربران خوبمان تقریباً ثابت و بدون رشد است، یعنی فقط داریم کار کردن در ویکی را برای آن‌ها (و اگر خودمان جزوشان هستیم، برای خودمان) سخت‌تر می‌کنیم.

تعارض منافع ویرایش

همیشه افراد و شرکت‌های گمنامی هستند که می‌خواهند از رانت ویکی‌پدیا در جستجو، بهره‌مند شوند تا شاید شرایط کسب‌وکارشان را بهبود بخشند یا رزومه‌شان را به رخ دیگران بکشند. اما آدم‌های مشهوری هم هستند که به اندازه همان شرکت‌ها و افراد گمنام، مشتاق رزومه‌پردازی و نمایش وجوه خودشیفتگی خودند و دیگر تعارض منافع هم برایشان اهمیتی ندارد. زمانی بود که ویکی‌پدیا هنوز «کشف» نشده بود! یعنی بیشتر کاربران نمی‌دانستند که به سادگی می‌توانند از ویکی‌پدیا برای تبلیغ خود یا آثار خود یا شرکتی که در آن کار می‌کنند یا نظایر آن استفاده کنند. آن زمان گذشته‌است؛ الان هر کسی با ظرافت سعی می‌کند شماره تلفن خودش را به این دفترچه تلفن خیلی خیلی بزرگ اضافه کند!

پس چرا در ویکی فعال هستید؟! ویرایش

ممکن است برای خواننده این پرسش پیش بیاید که پس چرا نویسندگان این انشا، با تمام نقدی که بر ویکی‌پدیا دارند، هنوز در آن فعالیت می‌کنند؟

دلیل اول آن که هر سکه‌ای دو رو دارد. با تمام انتقادهای بالا، دنیای بدون ویکی‌پدیا به نظر ما دنیای بدتری است پس کمک می‌کنیم که ویکی‌پدیا باقی بماند و رشد کند.

دلیل دوم آن که ویکی‌پدیا به ما کمک می‌کند تا با کاربران دیگری که در زمینهٔ مورد علاقهٔ ما ویرایش می‌کنند آشنا شویم و از تعامل با آن‌ها و بازخوردی که از ایشان می‌گیریم برای رشد و تعالی خود استفاده کنیم؛ خواه این تعاملات سازنده باشد (یعنی کاربر دیگر دانسته‌ای به دانسته‌های ما بیفزاید)، و خواه منفی (و ما به روش لقمان حکیم «ادب از که آموختی از بی‌ادبان» پیشه کنیم تا دچار نابخری مشابهی نشویم).

دلیل سوم آن که فکر می‌کنیم که تک تک ما می‌توانیم آن راهی که اشتباه رفتیم را برگردیم و ویکی‌پدیا را به یک منبع تخصصی‌تر، انتخابی‌تر، و قابل اعتمادتر تبدیل کنیم. مزخرفات موجود را دور بریزیم و جلوی اضافه شدن مزخرفات جدید را بگیریم و… .

پس لطفاً آسان گیر نباشید!

جستارهای وابسته ویرایش