ویکی‌پدیا:انقراض

نه قوی‌ترین گونه است که در نهایت جان سالم بدر می‌برد و نه باهوش‌ترین، بلکه آن گونه‌ای‌ست که بیشترین قابلیت تطبیق با شرایط را دارد.

— Leon C. Megginson

انقراض در ویکی‌پدیا به کناره‌گیری و حذف تدریجی و نامحسوس گونهٔ خاصی از کاربران فعال گفته می‌شود که به لحاظ ویکیولوژیکی توان تطبیق با شرایط حاکم بر ویکی‌پدیا و همرنگی با دیگر کاربران را ندارند.

مشخصات ویرایش

کاربر در معرض انقراض (که از پس به اختصار کدما می‌نامیمش) عموماً دارای مشخصاتی‌ست که در زیر بدان اشاره می‌شود. دقت کنید که در جهان واقع یک کاربر ممکن است تنها تعدادی از این ویژگی‌ها را -و گاه به‌طور نسبی- داشته باشد.

  1. اصولی دارد که آن را زیر پا نمی‌گذارد، تا حدی که پافشاری‌اش بر برخی اصول به انعطاف‌ناپذیری‌اش می‌انجامد.
  2. محتاط و دقیق است. از اشتباه هراسان است و این او را در درازمدت به دام بی‌عملی می‌اندازد، تا جایی که به تدریج تأثیرش را بر جهان بیرون از دست می‌دهد و دیگر بود و نبودش فرقی به حال اجتماع نمی‌کند.
  3. کارمحور است نه رابطه‌محور. گپ زدن و چاق‌سلامتی و ردوبدل کردن دل و قلوه برایش بی‌معنا و ملال‌آور است.
  4. تیزهوش است. غالباً نشانه‌ها را زودتر از دیگر کاربران می‌بیند و استشمام می‌کند.
  5. زبان‌دراز است. در وقایع حساس و بغرنج، در روزگاران سخت در فضای نام بحث یا ویکی‌پدیا -که خیلی‌ها خود را به ندیدن می‌زنند-، او واکنش نشان می‌دهد و اثری از خود بجا می‌گذارد.
  6. گوشت‌تلخ و کم‌حوصله است، ولی محبت سرش می‌شود.
  7. دوستی قابل اطمینان نیست. امروز در بحثی از او حمایت می‌کنید و دیروز بهش هدیه داده‌اید، بعد فردا می‌بینید در بحثی که روی حمایتش حساب کرده‌اید جلوی چشم اجتماع از در مخالفت با شما درمی‌آید و سکهٔ یک پول‌تان می‌کند.
  8. چون در اجتماع رابطه‌ای برای خودش ایجاد نکرده مرگش بی‌سروصدا و بی شیون و سوگواری‌ست. یکباره می‌بینید یک سال است که رفته و هیچکس حتی متوجه هم نشده.

درمان ویرایش

سندروم کدما درمان ندارد و مثل خوره به آهستگی کاربر را در انزوا می‌خورد و تحلیل می‌برد.

دوام آوردن ویرایش

تنها راه کنار آمدن با سندروم کدما و جلوگیری از مرگ ویکی‌پدیایی، ادامه دادن به ویرایش است، تحت هر شرایطی هم که شده. ویرایش نکردن برای مبتلا به کدما مثل به خواب رفتن در یخبندان است.

چگونه در بحث‌ها بر یک کدما غلبه کنیم؟ ویرایش

از میدان بدر کردن یک کدما آسان است:

  1. با کلی‌گویی و حرف‌های غیرمنطقی و نامرتبط او را از عصبیت منفجر کنید. مثلاً در پاسخ او که گفته «طبق رهنمود فلان و سیاست بهمان...»، بگویید «حرف شما غلط است».
  2. در مرحلهٔ بعد وقتی ساده‌لوحانه استدلال خود را با بیانی دیگر تکرار کرد تا مگر متوجه ماجرا شوید، حرف کلی و غیرمنطقی خود را به همان شکل و با همان جمله‌بندی پیشین دوباره تحویل طرف دهید، و او را از عصبیت منفجر کنید. یا دیگر ادامه نمی‌دهد، یا ویرایشی منجر به بندایش می‌کند.
  3. یک کدما همیشه از این متعجب است که چرا دیگران کلامش را نمی‌فهمند. از انتقال پیام عاجز است. از این موقعیت استفاده کنید و در بحث‌ها با گرم‌زبانی یارگیری کنید و کدما را در گوشه‌ای تنها رها کنید.
  4. (برای مدیران) ندیده‌اش بگیرید و درخواست‌هایش را بی‌پاسخ بگذارید. یک کدما ذاتاً در پیام‌گذاری بخیل است و با اینکه پیگیر است، بر درخواست خود اصرار نمی‌کند. بگذارید ربات بایگانی‌کننده به درخواستش رسیدگی کند.
  5. (برای مدیران) ببندیدش. نه خودش اعتراضی می‌کند (دور از شأن خود می‌داند) و نه کسی به اعتراض برمی‌خیزد (دوست و حامی‌ای ندارد).