ویکی‌پدیا:زبان و زبان‌شناسی/بایگانی ۲۳

آخرین نظر: ۸ سال پیش توسط Aliazimifarsi در مبحث این اسامی

اسامی ایتالیایی

لطفا اسامی عوامل این فیلم ها رو که ایتالیایی هستند به فارسی بنویسید. سپاسگزارم.

عارون (بحث) ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۳۰ (UTC)پاسخ

@عارون: تعداد اسامی که شما میخواهید بسیار زیاد است بهتر است موارد مهم را بنویسید تا کاربران دیگر اسامی عوامل با تلفظ‌های درست را بنویسند. --Kasir بحث ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۲۷ (UTC)پاسخ
اسمشون رو در یه قسمت دیگه و کنار اسامی فرانسوی نوشتم. ممنون از توجه شما عارون (بحث) ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)پاسخ

نام فیلم

اسم این فیلم‌ها به فارسی چی میشه؟

  • Feelings احساسات
  • The Long Good Friday جمعهٔ خوب طولانی
  • The Dogs of War سگ‌های جنگ
  • Death of a Princess مرگ یک شاهزاده
  • An Unsuitable Job for a Woman یک شغل نامناسب برای یک زن
  • Who Dares Wins گزینهٔ نهایی (عنوان آمریکاییش را ترجمه کردم که مناسب تر است)
  • The Sender فرستنده
  • A.D. (باید دید موضوع فیلم چیست. ممکن است اینجا به معنی پساز میلاد باشد و یا سرواژهٔ یک واژهٔ دیگر باشد)
  • Shanghai Surprise سورپریز شانگهای
  • Prisoner of Rio زندانی ریو
  • A World Apart یک دنیا فاصله
  • Without a Clue بدون راه حل
  • Just like a Woman درست ماند یک زن
  • Piccolo grande amore (فکر می‌کنم به زبان ایتالیایی است) عشق بزرگ کوچک
  • Lie Down with Lions لم دادن با شیرها
  • Mighty Morphin Power Rangers: The Movie رنجرهای نیرومند
  • The Dark Room (Walters novel) اتاق تاریک
  • The Devil's Arithmetic حساب شیطان
  • And Now... Ladies and Gentlemen و هم اکنون ...خانم‌ها و آقایان
  • George and the Dragon جرج و اژدها
  • When I'm 64 هنگامی که شصت و چهارساله‌ام
  • The Courageous Heart of Irena Sendler قلب بی باک ایرنا سندلر
  • Spanish Flu: The Forgotten Fallen آنفولانزای اسپانیایی: کشته‌های فراموش شده
  • A Fantastic Fear of Everything ترس شگفت انگیز از هرچیزی
  • Henry V هنری پنجم

عارون (بحث) ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۲۷ (UTC)پاسخ

paul freeman

paul freeman اسم یه بازیگر آمریکاییه. ایا اسمش رو باید به صورت «پل» نوشت یا «پائول»؟ من مقالش رو با عنوان پل فریمن (بازیگر) ایجاد کردم. عارون (بحث) ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۵۰ (UTC)پاسخ

Mons pubis

برای ساخت این صفحه در ویکی‌فا هیچ کلمه‌ای پیدا نکردم. کــیان نـیوان ۲۷ تیر ۱۳۹۴ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۵۰ (UTC)پاسخ

تپه پوبیس یا تپه ونوس (: ارژنـگ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)پاسخ

سؤال

با درود، آوانگاری و تلفظ نام‌خانوادگی Elina Löwensohn، بازیگر رومانیایی-آمریکایی چگونه است؟ -- Tisfoon (بحث) ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۰۱ (UTC)پاسخ

الینا لووِنسُن (لووِنسون). ارژنـگ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)پاسخ

معادل

Kasir بحث ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۰۰ (UTC)پاسخ

@Kasir: اولی رو شک داشتم. Wikimostafa (بحث) ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)پاسخ

@Kasir: کثیر گرامی، Wild Oat نوعی "علف‌هرزه" است و «جوی وحشی» معنی نمی‌دهد. One Wild Oat عبارتی است که برگرفته از اصطلاح "to sow one's wild oats" است و معادل فارسی آن، تقریباً برابر با «خیره‌سر» و «بی‌بند‌بار» است. (منظور، بیشتر بی‌بندوباری جنسی و داشتن روابطِ جنسی متعدد در دورانِ مجردی است) که کمابیش با موضوع و مفهومِ فیلم همخوانی دارد. برای نمونه، لطفاً نگاهی به واژه‌نامه‌های آکسفورد، کمبریج و دیکشنری‌دات‌کام بیندازید. با تقدیم احترام -- Tisfoon (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)پاسخ
@Tisfoon: با تشکر از دقت شما، به نظرتان عنوان مقاله چه باشد که دقیقتر باشد. Kasir بحث ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)پاسخ
@Kasir: کثیر گرامی، ما در فارسی برای One Wild Oat یک معادل کوچه‌خیابانی داریم که چون خیلی زشت و بقول انگلیسی‌ها "vulgar" است، نمی‌توانیم از آن در اینجا استفاده کنیم. انتخاب دوم، همان بی‌بند‌بار است که نزدیک‌تر به مفهوم اصلی و ادبی‌تر است و اگر من بودم، این عنوان را انتخاب می‌کردم. موضوع فیلم را هم خواندم و به‌نظرم با مفهوم آن هماهنگ است. تا نظر جنابعالی و سایر دوستان چه باشد. با احترام -- Tisfoon (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)پاسخ
@Tisfoon: شاید هم بتوان از عنوان هرزه استفاده کرد. Kasir بحث ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۱۳ (UTC)پاسخ
:: @Kasir: به نظر بنده، برای این فیلم، "هرزه" کمی زیادی است. علتش آن است که پدرِ دختر و پدرِ پسر، در دوران جوانی خود، واقعاً به آن مفهوم، «هرزه» نبوده‌اند؛ بلکه شیطنت‌ها و شلوغ‌کاری‌های جنسی خود را که بعضاً اقتضای سن است؛ داشته‌اند. تصور من آن است که بی‌بند‌بار مفهومی ملایم‌تر از هزره دارد. -- Tisfoon (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)پاسخ
@Kasir و Tisfoon: دوستان ظرافت نام‌گذاری را نباید تماما فدای «معنی» کرد، اگر کارگردان می‌خواست نام فیلمش بی‌بندوبار یا هرزه باشد واژه‌های سرراست‌تری برای نامگذاری دم دستش بود، اما این‌کار را نکرده. با توضیحات دقیق تیسفون گرامی که از ایشان تشکر می‌کنم، به نظر بهترین برگردان همان «علف هرزه» است که همچون عنوان اصلی ارجاعی «نه مستقیم» به بی‌بندوباری دارد. با من موافقید؟ Wikimostafa (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۵۰ (UTC)پاسخ
@Wikimostafa: جملۀ اولتان کاملاً صحیح و منطقی است و با آن موافقم. درباره پیشنهادتان هم، باید بگویم، پیشنهاد خوبی است. فقط توجه داشته باشید، One Wild Oat آنقدرها هم که جنابعالی می‌فرمائید «غیر سرراست» نیست؛ بلکه در اصطلاح (یا زبانِ کوچه‌بازاری) به همان معنایِ «بی‌بندوبار» اشاره دارد و شنوندۀ انگلیسی‌زبان، هنگامی که این واژه برای توصیف یک «شخص» بکار می رود، متوجه است که منظور چیست. البته من فیلم را ندیده‌ام و نمی‌دانم واقعاً این عبارت، در فیلم‌نامه یا دیالوگ‌ها، برای «فرد» بکار رفته است یا فقط‌و‌فقط، در «عنوان فیلم» استفاده شده است. از پیشنهاد خوب شما و توجه‌تان سپاسگزارم. تا نظر نویسنده محترم مقاله (جناب کثیر) چه باشد. با تقدیم احترام. Tisfoon (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۵۳ (UTC)پاسخ

اسامی بازیگران فرانسوی و ایتالیایی

چطور به فارسی بنویسم؟ بازیگران فرانسوی:

  • Louise Bourgoin -- لویی بورگوئن
  • Jacky Nercessian -- جکی نرسسیان
  • Philippe Nahon -- فیلیپ نائون
  • Jean-Paul Rouve -- ژان-پل روو
  • Nicolas Giraud -- نیکولا ژیرو
  • Bernard Lanneau -- برنار لانو

اسامی ایتالیایی:

  • Emimmo Salvi -- امیمو سالوی
  • Roger Browne -- راجر براون
  • Bella Cortez -- بلا کورتز
  • Furio Meniconi -- فوریو منیکونی
  • Amedeo Trilli -- آمدئو تریلی
  • Claudie Lange (بازیگر بلژیکی) -- کلودی لانژ
  • Anthony Steffen -- آنتونی استفن
  • Roberto Mauri -- روبرتو موری
  • Pietro Francisci -- پیترو فرانچیسچی
  • Kirk Morris -- کرک موریس
  • Enzo Cerusico -- انتزو چروزیکو
  • Fulvia Franco -- فولویا فرانکا
  • Aldo Giuffrè -- آلدو گیفره
  • Pietro Tordi -- پیترو توردی
  • Johnny Dorelli -- جانی دورلی
  • Giuliana Calandra -- جیلیانا کالاندرا
  • Margaret Lee (English actress) -- مارگارت لی
  • Yorgo Voyagis -- یورگو وویجیس
  • Jackie Basehart -- جکی بیسهارت
  • Giucas Casella -- گیکاس کازلا
  • Pippo Santonastaso -- پیپو سانتوناستاسو
  • Venantino Venantini -- ونانتینو ونانتینی
  • Renato Scarpa -- رناتو اسکارپا

ببخشید که زیاد هستند. عارون (بحث) ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۰۶ (UTC)پاسخ

-- نوژن (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۴ (UTC)پاسخ

برابر فارسی نام و اسامی فرانسوی

سلام دوستان. برابر فارسی اینها چی میشه؟

  • Un moment d'égarement (به -یک لحظهٔ پرتلاطم- ترجمه کردم، مطمئن نیستم که صحیح باشه) «لحظه‌ای جنون» (اگر égarement را به معنای folie passagère بگیریم که می‌شود دیوانگی آنی)
  • Alice Isaaz آلیس ایساز
  • Lola Le Lann لولا لولان
  • Philippe Rombi فیلیپ رونبی
  • Lisa Azuelos لیسا آزولوس

قبلاً درخواست برابر فارسی نام چند فیلم آمریکایی و همچنین نام بازیگران ایتالیایی رو داده بودم که متأسفانه کسی تا حالا همکاری نکرده. عارون (بحث) ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)پاسخ

@عارون: نام فیلم‌ها و بازیگران را دوباره در اینجا ذکر کنید تا انجام دهم. -- نوژن (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)پاسخ

اسامی ایتالیایی

لطفا اسامی ایتالیایی که در بالا نوشتم، بگید به فارسی چی میشه. خسته شدم از بس منتظر موندم. لطفا کمک کنید. مرسی عارون (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۲۷ (UTC)پاسخ

 نوژن (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)پاسخ

اسم نروژی

Dennis Storhøi رو چطور به فارسی بنویسم؟ عارون (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۱۹ (UTC)پاسخ

دنیس استورهی. ارژنـگ ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۴۲ (UTC)پاسخ
تلفظ ø در نروژی یک جور ضمهٔ تو دماغی است این را ببینید برای همین من «دنیس استورهوی» را پیشنهاد می‌کنم. — حجت/بحث ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۱:۰۶ (UTC)پاسخ
از هر دوی شما عزیزان سپاسگزارم عارون (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۱۹ (UTC)پاسخ

معادل

درود. لطفاً بفرمایید بهترین معادل فارسی این کلمات چیست؟

Table apple [۱]

Ciderkin [۲]

Apple butter [۳]

Arctic Apples [۴]

سپاس فراوان. Nargess.n (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۱۶ (UTC)پاسخ

درود. دقت بفرمایید که بعضی از مفاهیم را ما در زبان پارسی نداریم. از این رو برابری نیز برایشان نداریم. Table apple به نظرم «سیب مجلسی» می‌خورد؛ تا نظر دوستان چه باشد. Ciderkin نوعی نوشیدنی است و ما در پارسی نداریم. بهتر است اگر جایی به کارش می‌برید، به سادگی ذکر کنید که «... نوعی نوشیدنی است که در زبان فلان، سایدرکین (Ciderkin) خوانده می‌شود». Apple butter را «کره سیب» بنامید، و Arctic Apples را نیز «سیب‌های آرکتیک»، چرا که نام خاص و تجاری است. -- نوژن (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۵۲ (UTC)پاسخ


برابر فارسی

این عناوین انگلیسی که اسم فیلم هستند، به فارسی چی میشه:

  • two lives
  • Shameless
  • Yohan: The Child Wanderer
  • Chlorox, Ammonium and Coffee
  • Eva's Eye

با تشکر عارون (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۴۶ (UTC)پاسخ

  • دو زندگی
  • بی شرم
  • یوهان: بچهٔ سرگردان
  • کلروکس، آمونیوم و قهوه
  • چشم حوا (بستگی دارد که منظورش همان "حوا" در کتاب‌های دینی باشد و یا نام شخصیت اصلی داستان "اوا" باشد که در این صورت "چشم اوا" ترجمه می‌شود.) دیاکو « بحث » ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۰ (UTC)پاسخ

تلفظ صحیح

برای ایجاد نظرخواهی برای تغییر نام کوچک (تلف صحیح) اشخاص کجا می شود درخواست دادWorld Cup 2010 (بحث) ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۱:۳۴ (UTC)پاسخ

زبان‌شناسی

prepositional dative، dative alternation، prepositional locatives ، reparandum، formalism، surface subject، temporal phrases. MS 会話 ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)پاسخ

  • temporal phrases عبارت‌های زمانی
  • surface subject فاعل روساختی
  • formalism صورتگرایی
  • reparandum اصلاح
  • prepositional locatives حالت جایگاهی پیشواژه‌ای یا حالت جایگاهی حرف اضافه‌ای
  • dative alternation جایگزینی برایی یا جایگزینی دهشی
  • prepositional dative حالت برایی پیش واژه‌ای یا حالت برایی حرف اضافه‌ای

 دیاکو « بحث » ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۱۱ (UTC)پاسخ

جاکوب دروغگو

با توجه به اینکه صفحه فیلم جاکوب دروغگو توسط یکی از دوستان به یعقوب کذاب (فیلم) تغییر پیدا کرده لطفا نظر دهید به نظر شما کدام نام بهتر است باشد نام قبلی یا فعلی ؟ Behnam mancini (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۰۱ (UTC)پاسخ

باید به "جاکوب دروغگو" منتقل شود. "یعقوب" نادرست است. اسم خاص را ترجمه نمی‌کنند. دیاکو « بحث » ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۲۶ (UTC)پاسخ
@Diako1971: ترجمه (به خصوص ترجمه ادبی) یک مقولهٔ صفر و یکی نیست دوست عزیز. همان‌طور که در بحث مرتبط قهوه‌خانه هم گفتم ترکیب Jakob the Liar اشاره مستقیم به روایت سفر پیدایش دارد و برگردان جاکوب دروغگو آن ارجاع را بی‌معنی می‌کند. یعقوب کذاب ازین‌رو برگردان درست‌تری است و مطمئن باشید مترجمی در حد علی‌اصغر حداد که مستقیما از آلمانی ترجمه می‌کند به این‌گونه مسائل ابتدایی که «اسم خاص را ترجمه نمی‌کنند» واقف است اما ترجیح ایشان هم یعقوب کذاب بوده. Wikimostafa (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)پاسخ
گفته‌ام را اصلاح می‌کنم. ظاهرا این فیلم از روی رمانی با همین عنوان "یعقوب کذاب" (در ترجمهٔ فارسی) ساخته شده. دراین صورت عنوان درست برای این فیلم همین "یعقوب کذاب" است. دیاکو « بحث » ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)پاسخ

برابر فارسی نام فیلم

عناوین انگلیسی هستند. لطفاً برابر فارسی هر فیلم رو جلوی خودش بنویسید.

  • Let Us Prey -- دعا بخوانیم
  • Noble -- شریف
  • The Black Windmill -- آسیب بادی سیاه
  • Baby: Secret of the Lost Legend -- کودک: راز افسانه گمشده
  • Pollyanna -- پولیانا
  • Across the Wide Missouri -- در پهنه وسیع میسوی
  • My Dream Is Yours -- رویای من، مال توست
  • The Hucksters -- هاکسترها
  • Step Lively
  • Heartbeat -- ضربان
  • The Kings of Summer -- پادشاهان تابستان
  • Murder by Numbers -- قتل با اعداد
  • Cursed -- نفرین‌شده
  • Miss Congeniality 2: Armed and Fabulous
  • Wristcutters: A Love Story
  • 3 lbs -- ۳ پوند
  • Guest House Paradiso -- مسافرخانه پارادیزو
  • 24 Hour Party People
  • Land of the Dead -- سرزمین مرده ها
  • Big Nothing -- پوچ بزرگ
  • Run Fatboy Run -- بدو چاقالو بدو
  • Diary of the Dead -- خاطرات مردگان
  • How to Lose Friends & Alienate People -- چگونه دوستان را از دست بدهیم و مردم را غریبه کنیم
  • The Day of the Locust
  • The Eagle Has Landed -- عقاب فرود آمد
  • Murder by Decree
  • Blood Relatives -- خویشاوندان
  • The Kentucky Fried Movie -- فیلم کنتاکی فراید
  • Alex in Wonderland -- آلکس در سرزمین عجایب
  • The Bedford Incident -- رویداد بدفورد
  • Dr. Terror's House of Horrors -- خانه وحشت دکتر ترور
  • A Dry White Season
  • The Wolf at the Door -- گرگ پشت در
  • Eye of the Needle -- سوراخ سوزن
  • The Puppet Masters
  • Henry & June -- هنری و جون
  • Looking for Richard -- به دنبال ریچارد
  • Consenting Adults
  • The Ref
  • See No Evil, Hear No Evil
  • Forces of Nature -- نیروهای طبیعت
  • The Hudsucker Proxy
  • Tank Girl
  • The Arrival -- ورود
  • Living Out Loud

با سپاس عارون (بحث) ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۲۴ (UTC)پاسخ

اگر با فیلمی آشنایی ندارید و فیلم رو ندیدید لطفاً مقالش رو نسازید. فیلم‌ها تو ایران با نام‌های مختلفی شناخته می شن و باید حتماً فیلم رو دیده باشید. --دوستدار ایران بزرگ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)پاسخ
اگه بخوایم به روشی که شما میگید عمل کنیم، ایجاد مقالات فیلم‌ها دهه‌ها طول خواهد کشید. عارون (بحث) ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۳۳ (UTC)پاسخ
تا حدی با سخن جناب دوستدار موافقم. شاید به سادگی بتوان عنوان را بازگردانی کرد، اما مُلالغتی خواهد شد و مفهوم درست را نمی‌رساند. برای نمونه، اگر «Certified Copy» را به من می‌دادند می گفتم «نسخه تاییدشده» (که به ظاهر درست نیز هست). اما در ایران با عنوان زیبای «کپی برابر اصل» شناخته می‌شود. بازگردانی عنوان فیلم‌ها ساده نیست و حتا نیاز است فیلم را دید تا فهمید منظور از June در «Henry & June» ماه ژوئن است (همانند «حسنی و جمعه»!) یا نام خاص یک آدم است؛ اما در عین حال مخالفتی نیز با تلاش برای چنین کاری ندارم. -- نوژن (بحث) ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۰۷ (UTC)پاسخ

اسامی بازیگران بریتانیایی

سلام دوستان. این اسم‌ها رو چطور باید به فارسی نوشت؟

  • C. Aubrey Smith -- سی اوبری اسمیت
  • Dave Legeno -- دیو لجنو
  • David Prowse -- دیوید پراوز
  • Alfred Enoch -- آلفرد ایناک
  • Gregg Sulkin -- گرگ سالکین
  • Peter Grant (music manager) -- پیتر گرانت
  • Roger Lloyd-Pack -- راجر لوید-پک
  • Sebastian Shaw (actor) -- سباستین شاو
  • Adrian Paul -- آدریان پل
  • Luke Pasqualino -- لوک پاسکالینو

عارون (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۱۶ (UTC)پاسخ

البته خوانش درست Sebastian، «سباسشِن» است ولی در پارسی اغلب به صورت سباستین آورده می‌شود. -- نوژن (بحث) ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۱۱ (UTC)پاسخ

درخواست ترجمه مقاله

سلام. از دوستانی که انگلیسیشون خوبه درخواست می کنم مقاله MythBusters در ویکی پدیای انگلیسی رو ترجمه کنند .متاسفانه انگلیسی بنده ضعیفه و مقاله ی مذکور هم خیلی طولانیه. با تشکر عارون (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۴۴ (UTC)پاسخ

افسانه زدایان--Reza Amper (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۲۷ (UTC)پاسخ

اسامی فرانسوی

با سلام. این اسامی رو چطور به فارسی بنویسم؟

  • Julien Leclercq
  • Aidan Devine
  • Jean-Philippe Puymartin
  • Mélanie Bernier
  • Raphaëlle Agogué
  • Romano Orzari
  • Youssef Hajdi

با تشکر عارون (بحث) ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۱۷ (UTC)پاسخ

به ترتیب «ژولین لوکلر»، «ایدن دوین»، «ژان-فیلیپ پویمارتن»، «ملانی برنیه»، «رافائل اگوگه»، «رومانو اورزاری» و «یوسف اژدی». اگر اسم‌ها را در گوگل ترنسلیت در سمت چپ وارد کنید و زبان فرانسه را انتخاب کنید، همان‌جا یک آیکون بلندگو دارد که با کلیک روی آن اسامی برای شما تلفظ می‌کند! — حجت/بحث ‏۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۳ (UTC)پاسخ
متشکرم دوست عزیز. متاسفانه در گوگل ترنسلیت وقتی روی بلندگو کلیک می کنم صدایی نمیاد. نمی دونم مشکل از چیه.اسپیکر کامپیوترم که مشکلی نداره،شاید از مرورگر باشه عارون (بحث) ‏۵ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۵۷ (UTC)پاسخ
ممکن است مشکل از مرورگر باشد (از گوگل کروم استفاده کنید بهتر با محصولات گوگل کار می‌کند) یا از اینترنت (مطمئن نیستم که در ایران کار می‌کند یا نه). — حجت/بحث ‏۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)پاسخ

Companionship؛ رتبه یا کرسی دانشگاهی در انگلستان

گویا در انگلستان، یک کرسی یا مقامِ دانشگاهی به نام Companion وجود دارد. مایلم بدانم بهترین معادل فارسی آن چیست؟ مثلاً اینجا را ببینید. -- Tisfoon (بحث) ‏۲ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۲۴ (UTC)پاسخ

کرسی یا مقام دانشگاهی نیست. یک نشان (award) است که به عده‌ای محدود از دانش‌آموزان/دانشجویان داده می‌شود تا از دست‌آوردها یا مشارکت‌های آن‌ها در راستای بهبود آموزش در آن مدرسه/دانشگاه/موسسه قدردانی شود این را ببینید. ترجمه‌ ای نظیر «همیار» یا «مصاحب» احتمالاً از نظر واژگانی درست است اما چون این مفهومی است که در فرهنگ فارسی موجود نیست، در نتیجه هر ترجمه‌ای هم درست و هم اشتباه خواهد بود. — حجت/بحث ‏۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۸ (UTC)پاسخ
@Huji: با درود و تشکر از پاسختان؛ اگر به پیوند ارسالی خودتان و پیوندی ارسالی من دقت کنید و اخبار مربوط به آن را بررسی بفرمائید، متوجه خواهید شد که این award به دانش‌آموزان/دانشجویان آن مؤسسه اعطا نمی‌شود؛ بلکه نشانی (شاید افتخاری) است که به افراد مشهوری که موفقیت‌های چشمگیر هنری داشته‌اند، توسط جناب پل مک‌کارتنی (مؤسس این انتستیتو) اهدا می‌شود. اما فارغ از این‌ها، پیشنهادهای شما به عنوان معادل فارسی، پیشنهادهای خوبی هستند و بابت آنها سپاسگزارم. -- Tisfoon (بحث) ‏۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۱۷ (UTC)پاسخ

ول آبی اروپایی

برابر فارسی نام جانور زیر را میخواستم: ول آبی اروپایی یعنی برابر واژه «ول» را می خواستم. سمپاد2000 (بحث) ‏۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۱ (UTC)پاسخ

فرهنگ معاصر پویا: Vole «موش آبی». به نظر در کل بشود موش آبی اروپایی (کاربر:XOXOXO) --ابراهیم ‏۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۳۱ (UTC)پاسخ
ترجمه درستی نیست و این منبع هم منبع زیست‌شناسی نیست. یکی از انواع ول که در ایران فراوانترین نوع هم هست ول آبی است که کنار آب زندگی می‌کند با این ترجمه باید به آن گفته شود موش آبی آبی. بقیه ول‌ها در علفزار و مزرعه زندگی می‌کنند و البته مثل اکثر موش‌ها شنا هم می‌کنند.--همان (بحث) ‏۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۱۲ (UTC)پاسخ
همان: ممنون. به نظر من هم منبع مناسبی برای زیستشناسی نیست، اگر منبع خوبی در اختیار دارید لطفاً بر اساس آن صفحه را منتقل کنید یا انتقال فعلی من را تا آن زمان واگردانی کنید. ممنون --ابراهیم ‏۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۴۹ (UTC)پاسخ

همستر

معادل همستر را می خواستم سمپاد2000 (بحث) ‏۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۱۲ (UTC)پاسخ

اگر به همستر بروید می‌بینید که معادل فارسی برای آن به کار نرفته. درست مثل کانگورو که معادل فارسی ندارد. بعضی کلمه‌ها به همان شکل وامواژه که هستند استفاده بشوند بهتر است تا به زور برایشان معادل‌سازی کنیم. — حجت/بحث ‏۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۲ (UTC)پاسخ
@حجت: سلام، از شما می‌خواهم در این نظرخواهیِ شاید مرتبط مشارکت کنید، متشکرم. Wikimostafa (بحث) ‏۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۱۶ (UTC)پاسخ
فرهنگ معاصر پویا: هامستر. البته با توجه به تغییر پلیکان به مرغ سقا، شما را دعوت به خواندن ویکی‌پدیا:سره‌نویسی می‌کنم. --ابراهیم ‏۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۲۶ (UTC)پاسخ

Lavender marriage

آیا Lavender marriage به معنی ازدواج اسطوخودوسی یا بنفش است؟ --IranianNationalist (خوش‌آمدید) ‏۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۱۲ (UTC)پاسخ

سلام، من از معنی «ازدواج اسطوخودوسی یا بنفش» در زبان فارسی مطلع نیستم، ولی در زبان انگلیسی en:Lavender marriage به ازدواج میان یک زن و مرد گفته می‎شود زمانی که یک یا هر دو فرد همجنس‌گرا و یا دوجنس‌گرا باشند. این نوع ازدواج در واقع نوعی ازدواج مصلحتی است.آبی گپ ‏۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۴ (UTC)پاسخ
سپاس، بله همین طوره و در واقع نوعی ازدواج سفید (فرانسوی) یا بدون وصال است، و اتفاقا در همان مقاله ازدواج بدون وصال است که به ترجمه این واژه نیاز است و بنده Lavender را به بنفش یا اسطوخودوسی :) ترجمه کردم. و برای ترجمه en:Lavender marriage به آن نیاز است. --IranianNationalist (خوش‌آمدید) ‏۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۳۵ (UTC)پاسخ


ازدواج بنفش ترجمه مناسبی به نظر می رسد، ترجمه باید مفهوم را منتقل کند و لازم نیست که ترجمه کلمه به کلمه باشد. Rahgozar1 (بحث) ‏۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۴۹ (UTC)پاسخ

من هم با رهگذر موافقم، اگر نظر دیگری یا منبعی بود لطفا دوستان اطلاع دهند، سپاس --IranianNationalist (خوش‌آمدید) ‏۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC)پاسخ

Gulf of Batabanó

آیا برابر Gulf of Batabanó خليج باتوبانو است؟ ¤ اُمیدبحث ‏۱۶ مرداد ۱۳۹۴≈ ‏۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۲۷ (UTC)پاسخ

باتابانو (الف بعد از ت، نه واوا). — حجت/بحث ‏۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)پاسخ

ترجمه موضوعات مربوط به ازدواج

آیا گزینه‌های بهتری برای ترجمه موارد زیر وجود دارد؟

--IranianNationalist (خوش‌آمدید) ‏۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۵ (UTC)پاسخ

@IranianNationalist: برای اولی «به‌هم‌خوردگی رابطه» یا «به‌هم‌زدن» چطور است؟ انحلال آدم را یاد انحلال شرکت می‌اندازد. Wikimostafa (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۳۶ (UTC)پاسخ
ترکیبش خیلی خوبه یعنی «به هم زدن رابطه»، سپاس --IranianNationalist (خوش‌آمدید) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)پاسخ
خواهش می‌کنم، فکر می‌کنم چون صفحه انگلیسی به «Breakup» خالی تغییر مسیر می‌دهد شما هم می‌توانید «رابطه» را از انتهای ترکیب بردارید. Wikimostafa (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)پاسخ
@IranianNationalist: راستی اگر به این نتیجه رسیدید که به‌هم‌زدن زیادی غیر رسمی‌ست، «گسست رابطه» هم گزینه‌ی قابل تأملی است. Wikimostafa (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)پاسخ


برای Legal separation شاید طلاق عاطفی مناسب باشد. طلاق عاطفي طلاقي که پيچيدگي هاي خاص خود را دارد و با بهانه نگراني از آينده فرزند، سنگين بودن ميزان مهريه و قبح اجتماعي طلاق در خانواده ها و دلايل ديگر در زندگي هاي امروزه شاهد وقوع آن هستيم. [متاهلاني که در تجرد بسر مي‌برند/ وقتي زندگي زوج‌ها مجزا مي‌شود] Rahgozar1 (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۰۹ (UTC)پاسخ

@Rahgozar1: طلاق عاطفی ارتباطی با Legal Sepration ندارد. طلاق عاطفی معمولا به طلاقی خاموش و درونی گفته می‌شود که نه ثبت قانونی شده نه زن و شوهر جدا از هم زندگی می‌کنند. در حالی‌که Legal Seperation هم قانونن ثبت می‌شود و هم در آن زن و شوهر معمولا جدا زندگی می‌کنند (اما همچنان زن و شوهرند قانونا). Wikimostafa (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۳۹ (UTC)پاسخ


برای Annulment در حقوق فسخ نکاح اصطلاح مناسبی است.Rahgozar1 (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)پاسخ

در فرهنگستان legal separation همان جدایی قانونی ست(واژه دوم را در فرهنگستان چک نکرده بودم). به هم زدن یا گسست رابطه هر دو گزینه های خوبی هستند، دارم اینها را در جعبه اطلاعات با پیونددهی به روش الگوی پم استفاده می‌کنم، اگر فرصت شد شاید مقالاتشان را هم ایجاد کردم --IranianNationalist (خوش‌آمدید) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۷ (UTC)پاسخ
Annulment فسخ است. ازدواج باطل یعنی از ابتدا باطل بوده. مثلا ازدواج زن شوهردار یا خواهر و برادر ازدواج باطل است. اما ازدواجی که با فریب در هویت انجام شده باشد به طرف مقابل حق فسخ می‌دهد.--همان (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)پاسخ

Isla de la Juventud

Isla de la Juventud
به انگلیسی: Isle of Youth
جزیره ... ؟ (انگلیسی)

جزیره ... ؟ ¤ اُمیدبحث ‏۱۶ مرداد ۱۳۹۴≈ ‏۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)پاسخ

@Omid.koli: هرچند حرف وای بزرگ نشان اسم خاص است که معمولاً ترجمه نمی‌شود ولی در زبان فرانسوی و عربی عنوان مقاله نیز ترجمه شده. به معنی «جزیره جوانی» --IranianNationalist (خوش‌آمدید) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)پاسخ
IranianNationalist گرامی، نام خاص ترجمه نمی‌شود. من بدنبال نویسه‌گردانی صحیح هستم. با سپاس
@BlueBlack: لطفاً.  ¤ اُمیدبحث ‏۱۷ مرداد ۱۳۹۴≈ ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۵۱ (UTC)پاسخ
سلام دوست عزیز، اتفاقاً من خودم هم کمی با استان‌های کوبا مشغولم، منتها هنوز وقت نکرده‎ام برای تمامی استان‎های بی‎مقاله، مقاله ایجاد کنم. نام همهٔ استان‎‎ها در صفحهٔ استان‌های کوبا بر اساس تلفظ صحیحشان در زبان اسپانیایی به روز شده و برای Isla de la Juventud هم بهترین نوشتار فارسی ایسلا د لا خوونتود است (تلفظ: ایسلا دِ لا خووِنتود). همان‌طور که دوستان گفتند، Isla de la Juventud نام خاص است و ترجمه کردن بخشی از آن صحیح نیست، ولی می‎توانیم به معنی لغوی نام (جزیره جوانی) در مقاله اشاره کنیم. @Omid.koli: ممنون که مرا صدا زدید. آبی گپ ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)پاسخ
@Omid.koli: با درود؛ تلفظ این عبارت در لهجهٔ کوبایی، «ایسلا دِلا هوبنتود» است. تلفظ اسپانیولی‌اش هم «ایسلا دِلا خوبنتود» است. توضیح آنکه V در هر دو لهجه (آمریکای لاتین و اسپانیا)، «ب» تلفظ می‌شود. همچنین در آمریکای لاتین؛ J را همچون اسپانیا، «خ» تلفظ نمی‌کنند، بلکه «ه» تلفظ می‌کنند. با احترام --Tisfoon (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)پاسخ
@Tisfoon: ممنون از یادآوری، با نوشتار «خوبنتود» موافقم. به نظر من فکر خوبی است که حروف «j» را به طور کلی به صورت «خ» به فارسی برگردانیم (مگر مورد خاص و استثنایی باشد)، چون با وجودی که حرف «j» در کشورهای اسپانیایی زبان با کمی تفاوت تلفظ می‎شود، ولی برای یکدست نگه داشتن مقاله‎ها، بهترین راه پیروی از یک قاعدهٔ واحد است، مثلاً همهٔ «j» را به صورت «خ» بنویسیم و یا «هـ». از آنجایی که در اغلب مقاله‎های مربوط به زبان اسپانیایی «j» به صورت «خ» در فارسی برگردان شده (مثال:گوادالاخارا، خائن، لا ریوخا،...) پیشنهاد من این است که از همین قاعده پیروی کنیم و Isla de la Juventud را به صورت ایسلا د لا خوبنتود به فارسی برگردانیم. نظرتان چیست؟ آبی گپ ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۲۴ (UTC)پاسخ

(در حاشیه:) با استان لا هابانا چه کنیم که در انگلیسی هم تغییر مسیری‌ست به هاوانا... دست‌کم توضیحی باید در نوشتار هاوانا برای این موضوع باشد. اگر قرار است چنین که هست بماند، تا همچون انگلیسی، صفحهٔ استان لا هابانا را ایجاد کرده، به هاوانا تغییر مسیر دهم.
و نیز جناب دیاکوی عزیز

طی این توضیح، برابر Municipalities (در Municipalities of Cuba) فرمانداری را پیشنهاد دادند. با این پیشنهاد ایشان، موافق‌اید؟ ¤ اُمیدبحث ‏۱۷ مرداد ۱۳۹۴≈ ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)پاسخ

از لحاظ نوشتار فارسی، بر اساس ویکی‌پدیا:قواعد نام‌گذاری (فارسی‌سازی اسامی خارجی) و به دلیل رواج گستردۀ نام این شهر به همین صورت در فارسی، به نظر من باید هاوانا رو به همین صورتی که هست (با «و» و نه حرف «ب») نگهداریم. نظرتان چیست که برای یکدست نگه داشتن نام استان و شهر پایتخت آن و از آنجایی که «هاوانا» در فارسی جاافتاده، نام استان را هم در این مورد به خصوص لا هاوانا بنویسیم؟ بر این اساس و از آنجایی که واژۀ «استان» در عنوان همۀ مقاله‎های استان‎های کوبا آمده، مقالۀ مربوط به نام این استان خواهد شد: استان لا هاوانا.
در مورد Municipios de Cuba همانطور که در اینجا [۵]آمده، این واژه در کشورهای مختلف به نوعی متفاوت از سیستم ادارۀ شهری اطلاق می‎شود. به نظرتان در مورد کوبا با ۱۶ استان و ۱۶۸ municipio بهترین معادل کدام است: «شهرداری»، «فرمانداری»، یا واژه‎ای دیگر؟ آبی گپ ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)پاسخ
@BlueBlack و Omid.koli: درود مجدد خدمت شما بزرگواران؛ من متوجهٔ ضرورتِ یکسان‌سازی مقاله‌ها نشدم. فی‌الواقع، چون اینجا بحث بر سر اسامی خاص است، درستی و دقت آن مهم است. به نظر بنده، تلفظ آن در کشور مبدأ باید ملاک باشد و باید ببینیم مردمان آن سرزمین، آن را چگونه تلفظ می‌کنند و سعی کنیم؛ تا جایی که امکان دارد، آوانگاری و تلفظ‌مان به آن نزدیک باشد. خودشان آنرا «ایسلا دِلا هوبنتود» می‌گویند و حتی آن d آخر را چنان نرم و خفیف می‌گویند، که به گوش ناآشنا، اصلاً شنیده نمی‌شود و «هوبنتو» به‌گوش می‌رسد. «لا ریوخا» را هم خودشان «لا ریوها» می‌گویند. (به صحبت‌های گزارشگر تلویزیون آرژانتین گوش کنید.). دو مثال دیگرتان چون مربوط به کشور اسپانیا است، «خ» درست است. برای ما فارسی‌زبان‌ها که هم «خ» را می‌توانیم تلفظ کنیم و هم «ه» را، چرا از آغاز تلفظ درست را بکار نگیریم؟ تا بعداً مثل هاوانا و والنسیا نشود؟
در مورد بخش دوم سؤالتان، تقیسمات کشوری در سایر ممالک؛ بعضاً با آنچه ما در ایران داریم، متفاوت است و بدین سبب، معادل و یا ترجمۀ فارسیِ دقیقی ندارد. در مورد «Municipios de Cuba» شاید نزدیک‌ترین معادل، «شهرستان» باشد. با فرمانداری موافق نیستم و به نظرم، Municipios چنین معنایی ندارد. هر استان در کوبا به چندین Municipios تقسیم شده و هریک از این Municipios، برای خودشان یک شهر مرکزی و چندین منطقه مسکونی و روستا دارند. مثلِ استان تهران که ۱۶ شهرستان دارد و هر شهرستان برای خودش؛ یک شهرِ مرکزی و چندین بخش و منطقه روستایی و غیره دارد. با خواندنِ فرمانداری، برداشتِ من آن بود که «فرمانداری» نامِ یک نهاد اجرایی-سیاسی است، تا تقسیم‌بندی جغرافیایی-کشوری. با تقدیم احترام-- Tisfoon (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۰ (UTC)پاسخ
ضرورت یکسان‎سازی مقالات از این جهت است که همانطور که مستحضر هستید برای زبان اسپانیایی گویشهای مختلفی وجود دارد، در اسپانیا، آرژانتین، مکزیک، کلمبیا، پرو و .... و ما در حال حاضر دسترسی به متخصص مربوط به تلفظ دقیق و صحیح هر نام و هر لغت در هر کدام از این کشورها را نداریم که در مورد هر مقاله به آنها مراجعه کنیم. به همین دلیل به نظر من بهتر است برای پرهیز از خطا، شیوۀ نوشتار فونتیک زبان اسپانیایی در AFI را به عنوان یک شیوۀ استاندارد مرجع قرار دهیم: [۶] که در سایر ویکی‎ها از جمله انگلیسی نیز مرجع است. به علاوه بسیاری از دوستانی که اقدام به ایجاد مقاله با اسامی اسپانیایی می‎کنند، با این زبان آشنایی ندارند و از ویکی‎پدیای انگلیسی بهره می‎گیرند و وجود یک راهنمای استاندارد کمکی خواهد بود به بهبود چنین مقالاتی. با توجه به همۀ آنچه که گفته شد، با احترام من باز هم معتقدم که ایسلا د لا خوبنتود بهترین گزینه است. آبی گپ ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۴۸ (UTC)پاسخ

Breakthrough Initiatives

en:Breakthrough Initiatives طرح‌های دستیابی به موفقیت؟--آرمان (بحث) ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۱۳ (UTC)پاسخ

اهداف رخنه. به نظرم معنی و منظور رو کاملا رسا می رسونه. --دوستدار ایران بزرگ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۲۱ (UTC)پاسخ
ابتکارات خط‌شکن--همان (بحث) ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۱۲ (UTC)پاسخ
ابتکارهای راه گشا و یا گره‌گشا-- Mpj7 (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۸ (UTC)پاسخ

عنوان چند مقاله

با سلام. ایا عنوان این چند مقاله صحیح هست؟ اگه عنوانشون زیاد مناسب نیست، لطفا عناوین بهتری پیشنهاد کنید:

دربارهٔ چلته چلته باید بگم،فکر می کنم چند سال پیش تو یه مجله فیلم خودنم که چلته چلته به فارسی میشه: «رفته رفته» و یا «کم کم». عارون (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۴۴ (UTC)پاسخ

سلام، عنوان اول برگرفته از عبارت لاتین Primum non nocere است که صفحه هم در ویکی پدیا دارد؛ حکمی اخلاقی که برگردانش به فارسی خودمان می‌شود چیزی شبیه آن مصرع مشهور: «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان» البته این‌جا همان تکهٔ دومش مورد نظر است یعنی «شر مرسان». در هر صورت در آغاز آسیب نزن اشتباه است (منظور این بوده که «قبل از هر چیز» آسیب نزن یا مردم‌آزاری نکن). Wikimostafa (بحث) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۵۵ (UTC)پاسخ

Latex

سلام. برابر فارسی Latex را کسی می‌داند؟ و فرقش با کائوچو در چیست؟ با سپاس.--AliReza ‏۱۰ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۵۴ (UTC)پاسخ

احتمالا اعضای فرهنگستان فراموش کردن معادلی براش بسازن. لطفا هر کسی جواب می ده فرقش رو با صمغ هم بیان کنه. --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)پاسخ
نه فرهنگستان فراموش نکرده، معادلش را شیرایه در نظر گرفته ولی در ویکی‌فا شیرابه برابر فارسی Leachate است. کلاً قضیهٔ پیچیده‌ای است.--AliReza ‏۱۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)پاسخ
برای «شیره گیاه» از برابر Sap، برای «شیرابه گیاه» از برابر latex باید استفاده بشه. --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۲۳ (UTC)پاسخ
ممنون٬ سوال دیگر اینکه شیرابه با شیرابه گیاه چه فرقی دارد؟ یعنی فرهنگستان اشتباه کرده؟--AliReza ‏۱۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۲۷ (UTC)پاسخ

با توجه به برگردان فرهنگستان شیرابه پسماند را برای en:Leachate و شیرابه گیاه را برای en:Latex درنظر بگیرید، شیرابه را نیز برای صفحه ابهام‌زدایی-- آرمان (بحث) ‏۱۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۳۶ (UTC)پاسخ

سپاس از آرمان گرامی.--AliReza ‏۱۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)پاسخ

ترجمه صحیح رده های شرکت کنندگان مسابقه آواز یوروویژن برپایه کشور

در میان شرکت کنندگان مسابقه یوروویژن بعضی از شرکت کنندگان ملیت کشوری دیگری دارند و به نمایندگی از کشوری دیگر در این مسابقات شرکت کرده اند برای مثال سلین دیون کانادایی است اما از سوئیس در این مسابقات شرکت کرد و حالا نامش در این رده است.یا آرش از آذربایجان و نامش در رده شرکت‌کنندگان آذربایجانی مسابقه آواز یوروویژن است.کارینه هرمس فرانسوی و از لوکزامبورگ و.......آیا بهتر نیست به جای مثلا (شرکت‌کنندگان سوئیسی مسابقه آواز یوروویژن) از (شرکت‌کنندگان مسابقه آواز یوروویژن به نمایندگی از سوئیس) یا (نمایندگان سوئیس در مسابقه آواز یوروویژن) استفاده کنیم؟ برای همه کشورها میشود این انتقال رده (این جا) را انجام داد. Behnam mancini (بحث) ‏۱۲ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۲۹ (UTC)پاسخ

@Fatemi: و @Yamaha5: و @Mardetanha: لطفا نظر دهید Behnam mancini (بحث) ‏۱۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۲۳ (UTC)پاسخ

Preceding syntactic element

درود، برابر Preceding syntactic element چیست؟ با تشکر Roozitaa (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۰۹ (UTC)پاسخ

درود، بستگی زیادی به مورد بکار رفته دارد، شاید بتوان در موردی به آن این گونه نگریست:

محیط طبیعی نحوی قبلی ---> فضای نحوی قبلی ---> مفهوم گرامری پیشین Mpj7 (بحث) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۰۱ (UTC)پاسخ

با تشکر از شما، مشکل اینجاست که با اینکه به فارسی معنی شده باز هم‌معنی مفهوم گرامری پیشین را نمی‌فهمم. این عبارت در بالای جدول [۷] در ویکی انگلیسی بکار رفته است. Roozitaa (بحث) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۱۳ (UTC)پاسخ
(لفظ پیش ازآن) و یا (واژهٔ گرامری پیش ازآن) معنی را می‌رساند. همچنین می‌توانید واژهٔ particle که تیتر جدول قبلی در همین مقاله است را به هرچه که در آنجا معنی کرده‌اید، همان کلمه را در این جا هم به کار ببرید مفهوم یکی است و شاید برای ایجاد هماهنگی و همگونی بیشتر در نوشتهٔ شما سودمند باشد. ---> پارتیکل گرامری پیش از آن. Mpj7 (بحث) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۱۴ (UTC)پاسخ
@Mpj7: لفظ پیش از آن معنی را می‌رساند. از لطف شما ممنونم. Roozitaa (بحث) ‏۱۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۳۴ (UTC)پاسخ
@Roozitaa: خواهش می‌کنم؛ خواستم سری به مشارکت هایتان بزنم، در آن جا «گرفتار» شدم. ظرافت کارهایتان به راستی استثنایی است.-- Mpj7 (بحث) ‏۱۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۴۱ (UTC)پاسخ

برابر فارسی برای عنوان جشنواره های فیلم بزرگسالان

سلام دوستان. لطفا برابرهای مناسب برای عناوین این جشنواره ها بهم بگین. متشکرم.

  • Fans of Adult Media and Entertainment Award -- جایزه هوادارن سرگرمی‌های بزرگسالان
  • Hustler -- هاسلر
  • Venus Award -- جایزه ونوس
  • XRCO Award -- جایزه XRCO
  • Barcelona International Erotic Film Festival -- جشنواره بین‌المللی فیلم اروتیک بارسلون
  • Adult Film Association of America -- انجمن فیلم‌های بزرگسالان آمریکا
  • Brussels International Festival of Eroticism-- جشنواره بین‌المللی فیلم اروتیسم
  • Eroticline Awards-- جوایز اروتیک‌لاین
  • Fans of X-Rated Entertainment-- هواداران سرگرمی‌های رده X
  • Hot d'Or-- عنوان این جایزه اشاره ای به Palm d'or جشنواره کن است. چون بازگردانی ندارد، همان «هات دور» را به کار برید.
  • Urban X Award -- جایزه اربن X
  • XRCO Hall of Fame -- تالار افتخارات XRCO
  • Pink Grand Prix -- جایزه بزرگ صورتی

عارون (بحث) ‏۱۹ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۲۱ (UTC) -- نوژن (بحث) ‏۲۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۱۰ (UTC)پاسخ

برابر فارسی برای دو عنوان

  • Internet Adult Film Database
  • Adult Film Database

با تشکر عارون (بحث) ‏۲۲ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۲۳ (UTC)پاسخ

برابر فارسی برای Order of Canada

از دوستان خواهشمندم معادلی صحیح و مناسب برای en:Order_of_Canada و درجات آن پیشنهاد دهید. درجات Order of Canada عبارتند از:

  • Companion of the Order of Canada
  • Officer of the Order of Canada
  • Member of the Order of Canada

لازم به ذکر است که هم‌اکنون در ویکی‌فا، صفحهٔ رتبه امپراتوری بریتانیا وجود دارد که معادلی برای en:Order_of_the_British_Empire است؛ اما به نظر من، نه ترجمه‌ای است درست و نه گوش‌نواز. مثلاً «افسر رتبهٔ امپراتوری بریتانیا» یا «عضو رتبهٔ امپراتوری بریتانیا» ترجمه‌ای تحت‌اللفظی و نامفهوم است. وانگهی، تصور بنده آن است که به‌کار بردنِ «رتبه» برای Order، چندان صحیح نیست. مایلم با همفکری و کمک شما، معادلی مناسب برای این واژگان و درجات (یا نشان‌های لیاقت) پیدا کنیم که در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد. راستی صفحهٔ en:Order_(honour) هم هنوز ترجمه و معادل‌سازی نشده است و خواندنش شاید در درک بهتر این رده‌بندی‌ها کمک کند. با تقدیم احترام.--Tisfoon (بحث) ‏۲۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۱:۵۳ (UTC)پاسخ

پرسش جالبی است. اکنون به نظرم «نشان لیاقت» می‌رد، ولی باید بررسی بیشتری کرد. -- نوژن (بحث) ‏۲۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۱۲ (UTC)پاسخ

برابر فارسی

سلام.

  1. مقاله‌ای هست به نام Ghost Town (2008 film) که در ویکی فارسی شهر متروکه (فیلم ۲۰۰۸) ترجمش کردن. آیا به نظرتون عنوان «شهر ارواح» براش مناسب تر نیست؟
در انگلیسی به شهرهای متروکه اصطلاحاً Ghost Town می‌گویند. منظور از این اصطلاح این نیست که در آن شهر ارواح زندگی می‌کنند. شهر ارواح ترجمه اشتباهی برای آن است. شهر متروکه درست است. مانی (بحث) ‏۱۷ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۵۳ (UTC)پاسخ
  1. لطفاً برای این اسامی برابر فارسی بدین:
  • Dog Eat Dog
  • For Your Consideration -- محض اطلاع
  • Cemetery Junction
  • Muppets Most Wanted -- ماپت‌ها: تحت تعقیب
  • Special Correspondents -- نماینده ویژه
  • Smiley Face -- صورت خندان
  • Dracula 2000 (دراکولا ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۰ تا دراکولا؟) -- دراکولای ۲۰۰۰ درست است
  • Bye Bye Love -- خدانگهدار عشق
  • Beethoven's 2nd

متشکرم عارون (بحث) ‏۱۳ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۲:۰۶ (UTC)پاسخ

@عارون: با درود به شما، برخی از مواردی که به ذهنم می‌رسد (منهای مواردی که دوستان گفتند و صحیح هم بود) اینها هستند:
  • Dog Eat Dog -- تنازع برای بقاء (اصطلاحی است برای رقابت بسیار سخت و نزدیک و شاید بشود «رقابت نفس‌گیر» را هم برایش درنظر گرفت.)
  • Cemetery Junction -- تقاطع سِمِتری (با تلفظ بریتیش) نام یک تقاطعِ معروف و پُرترافیک در شرق شهر ردینگ است.
  • Special Correspondents -- خبرنگاران ویژه
  • Beethoven's 2nd -- بتهوون، قسمت دوم (این فیلم، یکی از مجموعه فیلم‌های هشتگانه، دربارۀ سگی به نام بتهوون است. en:Beethoven_(film_series) را ببینید.)

با احترام --Tisfoon (بحث) ‏۲۵ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۵۶ (UTC)پاسخ

Pageant Material

سلام، پیرو این گفتگو ممنون می‌شوم اگر برگردان بهتری از جنس مجلل (عنوان فعلی مقاله)، «جنس فاخر» یا «آدم افاده‌ای» پیشنهاد بدهید و یا اگر اصلا نباید ترجمه‌اش کرد بگویید تا منتقلش کنیم به همان «پجنت متریال». Wikimostafa (بحث) ‏۲۲ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۳۱ (UTC)پاسخ

اصطلاحِ «xxx material» یعنی که شخص یا چیز به دردِ فلان کار یا فلان چیز می‌خورد و ارزشش را دارد. مثلا «marriage material» که اصطلاح بسیار متداولی است یعنی این که شخص (مرد و یا زن) مورد و جنس مناسبی برای ازدواج است و ارزشش را دارد. بر همین اساس «Pageant Material» به فرد یا افرادی گفته می‌شود که به درد مسابقه ملکه زیبایی می‌خورند، مثلا از لحاظ قد، هیکل، زیبایی چهره و برخورد شانس برنده شدن در این مسابقه رو دارند. به نظر من چون در این مورد اسم خاص و نام یک آلبوم است بهتر است ترجمه نکنیم و می‌توانیم در بخش کوچکی از مقاله معنی نام آلبوم را توضیح دهیم. آبی گپ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)پاسخ
ممنون آبی. منتقلش کردم به نام اصلی. Wikimostafa (بحث) ‏۲۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۵ (UTC)پاسخ

Carmen Maura

درود. کسی می‌داند تلفظ درست نام خانوادگی اسپانیایی Maura در en: Carmen Maura چیست؟ --Taranet (بحث) ‏۲۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۱۴ (UTC)پاسخ

@Tisfoon:  ¤ کولیبحث ‏۶ شهریور ۱۳۹۴≈ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)پاسخ
سلام نوشتار صحیح بر اساس تلفظ این اسم در زبان اسپانیایی «کارمن مائورا» است و تلفظ نام کامل‌ Carmen García Maura به صورت «کارمن گارسیا مائورا» است. آبی گپ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۰ (UTC)پاسخ
فرمایش جناب «آبی» صحیح است. این سه پیوند را هم ببینید و بشنوید: «پیوند اول»، «پیوند دوم»، «پیوند سوم» -- Tisfoon (بحث) ‏۲۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)پاسخ
متشکرم--Taranet (بحث) ‏۲۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۵۴ (UTC)پاسخ

crosshairs

در اسلحه‌ها، دوربین‌ها و . . . به کار می‌رود. تصویرش هم این است. 4nn1l2 (بحث) ‏۲۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۳۳ (UTC)پاسخ

رتیکول؟--1234 (بحث) ‏۳۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)پاسخ
رتیکل رایج‌تر به نظر می‌رسد. 4nn1l2 (بحث) ‏۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۰۵ (UTC)پاسخ
تورَک هم مصوب فرهنگسان مابه‌ازای reticle یا reticule یا graticule در حوزهٔ فیزیک (اپتیک) است. 4nn1l2 (بحث) ‏۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۲۱ (UTC)پاسخ

Red Mud

گل سرخ (به انگلیسی Red Mud) محصول جانبی فرآیند بایر در تولید آلومینیوم است. ترکیبات عمده ی موجود در گل سرخ شامل اکسید آلومینیوم (Al2O3) سیلیس (SiO2)، اکسید آهن سه ظرفیتی (Fe2O3) که دلیل رنگ قرمز گل است، اکسید کلسیم (CaO)، اکسید سدیم (Na2O) و اکسید تیتانیوم (TiO2) هستند. Haram1400 (بحث) ‏۳۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC) Haram1400 (بحث) ‏۳۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۰۸ (UTC)پاسخ

برابر فارسی

با سلام. لطفا برابر فارسی مناسب برای بیماری Fordyce spots رو پیشنهاد بدین. بهم بگین اسم دکتر John Addison Fordyce رو هم چطور بنویسم.با سپاس عارون (بحث) ‏۳۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)پاسخ

باتوجه به اینجا به نظر می آید نام «نقاط فوردایس» گزینه مناسبی باشد. «جان ادیسون فوردایس» هم نام آن فرد است.--عباس ‏۳۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۳ (UTC)پاسخ

درخواست کمک برای ترجمه

سلام دوستان. من چند مقاله در زمینهٔ پزشکی ایجاد کردم. اما اون مقالات احتیاج به گسترش بیشتر دارند. با توجه به اینکه انگلیسی بنده ضعیفه و مقالات هم در زمینهٔ پزشکی هستند، می‌ترسم اگه خودم کار ترجمه و گسترش مقاله رو از روی ویکی‌پدیای انگلیسی انجام بدم، اشتباهاتی در ترجمه رخ بده. از دوستانی که انگلیسیشون خوبه تقاضا دارم مقاله ها رو گسترش بدن. عنوان مقالات:

با سپاس عارون (بحث) ‏۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)پاسخ

@عارون: به بخش پزشکی مراجعه کنید.--دوستدار ایران بزرگ ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۲ (UTC)پاسخ
متشکرم عارون (بحث) ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)پاسخ

برابر فارسی

Untouchable Maiden به فارسی چی میشه؟ اسم یه فیلم هندیه. فکر می‌کنم منظور از Untouchable فردی از طبقهٔ نجس‌ها در هند باشه.Jimmy Yuill رو چطور به فارسی بنویسم؟ عارون (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)پاسخ

خود Untouchability در ویکی مقاله دارد به معنی طبقهٔ دون شاید بشود نجس گفت یا زیردست یا فرومایه --- Rmashhadi ♪♫ ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۲ (UTC)پاسخ

پزشکی

درود معادل فارسی Fetal alcohol spectrum disorder را اختلال طیف الکل در جنینی نوشته‌ام آیا درست است؟ --- Rmashhadi ♪♫ ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۶ (UTC)پاسخ

طیف اختلالات الکل در جنین--همان (بحث) ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۳۳ (UTC)پاسخ
با درود؛ در رساندن مفهوم، اشارهٔ جناب همان به جمع بودن هر ترجمه‌ای که برای disorder دارید کلیدی است به ویژه در متن نوشتارتان پاراگراف سوم به گونهٔ «با پرهیز از الکل می‌توان از مجموعهٔ این اختلالات جنینی جلوگیری کرد» شاید بهتر باشد. دیگر گزینه‌ها: «گسترهٔ اختلالات الکل در جنین» و یا «آشفته سازی‌های جنینی الکل». -- Mpj7 (بحث) ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۴۵ (UTC)پاسخ
به‌نظرِ اینجانب، عبارت اختلالات الکل (در ترجمه‌های پیشنهادی همکاران) صحیح و مناسب نیست. الکل که اختلال نمی‌پذیرد. ترجمۀ درست، «اختلالاتِ جنینیِ ناشی از الکل» است. لزومی هم به ترجمه کلمه‌به‌کلمه وجود ندارد و همین که کلمۀ اختلال را جمع ببندید و بصورت «اختلالات» بنویسید، معنای spectrum را بطور مستتر در خود دارد. با تقدیم احترام.-- Tisfoon (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۰۶ (UTC)پاسخ
پی‌نوشت: چون احتمال دادم این صفحه را در «صفحات پیگیری‌هایتان» نداشته باشید، پینگ‌تان می‌کنم. @Rmashhadi: با احترام.-- Tisfoon (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)پاسخ
نه اتفاقا در پیگیری هایم بود اما امروز درگیر بودم نرسیدم ممنون از پاسخ دوستان و شما، احتمالا امکانش نیست بجای اختلالات بگوییم نارسایی یا ناهنجاری؟ فقط برای پارسی نویسی --- Rmashhadi ♪♫ ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۵۷ (UTC)پاسخ
«نارسایی» خیر؛ اما «ناهنجاری» پیشنهادِ خوبی است، به شرطِ آنکه آنرا جمع ببندید: «ناهنجاری‌هایِ جنینیِ ناشی از الکل». با تقدیم احترام. -- Tisfoon (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)پاسخ

استندآپ کمدی

صفحه (استندآپ کمدی) به نام دیگری تغییر کرده که فکر کنم همان نام سابق بهتر است و کمدی ایستاده ترجمه مناسبی نیست و همان استندآپ كمدی بهتر به نظر می رسد و در برنامه خندوانه هم درباره معادل درست آن سوال پرسیده می شود فکر می کنم چون اسم خاص است و معادل درستی هم برای آن وجود ندارد همان نام اصلی را باید به کار برد لطفا نظر دهید زاید الوصف (بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۱۲ (UTC)پاسخ

به نظر من هم همان استندآپ کمدی بهتر است چون اگر بخواهیم فارسی سازی کنیم باید هردو قسمت آن را فارسی کنیم چون در کمدی ایستاده کلمه کمدی غیر فارسی است و من به نظرم کلماتی مثل استندآپ کمدی که جاافتاده در بین مردم هستند نیاز به فارسی سازی ندارند و اصرار بر معادل سازی اشتباه است Behnam mancini (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۵۰ (UTC)پاسخ
با توجه به اینکه غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان در برنامه خندوانه اعلام کرد فعلا معادلی برای این کلمه نیست و گفت بررسی آن حداقل یک سال طول می کشد با اجازه دوستان باید به همان استندآپ کمدی بر گردد زاید الوصف (بحث) ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۲ (UTC)پاسخ

خوب شد حداد این را گفت تا بعضی دوستان اینقدر چرخ بال را از اول اختراع نکنند!--Taranet (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۱ (UTC)پاسخ

وقتی خود این کلمه مفهوم مورد نظر را برای فارسی زبان ها می رساند معادل سازی مثل آب در هاون کوبیدن است--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۱ (UTC)--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۲ (UTC)پاسخ

چند اسم انگلیسی

اینها رو چطور به فارسی بنویسم؟

  • Jimmy Yuill
  • Tom Cotcher
  • George Blagden

عارون (بحث) ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۱۱ (UTC)پاسخ

@عارون: به ترتیب «جیمی یوئیل»، «تام کاچر» و «جرج بلگدن». — حجت/بحث ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۷ (UTC)پاسخ
تشکر فراوان عارون (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)پاسخ

سوال در مورد اسامی هندی

نام خانوادگی هندی «kher» رو چطور به فارسی بنویسم؟ من در مقالات این کلمه رو «کهیر» نوشتم اما مطمئن نیسم که درست باشه. کدوم درسته؟ کهیر - کِر- خِر -

سوال دیگرم در مورد نام خانوادگی «dutt» هست. آیا باید به صورت «دات» نوشت یا «دوت». عارون (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)پاسخ

نمی دونم نظرم درست هست یا نه ولی کاچی به از هیچی: زبان اردو، زبان رسمی کشور پاکستان است و هم در خود هندوستان مورد استعمال است. در ویکی اردو این دو تا اسم را اینجوری نوشته: کهیر - دت--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)پاسخ

اردو و هندی تقریبا یک زبان هستند که با دو خط متفاوت نوشته می‌شوند. چون خط اردو با خط فارسی یکی است باید از همان اردو پیروی کرد.--همان (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)پاسخ

منطقه پرجمعیت شهری

برابر فارسی منطقه شهری و منطقه پرجمعیت شهری معادل Metropolitan area و urban area به نظر می‌آید اشتباه باشند و برعکس!--Taranet (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۴ (UTC)پاسخ

درست است. متروپولیتن (کلان شهر) شامل مناطق urban + suburban می‌شود. منطقه urban (پرجمعیت شهری) جمعیتی بسیار بالا دارد (مثلاً تهران) و منطقهٔ suburban جمعیتی پراکنده‌تر (شبیه لواسانات). — حجت/بحث ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)پاسخ
همان کلان‌شهر معادل بهتری برای متروپولیتن است. پس Metropolitan area را مطابق کلان‌شهر می‌برم به منطقه کلان‌شهری تا نصف مشکل حل شود. در مورد urban area وقتی می‌گویند منطقه شهری منظور همین است. در صفحه «پیوند به این صفحه (منطقه شهری)» که نگاه کردم منظور city و urban بود، به جز الگوها. الان تاریخچه‌ها را بهتر بررسی کردم، به نظرم مشکل از آنجا آغاز شده که قبلاً مقاله Metropolitan area را به جای «منطقه کلان‌شهری»، با نام «منطقه شهری» ساخته بودند. به همین دلیل کاربر بعدی برای ترجمه urban area چیز بهتری به نظرش نرسیده است. --Taranet (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۱ (UTC)پاسخ

به نظرم Metropolitan area را بشه یه جورایی به این صورت ترجمه کرد: کلان شهر و حومه. مثلاً شهر تهران و شهرری و پاکدشت و ... --عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۳۵ (UTC)پاسخ

«حومه» نمی‌خواهد. ترجمه‌اش همان کلان‌شهر است. این مسئله حل شد. الان مانده است ترجمه urban area که من می‌گویم منطقه شهری باشد ولی در منطقه پرجمعیت شهری است. --Taranet (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۳۸ (UTC)پاسخ

Metropolitan area درسته. من الان معنای کلان شهر را دیدم متوجه شدم حومه لازم نیست و لفظ حومه در خود کلان شهر وجود دارد--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۴۳ (UTC) من به این نتیجمه رسیدم. urban area کلان شهر ترجمه شود. Metropolitan area کلان شهر و حومه. --عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۵۱ (UTC)پاسخ

Unlike an urban area, a metropolitan area includes not only the urban area, but also satellite cities plus intervening rural land that is socio-economically connected to the urban core city, typically by employment ties through commuting, with the urban core city being the primary labor market این متنی هستی که تو ویکی انگلیسی اومده. به نظرم تو زبان فارسی هر جفتشون کلان شهر معنی می دن. یعنی زبان فارسی این تمایز رو نداره. یا باید هر دو کلمه را کلان شهر ترجمه کنیم یا برای Metropolitan area یه چیز دیگه بسازیم. مثل بس‌کلان شهر--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۳ (UTC) یا بهتره بگیم ابر شهر:Metropolitan area............ کلان شهر: urban area--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)پاسخ

شما چرا مسئله را بزرگتر می‌کنید؟ Metropolitan = Metropolis = ابرشهر = کلان‌شهر. برایش مقاله هم داریم و مشکلی ندارد. بس‌کلان‌شهر چیست. - urban هم در برابرهای مصوب فرهنگستان = شهر است. مسئله را اینجا مطرح کردم تا متخصصان شهرسازی هم نظر بدهند نه اینکه نظراتی غیرتخصصی مانند بالا بگیرم! --Taranet (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)پاسخ
در تأئید حرف‌های Taranet عزیز باید اضافه کنم اوربان از واژه لاتین Urbanus - urbs گرفته شده که بمعنای شهر (شهرها در دوران باستان urbs شناخته می‌شدند) است نه کلان شهر و نه شهر پرجمعیت. ارژنگ ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۵۱ (UTC)پاسخ
  • @Taranet: سلام دوستِ من.. دارم راجع به این موضوع فکر می‌کنم. اما برای شروع باید بگویم که از دیدِ من، اینجا بحثِ تراکمِ جمعیت و میزانِ امکاناتِ انسان ساخته در واحدِ سطح مطرح است. بحثِ ترجمهٔ واژه به واژه زیاد فکر نمی‌کنم در اینجا ضرورتی داشته باشد و تنها باید گوشهٔ چشمی به آن داشت، چراکه این یک اصطلاح است که به یک تعریف داده شده است./مهرافزون! --Mani-bakhtiar (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۳۶ (UTC)پاسخ

این کلمات تمایز معنایی در زبان فارسی ندارند. شما Metropolis رو ترجمه می‌کنی کلان شهر یا ابر شهر. اونوقت Megalopolis رو چی ترجمه کنی. در کل همش باید یه جور معناشن. در ضمن من urban را به کلان شهر یا ابر شهر ترجمه نکردم. بلکه Urban area را ترجمه کردم با توجه مقاله https://fa.wikipedia.org/wiki/کلان‌شهر توکیو برچمعیت‌ترین شهر جهان نیست بلکه پرجمعیت‌ترین است از لحظه اونچیزی که ترجمه لفظیش میشه منطقه شهری. --عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۳۶ (UTC)پاسخ

یادمه تو یه بازی قدیمی، به شهرهای بالای ۱۰ میلیون می‌گفت Megalopolis، به شهرهای بالای ۳ میلیون می‌گفت Metropolis و به شهرهای بالای یک میلیون می‌گفت large city--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۵۵ (UTC)پاسخ

واژه‌ها را بنا بر وپ:منابع معتبر می‌خواهم. مگالاپلیس هم مقاله دارد. پايگاه ملي داده هاي علوم زمين كشور Metropolis را مادرشهر ترجمه کرده و عبارت «ناحيه مادرشهر» را هم به کار برده است. اینطوری مشکل با واژه «کلان» هم حل می‌شود.--Taranet (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC)پاسخ


برابرهای مصوب فرهنگستان

  • suburban survey = برداشت نیمه‌شهری = برداشتی که از اراضی واقع در خارج شهر و مناطق کم‌تراکم انجام می‌شود [مهندسی نقشه‌برداری].
  • urban cemetery = گورستان شهری، urban tourism = شهرگردی، urban road = راه درون‌شهری، urban forest, town forest, city forest = جنگل شهری، urban warfare, urban fighting = جنگ شهری، urban sociology = جامعه‌شناسی شهری و ...

در برابرهای مصوب فرهنگستان ؛ --Taranet (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)پاسخ

--Taranet (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)پاسخ

با عرض پوزش یه نظر دارم: urban road ترجمه شده راه درون‌ شهری. به نظرم بهتره مطابق این ترجمه urban cemetery و urban warfare هم ترجمه شن گروستان درون شهری و جنگ درون شهری. به نظرم بهتر میان. البته اگه جسارت به ساحت مقدس واژگان مصوب فرهنگستان نباشه--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۴۰ (UTC)پاسخ

چرا یکی به میخ بزنیم یکی به نعل؟ اگه Metropolis رو ترجمه کنیم کلان شهر بهتر نیست Megalopolis رو ترجمه کنیم ابر شهر تا اینکه خودش رو بنویسیم. به نظر لفظ ابر وسعت بیشتری رو نسبت به کلان می رسونه. --عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۴۴ (UTC)پاسخ

درود.. من هم با این دیدگاه که جنابِ Taranet -در موردِ مادرشهر- گفتند موافقم. هرچه نامگذاریها معتبرتر باشند بهتر و شایسته تر است. برابرسازیِ آن هم شیوا و قویست./مهرافزون!--Mani-bakhtiar (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC)پاسخ

درخواست برابر فارسی

سلام دوستان. بهترین برابر فارسی برای این عناوین چیه؟

  • Elastration
  • Cock and ball torture
  • Arab strap (sexual device)
  • man up (عنوان فیلم)
  • The Karate Kid (عنوان فیلم)
  • Go Naked in the World (عنوان فیلم)

این اسامی رو هم بگید چطور به فارسی بنویسم:

  • Philip Ober
  • Radu Mihăileanu (اسم رومانیایی)
  • Polde Bibič (اسم اسلوونیایی)
  • Dragan Maksimović (اسم صربی)
  • David Calder
  • Jan Nowicki (اسم لهستانی)
  • Bogdan Diklić (اسم صربی)
  • Giuseppe Anatrelli (اسم ایتالیایی)
  • Nobu McCarthy (بازیگر ژاپنی-کانادایی)
  • Martin Kove (آمریکایی)
  • William Zabka
  • William Forsythe
  • Robert DoQui
  • Ralph Macchio (ایتالیایی)

عارون (بحث) ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)پاسخ


به نظرم استفاده ازین سایت تلفظ اسامی کمک کننده باشد. https://www.howtopronounce.com اسامی را بنویسد و تلفظ را بشنوید--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)پاسخ

همچنین سایت های زیر را نیز ببینید: http://inogolo.com http://www.pronouncenames.com

--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۰۰ (UTC)پاسخ

متشکرم. به اون سایت رفتم اما صدا نداره. لطفا حداقل برابر فارسی 6 عنوان اول رو بگید. با تشکر عارون (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۳۲ (UTC)پاسخ

اولیش رو فکر کنم از اساتید دامپزشک باید پرسید. ولی دادن یک پیشنهاد هر چند اشتباه به نظرم ضرری نداشته باشه... اخته کن انبری..تو خود ویکی انگلیسی زده یه لغت ترکیبه..ما هم اسم قبل رو میشه ترکیب کنیم و بگیم: اختنبری--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۵۰ (UTC)پاسخ


دومیش نمی دونم به کدوم حوزه مربطه...نظرم اینه که ترجمه کنید "خود آلت زنی"--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)پاسخ

سومیش را به نظرم همون بست یا بند یا تسمه عربی ترجمه کنید بهتر باشه.--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC) اون دو تا هم میشه "مرد باش" / "بچه کاراته باز(کار)"--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۱۱ (UTC)پاسخ

فکر کنم برای استفاده از https://www.howtopronounce.com باید نرم افزار جاوا را نصب کرده باشید: http://p30download.com/fa/entry/698/ ..--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۲۱ (UTC)پاسخ

معادل

درود. جناب @Ladsgroup: . ممکن است بهترین معادل فارسی این دو آونگ را بفرمایید.

1. paraconical pendulum

2.Torsion pendulum

سپاس فراوان. RAHA68 (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۰۶ (UTC)پاسخ

1. آونگ شبه‌مخروطی 2. آونگ پیچشی

..--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۱۲ (UTC)پاسخ

البته شاید برای بعضی از دوستان محلول در عهد باستان، بشود لغت اول را به این صورت ترجمه کرد: آونگ سر شکر سنگ سان وش

--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۳۳ (UTC)پاسخ

ممنون عمو جان. من همان اولی را نوشتم. RAHA68 (بحث) ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۴ (UTC)پاسخ

برابر فارسی

سلام. فیلمی هست با عنوان let us prey. من حواسم نبوده و خیال کردم عنوانش let us pray هست. به همین خاطر به اشتباه اسم فیلم رو -دعا بخوانیم- گذاشتم. دوستان لطفاً راهنمایی کنید که بهترین برابر فارسی برای فیلم let us prey چی هست. باید اضافه کنم که فیلم مذکور در ژانر ترسناک هست. عارون (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۴۴ (UTC)پاسخ

بهترین عنوان طعمه (فیلم ۲۰۱۴) می‌باشد. ارادتمند __ ماهان (پیام‌ها) ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۲۱ (UTC)__پاسخ

ترجمه اش می‌شود «بریم شکار» اما اگر قبلاً نامی برایش انتخاب شده در تلویزیون همان که جا افتاده را انتخاب کنید --- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۱۳ (UTC)پاسخ
درود. لازم است این نکته را یادآور شوم که بهترین روش برای ترجمه عنوان یک فیلم در ابتدا تماشای کامل (!) آن است تا این که مضمون آن بدست آید. زیرا یک واژه ممکن است معانی متفاوتی [۸] داشته باشد. عنوان فیلم هم باید فیلمی باشد یعنی به عنوان اسم فیلم بخورد. مثال بهتری که در این خصوص می‌توانم بگویم ترجمه separation برای جدایی نادر از سیمین است. __ ماهان (پیام‌ها) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۴۶ (UTC)__پاسخ

مطمئن نیستم ولی فکر کنم ترجمه انگلیسی جدایی نادر از سیمین توسط خود عوامل برای فروش در خارج ایران صورت گرفته؛ ولی در مورد اغلب فیلم‌های انگلیسی زبان ترجمه فارسی فیلم از خود ایرانی‌ها صورت می‌گیرد و به نظرم باید حدالامکان مطابق خود کلمه اصلی باشد. در مورد هر فیلم میشه ۱۰۰۰ تا عنوان هم نوشت ولی صداقت ایجاب می کنه همون نامی که عوامل فیلم به اثرشون گذاشتند ترجمه شود. مثلاً فیلم The International باید بین‌المللی ترجمه شود ولی متأسفانه در صدا و سیما ایران با عنوان تجارت جهانی به نمایش گذاشته شده. نمی خوام بگم عنوان تجارت جهانی هیچ ربطی به فیلم نداره ولی در ترجمه این عنوان صداقت وجود نداره.. --عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)پاسخ

از دیدِ من، همان ترجمهٔ واژه به واژه بهتر است. در ترجمهٔ نامِ فیلمها باید معیارهای صداقت و وفاداری به متنِ اصلی و احترام به اندیشه‌های خالقِ اثر را در نظر داشته باشیم. مگر اینکه نامی رکیک و زننده باشد. /مهرافزون!--Mani-bakhtiar (بحث) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۰۳ (UTC)پاسخ

100 در 100 ترجمه واژه به واژه بهتر و برتر است. بگذارید مثالی بزنم تا منظورم را کامل و نیکوتر بیان کرده باشم. فیلم انگلیسی en:No Strings Attached (film) عنوانش یک اصلاح است به معنای بی قید و شرط یا بدون تعهد. برای گزیدن نام فارسی همان عناوین بدون قید و شرط یا بدون تعهد مناسب هستند. موضوع فیلم دوستی یک دختر و پسر است که صرفا برای رابطه جنسی دوست شده اند. لذا می توان نام فیلم را فقط برای سکس یا دوستی برای سکس گذاشت همانطور که عنوان فرانسویش همین است.__ مـاهـان (پیام‌ها) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۴۶ (UTC)__پاسخ

Charge-transfer complex

میشه معادل Charge-transfer complex را بگویید؟ همچنین DOPANT، بگوییم ناخالصی یا آشکارساز؟ سپاس--- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)پاسخ

ترجمه‌ای که معمولاً از عبارت اول در متون علمی می‌شود کمپلکس انتقال بار است. در ضمن بهتر است جمله را بدهید تا یک کلمه خاص را. --عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۱۰ (UTC)پاسخ
DOPANT هم ناخالص می‌باشد. --عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۱۹ (UTC)پاسخ
مقاله‌ای به همین نام در ویکی انگلیسی است، dopant هم همین‌طور مقاله دارند. بیشتر دنبال این بودم که بجای کمپلکس واژهٔ فارسی بیاورم--- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۱۴ (UTC)پاسخ

تا جایی که من می دونم در مقالات فارسی از واژه کمپلکس استفاده می کنند. بعضی واژه ها همین جوری عینا ترجمه بشن خیلی بهتره تا اینکه معادل بگیرن. معادلاشون معمولا ذهن رو به فکرای غلط می اندازه. مثلا تو فلسفه هم واژه فرانسوی ابژه، به برابر های فارسیش ترجیح داده میشه. --عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC) در ضمن dopant بهتره ناخالصی ترجمه شه.--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۲۸ (UTC)پاسخ

صفحه کمپلکس تا حالا ایجاد نشده بود! ایجادش کردم. اگه کسی معادل فرهنگستان داره اضافه کنه. دوستدار ایران بزرگ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۳۸ (UTC)پاسخ

کمپلکس به طور معمول به صورت یک ترکیب اسمی در مقالات علمی وجود داره. بنابراین به نظر ایجاد صفحه ای صرفا برای کمپلکس چندان نیاز نیست. در خود ویکی انگلیسی هم کمپلکس به این صورت وجود داره: https://en.wikipedia.org/wiki/Complex عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۴ (UTC)پاسخ

کاربر:Rmashhadi به خود «مجتمع ساختمانی» هم building complex می گویند.-- Mpj7 (بحث) ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۵ (UTC)پاسخ
ارتباطش رو متوجه نشدم--- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)پاسخ
با پوزش٬ هرچند که با ترجمه کلمهُ کمپلکس در اینجا موافق نیستم ولی اگر بخواهید ترجمه اش کنید توجه به کاربردهای دیگر این واژه (مثال بالا) می‌تواند کمک کند. مثلا «پیوستگی» و یا «وابستگی» را می‌گویم: «وابستگی/پیوستگی انتقال بار الکتریکی». -- Mpj7 (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۳۵ (UTC)پاسخ

کمپلکس اغلب اشاره به یک ساختار پیچیده دارد... مثلا تو شیمی منظور از کمپلکس فعال اینه که این ساختار از دو ساختار دیگه، یعنی واکنش دهنده و فرآورده حالت پیچیده تری دارد. یا مثلا در این مثال.. منظور از کمپلکس انتقال بار این است که انتقال بار در این مدل با دیگر انتقال های مشابه به علت حضور تعداد بیشتری از اتم ها و مولکول ها، پیچیده تره.... تو زمینه عمران اطلاعی ندارم ولی فکر کنم منظور از building complex هم این باشه که این ساختمان از ساختمان های دیگه نظام پیچیده تری داره..مثلا در یک مجتمع ساختمانی (یا ساختمان پیچیده) بر خلاف ساختمان های معمولی، واحد نگهبانی وجود دارد، سرایدار در آن استخدام شده، ساکنان بیشتر هستند و .... یا در ریاضیات Complex numbers اعداد مختلط ترجمه می شود. اعداد مختلط با یک تعریف دم دستی ترکیبی از اعداد حقیقی و اعداد موهومی می باشد که نشان از پیچیده تر بودن اعداد مختلط نسبت به آن دوست..--عمو لنگ دراز (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۳ (UTC)پاسخ

بله همین طور است، فقط اگر به جای «به علت حضور تعداد بیشتری از اتم ها و مولکول ها، پیچیده تره» بگوییم به علت حضور اتم‌ها یا/ و مولکول‌های متفاوت...، مسالهٔ «پیچیدگی» آشکارتر می شود چون complexity اصلی آنجاست. و این complexity زمانی معنی پیدا می کند و قابل ارزیابی می شود که در association با دیگری و یا دیگران مشخصی باشد. از این رو رابطه یک رابطهٔ «سرراست» نیست، یک رابطهٔ وابسته و پیوسته به خیلی اگرهاست است. وابسته و پیوسته به چبود وضعیت خود و دیگران. -- Mpj7 (بحث) ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)پاسخ

اخراج شده: اطلاعاتی مجاز نیست

«اطلاعاتی مجاز نیست» به عنوان معادل واژه No Intelligence Allowed در صفحه اخراج شده: اطلاعاتی مجاز نیست به کار گرفته شده است. در حالی که با توجه به محتوای این مستند کاملا واضح است که اطلاعات معادل Intelligence نیست. (این مستند به بررسی نحوه تقابل با دانشمندانی که دیدگاهی متقابل با داروینیسم داشته‌اند و مسئله اخراج آنها از دانشگاه‌های آمریکا می‌پردازد.) به علاوه در جستجوی گوگلی مشخص می شود که این فیلم با نام «اخراج شده» شناخته شده است. با این اوصاف چه نامی برای این صفحه مناسب است؟ --Yaqtin (بحث) ‏۳ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۱۳ (UTC)پاسخ
در اینجا، به نظر می آید که Intelligence به معنی فهمیدن (معنی سوم کلمه در فرهنگ مریام-وبستر) باشد. دراینصورت، معنی کل عبارت چیزی است شبیه فهمیدن روا نیست یا فهمیدن مجاز نیست یا فهمیدن ممنوع اورمزدگفتگوی‌دوستانه ‏۴ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)پاسخ

توجه داشته باشید که Intelligence در اینجا اشاره‌ای هم به Intelligent design، یا آفرینش هوشمند دارد. به نظر نمی‌رسد فهمیدن معادل مناسبی باشد. آیدین (بحث) ‏۹ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۲۲ (UTC)پاسخ

goods

معنی واژه good در این https://en.wikipedia.org/wiki/Value_theory چیست؟ در این بخش هم در مورد اخلاق و هم اقتصاد بحث می شود. واژه ای که در هر دو حوزه واجد معنا باشد (محصولات و محسنات) چه واژه ای می تواند باشد؟ Alireza7372 (بحث) ‏۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)پاسخ

@Alireza7372: به عقیده من بهترین معادل کلمه ***خیر*** است. وقتی میگوییم «خیرت به کسی برسد» یا «خدا خیرت دهد» یا «خیر و شر» هر دو معنی موردنظر شما را شامل می شود.اورمزدگفتگوی‌دوستانه ‏۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۵۷ (UTC)پاسخ
@اورمزد: متشکرم . هرچند در متن این نوشته هنوز نمی توانم به راحتی از کلمه خیر به عنوان معادل استفاده کنم. به طور مثال : "When discussing non-moral goods, one may make a useful distinction between inherently serviced and material goods in the marketplace" . شاید مشکل از متن است. Alireza7372 (بحث) ‏۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)پاسخ
@Alireza7372: اگر از خیریات به عنوان جمع خیر استفاده کنید، بد نیست. اورمزدگفتگوی‌دوستانه ‏۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۳۷ (UTC)پاسخ
دوستان پیشنهاد می‌کنم یک مقاله مناسب‌تر پیدا کنید. گویا این متنی که انتخاب کردید خیلی مناسب حال شما نیست. دوستدار ایران بزرگ ‏۹ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۰۲ (UTC)پاسخ

برابر فارسی

سلام دوستان. برابر فارسی این عناوین ترکی استانبولی چی هست؟ اینها عناوین فیلم هستند:

  • Kader Bağlayınca
  • Küçük Ev
  • Şeref Sözü
  • Silah Arkadaşları
  • Fırtına
  • Babanın Evlatları

عارون (بحث) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۳۲ (UTC)پاسخ

Vassal state

درود فراوان به دوستان،

برابر فارسی واژه Vassal state را می‌خواستم.

با سپاس masoud.v (بحث) ‏۱۲ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۲۸ (UTC)پاسخ

درود، به نظر من، در رابطهُ میان حکومتی بزرگ‌تر با حکومت ویا حاکم کوچک‌تر ویا ضعیف‌تر (بستگی به چگونگی رابطه) این واژه می‌تواند حکومت تحت‌الحمایه، تحت نفوذ، تحت قیومیت، وابسته، دارای منافع مشترک، جزو اقمار، و یا حتی فقط ایالت ترجمه شود. از آن‌جا که واژهُ «واسال» خود در نام‌گذاری مقاله در ویکی‌فا بکار رفته «ایالت واسال» و یا «وابستگی واسال» (اگر درجایی که بکار می‌برید مورد یابد) شاید بهترین گزینه باشد. موفق باشید -- Mpj7 (بحث) ‏۱۲ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۵۷ (UTC)پاسخ
تمام معادل‌هایی که گفتید استفاده می‌شود اما «دولت خراج‌گذار» دقیق‌تر است. --همان (بحث) ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۰۳ (UTC)پاسخ

من هم با پیشنهاد کاربر:همان موافقم. معادل روان و سلیسی است. __ ماهان (پیام‌ها) ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۲ (UTC)__پاسخ

خراج گذار اگر اشتباه نکنم کسی است که پول و مال به صورت خراج در اختیار کسی قرار می‌دهد ولی حکومت وسال کمک و پشتیبانی نظامی ارائه می‌دهد. خراجگزار بیشتر مناسب Tributary state است. 1234 (بحث) ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)پاسخ

@Masoud 75،‏ Wikimostafa،‏ Sicaspi،‏ همان و Mpj7: دولت تحت الحمایه می شود Protectorate و دولت خراجگذار هم همان طور که سیسکاپی گفت می شود Tributary state و تحت قیمومیت هم می شود Mandatory یا Mandate نظیر Mandatory Palestine اما Vassal state طبق ترجمه عربی گوگل که فکر می کنم درست است می شود «دولت تابعه».--سید (بحث) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۳۸ (UTC)پاسخ

تا آنجا که من متوجه شدم، واسال یک واژه یا اصطلاحِ قرونِ وسطایی و خاص است. واسال، شخص یا دولتِ کوچکی بوده که هرگاه لُرد یا نیرویِ بالادستی نیاز میدیده، کمکهایی را بشکلِ خراج(مالی) و هم بشکلِ کمکِ نظامی ارائه می داده است و در عوض، به او اجازه داده میشد که به قلمرویی تسلط داشته باشد.

پیشنهادِ من اینست که همانگونه که لُرد، یک لقبِ خاصِ قرونِ وسطایی' است، واسال را هم به همان گونه در نظر بگیریم و Vassal state را به «ایالتِ واسال» یا «دولتِ واسال» برگردانیم. من با Mpj7 موافقم./مهرافزون!Mani-bakhtiar (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)پاسخ

دختران داغ

لطفا برای فیلم دختران داغ نام مناسب پیشنهاد دهید زاید الوصف (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)پاسخ

همین نامی که الآن هست. KhabarNegar خبرنگار ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۰۴ (UTC)پاسخ

دختران آتشین. Mani-bakhtiar (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)پاسخ

درخواست برابر فارسی برای digital watermark

با سلام؛ هم‌اکنون «نهان‌نگاری» به عنوان معادل برای digital watermark استفاده شده است. درصورتی‌که فرهنگستان نهان‌نگاری را معادل steganography معرفی کرده است. لطفاً در بحث:نهان‌نگاری یا بحث:پنهان‌نگاری شرکت کنید و برابر مناسبی برای digital watermark پیشنهاد کنید. Zialem (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۴۶ (UTC)پاسخ

@Zialem: سلام. فرهنگستان، واژهٔ «دیجیتال» را «رقمی» یا «شماره‌ای» ترجمه کرده است. واترمارک هم از دیدِ من، هم پنهان نگاری معنا می‌شود و هم نهان نگاری. از ترکیبِ ایندو، «نهان‌نگاریِ رقمی» یا «پنهان‌نگاریِ رقمی» یا «رقم نهان‌نگار» را می‌توان نتیجه گرفت. --Mani-bakhtiar (بحث) ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۵۸ (UTC)پاسخ

Range Voting

 
Range Voting

en:Range voting برای ترجمهٔ افزونهٔ SecurePoll ویکی‌مدیا می‌خواهمش. در این تصویر (کلیک کنید تا ببینید) کسی «محدودهٔ رأی» معنایش کرده که غلط است. شاید چیزی در مایه‌های «رأی‌گیری محدوده‌ای» درست‌تر باشد. 4nn1l2 (بحث) ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۱۵ (UTC)پاسخ

به یک تعبیر، رأی‌گیری امتیازی هم می‌توان ترجمه کرد. یعنی شخص به هر نامزد یک امتیاز می‌دهد. (در ارزشیابی استادان دانشگاه‌های ایران از این روش استفاده می‌شود) مهدی (بحث) ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۸ (ایران) ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۱۸ (UTC)پاسخ
رأی‌گیری دامنه‌ای هم می‌شود اما رأی‌گیری امتیازی ملموس تر است.__ ماهان (پیام‌ها) ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۳۴ (UTC)__پاسخ
Score voting تغییر مسیر هست براش. پس «رای‌گیری امتیازی» معادل مناسبیه. --دوستدار ایران بزرگ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۵ (UTC)پاسخ

نابودگر: پیدایش

در فیلم جنسیس به عنوان یک سیستم عامل در حال رونمایی شناخته می شود که همان سایبرنت است از همین رو و چون اسم خاص است به نظرم نابودگر: جنسیس عنوان بهتری است . Behnam mancini (بحث) ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۱۹ (UTC)پاسخ

موافقم، ولی مهم رعایت وپ:رواج است، اگر منبع سینمایی معتبر برای نام پیدا کردید در مقاله ذکر کنید.--آرمان (بحث) ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۵۷ (UTC)پاسخ
به نظر من هم جنسیس بهتر است زاید الوصف (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۰ (UTC)پاسخ

SecurePoll

اگر به ویژه:رأی‌گیری_ایمن بروید خواهید دید که کسی SecurePoll را «رأی‌گیری ایمن» ترجمه کرده و کس دیگری «امن‌نظرپرسی» (امن‌پرسی). با این توضیح که در انگلیسی با حروف بزرگ (و البته the) و در عربی با ال اسامی نکره را معرفه می‌کنند. مثلاً هرکس در هرجایی نام SecurePoll را بشنود ذهنش فقط و فقط به این افزونه در مدیاویکی سوق خواهد یافت. «رأی‌گیری ایمن» در فارسی خیلی کلی است و اصلاً خاص و به‌یادماندنی نیست. شاید بتوان با استفاده از کلمات نامتداول، وجهه و صبغهٔ خاص‌تری به آن بخشید، مثلاً نظرپرسی به جای نظرسنجی. اما مشکل اینجاست که «امن‌نظرپرسی» یا «امن‌پرسی» اصلاً در دهان نمی‌چرخد. شاید «امین‌پرسی» معادل بهتری باشد. آیا کسی پیشنهاد بهتری دارد؟ 4nn1l2 (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۰۶ (UTC)پاسخ

آپدیت: «امن‌نظرپرسی» حذف شده و «نظرسنجی امن» جایگزین شده‌است. 4nn1l2 (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۴۵ (UTC)پاسخ

وایلد کارد

به نظرم این نام مناسب نیست ودقیقا همان نام انگلیسی فیلم است فکر کنم کارت وحشی یا نامی دیگر مناسب تر باشد. زاید الوصف (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۲ (UTC)پاسخ

وایلد کارد برگی (کارتی) هست که در بازی ورق میتونه به برگ دیگری تبدیل بشه. این برگ معمولا جوکر هست. یه نوع برگ برنده است.--دوستدار ایران بزرگ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۲۳ (UTC)پاسخ

درخواست برابر پارسی برای Coevolution

اصل واژه: Coevolution
زبان اصلی: انگلیسی
حوزه تخصصی: زیست‌شناسی فرگشتی
مدخل ویکی‌پدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/Coevolution
تعریف: برای توضیح موقیتی که دو یا چندین گونه جانوری متقابلاً بر روی فرگشت یک دیگر تأثیر می‌گزارند (Coevolution)
نتیجه گوگل: https://www.google.com/search?q=coevolution&ie=utf-8&oe=utf-8
Shahram.bahrami (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)پاسخ

هم‌تکاملی یا هم‌فرگشتی-- آرمان (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۰۸ (UTC)پاسخ

نام سوئدی - چند عنوان ترکی استانبولی

من نام Jan Malmsjö رو به یان مالمسه ترجمه کردم. آیا درسته؟

رضا بیک‌ایمانوردی هم چند فیلم در ترکیه بازی کرده که لطفا برابر فارسیش رو بهم بگین: Kader * Küçük Ev * Şeref Sözü * Silah Arkadaşları * Fırtına * Babanın Evlatları * عارون (بحث) ‏۲۸ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)پاسخ

صدای ترکیب sj و skj در زبان سوئدی، مشابه دقیقی در فارسی ندارد اما به خ نزدیک است. یان مالمخو مناسب‌تر است. آیدین (بحث) ‏۲۸ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)پاسخ
ترکیب sj همانگونه که جناب آیدین گفتند صدایی میان "ش" و "خ" دارد که به "خ" نزدیکتر است ولی گاهی "ش" نیز می‌تواند تلفظ شود و از نظر نویسه گردانی مرسوم در فارسی همیشه "ش" به عنوان معادل نوشته می‌شود. مانند پرودز اکتور شروو. دیاکو « بحث » ‏۲۸ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)پاسخ

@عارون: درود. ترجمه نام فیلم‌ها:

  • Kader: قضا و قدر
  • Küçük Ev: خانه کوچک
  • Şeref Sözü: قول شرف
  • Silah Arkadaşları: دوستان اسلحه
  • Fırtına: توفان
  • Babanın Evlatları: فرزندان بابا

مانی (بحث) ‏۲۸ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۲۲ (UTC)پاسخ

درود. Silah Arkadaşları با بد نیست به همرزمان ترجمه کنید. در مورد Kader بنظر من سرنوشت بهتر و نزدیکتر به اصطلاح (که در فارسی معمولا بتنهایی نمی‌آید) و Fırtına هم همیشه به معنای طوفان نیست و بستگی به جمله دارد. ارژنـگ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۲۶ (UTC)پاسخ

تاریخچه پاون شاپ

دوستان لطفا یک نام مناسب برای Pawn Shop Chronicles پیشنهاد دهید . Behnam mancini (بحث) ‏۲۹ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۴۳ (UTC)پاسخ

پاون شاپ به بنگاه‌های مالی که در قبال دریافت گرویی پول در اختیار افراد قرار میدهد (گرویی را میخرد یا گرو نگه میدارد) گفته می‌شود. دقیفا در فارسی عنوان جاری کنونی را نمی‌دانم اما تاریخچه پاون شاپ بدون منبع اصلا عنوان درستی نیست. /: پیروز باشید. ارژنـگ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)پاسخ
اگر مقصودتان دامنهٔ سینمائی این نام است در ادامهٔ گفتهٔ جناب ارژنگ: این حرفه و یا «دکه» ازدیرباز تأمین کنندهٔ وام اضطراری کوچک برای مردم عادی بوده و به «گرو» گذاشتن قیمتی‌ها در آنجا خود نشانی از درماندگی ونیاز مالی فوری بوده. حافظ در شرح ماجرای خود می‌گوید؛ در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی، خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی، و یا؛ آه اگر خرقهٔ پشمین به گرو نستانند. به هرحال ماجراهایی که‌ می‌تواند در این میان بوجود بیاید از دیرباز سوژهٔ بسیاری از داستان‌ها بوده٬ حدود ۱۰۰ سال پیش چارلی چاپلین خود گویا شش فیلم صامت به همین نام The Pawnshop دارد که در فارسی آن‌را به درستی «سمساری» ترجمه کرده‌بودند. ترجمهٔ pawn shop chronicles را شاید بتوان بصورت «ماجراهای پاون‌ شاپ» نگاه داشت و «ماجراهای دکهٔ سمساری» هم می‌تواند ترجمهٔ بیشتر آن باشد. به‌روز و تندرست باشید.-- Mpj7 (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۰ (UTC)پاسخ
مقالهٔ فیلم سمساری در ویکی‌فا. -- Mpj7 (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)پاسخ
به ماجراهای دکه سمساری منقل شد Behnam mancini (بحث) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)پاسخ

چند اسم خارجی

سلام دوستان. این اسامی رو چطور به فارسی بنویسم؟ (میدونم وبسایت‌هایی هستند که تلفظ اسم رو میگن. ولی بیشتر وقت‌ها اونقدر سریع میگن که آدم حالیش نمیشه)

  • Luis Vigoreaux Rivera (اهل پورتوریکو)-احتمالا اسمش اسپانیاییه
  • Edmond Classen (اهل هلند)
  • Albert Üksip (اهل استونی)
  • Kadir Savun (اهل ترکیه)

همچنین عنوان فیلم ترکیه‌ای «Kader Bağlayınca» به فارسی چی میشه؟

با تشکر. عارون (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۳۵ (UTC)پاسخ

@Diako1971:

کاربر دیاکو (سلام مرا بپذیرند) در این خصوص کمک خوبی است. ارادتمند __ مـاهـان (پیام‌ها) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۱۲ (UTC)__پاسخ
درود بر شما ماهان گرامی. جناب آریوبرزن زحمت کشیدند و معادل درست را نوشتند. البته در مورد آن اسم ترکیه‌ای فکر می‌کنم چون در ترکی استانبولی "ق" وجود ندارد اگر "کادیر ساوون" بنویسیم کمی بهتر باشد. دیاکو « بحث » ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۳۸ (UTC)پاسخ
همان قادر بهتر است، نویسه‌گردانی ترکی به صورت درستش در فارسی کاملا رایج است، مثلا Recep را رجب می‌نویسند و نه رجپ! __Âriobarzan ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۴۶ (UTC)پاسخ
  • لوئیس ویگورو ریورا
  • ادموند کلاسن
  • آلبرت اوکسیپ
  • قادر ساوون
__Âriobarzan ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۱۵ (UTC)پاسخ

تشکر فراوان از دوستان.اما نگفتید اسم فیلم ترکیه ای «Kader Bağlayınca» به فارسی چی میشه. عارون (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۵۳ (UTC)پاسخ

من زیاد ترکی بلد نیستم، ولی باید «تماس با سرنوشت» یا چیزی مانند آن باشد! __Âriobarzan ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۴ (UTC)پاسخ

نامگذاری رنگ‌های طیف آبی

سلام. به‌نظرم می‌آید سه رنگ از طیف آبی کاملا دلبخواهی نامیده و با میان‌ویکی‌شان مرتبط شده‌اند:

  1. Ultramarine که براساس متن مقاله به‌وضوح لاجوردی است (از سنگ لاجورد به‌دست می‌آید) با سرمه‌ای پیوند خورده.
  2. Persian blue الان با لاجوردی پیوند خورده که اشتباه است (اگر توضیحات شماره ۱ را قبول داشته باشیم)، فکر کنم برای این مقاله همان «آبی ایرانی» درست‌تر باشد.
  3. Navy blue درحال حاضر میان‌ویکی ندارد و به‌نظر می‌رسد باید با سرمه‌ای لینک شود.

توضیحات بالا بیشتر براساس برداشتم از متن مقاله‌های انگلیسی است و فرصت بررسی دقیق‌تر نداشتم در منابع. منتظر نظر دوستان هستم، سپاسگزار. Wikimostafa (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۳۹ (UTC)پاسخ

به نظرم حق با شماست. من موردهای "سرمه‌ای" و "لاجوردی" را درست کردم. دیاکو « بحث » ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۳۱ (UTC)پاسخ

من اولین باره که نام persian blue رو می‌شنوم و برام خیلی جالبه. شاید برابرش در فارسی رنگ فیروزه‌ای باشه. عارون (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۴۴ (UTC)پاسخ

نه. معادل فیروزه‌ای می‌شود turquoise. دیاکو « بحث » ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۱۵ (UTC)پاسخ
من این موارد را درست کردم، ولی یکی از کاربران ویکیدیتا دائم آن را واگردانی می‌کند. دیاکو « بحث » ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۱۲ (UTC)پاسخ

درخواست ایجاد مقاله به زبان انگلیسی

روز بخیر دوستان. لطفا اگه کسی انگلیسی بلده مقاله صدف طاهریان -sadaf taherian- رو در ویکی پدیای انگلیسی ایجاد کنه. اگه مقاله ی مدکور به زبان های دیگه هم ایجاد بشه خیلی عالیه. منابع هم معتبر هستند:

  • روزنامه ایندی پندنت: [۹]
  • روزنامه دیلی میل: [۱۰]
  • یاهو نیوز: [۱۱]

منابع بیشتری هم هستند اما به همین 3 تا اکتفا کردم.با تشکر عارون (بحث) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۳۹ (UTC)پاسخ

یاهو نیوز بیشتر شبیه یه مجله زرده تا منبع قابل اعتماد! --دوستدار ایران بزرگ ‏۲ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)پاسخ
دو منبع دیگه که معتبر هستند.
  • یه منبع دیگه: [۱۲]
  • بی بی سی فارسی: [۱۳]
  • این هم یکی دیگه: [۱۴]

به نظرم دیگه باید تعداد منابعی که ارائه کردم کافی باشه. عارون (بحث) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۸ (UTC)پاسخ

After_the_Ball

درود به دوستان کسی میداند واژه ball در این عنوان به چه مفهومیست؟__ مـاهـان (پیام‌ها) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۳۴ (UTC)__پاسخ

Ball نوعی مجلس رقص است (از ریشه باله در لاتین و به تبع آن در فرانسوی به معنای رقص). کتابی هم با همین نام After the ball از لئو تولستوی هست که در فارسی «پس از مجلس رقص» ترجمه شده. NightD  بحث  ‏۲ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)پاسخ

ممنون کمک بسیار خوبی نمودی. ارادتمند __ مـاهـان (پیام‌ها) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۰ (UTC)__پاسخ

Ectotherm

برابر فارسی Ectotherm چیست لطفاً نگویید خونسرد چون خود خونسرد جدا مقاله دارد. درضمن legless lizard را مارمولک بدون پا بگوییم یا بی پا؟ تشکر--- Rmashhadi ♪♫ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۵ (UTC)پاسخ

درود به نظرم مارمولک بی‌پا وزین‌تر و نیکوتر است. __ ماهان (پیام‌ها) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۰۸ (UTC)__پاسخ

@Rmashhadi:

درود بهترین عنوان خونسردی (https://en.wikipedia.org/wiki/Ectotherm) است. مقاله‌ای که شما اشاره کردید خونسرد (https://en.wikipedia.org/wiki/Poikilotherm) مربوط به یک جانور خونسرد است. ارادتمند __ ماهان (پیام‌ها) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۰۰ (UTC)__پاسخ

من واقعاً گیج شدم الان فرق Poikilotherm و Ectotherm چیست در جملهٔ Many terrestrial ectotherms are poikilothermic منظور چیست؟ --- Rmashhadi ♪♫ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)پاسخ

@Rmashhadi: ×××× باری گویا متفاوت هستند. تعاریف این پیوندها فرقشان را بازگو نموده است.

[۱۵] [۱۶]

اگر مایل بودید ترجمه کنم. ارادتمند __ ماهان (پیام‌ها) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۳۵ (UTC)__پاسخ

@Rmashhadi: - ایا مثمر ثمر بود؟ دیگر پاسخ ندادید؟!! __ ماهان (پیام‌ها) ‏۳ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۱۲ (UTC)__پاسخ

سلام می‌بخشید من اینترنتم قطع شده بود ممنون از پاسخ فکر کنم فهمیدم --- Rmashhadi ♪♫ ‏۴ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۶ (UTC)پاسخ
@Rmashhadi: - موفق باشید. __ مـاهـان (پیام‌ها) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)__پاسخ

manak

درخواست ترجمه:

صفحه‌ای که آدرس داده‌اید خطا می‌دهد اما مثلاً I have your word یعنی تو به من قول داده‌ای نمی دونم این مثال کمکی می‌کند یا خیر اما در اقتصاد مطمئن نیستم چه معنی دیگری می‌دهد --- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۷ (UTC)پاسخ

درخواست ترجمه از زبان فرانسوی

آیا کسانی که با زبان فرانسه آشنا هستند، وسعشان می‌رسد چند سطری را از نسخهٔ فرانسوی مقالهٔ وه مهر شاپور ترجمه کنند؟ (لینک به نسخه فرانسوی) -- bkouhi (بحث) ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۲۲ (UTC)پاسخ

من می‌توانم کمک تان کنم اما الان مدتی است که درگیر تغییر آدرس و آماده‌سازی خانهٔ تازه‌ام چند روز یک بار فرصت دیدن ویکی را دارم اگر عجله ندارید برایم در صفحهٔ بحثم یادآوری بذارید تا انجام دهم--- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۳ (UTC)پاسخ

binocular vision

سلام واژهٔ binocular vision را همان بینایی دوچشمی ترجمه کنیم؟ و البته کلمهٔ مقابلش Monocular vision را هم بینایی تک چشمی؟ برای forked toung هم زبان دو شاخ گفته‌ام همین است کسی نام تخصصی می‌داند؟ --- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)پاسخ

فرهنگستان برای اولی «دید دوچشمی» را تصویب کرده‌است. دومی هم قاعدتاً می‌شود «دید تک‌چشمی». سومی را می‌توانید «زبان چنگالی» ترجمه کنید. فرهنگستان forked را در حوزهٔ علوم جو «چنگالی» نوشته‌است. 4nn1l2 (بحث) ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)پاسخ

درخواست ترجمه مقاله

لطفا مقاله Secondary sex characteristic رو در ویکی انگلیسی ترجمه و در ویکی فارسی با عنوان -صفات ثانویه جنسی- ایجاد کنید. مقاله مهمی هست و چون علمی و تخصصیه از عهده ی بنده خارجه. عارون (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)پاسخ

Hatnote

قبلا این صفحه ساخته شده ولی به نظرم سرنویس (یا سرنوشت) نمی تونه مناسب باشه چون برای headnote به کار می ره. واژه هایی مثل «برنوشت» یا «درنوشت» رو با توجه به معنی «hatnote» و جلوگیری از ایجاد شبهه پیشنهاد می‌کنم. آیا هیچ معادلی برای Hatnote توسط فرهنگستان یا جاهای دیگر پیشنهاد نشده؟ --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۴۰ (UTC)پاسخ

درخواست برابر فارسی برای چند فیلم آمریکایی

  • Once Upon a Honeymoon
  • ماه عسل پرماجرا (ترجمه از نام فرانسه، Lune de miel mouvementée)
  • The Woman of the Town
  • زن شهر
  • Experiment Perilous
  • Incendiary Blonde
  • Suspense
  • Cass Timberlane
  • کس تیمبرلین
  • The Great Garrick
  • گریک بزرگ
  • The Man in the Iron Mask
  • مردی با ماسک آهنین
  • The Great Commandment
  • فرمان بزرگ
  • Rangers of Fortune
  • Strange Cargo
  • محمولهٔ عجیب
  • Seven Sinners
  • هفت گناهکار
  • Among the Living
  • در میان زندگان
  • In Old California
  • در کالیفرنیای قدیم
  • The Lady Has Plans
  • بانو نقشه‌هایی دارند

لطفاً برابر فارسی هر کدوم رو در مقابل عنوان انگلیسیش بنویسید. متشکرم. عارون (بحث) ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۴۱ (UTC)پاسخ

دوستان، خیلی وقته منتظرم برای ترجمه اسامی فیلم‌هایی که قبلاً گفته بودم بهم کمک کنید. پس چی شد؟ عارون (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۶ (UTC)پاسخ

با تشکر از دوست عزیزی که ترجمه کردند. به نظرتون The Woman of the Town رو میشه -زن شهری- ترجمه کرد؟ عارون (بحث) ‏۱۴ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۳۹ (UTC)پاسخ

@عارون: عبارت Woman of the Town در واژه نامه به prostitute یا فاحشه ترجمه شده اما در محتوی فیلم، چیزی که در ویکی انگلیسی نوشته اشاره‌ای به فاحشه بودن نشده اما زن شهری فکر نکنم درست باشه احتمالاً این عبارت مثل «پهلوان شهر» یا «لات شهر» در فارسی باشه حالا «زن شهر» اگر معادلی در فارسی عامیانه داره همان را بگذارید--- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۱۰ (UTC)پاسخ
متشکرم بابت توضیحات شما عارون (بحث) ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)پاسخ

Big Momma's

در حال حاضر سه فیلم با عنوان خانه مامان گنده ، خانه مامان گنده ۲ و مامان گنده‌ها: پسر کو ندارد نشان از پدر وجود دارد به نظرم می رسد مامان بزرگه از مامان گنده عنوان بهتری است .زاید الوصف (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۰۴ (UTC)پاسخ

با درود، مامان گنده ترجمه‌ای تحت اللفظی و اشتباه است. Big Mama اصطلاحی است محاوره‌ای که سیاه‌پوستان آمریکا، برای واژۀ «مادربزرگ» بکار می‌برند. در تمام عبارت‌های فوق هم باید عنوان مامان گنده را به "مادربزرگ" یا بقول شما "مامان‌بزرگ" (با نیم‌فاصله) تغییر داد. به نظرم به آن ـه آخر هم نیازی نیست. (مامان‌بزرگ نه مامان‌بزرگه) با احترام -- Tisfoon (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۰ (UTC)پاسخ
با تشکر فراوان از شما ، لطفا انتقال را انجام دهید چون قبلا یک نفر تغییر مسیر داده زاید الوصف (بحث) ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)پاسخ

برابر فارسی برای اسامی فیلم

سلام دوستان. می خوام فیلم های کلارک گیبل رو در ویکی پدیای فارسی تکمیل کنم. هر چقدر که براتون مقدوره کمک کنید. مرسی

  • White Man
  • مرد سفید
  • Déclassée
  • The Merry Widow
  • بیوه ی سرمست
  • The Plastic Age
  • عصر پلاستیک
  • Du Barry, Woman of Passion
  • دو-بری، بانوی عشق
  • The Painted Desert
  • بیابان رنگی یا بیابان رنگ شده (ترجمه ی نام فرانسوی: بیابان سرخ یا بیابان قرمز)
  • The Easiest Way
  • آسان ترین راه
  • Dance, Fools, Dance
  • رقص، احمق ها، رقص
  • The Finger Points
  • The Secret Six
  • شش سرّی
  • Laughing Sinners
  • گناهکاران خندان
  • Night Nurse
  • پرستار شب
  • Sporting Blood
  • خون ورزشی
  • Susan Lenox (Her Fall and Rise)
  • سوزان لنکس (فرود و فرازش) یا سوزان لنکس (افت و خیزش) شاید بهتر باشد بگویید «فرود و فراز یا افت و خیز سوزان لنکس» ، دیگه پرانتز نگذارید
  • Possessed
  • داشته یا تملک، کسی که یک نفر دیگر صاحبش شده باشد خودتان پیشنهاد دهید اما در فرانسه به «فریفتگی» ترجمه شده است
  • Hell Divers
  • غواصان جهنم
  • Polly of the Circus
  • Red Dust
  • غبار سرخ یا گرد سرخ
  • Strange Interlude
  • No Man of Her Own
  • هیچ یک از مردانش

دفعه بعد 20 تا دیگه رو میگم. متشکرم. عارون (بحث) ‏۱۴ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۹ (UTC)پاسخ

تدوین راهنماهای نویسه‌گردانی

دوستان نظرتان راجع به تدوین صفحاتی مثل ویکی‌پدیا:درخواست برابر فارسی/نویسه‌گردانی آلمانی چیست؟ منبع اصلی من ویکی‌کتاب انگلیسی بود. البته هنوز خیلی جای کار دارد و قرار است با همکاری هم بهبودش دهیم. فعلاً می‌خواهم ببینم آیا سایر دوستان هم با چنین ایده‌ای موافقند؟ اگر موافق بودید که بیشتر رویش کار می‌کنیم و رفته‌رفته ایتالیایی و اسپانیایی و ترکی و . . . را هم پوشش می‌دهیم. الان کلی درخواست برای نویسه‌گردانی نام‌ها داریم و می‌توانیم با تدوین چنین راهنماها و خودآموزهایی تعداد درخواست‌ها در دبف را کاهش دهیم. همچنین تعداد فارسی‌زبانانی که مثلاً با اسپانیایی آشنایند کمتر از آلمانی است. اگر امروز شانس آورده‌ایم و کسی در میانمان هست که اسپانیایی بداند، شاید فردا چنین شانسی نداشته باشیم و او دیگر در ویکی فعال نباشد ولی چنین راهنماهایی از باقیات صالحات است. 4nn1l2 (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۰۸ (UTC)پاسخ

پیشنهاد خوبی است ولی بهتر بود برای آن از آوانگاری استفاده می‌شد تا حروف الفبا. چون در بسیاری از موارد الفبا تلفظ کلمه را نمود نمی‌دهد. در ویکی انگلیسی هم به همین شیوه عمل شده مثلاً برای زبان آلمانی: en:Help:IPA for German. در همین ویکی فارسی هم صفحات مشابه هست مثل ویکی‌پدیا:الفبای آوانگاری بین‌المللی برای ترکی استانبولی، آذری و ترکمنی (که خودتان ساخته‌اید) ولی کسی معادل انگلیسی را فارسی نکرده و همان‌طور کپی پیست کرده‌اند. اگر با تبعیت از همان شیوهٔ ویکی انگلیسی زبان‌های مهم را نویسه‌گردانی کنیم بسیار کمک کننده خواهد بود. فقط کافی است در جدول به جای معادل انگلیسی معادل فارسی را قرار دهیم و توضیحات لازم را ترجمه و یا اضافه کنیم. --چالاک بحث ‏۱۴ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۱۴ (UTC)پاسخ
هدفم چیزی دیگری است. در ویکی انگلیسی هیچوقت از آلمانی نویسه‌گردانی نمی‌کنند (چون هر دو از خط لاتین استفاده می‌کنند). آنجا فقط برای برخی خوانندگان کنجکاو تلفظ را هم همان ابتدای مقاله آورده‌اند (لذا از IPA استفاده کرده‌اند) ولی ما که به صورت گسترده به نویسه‌گردانی نیاز داریم (از لاتین به عربی) بد نیست قواعدی سرانگشتی را تدوین کنیم تا راهنمای کار ویرایشگران باشد. مثلاً ویرایشگر سریع با دیدن Schulze بتواند sch را ش، z را تس نویسه‌گردانی کند و بداند e آخر هم تلفظ می‌شود و سریع بنویسید «شولتسه». بدون اینکه لازم باشد در دبف درخواست دهد و مدتی را به انتظار بنشیند یا بدتر از آن تلفظ اشتباه «شولز» را وارد مقاله کند. می‌توانیم از دبف بیشتر برای ترجمه استفاده کنیم. مطمئنم اگر تازه‌واردی ʁ را ببیند نمی‌داند با آنچه کار کند! ما او را راهنمایی می‌کنیم که r را در فارسی به صورت سنتی همان «ر» برمی‌گردانند حتی اگر صدای دیگری بدهد. 4nn1l2 (بحث) ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۴۸ (UTC)پاسخ
مگه از گوگل ترنسلیت استفاده نمی‌کردیم؟ ما همین کار را برای ساخت مقالات فرودگاه‌ها انجام دادیم--- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۹ (UTC)پاسخ
آوانگاری از نویسه‌گردانی کامل‌تره. اگر این بحث رو در قهوه خانه مطرح می کردید نظرات دیگران رو هم می توانستیم بشنویم. --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)پاسخ
دوستان در همان صفحهٔ آلمانی چند مثال زدم تا منظورم را بهتر برسانم. هدف آن است که هرکس Ğ را در یک نام ترکی دید سریع آن را طبق سنت فارسی‌نویسی «غ» برگرداند. چون مطمئنم دیدن ɰ به هیچ دردش نمی‌خورد. آن مطالب تخصصی‌ای هم که در مقالهٔ یوموشاک گ آمده‌است اصلاً برای آدم‌های معمولی قابل فهم نیست. دست آخر اینکه بیشتر روی زبانهای فونتیک مثل آلمانی، ایتالیایی، و ترکی استانبولی و . . . می‌توانیم مانور دهیم. 4nn1l2 (بحث) ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۵۵ (UTC)پاسخ
خب اگر آوانگاری واژه در دست باشد که مشکلی ایجاد نمی‌شود. در همین زبان ایتالیایی که مثال زدید فونتیک است می‌نویسند Giovanni و می‌خوانند جووانی و یا Bologna و بولونیا. سوای این‌ها اگر در همین en:Help:IPA for German دقت کرده باشید هم خود نویسه ذکر شده و هم آوانگاری آن؛ یعنی یک تیر و دو نشان. هم با نویسه می‌توان به مقصود رسید و هم با آوانگاری آن. حالا آنان آوانگاری را مقدم کرده‌اند ما می توانیم آوانویسی را مقدم کنیم. ولی بهتر است برای هر حرف آواشناسی آن را هم در ستونی مجزا ذکر کنیم. مثلا برای حرف c آلمانی در ستونی دیگر بنویسم /t͡s/ /k/ و قس علی هذا.--چالاک بحث ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)پاسخ

write-in

درخواست ترجمه:

برابر فارسی اسامی فیلم- قسمت دوم فیلم های کلارک گیبل

  • Cain and Mabel (فکر می کنم اسم شخص باشند)
  • Love on the Run
  • Parnell
  • Saratoga
  • Too Hot to Handle
  • Idiot's Delight
  • Wife vs. Secretary
  • China Seas
  • The White Sister
  • Hold Your Man
  • Night Flight -نام دیگر: Dark to Dawn
  • Dancing Lady
  • Forsaking All Others
  • Boom Town
  • They Met in Bombay
  • Honky Tonk
  • Somewhere I'll Find You
  • Homecoming
  • Command Decision
  • Any Number Can Play

با تشکر از دوستان. عارون (بحث) ‏۱۶ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)پاسخ

اسامی بازیگران

سلام دوستان. این اسامی رو باید چطور به فارسی نوشت؟ باید ذکر کنم که این بازیگران آمریکایی هستند، اما اینکه اسمشون متعلق به کدوم زبان یا شکور هست رو نمیدونم.

  • Scatman John
  • Xavier Cugat
  • Laurence Naismith
  • Charles Judels فکر میکنم اسم آلمانی باشد
  • John Harron
  • Earle Foxe
  • Purnell Pratt
  • William Bakewell
  • Eugene Jackson
  • DeWitt Jennings
  • Charles Giblyn
  • Roscoe Karns
  • Charley Grapewin
  • Ralf Harolde
  • Edward Nugent
  • Charles Winninger
  • Blanche Friderici
  • Ullrich Haupt (Sr.) آلمانی
  • Donald Keith
  • Jacqueline Gadsden
  • David Collings

با تشکر. عارون (بحث) ‏۱۹ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)پاسخ

  • اسکاتمن جان
  • شاویه کوگات
  • لورنس نیسمیت
  • چارلز یودلز
  • جان هرن
  • ارل فاکس
  • پرنل پرت
  • ویلیام بیکول
  • یوجین جکسن
  • دی‌ویت جنینگز
  • چارلز گبلین
  • راسکو کارنز
  • چارلی گریپوین
  • رالف هارلد
  • ادوارد ناگنت
  • چارلز وینینجر
  • بلانکه فریدریچی
  • اولریش هاوپت
  • دانلد کیت
  • ژاکلین گادسدن
  • دیوید کالینگز
__Âriobarzan ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۴۵ (UTC)پاسخ

byline

درخواست ترجمه:

ممکنه به معنی نام نویسنده یا نام مستعار نویسنده باشه البته به نظرم این واژه معنی‌های مختلفی داره. --دوستدار ایران بزرگ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۲۵ (UTC)پاسخ
چیزی مثل از نگاه دیگران به نظرم خوبه براش. --دوستدار ایران بزرگ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۲۷ (UTC)پاسخ

Recto and verso

Recto and verso را پشت و رو ترجمه کنیم یا دو صفحه‌ای؟ --- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۵۶ (UTC)پاسخ

پشت و رو به نظرم. --دوستدار ایران بزرگ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)پاسخ
@Doostdar: آخه در مقالهٔ انگلیسی دو برگه را کنار هم گذاشته اما در پشت و رو یک برگ را بحث می‌کنیم. چون می‌خواستم مقالهٔ recto verso را بسازم می‌پرسم--- Rmashhadi ♪♫ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۵۸ (UTC)پاسخ
چه وسواس هستی تو. این اصطلاح یه جورایی یک umbrella term هست. هر جور به کار ببرید درسته. پشت و رو یا چپ و راست یا این طرف و آن طرف صفحه یا ... --دوستدار ایران بزرگ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۱۱ (UTC)پاسخ
ممنون خانم مشهدی بخاطر توجه دقیقتان بابت معنی کلمات.--Farhad2010 (بحث) ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۴۵ (UTC)پاسخ

اسامی فرانسوی

سلام.لطف کنید بگید این اسم ها رو چطور به فارسی بنویسم. مرسی

  • Pierre Blanchar=پیر بلانشار
  • Pierre Batcheff=پیر باچف
  • Léonce Perret=لئونس پره
  • Georges Pitoëff=ژرژ پیتوئف
  • Albert Préjean=آلبر پرژان
  • Paul Mounet=پل مونه
  • Pierre Fresnay=پیر فرنه
  • Romeo Bosetti=رومئو بزتی
  • Charles le Bargy=شارل لو بارژی
  • Jules Berry=ژول بری
  • Henri Pouctal=آنری پوکتال
  • Romuald Joubé=رموآلد ژوبه
  • René Navarre=رنه ناوار
  • Jean Angelo=ژان آنژلو
  • Maurice de Féraudy=موریس دو فرودی
  • Georges Biscot=ژرژ بیسکت
  • Charles Berling=شارل برلینگ
  • Pierre Bellemare=پیر بلمار
  • Jean Brochard=ژان بروشار

عارون (بحث) ‏۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)پاسخ

جاخالی

درود کسی می دونه جاخالی دادن در انگلیسی چی میشه؟ منظورم در موقع دعوا است- Rmashhadi ♪♫ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)پاسخ

مدخل «dodge» در ویکی‌واژه فارسی --دوستدار ایران بزرگ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)پاسخ
ممنون مثل اینکه معنی دقیق جاخالی duck می شه از هم‌معنی‌های dodge رسیدم ممنون از همکاری--- Rmashhadi ♪♫ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۹ (UTC)پاسخ
هر دو واژه درست هستند. به نظرم در ویکی‌پدیا:درخواست برابر انگلیسی باید سؤال می‌پرسیدید. --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۱۷ (UTC)پاسخ
نمی دونستم چنین صفحه‌ای وجود دارد ممنون که گفتید--- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۷ (UTC)پاسخ

jumper

در ورزش دو و میدانی چهار رشته ورزشی به نام‌های پرش طول، پرش ارتفاع، پرش با نیزه و پرش سه‌گام وجود دارد اما برای ورزشکاران آنها عبارت مناسب و تعیین شده‌ای وجود ندارد که در رده‌بندی‌ها قرار دهیم.

کسی که پرش میکند به آن پرنده میگویند (سایت فدراسیون دو و میدانی ایران نیز گاهی از آن استفاده میکند) جمع پرنده هم پرندگان میشود به‌طور مثال برای ورزشکار پرش ارتفاع میتوانیم بگویم پرندگان ارتفاع یا پرندگان پرش ارتفاع اما استفاده از پرندگان شاید نامناسب باشد برای همین میتوانیم از عنوان ورزشکاران پرش ارتفاع هم استفاده کنیم، بهتر دیدم درباره این نقص با کاربران محترم مشورتی داشته باشم. --Kasir بحث ‏۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)پاسخ

پرش‌کار! __Âriobarzan ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۰۲ (UTC)پاسخ
پرنده خیلی بهتر از پرش‌کار است. طبق استدلال کثیر دونده هم شاید مناسب نباشد چون یوز هم می‌دود. اگر واژه‌ای مشکل دستوری نداشته باشد (مثلاً آگاه‌سازی به ازای notification مشکل دارد چون عمل است و برای اشاره به شیء به کار نمی‌رود) و تنها مشکلش این باشد که به گوش آشنا نیست، به مرور زمان ذهن به آن عادت می‌کند و مشکل خودبه‌خود رفع می‌شود. به نظرم از همان پرنده بدون هیچ واهمه‌ای استفاده کنید. 4nn1l2 (بحث) ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)پاسخ
من با شما موافق نیستم و به‌نظرم قیاستان درست نیست (ما یوزها را به عنوان دونده نمی‌شناسیم، به عنوان پستاندار می‌شناسیم پس تداخلی درکار نیست). از طرفی پروازکردن با پرش‌کردن فرق دارد و به‌نظرم نباید پروازکننده و پرش‌کننده، هردو را یکسان انگاشت و پرنده نامید (یعنی کاربرد شکل مفردش هم اشتباه بوده). من «پرش‌کننده» و «پرش‌کنندگان» را پیشنهاد می‌دهم. Wikimostafa (بحث) ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)پاسخ
قیاسم چندان خوب نبود. منظورم این بود که لازم نیست از کلمهٔ پرنده فقط و فقط یک معنی به ذهن خواننده بیاید. خواننده خودش با توجه به متن باید بفهمد که منظور پرندگان آسمان است یا پرندگان مسابقات. پرنده هم از فعل پریدن درست شده. پریدن هم به معنی پرواز کردن است و هم به معنی جهیدن. الان که پیشنهاد آریوبرزن را دقیق‌تر را بررسی کردم دریافتم پرشکار را به موازات ورزشکار پیشنهاد داده که به نظرم خوب و جالب آمد. ولی همچنان پرنده را ترجیح می‌دهم چون سایت دومیدانی هم (به گفتهٔ کثیر) از آن استفاده کرده و خودم هم گهگاهی از تلوزیون این واژه را شنیده‌ام (مثلاً حین بازی‌های آسیایی یا المپیک). پس مخاطبان با پرنده آشناترند. 4nn1l2 (بحث) ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۲ (UTC)پاسخ

به پرندگان که می‌رسیم می‌گویید آشنایی را بی‌خیال شوید ولی نوبت به پرنده که می‌رسد «مخاطبان آشناترند»؟ :) این ترکیبات را درنظر بگیرید:

  1. «پرندگان ارتفاع اهل ایران»، «پرندگان سه‌گام اهل ایران»
  2. «پرش‌کاران ارتفاع اهل ایران»، «پرش‌کاران سه‌گام اهل ایران»
  3. «پرش‌کنندگان ارتفاع اهل ایران»، «پرش‌کنندگان سه‌گام اهل ایران»

پیشنهاد شما بهترین گزینه نیست. درمجموع فکر کنم پیشنهاد آریوبرزن پاکیزه‌تر از پیشنهاد خودم و رساتر از پیشنهاد شماست (نه از آن‌طرف بام افتاده نه از این‌طرف). Wikimostafa (بحث) ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۴۳ (UTC)پاسخ

پرش در (رابطه با پرواز) نام اغراق‌آمیزی است که شاید تعمداً و به منظور هیجان بیشترش برای این رشته ورزشی بکار گرفته شده وگرنه روشن است که هیچ پر و بالی در کار نیست. اگر مجازی بودن نام را نادیده بگیریم و با آن همچون نام حقیقی رفتار کنیم، دیر یا زود به دردسر خواهیم افتاد و اگر هم به مرور زمان به گوش‌ها آشنا شود و جا بیفتد، تنها از دقت (precision) زبان فارسی کاسته‌ایم. دیگر مشتق‌های این واژه (پرش) هیچگونه رابطه‌ای با جهش ندارند. «پرش‌کاران» «پرش‌کنندگان» «پرش‌ورزان» «پرش‌گامان» «بالاپرها» به باور من همه در جای خود پذیرفتنی هستند زیرا به حریم دیگر واژه‌ها تجاوز نمی‌کنند.-- Mpj7 (بحث) ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۱۴ (UTC)پاسخ
الان دیگر به پرشکار عادت کردم و راضی‌ام (پَرشکار≈ورزشکار). اول یک لحظه ذهنم به سمت پِرسکار، بُرشکار، فرزکار، و تراشکار و ... رفت و در قبالش جبهه گرفتم.
همهٔ حرف من این است که دیروز وقتی کثیر این درخواست را داد، پرندهٔ مسابقه قبلاً به گوشم خورده بود بنابراین با اینکه درخواستش را همان لحظه دیدم واکنشی نشان ندادم. امروز که آریوبرزن پرشکار را پیشنهاد داد، یک لحظه جا خوردم و هنگ کردم (احتمال می‌دهم سایر مخاطبان هم همین واکنش را نشان دهند). به هر حال الان دوزاری‌ام جا افتاد و دیگر تسلیمم :-)
با این وجود، هنوز پرنده را بهتر می‌دانم چون در گوگل رایج به نظر می‌رسد. پرشکار بیشتر برای سوارکاری به کار رفته گرچه گهگاه برای دومیدانی هم به کار رفته. با دیگر پیشنهادها هم مشکلی ندارم. 4nn1l2 (بحث) ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۱۷ (UTC)پاسخ
اصلا اصراری به جمع بستن «پرنده» (به معنای ورزشکار پرش ارتفاع) به صورت «پرندگان» نیست. همین که با پسوند «ها» جمع ببندیمش معنی آسان تر به ذهن متبادر میشه به صورت «پرنده‌ها». علامت‌های جمع مثل «گان» گاهی متبادر کننده معنی خاصی هستند مثلا از واژه «پروانگان» کسی معنی مجوزها رو برداشت نمیکنه در حالیکه پروانه‌ها به راحتی میتونه این مفهوم رو برسونه. مثال دیگر «نشانگان» که به معنی «سندورم» هست نه «علامت‌ها». --دوستدار ایران بزرگ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۰۴ (UTC)پاسخ
از پرنده‌ها هم همان پرندگان در ذهن متبادر می‌شود و اصلاً کاربرد پرنده‌ها در گفتار روزمره از پرنده‌ها بیشتر است. __Âriobarzan ‏۹ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۵۳ (UTC)پاسخ
به نظر من پرش‌کار یک واژه جدید و نامتداول در زمینه ورزش دو و میدانی است، شاید نظرات کاربر @Hamidhassani1: بتواند راه‌گشا باشد. Kasir بحث ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۳۲ (UTC)پاسخ
«پرنده» مناسب است؛ جمعِ آن هم «پرندگان» (و در گفتار: «پرنده‌ها») است. استحضار دارید که در دوومیدانی، «دونده» و «پرتابگر» هم داریم. «پرشکار» (پیشنهاد جناب آریوبرزن) بسیار خوب است، «پرشگر» هم (به قیاس «پرتابگر» و نظایر آن) بد نیست، اما «پرنده» کاملاً جا افتاده‌است. Hamid Hassani (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۴۸ (UTC)پاسخ

Analyze This و Analyze That

دو فیلم با نام‌های بالا به صورت تحلیل این و تحلیلش کن ترجمه شده است لطفاً در ترجمه بهتر نام کمک کنید باتشکر Behnam mancini (بحث) ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۵۹ (UTC)پاسخ

تلویزیون ایران یه زمانی به اسم تحلیلش کن پخش کرده بود فکر کنم ۱ و ۲ گذاشته بود یعنی تحلیل این یادم نمیاد بوده باشه --- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)پاسخ
‌:بله، فرانسوی‌ها هم این دو را «Mafia Blues» و «Mafia Blues 2» ترجمه کرده‌اند که بلوز می‌تواند همان غمناک یا موسیقی بلوز باشد. «تحلیل این» و «تحلیل آن» را هم در نظر بگیرید؛ هرچند خیلی به هم نزدیک‌اند.-- Mpj7 (بحث) ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۵۵ (UTC)پاسخ
‌با تشکر فراوان از راهنمایی دوستان نام اصلی را تحلیل این و تحلیل آن انتقال دادم و تحلیلش کن و تحلیلش کن ۲ را هم به آن ها تغییر مسیر دادم Behnam mancini (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)پاسخ
«تحلیل این» و «تحلیل آن» اشتباه است؛ تا جایی که من شنیده‌ام نام رایج و درست این فیلم‌ها همان تحلیلش‌ کن است. Wikimostafa (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۴۵ (UTC)پاسخ
اشتباه؟!. گزینش نام؛ در ادبیاتی از این‌دست، (به باور من) به گونهٔ گسترده‌ای امری سلیقه‌ای‌است و بیشتر بازی با واژه‌هاست. اگر ترجمهٔ دقیق این دو نام منظورتان‌است که «تحلیلش کن» ترجمهٔ کلاسیک Analyze it است و نه هیچ‌کدام ازآنها، که در آن مراد از این و آن (ضمیرهای اشاره به نزدیک و دور) با انتخاب «تحلیلش کن» نادیده گرفته شده؛ «این را تحلیل کن» و «آن را تحلیل کن» ترجمهٔ کلاسیک آنهاست که «سلیقهٔ» من نبوده.-- Mpj7 (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)پاسخ
@Mpj7: بله ولی امری بودن فعل واضح است. در ویکی نمی‌توان هم برگردان رایج و هم برگردان درست را کنار گذاشت و سراغ سلیقه رفت (جدا از اینکه «تحلیل این» و «تحلیل آن» حتا به‌لحاظ سلیقه‌ای هم چندان نظرگیر نیستند). پیشنهاد شخصی من «اینو تحلیل کن» و «اونو تحلیل کن» بود (خب ما فیلم‌هایی با اسامی محاوره‌ای مثل اگه می‌تونی منو بگیر هم داریم) ولی این‌ها هم رواج ندارند و برای همین پیشنهاد هم ندادم. نام رایج ارجح است به‌نظرم. Wikimostafa (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۵۳ (UTC)پاسخ
با این حساب دوستان فرانسوی جداً شیطنت کرده‌اند٬ بگذریم... از دیگر مشارکت‌های خوبتون ممنون.-- Mpj7 (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۹ (UTC)پاسخ

عنوان مناسب برای فیلم‌های انگلیسی زبان

عصر بخیر دوستان. لطفاً عنوان مناسب برای این فیلم‌ها رو بگید. با سپاس. لطفاً برابر فارسی هر کلمه رو در روبرویش بنویسید.

  • Roxie Hart (اسم یکی از شخصیت‌های فیلم Roxie Hart است)
  • You Were Never Lovelier
  • Hi Diddle Diddle
  • Step Lively
  • To Please a Lady
  • The Goldwyn Follies
  • The Tall Target
  • Miss Congeniality 2: Armed and Fabulous
  • All Good Things
  • Wristcutters: A Love Story
  • 3 lbs (فکر می‌کنم این عنوان به مسائل پزشکی مربوط باشه)
  • 24 Hour Party People
  • The Parole Officer افسر آزادی مشروط
  • Free Jimmy جیمی آزاد
  • The Good Night شب بخیر
  • Deathwatch نگهبان مرگ، (کسی که قرار است مراقب فرد محکوم به مرگ باشد)
  • Blessed نظر کرده
  • Career Girls دختران کار
  • After the Sunset پس از غروب خورشید
  • Down in the Valley ته دره
  • Pride and Glory غرور و افتخار
  • Keeping the Faith
  • The Sure Thing
  • Sixteen Candles شانزده شمع
  • Say Anything... هرچی شد بگو
  • Class کلاس
  • Eight Men Out
  • Tapeheads
  • The Journey of Natty Gann سفر ناتی گن
  • Better Off Dead مردن بهتر است

عارون (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۱۲ (UTC) @عارون: پاسخ

به نظرتون معنی The Good Night نمیشه -شبِ خوب-؟ و همچنین معنی Say Anything نمیشه -هر چی خواستی بگو-؟ عارون (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)پاسخ

فکر می‌کردم هرچی شد بگو و هرچی خواستی بگو در فارسی یک معنی می ده اونها معمولاً این طوری حرف می‌زنند: say something, any thing یعنی یک چیزی بگو، هرچی - حالا انتخاب با خود شما است. در رابطه با شب خوب و شب بخیر، من محتوای فیلم را در ویکی خواندم داستان دربارهٔ کسی است که دوست دارد با یک خانمی (غیر از همسرش) باشد اما چون امکانش را ندارد شب‌ها می‌خوابد و به او فکر می‌کند و رؤیا می‌بیند گفتم وقتی بحث دربارهٔ خوابیدن است می‌شود شب بخیر باز انتخاب با خودتان است--- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۴۵ (UTC)پاسخ
به نظر من -هر چی شد بگو- یعنی -هر اتفاقی افتاد،بگو- عارون (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)پاسخ

تلفظ

سلام. می دونم که اینجا جای مطرح کردن این سوال نیست اما چون در قسمت -درخواست برابر فارسی- خیلی دیر جواب می‌گیرم تصمیم گرفتم که سوالم رو اینجا بنویسم. لطفا طرز تلفظ این اسم‌ها رو بهم بگین:

  • Paul Hörbiger-پاول هوربیگر
  • Claude Laydu-کلود لیدو
  • Mimmo Palmara-میمو پالمارا
  • George Lessey-جورج لسی
  • Ernest Truex-ارنست ترواکس
  • Eric Blore-اریک بلور
  • Robert Barrat-رابرت برت
  • Franciska Gaal-فرانسیسکا گال
  • Daniel Emilfork-دنیل امیلفورک
  • Jacques Dufilho-ژک دوفیلو
  • Roger Blin-راجر بلن
  • Alain Cuny-الن کیونَی
  • Robert Hirsch-رابرت هیرش
  • Ruggero Ruggeri-روجرو روجری
  • Cesare Gravina-چزاره گراوینا
  • Giovanni Barrella-جیوانی بارللا
  • Mario Bonnard-ماریو بنارد
  • Amleto Novelli-املتو نُوِلی
  • Memo Benassi- ممو بناسی
  • Emmerich Hanus-امریش هانوس
  • Max Pallenberg-مکس پالنبرگ
  • Gustav Diessl-گوستاو دیسل
  • Raoul Aslan-رائول-اصلان
  • Wolf Albach-Retty-ولف الباخ-رتی

با تشکر عارون (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۲:۵۸ (UTC)پاسخ

از میز کمک به اینجا منتقل شد. 4nn1l2 (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)پاسخ
لطفاً صبر داشته باشید. در ضمن دبف خیلی بیشتر از میز کمک رونق دارد! اگر اینجا پاسخ نگیرید مطمئناً آنجا هم نخواهید گرفت. 4nn1l2 (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)پاسخ
چرا از گوگل ترنسلیت استفاده نمی‌کنید نام‌ها را می‌خواند شما آنچه شنیدید فارسی می‌کنید من الان نام‌های آلمانی را به همین روش براتون نوشتم--- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۰۶ (UTC)پاسخ

متشکرم دوستان. از مترجم گوگل استفاده نمی‌کنم چون کامپیوتر خودم خراب شده. از یه لپ تاپ امانتی استفاده می‌کنم که یه سری نرم افزار روش نصب نیست. وقت آزاد زیادی هم برای نصب نرم افزارها و اینجور مسائل ندارم. ممنون از اینکه کمک و راهنمایی کردید. عارون (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۰ (UTC)پاسخ

@Rmashhadi: ، بانو مشهدی گرامی و عارون عزیز، تلفظ‌گرهای رباتیک (همچون گوگل ترانسلیت و امثالهم) در تلفظ «اسامی خاص» (بویژه نام و نام‌خانوادگی افراد) ناکارآمد و پُراشتباه هستند. بهترین راه، شنیدن نام و نام‌خانوادگی‌شان، از زبان خودشان است. (یوتیوب، مملو است از مصاحبهٔ این هنرمندان که البته می‌دانم در ایران دسترسی‌اش، آسان نیست). راه دیگر، استفاده از وبگاه‌هایی است که تلفظ‌گر آن، یک فرد native است. مثل forvo. سرانجام، پرسیدن در همین‌جا، ایدهٔ بهتری است تا استفاده از گوگل ترانسلیت، چرا که افراد مسلط به آن زبان، می‌توانند راهنمایی بهتری بکنند. (مثلاً جناب دیاکو برای زبان آلمانی) -- Tisfoon (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۳۵ (UTC)پاسخ
مواردی که خانم مشهدی نویسه گردانی کردند درست است به غیر از این موارد که درستش به قرار زیر است:
  • Jacques Dufilho-ژاک دوفیلو
  • Roger Blin-روژه بلن
  • Robert Hirsch-روبر هیرش
  • Giovanni Barrella-جووانی بارللا
  • Max Pallenberg-ماکس پالنبرگ

 دیاکو « بحث » ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۴۱ (UTC)پاسخ

معادل مناسب

با درود، ترجمه عنوان فیلم سینمایی «en:Black_and_White_in_Color»، در برخی منابع، بصورت «سیاه و سفید در رنگ» آمده است که بنظر بنده و با عنایت به موضوع فیلم ترجمه‌ای تحت‌اللفظی، غیر دقیق و کمی آبکی است. عنوان اصلی فرانسوی فیلم در نسحهٔ اولیه «La Victoire en chantant» و در نسخهٔ بازنشر «Noirs et Blancs en couleur» است. وبگاه خبرآنلاین، ترجمه آنرا بصورت «سیاه، سفید، رنگی» نوشته است. (به جدول بنگرید). چون در مورد این عنوان، «رواج گسترده» وجود ندارد، از دوستان (بویژه عزیزانی که به فرانسوی مسلط هستند) خواهشمندم عنوان مناسبی (با توجه به موضوعِ فیلم) برای آن پیشنهاد دهند. با سپاس Tisfoon (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۱۲ (UTC)پاسخ

فکر کنم «سیاه‌سفیدِ رنگی» یا «سیاه‌وسفیدِ رنگی» وجهِ پارادوکسیکال عبارت را برساند. Wikimostafa (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)پاسخ

تلفظ

سلام.این اسم ها رو چطور به فارسی باید نوشت؟

  • Bernadette Lafont -فرانسوی
  • Helen Baxendale-بریتانیایی
  • Rafe Spall-بریتانیایی
  • Sebastian Armesto-بریتانیایی
  • Edward Hogg-بریتانیایی
  • Nikolaj Arcel-دانمارکی
  • Mikkel Følsgaard-دانمارکی
  • Kim Nguyen-کانادایی

عارون (بحث) ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۱:۴۱ (UTC)پاسخ

  • برنادت لافون
  • هلن بکسندیل
  • ریف اسپال
  • سباستین ارمستو
  • ادوارد هاگ
  • نیکولای آرسل
  • میکل فلسگورد
  • کیم نگوین

 دیاکو « بحث » ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۰ (UTC)پاسخ

متشکرم دوست عزیز عارون (بحث) ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۲۱ (UTC)پاسخ

چند اسم

با سلام. این چند اسم تلفظش چطوره؟

  • James Dreyfus اهل بریتانیا
  • Karl Heinrich Ulrichs اهل المان
  • Bent Mejding اهل دانمارک
  • Trine Dyrholm
  • Cyron Melville اهل دانمارک
  • Søren Malling اهل دانمارک
  • Søren Spanning اهل دانمارک
  • Thomas W. Gabrielsson اهل سوئد

عارون (بحث) ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)پاسخ

  • جیمز دریفس
  • کارل هاینریش اولریکس
  • بنت میدینگ
  • ترینه دورهلم
  • سایرون ملویل
  • سورن مالینگ
  • سورن اسپانسنگ
  • توماس دبلوه گابریلسون
__Âriobarzan ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۱۸ (UTC)پاسخ

درود

نام مقاله صفحه ویکی انگلیسی بین رود خرس (نوا اسکوشیا) و رود تحمل یا مثلا متحمل (نوا اسکوشیا) مورد تردید است. لطفا راهنمایی کنید.7ramin7 (بحث) ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۱۷ (UTC)پاسخ

رود بیر. اسمهای خاص ترجمه نمیشوند. مثلا زرینه‌رود را در انگلیسی Golden river نمیگویند.--همان (بحث) ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۳۱ (UTC)پاسخ
آوانگاری bear به‌‌شکل بیر درست است یا بر؟ ازین‌جهت می‌پرسم که گریزلی بیر به گریزلی بر منتقل شده با این استدلال که بیر تلفظ beer (آبجوست). Wikimostafa (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۲۹ (UTC)پاسخ
بییر (bear) بیر (beer)شاید--- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۱ (UTC)پاسخ
اگر به معنای خرس بگیریم «بِر» درسته. بویژه که با گریزلی بر هم همخوانی داره. ѦӐѦ ۵ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۱۹:۰۸ (UTC) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۰۸ (UTC)پاسخ

ترجمع عناوین چند فیلم-انگلیسی

  • Thin Ice یخ نازک
  • The Thin Blue Line خط باریک آبی
  • Absolutely Fabulous
  • Gimme Gimme Gimme بده من بده من بده من
  • Gormenghast
  • Bette
  • Fat Slags
  • Agent Cody Banks 2: Destination London Gordon
  • Willo the Wisp
  • Colour Me Kubrick
  • My Hero قهرمان من
  • Cabaret کاباره (رقاص خانه)
  • Double Time
  • Nina and the Neurons نینا و نورون ها
  • Casualty
  • The Sarah Jane Adventures ماجراجویی های سارا جین
  • Midsomer Murders آدمکشان میدسامر (البته در زبان های دیگر به اسم «کاراگاه بارنابی» نوشته شده)
  • Holby City شهر هالبی
  • Whitechapel وایت‌چپل (مجموعه تلویزیونی) (مقاله اش قبلا وجود داشت)
  • Mount Pleasant ماونت پلزنت (فیلم)
  • Shameless بی حیا
  • Dandelion & Burdock
  • Father Brown پدر براون

با تشکر. عارون (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۵۴ (UTC)پاسخ

عنوان فارسی

درخواست ترجمه:

  • واژه: Works Progress Administration
  • زبان: انگلیسی
  • حوزه تخصصی: اقتصاد
  • پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Works_Progress_Administration
  • توضیحات: اداره ای که در زمان روزولت برای اجرای پروژه های توسعه ای و در حقیقت برای کاهش شدید بی کاری اجرا شد (این پروژه برای 4-7 میلیون نفر کار ایجاد کرد) . در طی این پروژه، که جزئی از نیودیل به حساب می رود تعداد زیادی پارک و مدرسه و استخر عمومی ساخته شد. زمان روزولت تمایل شدیدی برای ایجاد سازمانها با مخفف سه لغتی وجود داشت و عنوان فوق هم کمی مصنوعی هست، اما "سازمان مشاغل توسعه ای" به ذهن من می رسد. (البته بعضی از ویکی ها عنوان انگلیسی را بدون ترجمه استفاده کرده اند.) پیشنهاد شما چیست؟میمعین (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)پاسخ
    میمعین (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۵ (UTC)پاسخ
«سازمان [نظارت بر] پیشرفت اشتغال» اسم خیلی کلی‌ای بوده و برای همین هم عوضش کردن. ѦӐѦ ۷ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۰۴:۰۱ (UTC) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۰۱ (UTC)پاسخ

She's Funny That Way

با سلام لطفا برای او بدین ترتیب بامزه است نام مناسب پیشنهاد دهید Behnam mancini (بحث) ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)پاسخ

«اونجوری بامزه است» یا اگر بخواهید حتما جنسیت را ذکر کنید «دختره اونجوری بامزه است»، نام فیلم حتما نباید لفظ قلم باشه، مخصوصا که کمدی هم هست ѦӐѦ ۴ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۱۸:۱۶ (UTC) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)پاسخ
متشکرم ، انتقال می دهم Behnam mancini (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)پاسخ

معادل

درود.لطفاً تلفظ فارسی این اسامی را بفرمایید:سپاس فراوان. RAHA68 (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۲ (UTC)پاسخ


  • ژاک دولور
  • ماریا فیودوروونا
  • لوچانو فلوریدی

ѦӐѦ ۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۰۵:۳۵ (UTC) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۳۵ (UTC)پاسخ

چند اسم خارجی (اکثرا بریتانیایی)

سلام دوستان.تلفظ این اسامی رو بهم بگین. مرسی:

  • Laura Howard
  • Jane Wymark
  • Barry Jackson (actor)
  • Daniel Casey
  • John Nettles
  • Neil Dudgeon
  • Jason Hughes (actor)
  • John Hopkins (actor)
  • Fiona Dolman
  • Anne-Marie Duff

عارون (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۰ (UTC)پاسخ

  • لورا هاوارد
  • جین وایمارک
  • بری جکسون (هنرپیشه)
  • دنیل کیسی
  • جان نتلز
  • نیل داجن
  • جیسن هیوز (هنرپیشه)
  • جان هاپکینز (هنرپیشه)
  • فیونا دالمن
  • ان-مری داف

ѦӐѦ ۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۰۵:۴۷ (UTC) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۴۷ (UTC)پاسخ

نام فیلم

درود. این «U-Carmen eKhayelitsha» نام فیلمی از سینمای آفریقای جنوبی است و ظاهراً اسم خاص هم هست چون در ویکی‌های دیگر ترجمه نشده. فقط خواستم بدانم اگر نام خاص هست، چه‌طور باید به فارسی نگاشت‌اش. منبع سپاس. mOsior (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۲:۵۶ (UTC)پاسخ

@کاربر:MOSIOR، کارمن نام یک اپرای فرانسوی است و کایلیتشا نام یک شهر در آفریقای جنوبی، مقالهٔ فرانسوی به کارمنِ کایلیتشا ترجمه شده انگار بگویی مرغ سحر آمریکایی یعنی مرغ سحر نسخهٔ آمریکایی این هم کارمنِ کایلیتشا یه چیزی شبیه این--- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۲۱ (UTC)پاسخ

ژان آنوئیل نادرست است

مقالهٔ «ژان آنوئیل*» (Jean Anouilh) در فضای نام (به همراه تمام رده‌های مرتبط با آن) لازم است تغییر کند و به املای درست انتقال یابد؛ زیرا در این نام اصولاً «ل» تلفظ نمی‌شود. تلفظ دقیقِ آن براساس الفبای آوانگارِ فرانسه /ʒɑ̃n‿anuj/ است؛ بنابراین، لطفاً متخصصان نظرشان را دربارهٔ نام خانوادگی بفرمایند (کدام؟):

  1. آنوی
  2. آنویی
  3. آنوئی
  4. آنویی (آنوئی)

من اولی را درست‌تر می‌دانم؛ زیرا تلفظِ آن چیزی مثلِ /anwi/ هم نیست. در ویکی‌انگلیسی هم بر این موضوع تأکید شده‌است. با سپاس، Hamid Hassani (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)پاسخ

پیشنهاد من آنوئی است، ولی آنوی هم مناسب است! __Âriobarzan ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)پاسخ

اگر قرار است تغییر یابد به همان تلفظ صحیحش (آنوی) منتقل شود چرا دوباره به تلفظی نادرست منتقل شود. --چالاک بحث ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)پاسخ
چالاک درست میگه آ هم نذاشتی چه بهتر --- Rmashhadi ♪♫ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۹ (UTC)پاسخ
تلفظ درست‌تر با دو یی در آخر است تا با envie اشتباه نشود. آنویی ارژنـگ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)پاسخ
  نظر: همان‌طور که عرض کردم، تلفظش «آنوی» /anuj/ است نه «آنویی» /anwi/؛ یعنی پس از «ن»، مصوِّت (واکهٔ) «و» /u/ دارد. Hamid Hassani (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)پاسخ
این تلفظ] را بشنوید، به آنویی یا آنوئی بیشتر می‌نماید! وانگهی در برگردان از زبان‌های دیگر به فارسی به صورت مطلق عمل نمی‌شود، بیشتر شیوهٔ نویسه‌گردانی سنتی است. مثلاً همین اول این واژه، بیشتر به فتحه شباهت دارد، ولی سنتاً در فارسی به صورت آ کشیده می‌نویسیم (بسنجید با واژگان متعددی چون تئاتر و غیره). __Âriobarzan ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۳۰ (UTC)پاسخ
همچنین می‌توانید نویسه‌گردانی این واژه را با آنِ راتاتویی هم بسنجید. __Âriobarzan ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۵۲ (UTC)پاسخ
@Ariobarzan: سپاس از شما آریوبرزنِ گرامی. بله، یکی از تلفظ‌های راتاتویی به این نزدیک است. Hamid Hassani (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۲۶ (UTC)پاسخ

Gervaise

درود. برای این نام فرانسوی چه باید کرد؟ ژروز صحیح است یا ژرویس؟ اگر هیچ‌کدام، چه پیشنهادی دارید؟ mOsior (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۴۴ (UTC)پاسخ

درود. «ژروز» است. (تلفظ فارسی: ژِروِز) Hamid Hassani (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)پاسخ

درخواست کمک در ترجمه شعر

درود. من نتوانستم این شعر در صفحه سنگ بلارنی را خوب ترجمه کنم. آیا کسی از دوستان می‌تواند آن را تصحیح کند؟ سپاس فراوان. RAHA68 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۰۷ (UTC)پاسخ

'Tis there's the stone that whoever kisses

He never misses to grow eloquent;

'Tis he may clamber to a lady's chamber,

Or become a member of Parliament.

"A noble spouter he'll sure turn out, or

An out and outer to be let alone;

Don't try to hinder him, or to bewilder him,

For he is a pilgrim from the Blarney stone

«این سنگی است که هر کس آن را ببوسد،

هرگز فصاحت کلام را از دست نخواهد داد.

ممکن است به اتاق خواب یک خانم راه پیدا کند،

یا یکی از اعضای مجلس بشود.

مطمئناً به چهچهه‌زنندهٔ نجیبی تبدیل خواهد شد،

در درون و بیرون اجازه تنها ماندن خواهد یافت.

سعی نکن مانع او شده، یا سردرگم‌اش کنی،

چون او زائر سنگ بلارنی بوده است.»


چند نکته

ترجمه این شعر ساده نیست، اما چند نکته به ذهنم رسید:

  • «ممکن است به اتاق خواب یک خانم راه پیدا کند» خیلی تحت اللفظی است. احتمالا منظور از سینه‌خیز رفتن به بیت یک بانو کنایه از یافتن عشق و معشوقه است.
  • « یا یکی از اعضای مجلس بشود» بهتره بشه «یا نماینده مجلس شود»
  • «مطمئناً به چهچهه‌زنندهٔ نجیبی تبدیل خواهد شد» بهتره بشه «حتما سخنور شریفی خواهد شد»
  • در «سردرگم‌اش» نیازی به استفاده از نیم‌فاصله نیست، املای درست «سردرگمش» است.

ѦӐѦ ۹ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۲۳:۱۴ (UTC) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۱۴ (UTC)پاسخ

out and outer

منبعی که برای ترجمه Out and outer یافتم اینجا است. ѦӐѦ ۱۰ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۰۰:۵۴ (UTC) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۵۴ (UTC)پاسخ

full monty

درود. این واژه را همان‌‌طور که هست برای نام فیلم برگزینم: «فول مانتی» یا می‌شود مثلاً «تمام و کمال» ترجمه‌اش کرد؟ جایگزین دیگری دارد؟ mOsior (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۰۹ (UTC)پاسخ

در این فیلم ظاهرا به معنی «تمام‌ْلخت» (لخت عور) است هرچند جای نامعتبری در وب فیلم را با نام «روکردنِ داروندار» هم آورده بود. درکل فکر کنم چون اصطلاح است همان فول مانتی بهتر باشد. Wikimostafa (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)پاسخ

تلفط (قسمت دوم)

سلام.لطفا بگین تلفظ این اسامی به فارسی چطور هست.

  • Georgy Chicherin -اهل شوروی
  • Sergey Uvarov -اهل روسیه
  • Filipp Vigel -اهل روسیه با تبار سوئدی
  • Moritz Michael Daffinger -اهل اتریش
  • Carl Ritter von Ghega -اهل اتریش
  • Richard Wettstein -اهل اتریش
  • Mikhail Fradkov -اهل روسیه
  • Eugen Leviné -اهل روسیه
  • Leo Motzkin -اهل روسیه
  • Yevgeny Roizman -اهل روسیه
  • Zemach Shabad -اهل روسیه
  • Victor Shenderovich -اهل روسیه
  • Mikhail Akimov -اهل روسیه
  • Alu Alkhanov -اهل روسیه
  • Anatoly Artamonov -اهل روسیه
  • Igor Artemyev -اهل روسیه
  • Sergey Donskoy -اهل روسیه
  • Ruslan Aushev -اهل روسیه
  • Boris Fyodorov -اهل روسیه
  • Marat Gelman -اهل روسیه
  • Vyacheslav Gayzer -اهل روسیه

عارون (بحث) ‏۱۹ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۴۰ (UTC)پاسخ

  • گرگوری چچرین
  • سرگی اووارف
  • فیلیپ ویگل
  • موریتس میشائل دافینگر
  • کارل ریتر فن گگا
  • ریشارد وتشتاین
  • میخائیل فرادکف
  • اوژن لوینه
  • لئو موتزکین
  • یوگنی رویزمن
  • تسماخ شاباد
  • ویکتور شندروویچ
  • میحائیل آکیمف
  • آلو آلخانف
  • آناتولی آرتامونوف
  • ایگور آرتمیف
  • سرگی دونسکوی
  • روسلان آئوشف
  • بوریس فیودوروف
  • مارات گلمان
  • ویاچسلاو گایزر
__Âriobarzan ‏۲۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۰۸ (UTC)پاسخ
نام Eugen Levine روسی است و برابر فارسی آن «یوگنی لوینه» است. ѦӐѦ ۴ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۰۳:۳۵ (UTC) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۳۵ (UTC)پاسخ
از جایی که شهرتش در جهان به صورت Eugen بوده و نه Yevgeniy، همان اوژن شاید بهتر باشد! __Âriobarzan ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۲۸ (UTC)پاسخ
Eugene املای لاتین شدهٔ اسم روسی یوگنی (Евгений) است، مگر اینکه شما مدرک معتبری داشته باشید مبنی بر اینکه تلفظ فرانسوی اوژن یا تلفظ انگلیسی یوجین در فارسی برای آقای لوینه جا افتاده بوده است.ѦӐѦ ۱۱ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۰۳:۱۱ (UTC) ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۱۱ (UTC)پاسخ
نه مدرکی دارم و نه اصراری! __Âriobarzan ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۱۶ (UTC)پاسخ
اولی «گئورگی چیچرین» نیست؟ با احترام، Hamid Hassani (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۴۱ (UTC)پاسخ
بله درست می‌فرمایید، اشتباه نوشتم! ممنون از تصحیح. __Âriobarzan ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۰۲ (UTC)پاسخ

The Presentation Pattern

درخواست ترجمه:

  نظر: با درود و احترام، در دفتر دوازدهم فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان (۱۳۹۴)، برای اصطلاحِ "presentation altar"، معادل (برابرنهادِ) «بَروارهٔ نذورات» تصویب شده‌است. تعریف: «نوعی بَروارهٔ کرسی‌مانند که هدایا را برروی آن قرار می‌دادند». در همین دفترِ دوازدهم، "altar base" با معادل «بَرواره‌گاه» تصویب شده‌است. چندین اصطلاح دیگرِ باستان‌شناسی (هفت اصطلاح) نیز، که واژهٔ مرکب‌اند، با "altar" (بَرواره) تصویب شده‌است (کارگروه تخصصی باستان‌شناسیِ گروه واژه‌گزینی؛ اعضا، از آغاز: آقایان د. حمید خطیب‌شهیدی، د. کامیار عبدی، م. عادل فرهنگی شبستری، د. هایده لاله، د. حکمت‌الله ملاصالحی، د. مهرداد ملک‌زاده، ناصر نوروززادهٔ چگینی، د. جواد نیستانی). Hamid Hassani (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۰۲ (UTC)پاسخ

jumper

@Ariobarzan،‏ 4nn1l2،‏ Wikimostafa،‏ Hamidhassani1 و Doostdar: در ادامه بحث معادل‌سازی برای کلمه jumper پیشنهاد میکنم کلمه پرش‌گر که همانند کلمه پرتاب‌گر است را برای معادل این کلمه انتخاب کنیم، دوستان لطفا نظرات خودشان را بیان کنند. --Kasir بحث ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)پاسخ

شوربختانه فرهنگستان در بسیاری از واژه‌گزینی‌ها ضعیف عمل کرده مثل واژه «رایانامه» که واقعا تلفظ کردنش سخته. با این حال ما تا چه حد اجازه داریم واژه‌گزینی انجام بدیم؟ در اینجا واژه «پرنده» به نظر همیشه خیلی مناسب نیست. --دوستدار ایران بزرگ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۲ (UTC)پاسخ
@Doostdar: باید توجه داشته باشید که فرهنگستان مرجع ویکی‌پدیا فارسی نیست بلکه از آن برای واژه‌های جدید کمک میگیرد، وقتی که برای یک واژه معادلی وجود ندارد نمیتوان منتظر فرهنگستان بود برای همین این پروژه ایجاد شده است، حداقل نظر خودتان را دربارهٔ واژه پرش‌گر برای jumper میگفتید تا به یک جمع‌بندی برسیم. --Kasir بحث ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۳۸ (UTC)پاسخ
به دلایل مختلف واژه «پرش‌گر» رو معادل مناسبی نمی دونم. یکی از دلایلم، شبیه بودن این واژه به واژه‌های «پرسشگر» و «برشگر» و «پرخاشگر» هست. دوستدار ایران بزرگ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۶ (UTC)پاسخ
شبیه بودن به اسم دیگر دلیل مناسبی برای مخالفت نیست. Kasir بحث ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۵۲ (UTC)پاسخ

به نظر من پرشگر بد نیست --- Rmashhadi ♪♫ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۰۶ (UTC)پاسخ

فرهنگستان برای jumper پرش‌کار را پیشنهاد کرده فکر نکنم ایرادی بر آن وارد باشد.--چالاک بحث ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)پاسخ
@Calak: من قبلا سایت فرهنگستان را جستجو کرده‌ام اما معادلی برای jumper نیافته‌ام. Kasir بحث ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۴۴ (UTC)پاسخ
@Calak: البته الان یافتم اما آنچه در سایت فرهنگستان نوشته شده برای رشته سوارکاری است، قطعا پرش‌کار را بر وزن سوارکار انتخاب کرده‌اند اما این jumper مربوط به رشته دو و میدانی است، به شخصه اصطلاحی که برای رشته سوارکاری انتخاب شده را مناسب رشته دو و میدانی نمیدانم. Kasir بحث ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)پاسخ
بله ولی اگر دقت کرده باشید هم برای اصطلاح رشتهٔ سوارکاری (show jumper/showjumper) به طور اخص و هم برای خود jumper به تنهایی و به طور عام، واژهٔ پرش‌کار پیشنهاد شده.--چالاک بحث ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۲۰ (UTC)پاسخ
  • به‌نظر من پرش‌گر، پرش‌کار و پرنده هیچ‌کدام برتری مشخصی ندارند و بحث کمی سلیقه‌ای می‌شود. برای همین اگر تمام گزینه‌ها (ازجمله گزینه جدید یعنی پرش‌گر) را زیر هم می‌نوشتید و به رأی می‌گذاشتید شاید گره از کار گشوده می‌شد؛ شخصا پرش‌کار (مانند ورزشکار و دوومیدانی‌کار) را اندکی بهتر از بقیهٔ گزینه‌ها می‌بینم ولی درشرایطی که اجماع واضحی روی هیچ برگردانی وجود ندارد می‌توانید نام موردنظر خودتان را انتخاب کنید. Wikimostafa (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۱ (UTC)پاسخ
@Doostdar: «رایانامه» را فرهنگستان زبان و ادب فارسی تصویب نکرده‌است جناب دوستدار. «پُست الکترونیک» را هم همین‌طور. فرهنگستان در حال حاضر «ایمیل» را به‌کار می‌برد. با احترام، Hamid Hassani (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۰۷ (UTC)پاسخ
بنده همچنان با «پرنده» موافقم. در فاصلهٔ آن نظرخواهی و این‌یکی، با آقای بیژن شادمهر، متخصص دوومیدانی و مترجم و ویراستار برخی آثار ورزشی، مشورت کردم. ایشان بر «پرنده» صحه گذاشتند. «پرشکار» در رشتهٔ «سوارکاری» تصویب شده‌است (جناب چالاک هم اشاره فرمودند)؛ اما در دوومیدانی مناسب نیست، گرچه نه نارساست، نه نادرست است، و نه مشکل صرفی (ساخت‌واژی/ مورفولوژیک) دارد. تنها بهتر است متمایز باشد. این «پرنده» با «دونده» قابل قیاس است. حسابِ «پرتابگر» جداست؛ زیرا فعل «پرتابیدن» منسوخ است. «پرنده» را ده‌ها سال پیش، خودِ دوومیدانی‌کاران ساخته بوده‌اند. Hamid Hassani (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۰۷ (UTC)پاسخ
خود پرنده خوب است ولی خدایی‌ش «پرندگان ارتفاع» آدم را یاد قوش و شاهین می‌اندازد بیشتر:-) Wikimostafa (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)پاسخ
@Wikimostafa: بله، طبع سلیم با «پرندگان» مشکل دارد؛ راستش من هم به نوبهٔ خودم (گرچه طبعم چندان سلیم نیست!) مثل جناب‌عالی یاد قوش و شاهین می‌افتم :). اما هرچه فکر می‌کنم، می‌بینم خیلی جا افتاده‌است. به‌هرحال، گزینهٔ دومم «پرش‌کار» و انتخاب سومم «پرشگر» است. بعضی از ادبا (و نیز برخی زبان‌شناسانان)، پسوندِ «ـ گر» را با بنِ فعل و جزء غیرفعلیِ فعل مرکب (مانند «نشان» در «نشان‌دادن») نادرست می‌دانند؛ اما ازنظر اکثر زبان‌شناسانِ واقع‌بین، هیچ مشکلِ ساختاری (صرفی/ ساخت‌واژی) ندارد. بر این مبنا، ساختارِ «نشانگر» کاملاً درست و طبیعی است. Hamid Hassani (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)پاسخ
  • نتیجهٔ یک آمارگیریِ سردستی: در یک نظرخواهیِ پیامکی، از ۱۸ تن از دوستانم خواهش کردم نظرشان را دربارهٔ «پرنده» و «پرشگر» و «پرتابگر» به ترتیبِ اولویت بگویند. نتیجه چنین شد:
پرشگر: ۶ نفر،
پرنده: ۶ نفر،
پرشکار: ۱ نفر،
پرنده و پرشگر (هردو): ۴ نفر،
پرشگر و پرنده (هردو): ۱ نفر،
این فقط یک آمارگیریِ سردستی (از ۱۸ نفر) برای اطلاعِ یاران بود. Hamid Hassani (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)پاسخ
با توجه به اینکه پرش‌گر هماهنگی بهتری نسبت به پرتاب‌گر و ابهام کمتری نسبت پرنده (شناخته شده در عام به عنوان حیوان) دارد این کلمه را مناسب‌تر میدانم. Kasir بحث ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۳۳ (UTC)پاسخ
اگر قرار شود «پرنده» تغییر یابد، من هم با «پرشگر» موافقم. هرگاه نتیجه قطعی شد، اعضای کارگروه واژه‌گزینی تخصصی ورزشِ فرهنگستان هم در جریانِ این نظرخواهی و بحث‌ها (با همهٔ جزئیاتش) قرار خواهند گرفت. Hamid Hassani (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۵ (UTC)پاسخ
هم‌اکنون مقاله‌های زیادی منتظر انتخاب این کلمه هستند، پرش ارتفاع، پرش طول، پرش با نیزه و همین‌طور پرش سه‌گام از ورزش‌های المپیکی هستند که مقاله‌های ورزشکاران آنها ساخته نشده چون با نبودن یک عنوان مناسب برای ورزشکار و رده‌بندی آنها نمیتوان مقاله‌ها را ساخت. Kasir بحث ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۳۶ (UTC)پاسخ

درود بر دوستان. اگر مثال‌هاي: غارت+گر زر+گر مس+گر داد+گر صورت+گر را در نظر بگيريم پرش+گر نادرست و نچسب است فکر ميکنم پرنده مناسب‌ترين گزينه است (بُرَندِه: بُرِش کن‍نده - پَرَندِه: پرش کن‍نده). ارژنـگ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۲۰ (UTC)پاسخ

@ارژنگ: درود بر شما ارژنگ جان. بله، همان «پرنده» خیلی خوب است. اما «پرشگر» (فقط ازنظر ساختار و با توجه به بنِ فعل) قابل‌مقایسه است با «کُنِشگر»، «پویشگر»، «روبشگر»، «تابشگر»، «کشتگر»، «دادگر»، و نیز با اندکی تسامح، «نشانگر» (برخی ادبا «نشانگر» را نادرست می‌دانند، اما در فارسی امروز هیچ مشکل ساخت‌واژی ندارد). «پرشگر» نچسب هست، اما به‌نظرم نادرست نیست. من «پرشگر» را ازنظر معنایی با «مسگر» و «زرگر» و «آهنگر» و حتی «غارتگر» قابل‌مقایسه نمی‌دانم. ازلحاظ مفهومی، «پرشگر» (با وجود نچسب بودنش) درکنار «پرتابگر» خوش می‌نشیند. ارادتمند، Hamid Hassani (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)پاسخ
  • پرندگان ارتفاع، پرندگان طول، پرندگان با نیزه، پرندگان سه‌گام
  • پرشگران ارتفاع، پرشگران طول، پرشگران با نیزه، پرشگران سه‌گام

کدام بهتر و کدام نچسب است؟ Kasir بحث ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)پاسخ

پرندگان با نیزه:)) Wikimostafa (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۵۴ (UTC)پاسخ
به نظر من هم «پرندگان» بهتر است و «پرشگران» نچسب است. (آقا ارژنـگ خوب گفتند.) Hamid Hassani (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۰۵ (UTC)پاسخ
@Kasir: آقا مجید عزیز، یک پیشنهاد دارم: حال که می‌خواهید یک‌کلام پاسخ داده شود (و به‌نظرم کار خوبی هم می‌کنید)، شاید دیگر بعد از این نظرخواهی‌ها وقتش رسیده باشد رسماً و با فونت درشت بپرسید: کدام؟ یا کدام اول و کدام دوم؟ اگر صلاح می‌دانید، لطفاً خودتان پاسخ نهایی را بخواهید. با هزار درود و احترام، Hamid Hassani (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۲۲ (UTC)پاسخ
«بن مضارع + _َ نده» انجام دهندۀ فعل می‌شود در انگلیسی هم در بعضی موارد معمولاً وقتی «er» به انتهای فعل اضافه می‌شود همین خاصیت را می‌یابد مثلاً Driver می‌شود راننده (ران + ـَ نده) یا Reader می‌شود خواننده (خوان + ـَ نده). همچنین در مورد Jump (پریدن) نیز با افزودن er این خاصیت به آن داده می‌شود بنابراین پرنده دقیقاً هم معنای آن است گرچه در فارسی پرنده بیشتر به معنای حیوانات بال‌دار برداشت می‌شود ولی از نظر دستوری معنای آن می‌تواند «کسی که می‌پرد» نیز باشد پس از این نظر مشکلی ندارد؛ حال در مورد این که رواج ندارد نظری ندارم. باز از این نظر جای بحث دارد. Mahdi J {بحث} ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۳۷ (UTC)پاسخ

نام فیلم

درود. لطف کنید و مرا در ترجمه «Romancing the Stone» یاری کنید. سپاس. mOsior (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۰۷ (UTC)پاسخ

در ویکی‌های فرانسوی ایتالیایی و دویچ نوشته «در جستجوی الماس سبز» اما عنوان انگلیسی فرق می‌کند، مطمئن نیستم شاید عاشقانه‌ای با سنگ یا عشق بازی با سنگ--- Rmashhadi ♪♫ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)پاسخ
ممنونم. در دیکشنری «Romancing» را معادل «Romanticize» آورده. اگر چنین باشد، ترجمه‌اش مثلاً می‌شود «خیال‌بافی با سنگ» یا چنین چیزی؟ mOsior (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)پاسخ
خیال‌بافی (Fantacizing) چه ارتباطی با عشق‌بازی داره؟ ѦӐѦ ۹ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۲۳:۰۷ (UTC) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۰۷ (UTC)پاسخ
@MOSIOR: چرا عنوان «در جستجوی الماس سبز» رو برای ایجاد مقاله انتخاب نکردید؟ این فیلم برنده چند جایزه شده، من فیلم رو ندیدم ولی احتمالا افراد زیادی این فیلم رو دیدن و نام خاصی رو برای این فیلم بلد هستن. تو مقاله رابرت زمکیس کارگردان این فیلم، اسمش رو «افسانه سنگ» نوشتن. --دوستدار ایران بزرگ ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۶ (UTC)پاسخ
افسانه سنگ ترجمه نادرستی است اما اگر در بین فارسی زبان ها این طور جا افتاده حرفی نمی شود زد- Rmashhadi ♪♫ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)پاسخ
@MOSIOR: همان گونه که Rmashhadi گرامی می‌فرمایند افسانه سنگ ترجمه درستی نیست ولی افسون سنگ شاید!- در این‌جا|romancing-the-stone این فیلم را «جواهر دوستی» برگردان کرده، در مقاله رابرت زمکیس که جناب دوستدار اشاره می‌کنند هم ابتدا «سنگ رمانتیک» بوده که در ۲۳ مارس ۲۰۱۲، @Farshadbakhshi: آن را به افسانه سنگ برگردانده، شاید ایشان ماجرا را بدانند و با این پینگ با شما تماس بگیرند.-- Mpj7 (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۳۱ (UTC)پاسخ
@Mpj7: درود. من نوشتار را عشق‌بازی با سنگ نام‌گذاری کرده‌ام. البته بالاتر هم اشاره کردم که این عشق‌بازی، در معنا با نوعی خیال‌بافی در انگلیسی همراه است که «خیال‌پردازی» واژه مناسب‌تری برای آن می‌نماید. اما بر اساس نظر دوستان، «عشق‌بازی را انتخاب کردم. دوستان صاحب‌‌نظر اگر لطف کنند و بررسی بیشتری کنند، سپاس‌گزارشان خواهم بود. mOsior (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۴۶ (UTC)پاسخ
@MOSIOR: سنگ در اینجا یک قطعه الماس سبز (زمرد) است. خلاصه داستان را در لینک بالا «جواهر دوستی» ببینبد که البته بسیار ناقص است، ربط چندانی هم به عشق‌بازی و اینگونه واژه‌ها ندارد! جوآن - یک رمان نویس ساکن نیویورک است و برای نجات خواهرش آیلین از دست گروگان گیرها به طرف آن‌ها می‌رود و خود هم گرفتار می‌شود. در پی ماجراهایی، تمساحی، الماسی که در دست سردستهٔ قاچاق چیان است را همراه با دست او می‌بلعد. جوآن و آیلین در این میان موفق به فرار می‌شوند و به سر کارشان بر می‌گردند. بعد از نوشتن و انتشار رمان دیگری تقریباً بر اساس همان ماجرا، روزی جوآن قایق مجللی که نامش از رمان اخیر او اقتباس و نوشته بر پوست تمساح بود را می‌بیند. یکی از افرادی که در آن ماجرا کمکش کرده بود الماس را فروخته و به آن صورت به خواستگاری او آمده بود! همان «سنگ رمانتیک» انتخاب درستی بوده.--Mpj7 (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۵۱ (UTC)پاسخ

@Mpj7: اگر این‌طور است، هرطور صلاح است عمل کنید. هدف نام‌گذاری صحیح است. از پی‌گیری‌تان سپاس‌گزارم. mOsior (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۲:۴۴ (UTC)پاسخ

این اسامی

درود.لطفاً بفرمایید معادل این اسامی در فارسی چیست؟ سپاس فراوان. RAHA68 (بحث) ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۵۷ (UTC)پاسخ

1.Frie Leysen (بلژیکی)

2.Joan Busquets (اسپانیایی)

3.José Antonio Abreu (ونزوئلایی)

4.Benjamin B. Ferencz (مجاری-آمریکایی)

5.Ian Buruma (هلندی)

6.Péter Forgács (مجاری)

7.Simon Schaffer (آمریکایی)

8.Steven Shapin (آمریکایی)


با درود، آنهایی را که بنده می‌دانم:

  • ۲ - خوان بوسکِت خوان بوسکتس
ببخشید تلفظ نام ایشان «جوآن بوسکتس» است (مدرک ۱، مدرک ۲)، شاید به خاطر کاتالان بودنش باشه که تلفظ نامش با تلفظ‌های معمول اسپانیایی تفاوت داره.ѦӐѦ ۱۶ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۰۶:۴۴ (UTC) ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۴۴ (UTC)پاسخ
بله، خودم هم متوجه نشدم چرا یک «س» جاانداختم. تلفظش در اسپانیولی «بوسکِتس» است. ممنون از دقت شما --Tisfoon (بحث) ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۴۶ (UTC)پاسخ
درود، نکته دیگر اینه که اسمش «جوآن» هست، نه خوان، اون هم احتمالا بخاطر کاتالان بودنشه ѦӐѦ ۱۸ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۰۵:۳۸ (UTC) ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۵:۳۸ (UTC)پاسخ
با عرض پوزش در این مورد شک دارم. اگر سایمون شفر انگلیسی (نه آمریکایی) باشه که در ویکیپدیای انگلیس مقاله داره، اسمش «سایمون شَفر» هست، نه شیفر (مدرک) ѦӐѦ ۱۶ دی ۱۳۹۴، ساعت ‏۰۶:۱۰ (UTC) ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۱۰ (UTC)پاسخ
من تلفظ آمریکایی‌اش را نوشتم. اگر واقعاً مقصودشان همان استاد تاریخ و فلسفهٔ بریتانیایی باشد، حرف شما صحیح است و تلفظ بریتیش آن ملاک است.
  • ۸ - استیون شِـیپین

با احترام--Tisfoon (بحث) ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۴۵ (UTC)پاسخ