پان‌ترکیسم

یک ایدئولوژی نژاد گرایانه

پان تُرکیسم یک جنبش سیاسی است که طی دههٔ ۱۸۸۰ در میان روشنفکران ترک شکل گرفت و هدف آن، اتحاد فرهنگی و سیاسی همه اقوام ترک است. بر پایهٔ آن، تمام مردمانی که تُرک تبار هستند یا به زبان‌های ترکی سخن می‌گویند، باید تحت یک ملت و رهبری واحد در دولتی واحد و مستقل متحد شوند.[۱][۲]

نقشه ترک تبارها و ترک زبان های متحد از دید پان‌ترکیسم، مناطق مرکزی با رنگ قرمز روشن و مناطق دیگر با رنگ قرمز تیره
راهپیمایی پان‌ ترکی در استانبول، مارس ۲۰۰۹

هدف پان‌ترکیسم گردآوردن همهٔ ترک زبانان، از جمله ترک زبانان ترکیه، جمهوری آذربایجان، قبرس، بلغارستان، شبه‌جزیرهٔ بالکان، آسیای مرکزی، عراق، ایران، افغانستان، ترکستان چین (ایالت سین‌کیانگقفقاز، کریمه، قفقاز جنوبی، تاتارستان، حوالی رود ولگا، ترکمنستان و سیبری است.[۲]

نظریهٔ پان‌ترکیسم

 
چهره‌هایی از ترک‌زبان‌های آناتولی: مصطفی کمال پاشا (آتاترک) به همراه مادر و خواهرش.

از میان اقوام ترک‌زبانی که امروزه ترک نام گرفته‌اند بسیاری از اقوام نام‌برده در زیر در تاریخ قدیم هیچ‌گاه خود و قوم خود را ترک نمی‌نامیدند. در مورد بخشی از این اقوام ساکن آسیای میانه تنها پس از وارد شدن نظریهٔ پان‌ترکیسم توسط آرمین وامبری یهودی و فرستادهٔ پنهانی وزارت امور خارجه بریتانیا به منطقه این نام رفته‌رفته برای این اقوام نیز رواج یافت.[۳]این ترک‌زبان‌ها عبارتند از:[۴]

  1. باشقیرها
  2. تاتارها (ولگا، کریمه، دوبروجا)
  3. ناگایباک‌ها
  4. قزاق‌ها
  5. قره‌قالپاق‌ها
  6. نوقایی‌ها
  7. کاراییم‌ها
  8. قره‌چایی-بالکاری‌ها
  9. قموق‌ها
  10. کریمچاق‌ها
  11. آلتایی‌ها
  12. آذربایجانی‌ها
  13. قاجارها
  14. شاهسون‌ها
  15. قره‌داغی‌ها
  16. قرائی‌ها
  17. قشقایی‌ها
  18. افشارها
  19. خلج‌ها
  20. گاگائوزها
  21. اورومچی‌ها
  22. تووان‌ها
  23. توفاها
  24. شورها
  25. خاکاس‌ها
  26. تاتارهای چولیم
  27. ازبک‌ها
  28. اویغورها
  29. سالارها
  30. اویغورهای زرد
  31. چوواش‌ها
  32. یاقوت‌ها
  33. دولگان‌ها
  34. هزاره‌ها

پان‌ترکیسم و شبه علم

پان ترکیسم با نظریه‌های شبه علمی به نام شبه ترک‌شناسی شناخت شده‌است. و افرادی که چنین نظریه‌هایی را ترویج می‌دهند، به عنوان شبه ترک‌شناسان شناخته می‌شوند، همواره این افراد توسط مراجع علمی معتبر کنار گذاشته شده و نظریات آنان فاقد ارزش علمی می‌باشد، اما به هر حال امروزه در میان برخی از کشورهای ترک‌زبان به صورت مصنوعی ظهور کرده‌اند. یکی از آنها مراد آجی است که اصرار دارد دویست هزار سال پیش «مردمی پیشرفته با خون ترک» در کوه‌های آلتای زندگی می‌کردند. این ترک‌های بلند قد و بلوند بوده‌اند و ۳۵۰۰۰سال پیش اولین ایالت جهان به نام اورال را تأسیس کرده و تا قاره آمریکا مهاجرت کرده‌اند. بر اساس نظریاتی مانند تز تاریخ ترکیه که توسط شبه‌پژوهان ترویج می‌شود، مردم ترک در دوران نوسنگی از آسیای مرکزی به خاورمیانه مهاجرت کرده‌اند. هیتی‌ها، سومری‌ها، بابلی‌ها و مصری‌های باستان توسط این مروجان شبه علم به‌عنوان ترک تبار طبقه‌بندی می‌شوند.[۵][۶][۷][۶]

چیزی به نام مردم و ملت کرد وجود ندارد. آنها صرفاً حامل فرهنگ و عادات ترک هستند. منطقه تصوری که به عنوان کردستان جدید پیشنهاد می‌شود، منطقه‌ای است که توسط پروتوترک‌ها آباد شده‌است. سومری‌ها و سکاها بلافاصله به ذهن می‌رسند[۸]

اورکان تورکدوقان استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه گبزه ترکیه

پان‌تورانیسم

 
روی جلد نشریه بوزکورت (گرگ‌های خاکستری) ارگان پان‌ترکی فاصله سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۲ میلادی، کادر نقطه چین، وسعت امپراتوری مورد نظر پان‌ترک‌ها را، که شامل مناطق شمالی ایران و افغانستان نشان می‌دهد. روی عنوان نشریه جمله «عرق ترکی بالاتر از هر عرقی» نوشته شده و تصویر گرگ خاکستری درون ماه و ستاره به چشم می‌خورد.
 
اعتراض رسمی دولت ایران به عثمانی در خصوص انتخاب نام «آذربایجان» از سوی حزب مساوات برای آران

گرچه پان‌ترکیسم از درون پان‌تورانیسم سر برآورده است، با این وصف، میان پان‌ترکیسم و پان‌تورانیسم تفاوت‌هایی وجود دارد.[۹]

شباهت صوری میان دو نام «تور» و «تورک (ترک)» پندارها و گمراهی‌هایی را سبب شده‌است. همین تصورات در سده‌های ۱۳ و ۱۴ ق / ۱۹ و ۲۰ م تحریف‌ها و دشواری‌هایی را پدیدآورد؛ به‌ویژه آن‌که در برخی از مآخذ محدوده‌هایی خیالی با نام‌های توران و ترکستان در آسیای مرکزی پدید آمد که از دیدگاه جغرافیایی و تاریخی به اثبات نرسیده‌اند. از سدهٔ ۶ م که ترک‌ها به آسیای مرکزی راه یافتند، شباهت نام‌های «تور» و «تورک» سبب شد که برخی نام توران و ترکان را یکی بدانند؛ حال آنکه رابطه‌ای میان این دو نام وجود ندارد. بعدها صورتی جغرافیایی را برای سرزمین توران مشخص کردند که جز تصور و پندار نبوده‌است. در این مشخصهٔ جغرافیایی دشت‌های آسیای مرکزی و جنوب قزاقستان، که شامل بخش بزرگی از بیابان قره‌قوم و قزل‌قوم است را، توران نامیدند. ظاهراً این سرزمین در جنوب به کپه‌داغ، در غرب به دریای خزر، در شمال شرق به قزاقستان، در جنوب شرق به کوه‌های تیان‌شان و پامیر، دشت چوی، محدودهٔ کوهستانی رود ایلی و دشت‌های اطراف دریاچه بالقاش منتهی می‌شده‌است.[۱۰]

نام ترکستان نیز همین حال را داشت و از سوی فاتحان عرب بر اراضی وسیعی از آسیای مرکزی نهاده شد. این اراضی بخش بزرگی از سرزمین‌های تابع امپراتوری روسیه (ترکستان روسیه)، جنوب قزاقستان، سین‌کیانگ (ترکستان چین) و شمال افغانستان را شامل می‌شده‌است. در ۱۲۸۴ق/۱۸۶۷م آن بخش از اراضی آسیای مرکزی که تابع روسیه بود، به صورت استانی تابع فرمانداری کل درآمد. از ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م اراضی مذکور رسماً ترکستان نامیده شد. پس از انقلاب روسیه، در ۱۹۱۸م نواحی نواحی غربی سرزمین مذکور، جمهوری سوسیالیستی خودمختار ترکستان شوروی نامیده شد. پس از سال‌های ۱۳۰۳–۱۳۰۴ش/۱۹۲۴–۱۹۲۵م نام ترکستان از میان رفت و جای خود را به عنوان «آسیای میانه» داد که شامل بخش‌های آسیای مرکزی تابع اتحاد جماهیر شوروی بود.[۱۰]

واسیلی بارتلد، تورانیان را شاخه‌ای با فرهنگ نازل‌تر از قوم آریایی دانسته، و یادآور شده که میان دو قوم آریان و توران دشمنی وجود داشته‌است. هنگامی که در سدهٔ ۶میلادی توران به تسلط ترکان درآمد، دو واژه توران و ترکان با یکدیگر درآمیختند و نام توران بر ترکان اطلاق شد، حال آن‌که از آغاز رابطه‌ای میان این دو نام موجود نبود. تشویش‌های مندرج در آثار مؤلفان دربارهٔ مرز ایران و توران سبب بروز ابهام گردیده، و موجب آن شده‌است که برخی مؤلفان تورانیان را ترک بنامند. گروهی از مؤلفان نیز حدود آمودریا (جیحون) را مرز ایران و توران نوشته‌اند. خوارزمی ایرانیان را «صاحب‌النهر» دانسته، و آن سوی رود را مرز توران خوانده‌است. بیرونی مرز ایران و توران را در جایی میان فرغانه و تخارستان دانسته‌است. مسعودی دربارهٔ ترک نبودن تورانیان، به خطای برخی از مؤلفان اشاره کرده، و نوشته‌است که «مولد (زادگاه) افراسیاب به دیار ترک بود و آن خطا که مؤلفان کتب تاریخ و غیرتاریخ کرده، و او را ترک پنداشته‌اند، از همین‌جا آمده‌است».[۱۰]

در شاهنامه و دیگر منابع دورهٔ اسلامی، ترکان جای دشمنان بزرگ ایرانیان را گرفتند و نام تورانیان به ایشان اطلاق شد. ترکان نیز اخبار و روایات مربوط به تورانیان را تاریخ باستان خویش دانستند؛ چنان‌که در قدیم‌ترین فرهنگ ترکی، معروف به دیوان لغات الترک، نیای بزرگ و پهلوان ترکان آسیای میانه یعنی اَلب اَر تُنکا، با افراسیاب یکی دانسته شده‌است. بر مبنای چنین تفکری، دودمان افراسیابی‌ها (قراخانیان) که از نژاد ترک چِگِلی بودند و مدت‌ها در کاشغر، بَلاساغون، خُتن و ماوراءالنهر حکومت کردند، خود را آل افراسیاب نامیدند. تداوم و استمرار این تفکر در میان ترکان سبب شد که از اوایل سدهٔ چهاردهم /آغاز سدهٔ بیستم در ترکیه اندیشهٔ پان‌تورانیسم و به تبع آن پان‌ترکیسم قوّت بگیرد. پان‌ترک‌ها، آسیای میانه را جایگاه باستانی ترکان نامیدند، بر یکی بودن ترکان با تورانیان پافشاری کردند و اقوام بسیار آسیای مقدم نظیر عیلامی‌ها، سومری‌ها، هوری‌ها، گوتی‌ها، کاسی‌ها، میتانی‌ها، اورارتوها و مادها را از اقوام ترک دانستند. بدین ترتیب، مورخان پان‌ترک، نه‌تنها آسیای مرکزی، بلکه بخش بزرگی از جهان، از جمله منطقهٔ اورارتو، را سرزمین توران نامیدند. علی کمال، مورخ ترک، منکر وجود قوم ارمنی و سرزمین ارمنستان شده و نوشته‌است، که تا سدهٔ ششم پیش از میلاد در شرق شبه‌جزیرهٔ آناتولی حتی یک ارمنی وجود نداشته و در این سرزمین، ترکان دولت تورانی اورارتو را پدیدآورده بودند. ضیا گوک‌آلپ مدعی است که وطن ترکان نه ترکیه است و نه ترکستان، بلکه کشور بزرگ و جاودانی توران است.[۱۱]

نظریهٔ زبان خورشید

نظریهٔ زبان خورشید یک نظریهٔ شبه زبانی ترکی و همچنین یک نظریهٔ شبه علمی بود که در دهه ۱۹۳۰ در ترکیه ایجاد شد و پیشنهاد کرد که همه زبان های بشری از فرزندان یک زبان اولیه ترکی اولیه هستند. تبلیغ خلاف واقع این تئوری از ترک ها به عنوان یک نژاد اجدادی منجر به این شد که در میان ناسیونالیست های افراطی ترکیه که از آن برای توجیه ایدئولوژی های ناسیونالیستی رادیکال خود استفاده می کردند، طرفداری پیدا کند. این نظریه پیشنهاد می‌کند که زبان اولیه شباهت‌های آوایی نزدیکی به ترکی دارد و به همین دلیل، همه زبان‌های دیگر را می‌توان به ریشه‌های ترکی ردیابی کرد. بر اساس این تئوری، این زبان اولیه در میان پرستندگان آسیای مرکزی ایجاد شد که آن را به عنوان وسیله ای برای ادای احترام به قدرت مطلق خورشید و ویژگی های حیات بخش آن ایجاد کردند، از این رو به این زبان نامگذاری شد.[۱۲]

پیشینه

 
گرگ‌های خاکستری، نماد پان‌ترکیسم
 
تصویر گرگ خاکستری (آسنا) بر روی اسکناس پنج لیره‌ای ترکیه در سال ۱۹۲۷

اندیشهٔ پان‌ترکیسم، یعنی یکی کردن همهٔ سرزمین‌هایی که ساکنان آن به یکی از زبان‌هایی که ریشهٔ آن‌ها به زبان‌های آلتایی می‌رسد. این اندیشه نخستین بار از سوی یک خاورشناس مجارستانیِ یهودی‌تبار به‌نام آرمین وامبری در دههٔ ۱۸۶۰ ساخته و مطرح گشت. وامبری رایزن سلطان عثمانی بود، ولی در نهان برای لرد پالمرستون و دفتر امور خارجهٔ بریتانیا کار می‌کرد.[۱۳] ساختن و مطرح کردن این اندیشه از سوی وامبری و بریتانیا در اصل به منظور ایجاد یک کمربند از آلتایی‌زبان‌ها در جنوب روسیه بود تا مانعی شود برای گسترش و رخنهٔ روس‌ها به مستعمرات انگلیس در هندوستان.[۱۳] بعدها یهودی‌ها و صهیونیست‌های دیگری کار وامبری را ادامه دادند از آن جمله لئون کاهون که در کتاب خود «مقدمه‌ای بر تاریخ آسیا ترکان و مغولان» و آرتور ل. دیوید که در مقدمهٔ کتابِ «دستور زبان ترکی» خود کوشید به ترک‌ها حس برتری نژادی بدهد. به شکل‌دهی پان‌ترکیسم کمک کردند.[۱۳] این ایده در اوایل سدهٔ بیستم از طریق ترکان جوان در امپراتوری عثمانی شکل گرفت.[۱۳] اسطورهٔ ارگنه‌کن نیز نقش بسزایی در جنبش پان‌ترکیسم داشته‌است.[۱۴][۱۵][۱۶]

سقوط سلطان عبدالحمید دوم نتایج مطلوبی در محدودهٔ امپراتوری عثمانی به بار نیاورد. به جای روشنفکرانی که با روحیهٔ دموکراتیک پرورش یافته، و طرفدار حکومت پارلمانی بودند، افسران و نظامیان متعصب رشتهٔ امور را در دست گرفتند. در ۱۹۰۸م شمار اعضای حزب اتحاد و ترقی که از ۳۰۰ تن تجاوز نمی‌کرد، در ۱۹۱۴م به ۳۵۰هزار تن رسید. در ماه‌های اکتبر و نوامبرِ ۱۹۱۰ مجمع عمومی حزب اتحاد و ترقی به مدت ۱۳ روز برگزار شد. شعار ترکان جوان در این مجمع چنین بود: «ترکیه تنها از آنِ ترکان است». سیاست ترکی کردن کشور، اعتراض اقوام غیرترک تابع امپراتوری را برانگیخت. برای نمونه در دانشکدهٔ افسری یکی از استادان اعلام نمود که: «برای ما ملیت ترک بیش از دین اسلام اهمیت دارد، و غرور نژادی بزرگ‌ترین فضیلت‌هاست». در همان جلسه یک افسر عرب، زبان به اعتراض گشود و گفت: «همهٔ عثمانیان ترک نیستند. اگر امپراتوری را بدین شکل تلقی کنیم، کلیهٔ عناصر غیرترک به‌جای اینکه بخشی از تشکیلات سیاسی زندهٔ امپراتوری عثمانی را تشکیل بدهند، بیگانه شمرده خواهند شد»[۱۰]

در پی اجرای سیاست ترکی کردن در ۱۹۱۰م عرب‌ها و دروزیهای فلسطین و عراق، نیز آلبانیایی‌ها، در ۱۹۱۱م در یمن و در ۱۹۱۲م در مقدونیه و بار دیگر در آلبانی مردم سر به شورش برداشتند. در بند اول قانون اساسی ترکیه چنین آمده بود: «ترکیه کشوری است غیرقابل‌تقسیم. هیچ‌یک از بخش‌های آن در هیچ شرایطی حق جدایی ندارد». این به معنای عدم پذیرش حق خودمختاری برای اقوام غیرترک درون امپراتوری بود. مقایسهٔ شمار نمایندگان مجلس ترکیه در سال‌های ۱۹۰۸ و ۱۹۱۰م سیاست ترکی کردن کشور را مجسم می‌سازد. در مجلس ترکیه که در ۷شوال ۱۳۲۶ق/۲نوامبر۱۹۰۸م گشایش یافت، از مجموع ۲۳۰ نمایندهٔ مجلس، عرب‌ها ۴۵، آلبانیایی‌ها ۲۲، ارمنی‌ها ۱۰، بلغارها ۵، صرب‌ها ۴، یهودی‌ها ۴، کردها ۲، دروزی‌ها ۱ و ترک‌ها ۱۰۷ نماینده داشتند. شمار نمایندگان ترک کمتر از نصف نمایندگان مجلس بود، ولی در ۱۹۱۰م ترکیب نمایندگان تغییر یافت. در این مجلس شمار نمایندگان ترک ۲۲۸ تن، یونانی‌ها ۲۷، بلغارها ۴، عرب‌ها ۳، ارمنی‌ها ۴، یهودیان ۳، والاچ‌ها یک تن بود. جنگ نخست بالکان در سال‌های ۱۹۱۲–۱۹۱۳م دگرگونی‌هایی در اوضاع داخلی ترکیه پدیدآورد. در دسامبر ۱۹۱۲ معلوم شد که دولت ترکان جوان از نیروهای متحد بالکان شکست خواهد خورد. یأس و نومیدی ترکیه را فرا گرفت و سبب انتقادهای شدید شد. در این زمان از کریمه، قفقاز، کازان، خیوه، تاشکند و نواحی دیگری که در مسیر پان‌تورانیسم فعالیت داشتند، کمک‌هایی به مقصد ترکیه ارسال گردید و احساسی در روشنفکران آنجا پدیدآورد که آن‌ها اروپایی نیستند، بلکه آسیایی هستند. این احساس موجب تقویت نظر پان‌تورانی‌های ترکیه شد و در آن‌ها احساس نزدیکی با ترک‌زبان‌های آسیا را فراهم آورد و ترک‌گرایی اوج گرفت. خالده ادیب آدیوار نوشت: آرزوی من دست‌یابی ترک‌های جهان به عظمت و استقلال سیاسی و فرهنگی است. محمدامین رسول‌زاده در یکی از شعرهای خود ضمن اشاره به سرزمین ترک‌ها چنین نوشت: «این کشور پهناور که بر ۳ قاره گسترده‌است، متعلق به ماست، توران، توران مقدس…».[۱۰]

با شروع جنگ جهانی دوم، به‌ویژه پس از حملهٔ آلمان نازی به شوروی در ۱۳۲۰ ش / ۱۹۴۱، پان‌ترکیسم با حمایت مالی برلین در ترکیه از نو جان گرفت و گروهی سازمان‌یافته از پان‌ترک‌ها برای وارد کردن ترکیه به جنگ در کنار نیروهای محور دست به اقداماتی زدند. اما پس از شکست آلمان در نبرد استالینگراد و پیشروی ارتش سرخ به سوی غرب و بالا رفتن احتمال پیروزی شوروی در جنگ، سیاست چشم‌پوشی دولت در برابر فعالیت‌های پان‌ترکی تغییر یافت و ۲۳ تن از فعالان این اندیشه، که احمد زکی ولیدی طوغان نیز در بین آن‌ها بود، در شهریور ۱۳۲۳ / سپتامبر ۱۹۴۴ محاکمه و به زندان محکوم شدند. با شروع جنگ سرد اتهامات ضد پان‌ترک‌ها در دادگاه‌ها فروکش کرد.[۹]

پس از فروپاشی شوروی در اوایل نیمهٔ اول دههٔ ۱۹۹۰، تمایلات فروخورده پان‌ترکی، به شکلی نه‌چندان چشمگیر، در جمهوری آذربایجان فرصت ظهور یافته و حتی احزابی با نام‌های «حزب گرگ خاکستری آذربایجان» (به ترکی: آذربایجان بوزقورت پارتیاسی) و «حزب توران معاصر آذربایجان» (به ترکی: آذربایجان چاغداش توران پارتیاسی) در آنجا تشکیل شده‌است.[۹]

پان‌ترکیسم و جعل تاریخ

به‌گفتهٔ ولادیمیر مینورسکی خاورشناس: «هر جا که پرسش حل‌نشده‌ای در زمینهٔ فرهنگ قوم‌های شرق باستان پدید آید ترک‌ها بی‌درنگ دست خود را همان‌جا دراز می‌کنند».[۲][۱۷]مینورسکی ضمن انتقاد از روش مورّخان پان‌ترک، بیان می‌دارد که «مسائل علمی حل‌نشده‌ای در زمینهٔ فرهنگ اقوام شرق باستان» بستری برای جعل تاریخی و توجیه مقاصد ایدئولوژیک پان‌ترکیسم فراهم ساخته‌است.[۹]

پان‌ترکیسم و شوروی

تحریف تاریخ در شوروی

امسال، در مدارس شوروی، از دو درس تاریخ و علوم اجتماعی، امتحان نهایی به عمل نخواهد آمد، چرا که در چند دههٔ گذشته، تاریخ آن کشور به صورت کاملاً تحریف شده‌ای در کتاب‌های درسی مورد بحث قرار گرفته‌است.

روزنامهٔ ایزوستیا[۱۸][۱۹]

گرچه بلشویک‌ها در ابتدا، مساواتی‌های پیرو پان‌ترکیسم را سرکوب کردند، ولی آن‌ها تصمیم گرفتند که از ایدئولوژی پان‌ترکیسم برای تجزیهٔ کشورهای دیگری که اقلیت ترک‌زبان دارند (همچون ایران) بهره بجویند.

در قفقاز

پیشینهٔ تلاش برای تجزیهٔ آذربایجان از ایران، به دوران جنگ جهانی اول و تبلیغات پان‌ترکی عثمانی‌ها در ایران می‌رسد که در این راستا، مساواتی‌ها نام اران و شروان را به جمهوری آذربایجان تغییر دادند که بعد از سرنگون شدن دولتشان توسط بلشویک‌ها، این نام تداوم یافت. اسنادی از سال‌های نخستین پادشاهی رضاشاه وجود دارد که حاکی از تشکیل کمیته‌ای در اران و شروان (آذربایجان شوروی) در ۱۳۰۵ شمسی و فعالیت‌های تبلیغی آن دربارهٔ ضرورت تجزیه و جدایی ایران است.[۲۰]

از جمله کتاب‌های تاریخی در این زمینه، «اسناد روابط ایران و شوروی» به کوشش محمود طاهر احمدی، «آذربایجان در موج‌خیز حادثه؛ نگاهی به مباحث میلیون ایران و جراید باکو در تغییر نام اران به آذربایجان ۱۲۹۶–۱۲۹۸ شمسی» با مقدمهٔ کاوه بیات و «توفان بر فراز قفقاز (نگاهی به مناسبات منطقه‌ای ایران و جمهوری‌های آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در دوره نخست استقلال ۱۹۱۷–۱۹۲۱)» ویراستهٔ کاوه بیات، هستند.[۲۱]

در فصل سوم عهدنامهٔ گلستان چنین آمده‌است:

اعلی‌حضرت، قدرقدرت… ایران به جهت ثبوت دوستی… که به.. ایمپیراطور کل ممالک روسیه دارند… ولایات قراباغ و گنجه که الان موسوم به بلزاتوپول است و اولکای خوانین‌نشین شکی و شیروان [شروان] و قبه و دربند و بادکوبه و هرجا از ولایت طالش را با خاکی که الان در تصرف دولت روسیه است و شمال داغستان و گرجستان و محال شوره کل و آچوق‌باش و گروزیه و منگریل و آبخاز و تمامی اولکا و اراضی که در میانهٔ قفقازیه و سرحدات ممینةالحاله بوده و نیز آنچه از اراضی دریایی قفقازیه الی کنار دریای خزر متصل است، مخصوص و متعلق به ممالک ایمپریه روسیه می‌دانند.[۲۲]

جلال متینی، به استناد این متن مربوط به دوران قاجار، اصطلاح آذربایجان را برای منطقهٔ فرارود ارس را رد می‌کند.[۲۳]

جعل هویت اقوام غیرتُرک قفقاز

گروه‌های قوم‌گرای افراطی ترک و طرفداران نظریه شبه‌علم پان‌ترکیسم امروزه ادعا می‌کنند که چرکس‌ها تباری ترک دارند، اما هیچ مدرک و سند علمی برای تأیید این ادعا منتشر نشده‌است و این ادعا حتی توسط خود چرکس‌ها نیز به شدت رد و تکذیب شده‌است. تحقیقات بی‌طرف، زبان‌شناسان و مورخان در سراسر جهان به این نکته اشاره دارد که زبان‌های چرکسی هیچ شباهتی با زبان‌های تُرکی ندارد. به‌گفتهٔ مورخان مختلف، نژاد چرکسی مربوط به قبایل سند-مایوت می‌باشد و این ادعا را که چرکس‌ها نژاد ترک دارند را کاملاً رد می‌کند.[۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱]

ارمنستان

 
 
نمونه‌ای از طراحی‌های خیالی نقشه و پرچم، استان سیونیک ارمنستان توسط پان‌ترکان در ویکی‌پدیا آذری.

براساس ایده‌های پان‌ترک‌ها کل کشور ارمنستان کنونی به عنوان «سرزمین تاریخی آذربایجان» معرفی می‌شود؛ پان ترک‌ها ادعا می‌کنند که مردم آذربایجان همواره اکثریت را تشکیل داده‌اند و باید به سرزمین‌های اجدادی خود برگردند.[۳۲]

از جمله سازمان‌های حامی این ایده «جمهوری آذربایجان غربی در تبعید»، «جمهوری گویچه زنگه زور» یا «اتحادیه بازگشت آذربایجان غربی»، هستند، تحت حمایت دولت الهام علی‌اف قرار دارند. علاوه بر حمایت و توجه دولت و رسانه‌های دولتی آذربایجان، ۲۴ نماینده مجلس نیز عضو این سازمان‌ها هستند هستند.[۳۲]

در ایران

پان‌ترکیسم در استان‌های ترک‌زبان ایران و به‌ویژه در آذربایجان، به عللی چون اختلاف مذهبی بین آذربایجان و ترکیه، جنگ‌های طولانی بین ایران و عثمانی و تجارب تلخ اشغال آذربایجان (۱۲۹۳ تا ۱۲۹۷ و ۹۶۳ شمسی) از سوی نیروهای عثمانی، زمینه‌ای برای رشد قابل‌ملاحظه نداشته و به‌طور کلی بیش از آن که درون‌جوش باشد، پدیدهٔ ناپایداری بوده‌است.[۹]

پس از انقلاب اسلامی و بعد از آن، فروپاشی شوروی، روزنامه‌های جمهوری اسلامی ایران، خبری منتشر کردند مبنی بر اینکه گروهی از اهالی آذربایجان شوروی سابق، بدون انجام مقررات قانونی و گرفتن ویزا، به آب زده و از رود ارس عبور کردند و به ایران وارد شدند. مسئولان جمهوری اسلامی این امر را به عشق شدید به اسلام و تشیع تلقی کردند، در حالی که حقیقت حاکی از آن است که این حرکت نمادین، دستوری از دولت باکو جهت نمایش علاقهٔ مردم فرارود ارس برای یکپارچه‌سازی جمهوری آذربایجان و آذربایجان بود.[۳۳]

حیدر علی‌اف، رئیس‌جمهوری وقت جمهوری آذربایجان، هنگامی که در حکومت کمونیستی شوروی در اوج قدرت بود، همواره به تجزیهٔ ایران نظر داشت. او گفته بود که شخصاً آرزوی یکپارچه‌سازی آذربایجان [ایران] و آذربایجان شوروی را داشته‌است. وی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، با تغییر خط‌مشی سیاسی از کمونیسم به کاپیتالیسم، جز طرفداران دوآتشهٔ دموکراسی آمریکایی شد و به تصور اینکه کمپانی‌های نفتی آمریکایی و دولت ایالات متحده، در تجزیهٔ ایران به او کمک خواهند کرد، کوشید تا به دست آمریکا و معدود پان‌ترک‌های ساکن قارهٔ آمریکا و اروپا، به رؤیای استالین و پان‌ترکیسم، جامهٔ عمل بپوشاند.[۳۳]

در ماه ژوئن ۱۹۹۷، کنگره‌ای به نام «نخستین کنگرهٔ جهانی آذربایجانی‌ها» در میان تشنجات فراوان در لس‌آنجلس برگزار شد. عده‌ای در آن کنگره، در پی تجزیهٔ آذربایجان ایران بودند و اصرار می‌ورزیدند که بایستی از سفیر آذربایجان شوروی سابق نیز برای شرکت در این جلسه دعوت می‌شد. این افراد اجازهٔ ورود پرچم ایران را ندادند. روزنامه‌های فارسی‌زبان منطقه، عموماً، و نیز عده‌ای از ایرانیان آذری، علناً، به جنگ این تجزیه‌طلب‌ها رفتند. برخلاف تبلیغات، عدهٔ کمی در آن کنگره شرکت جستند که یکی از اعضای کنگره، جواد هیئت بود.[۳۳]

در ایران پان‌ترکیسم بر روی چند موضوع به‌گونه‌ای برجسته متمرکز شده‌است و این جریانات مورد تحریف و وارونه‌نمایی در جهت مصادره به مطلوب اندیشهٔ پان‌ترکیسم قرار گرفته‌است:[۳۴]

  1. ضعیف نشان دادن و وابسته کردن زبان فارسی تنها به فارسی‌زبانان و کم رنگ کردن نقش زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک اقوام ایرانی.[۳۵]
  2. نشان دادن تباری غیرایرانی برای آذری‌ها (درحالی که آزمایش‌های DNA نشان می‌دهد آذری‌ها بیشتر ایرانی هستند تا ترک).[۳۶]
  3. ارائهٔ آمارهای جمعیتی غیر از آمار رسمی کشور نظیر ۴۰ میلیون ترک ساکن در ایران.[۳۷][۳۸]
  4. یکسره رد کردن وجود اصطلاح، تبار آریایی، تاریخ ایران باستان و همچنین القاء این موضوع که واژه و نام ایران پیشینه‌ای ندارد.
  5. تحریف قراردادهای ترکمنچای و گلستان و اشاره به دو تکه شدن کشوری به نام آذربایجان در پی این قراردادها.[۳۹][الف]
  6. ترک خواندن مردم، مادها،[۴۱][۴۲] سکاها،[۴۳][۴۴] سومری‌ها،[۴۵][۴۶] عیلامی‌ها،[۴۷][۴۸] اورارتویی‌ها،[۴۹][۵۰] میتانی‌ها، منائی‌ها،[۵۱][۵۲] هیتی‌ها،[۵۳] کاسی‌ها،[۵۴][۵۵] لولوبی‌ها،[۵۵] اشکانی‌ها،[۵۶][۵۷][۵۸] تورانی‌ها و مشاهیری چون، ابن سینا،[۵۹][۶۰] مولانا،[۶۱][۵۹][۶۲] ابوریحان بیرونی،[۶۳][۶۴] نظامی گنجوی،[۶۵][۶۶][۶۷] بابک خرمدین[۶۸] و… (درصورتی که خاورشناسان و تاریخ‌دانان غیر پان‌ترک، ترک‌تبار بودن اقوام و افراد یادشده را همواره رد کرده‌اند).
  7. تاختن به بزرگان و نام‌آوران فرهنگی و تاریخی کشورهای پیرامون به‌ویژه ایران.
  8. ترک خواندن شهرهای سقز، سنندج، کرمانشاه، مهاباد (درحالی است که اکثر شهرهای فوق کمتر از ۲۰ خانوار ترک در آنجا زندگی می‌کنند)

دیگر فعالیت‌های پان‌ترکیسم در ایران عبارتند از:

  1. دست بردن در جای‌نام‌ها برای مصادرهٔ این نام‌ها به سود خود: فارسستان (ایران)، قشقایستان (استان فارس)، آذربایجان جنوبی (آذربایجان ایران) و….[۶۹]
  2. تحلیل‌های ناکارشناسانه و کاملاً نادرست در مورد زبان‌های ترکی و فارسی و… مبنی بر قانونمند و توانمند بودن زبان‌های ترکی و مغولی و ناتوانی زبان فارسی
  3. مطرح کردن زبان ترکی به‌عنوان تنها فاکتور هویت آذری‌های ایران، در صورتی که هویت هر انسان از سه فاکتور: ملیّت + نژاد + زبان تشکیل می‌شود.[نیازمند منبع]

سید جواد طباطبایی طی گفت‌وگویی که با مهرنامه در تابستان سال ۱۳۹۲ داشت، «مبنای اندیشهٔ پان‌ترکیسم را درآمیختگی نوعی فراموشی تاریخی با افسانه‌بافی‌های به ظاهر تاریخی می‌داند که بدل به ملغمه‌ای از بی‌سوادی و بی‌شعوری شده‌است».

منتقدان

 
آتاترک از منتقدان پان‌ترکیسم بود[۷۰]
 
آتاترک در حال بازدید از نقشه توران بزرگ

کشورهای هدف اندیشهٔ پان‌ترکیسم و کشورهای ناخرسند از این اندیشه عبارت اند از: ارمنستان، روسیه، ایران، چین، یونان، قبرس، عراق، سوریه، گرجستان، بلغارستان، افغانستان و تاجیکستان.[۷۱]

مصطفی کمال پاشا (آتاترک)، یکی از منتقدان ایدئولوژی‌های فراکشوری و جهانی مانند پان‌ترکیسم بود و ترجیح می‌داد ناسیونالیسم را در داخل مرزهای ترکیه جایگزین آن کند؛[۷۰] هرچند اقدامات او در راستا و به سود پان‌ترکیسم انجام پذیرفت.

پان‌ترکیسم مشابه احساسات سایر گروه‌های ملی است، به استثنای این‌که در پی کسب نوعی آرایش سیاسی است تا به‌جای یک گروه ملی خاص تمامی مردم ترک‌تبار را دربرگیرد؛ بنابراین، ناسیونالیسم ترکی یک جنبش فراملی است که در صدد تشکیل واحدی سیاسی مبتنی بر روابط فرهنگی مردم ترک‌تبار است. هر چند از محبوبیت این جنبش به‌تدریج کاسته شده و در طی تاریخ معاصر به حرکت خود ادامه داده، اما به‌طور کلی بیشترین حمایت از این جنبش، در خلال و پس از فروپاشی امپراتوری‌هایی که در محدودهٔ مردم ترک‌تبار بودند، و به‌طور محسوس‌تر در جریان افول امپراتوری عثمانی و روسیه به عمل آمده‌است.

یکی از اولین نویسندگانی که از احتمال تشکیل جنبش ملی ترک خبر داد، شرق‌شناس آرمین وامبری بود که در دههٔ ۱۸۶۰ نوشتن در خصوص این موضوع را آغاز کرد. با وجود این مشهورترین مدافع ناسیونالیسم ترکی اسماعیل بای گاسپرینسکی (۱۸۵۱–۱۹۱۴) [قازپیرعلی] اهل کریمه بود که خواستار وحدت ترک‌های روسیه شد و نشریهٔ ترجمان را تأسیس کرد که در آن از زبان ساده‌شدهٔ «ترکی عثمانی» استفاده می‌شد. گاسپرینسکی پیش‌بینی کرد که با ابداع زبانی که به‌راحتی هم برای «قایقران بُسفری» و هم برای یک «ساربان کاشغری» قابل‌درک باشد، در نهایت «اتحاد ترکی» و «اتحاد اسلام» شکل خواهد گرفت. گاسپرینسکی از تأثیر بالقؤه رسانه‌های چاپی بر مردم به‌شدت آگاه بود و با جدیت به افزایش شمارگان روزنامهٔ خود با هدف برقراری وحدت بیشتر میان گروه‌های متفاوت ترکان از طریق ایجاد زبانی مشترک اقدام کرد.

با پایان سدهٔ نوزدهم، ترویج زبان مشترک ترکی گاسپرینسکی (زبان واحد یا زبان مشترک) توسط جنبش اصلاح‌طلب «جدیدها» مورد حمایت قرار گرفت. مع‌هذا، این حمایت یکپارچه نبود و ابراز مخالفت از سوی برخی از گروه‌های قومی خاص نظیر قزاق‌ها که ترجیح می‌دادند زبان قزاقی متمایزی به وجود آورند مشهود بود. این شکاف در جنبش در طی «کنگرهٔ سراسری مسلمان»، در سال ۱۹۱۷، در دوران حکومت دولت موقت در روسیه انعکاس یافت، این کنگره از بهره‌گیری زبان مشترک ترکی گاسپرینسکی به‌عنوان وسیله‌ای آموزشی در مدارس طبقات بالای اجتماع حمایت کرد. با وجود این، در مدارس ابتدایی و دبیرستان‌ها زبان ملیِ منطقه زبان اصلی بود؛ جایگاه زبان مشترک ترکی به موضوعی الزامی و ثانویه تنزل یافت. در جریان اغتشاشات سیاسی سال ۱۹۱۷، تحقق «جنبش ملی متحد ترک» با شکست مواجه شد: در عوض اکثر فعالیت‌های سیاسی بر هر یک از گروه‌های ملی منفرد یا بر موجودیت‌های سیاسی ازلی نظیر بخارا و خیوه متمرکز شد.

در جریان فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، آرمان‌های ناسیونالیسم ترکی برجستگی سیاسی مجدد فروپاشی فدراسیون روسیه امید تازه‌ای برای پان‌ترکیسم به وجود آورد. با وجود این که در محدودهٔ آسیای مرکزی جنبش‌های سیاسی خاصی نظیر حزب قزاق «آلاش» و حزب ازبک «بیرلیک» در صدد ایجاد وحدت بیشتر ترک‌ها بودند، چنین اظهاراتی از سوی دیگر گروه‌های ملی منطقه، نظیر ترکمن‌ها و قرقیزها با بدبینی تلقی شد، زیرا آن‌ها بیمناک بودند که این مسئله تبدیل به وسیله‌ای برای غلبهٔ گروه‌های ملی بزرگ‌تر شود. با وجود این، فدراسیون ازهم‌گسیخته احتمالاً کارآمدتر خواهد بود و بسیاری از حکومت‌های منطقه وقتی در سال ۱۹۹۳ توافق کردند الفبای لاتین جایگزین الفبای سیرلیک شود گامی به سوی این هدف برداشتند. در حالی که ترکیه پنج حرف به الفبای خود اضافه کرد که بیانگر صداها در زبان‌های آسیای مرکزی است.

از میان اقوامی که امروزه ترک نام گرفته‌اند بسیاری از اقوام نام‌برده در زیر در تاریخ قدیم هیچ‌گاه خود و قوم خود را ترک نمی‌نامیدند. در مورد بخشی از این اقوام ساکن آسیای میانه تنها پس از وارد شدن نظریه پان‌ترکیسم توسط آرمین وامبری و فرستادهٔ پنهانی وزارت خارجه بریتانیا به منطقه[۷۲] این نام رفته‌رفته برای این اقوام نیز رواج یافت. این اقوام عبارتند از:

باشقیرها، تاتارها، قزاق‌ها، قره‌قالپاق‌ها، نوقایی‌ها، قره‌چای‌ها بالکارها، قموق‌ها، آلتایی‌ها، آذری‌ها، شاهسونها، قرائی‌ها، قشقاییها، افشارها، خلج‌ها، گاگائوزها، اویغورها، خاکاس‌ها، چولیم‌ها، ازبک‌ها، سالارها، اویغورهای ساری، چوواش‌ها، یاقوت‌ها، دولگان‌ها.[۷۳]

نسل‌کشی

ضیا گوک‌آلپ رهبر جنبش پان‌ترکیسم شیوهٔ تحقق ایدئولوژی پان‌ترکیسم را در کتاب خود، اصول ترک‌گرایی (به ترکی: تورک چولوقون اساس لری) بیان داشته‌است. وی می‌نویسد: «استحاله و حتی بیرون راندن اقوام غیرترک از ترکیه و کشورهایی که عناصر غیرترک در آن‌ها سکنی دارند، شرایط عمده برای ایجاد فرهنگ ترکی است. البته در این زمینه اقدام‌های بسیاری صورت گرفته‌است، اکنون نیز ادامه دارد و آنچه صورت می‌پذیرد، اندک هم نیست».[۲]

نظر ضیاء گوک آلپ آلپ پیرامون استحاله و بیرون راندن اقوم غیرترک از محدودهٔ امپراتوری عثمانی به نسل‌کشی و قتل‌عام ارمنی‌ها و یونانی‌ها در سال‌های ۱۳۳۳–۱۳۳۴ق/۱۹۱۵–۱۹۱۶م و بیرون راندن اقوام غیرترک از آسیای صغیر انجامید که ترکان جوان در این ماجرا نقشی عمده داشتند.[۲]

نسل‌کشی ارمنی‌ها

 
چشم‌انداز پان‌ترکیسم و روابط با ارمنستان

پان‌ترکیسم به‌عنوان عامل مستقیم در نسل‌کشی ارمنی‌ها در اواخر سال ۱۹۱۵ که انور پاشا در آن درگیر بود مطرح می‌شود که به عنوان تلاش برای حذف اقلیت‌های غیرترک و غیرمسلمان از اواخر دورهٔ عثمانی به منظور پرورش دولت جدید پان‌ترکی مطرح است.[۷۴][۷۵]

از اواخر سال ۱۹۱۴ و اوایل ۱۹۱۵ م کشتار ارمنی‌ها در ترکیهٔ امروزی آغاز شد که در طول سال‌های ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ م ادامه یافت. به‌گفتهٔ عنایت‌الله رضا، دربارهٔ تعداد کشته‌شدگان ارمنی اختلاف نظر است. مآخذ ترک شمار ارمنی‌های کشته شده را، ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر نوشته‌است. مآخذ فرانسوی در این‌باره اتفاق نظر ندارند؛ برخی تعداد کشته‌شدگان را ۵۰۰ هزار نفر و برخی ۱٫۵ میلیون نفر ذکر کرده‌اند. حتی در دانشنامهٔ شوروی نیز شمار کشته‌شدگان و تبعیدشدگان یکسان نیست. در چاپ دوم این دانشنامه تعداد ارمنی‌های کشته و آواره شده ۱ میلیون نفر و در چاپ سوم این دانشنامه تعداد کشته شدگان را، ۱٫۵ میلیون نفر و آواره شدگان را، ۶۰۰ هزار نفر ذکر شده‌است.[۷۶]

در دانشنامهٔ تمدن مسیحیت، تعداد کسانی که به قتل رسیدند یا آواره شده‌اند تا بمیرند را بین ۱ تا ۱٫۵ میلیون ارمنی — بیش از نصف جمعیت ارمنی در امپراتوری عثمانی آن زمان — ثبت شده‌است.[۷۷]

به‌گفتهٔ ریچارد هوهانیسیان تعداد ارمنی‌های کشته‌شده در این کشتار، ۱٫۵ میلیون نفر ذکر شده‌است[۷۸]

نسل‌کشی یونانی‌ها

نسل‌کشی یونانی‌ها[۷۹] واژه‌ای است که از سوی برخی از پژوهشگران جهت اتفاقی که برای مردم یونانی‌تبار امپراتوری عثمانی در طول و پس از جنگ جهانی اول رخ داد اطلاق می‌شود؛ که در طی آن یونانی‌ها همچون ارمنی‌ها و آشوری‌ها مورد آزار و اذیت و کشتار و اخراج از کشور و پیاده‌روی‌های مرگ‌آور توسط ترک‌های جوان و کمالیست‌ها قرار گرفتند. جورج دابلیو رندل از وزارت خارجه بربتانیا در میان سایر دیپلمات‌ها از تبعید و قتل و عام یونانی‌ها پس از آتش‌بس سخن به میان آورد.[۸۰] تخمین‌ها از کشته شدن صدها هزار یونانی‌تبار در خلال این آزار و اذیت‌ها سخن می‌گویند.[۸۱]

نسل‌کشی آشوری‌ها

در کنار نسل‌کشی یونانی‌ها و ارمنی‌ها، کشتار آشوری‌ها در محل به دست پان‌ترک‌های ترکان جوان در رژِیم عثمانی صورت پذیرفت.[۸۲] در طی سال ۱۹۲۲ طی یادداشتی از شورای ملی آَوری-کلدانی تخمین زده شد ۲۷۵٬۰۰۰ نفر آشوری به‌دست ترکان کشته شدند.[۸۲]

کردها

بر اساس مجلهٔ تحقیقات نسل‌کشی، با رهبری گروه ترکان جوان برنامهٔ از بین بردن هویت کردها، اخراج آن‌ها از سرزمین اجدادیشان و جابه‌جایی آن‌ها در گروه‌های کوچک‌تر انجام شده‌است.[۸۳] در این دوره کردها مجبور به جابه‌جایی و پیاده‌روی‌های مرگ‌آور و اجبار به ترک کردن گردیدند.[۸۳] ترکان جوان این برنامه را در طول جنگ جهانی اول اجرا کردند که در طی آن ۷۰۰ هزار کرد مجبور به جابه‌جایی اجباری شدند که در میان این جابه‌جایی‌های اجباری ۳۵۰ هزار نفر از آنان از بین رفتند.[۸۳] این کردها توسط گروه ترکان جوان مجبور به راهپیمایی‌های مرگ‌آور شبیه به آنچه برای ارمنی‌ها اتفاق افتاد شدند.[۸۳] که بخشی از برنامه‌ای بود که برای از بین بردن هویت کردها در ترکیه انجام شد.[۸۳] همچنین این جنبش دلیلی است بر نگاهی که دولت ترکیه تا سال ۱۹۹۱ بر کردها داشته‌است. در تلاشی برای انکار هویت کردها دولت ترکیه تا سال ۱۹۹۱ کردها را جزو ترک‌های کوهستانی رده‌بندی می‌کرد.[۸۴][۸۵]

کشتار درسیم

 
سربازان لژیون آذربایجان در ارتش نازی به هنگام قیام ورشو.

در سال ۱۹۳۸ و ۱۹۳۷ تعداد ۶۵ تا ۷۰ هزار کرد علوی کشته و هزاران نفر تبعید شدند.[۸۶][۸۷][۸۸]

تغییر نام‌های جغرافیایی در ترکیه

تغییر نام‌های جغرافیایی در ترکیه از سال ۱۹۱۳م تا زمان حاضر در دوران امپراتوری عثمانی و جمهوری ترکیه در فواصل معین و پیاپی در قسمت بزرگی از مناطق جغرافیایی آن خطه صورت گرفت. جمهوری ترکیه به منظور ادامهٔ سیاست ترک‌سازی و تحکیم زبان اصلی (با اعلام زبان ترکی به عنوان زبان رسمی آن کشور) خود شروع به تغییر نام‌های تاریخی آن مناطق جغرافیایی که منشأ آن نام‌ها از (ارمنی، یونانی، آشوری، گرجی، بلغاری، کردی، عربی و لاز) بود به نام‌های تُرکی تغییر یافت. ترکان جوان (کمیته اتحاد و ترقی)، بعد از به قدرت رسیدن (کودتای ۱۹۱۳م)[۸۹] طی یک سیاست ازپیش‌پی‌ریزی‌شده، پاکسازی قومی غیرمسلمانان (نسل‌کشی ارمنی‌ها، نسل‌کشی آشوری‌ها، نسل‌کشی یونانی‌ها)، شروع و در طی آن پاکسازی قومی وزیر جنگ اسماعیل انور طی حکمی در ۶ اکتبر ۱۹۱۶م صادر و اعلام نمود که:[۹۰][۹۱][۹۲][۹۳][۹۴]

تصمیم گرفته شده‌است که ولایت‌ها، بخش‌ها (مناطق)، شهرها، روستاها، کوها و رودها که نام‌های آنان متعلق به ملل غیرمسلمانان مانند ارمنی، یونانی، آشوری می‌باشد به تُرکی تغییر یابد. بدین منظور از این لحظه برای رسیدن به هدف اصلی ما از فرصت به‌دست آمده‌استفاده نمایید. (ادارهٔ کل بایگانی دولت جمهوری ترکیه، استانبول) (Vilayet Mektupçuluğu, no. 000955, 23 Kânunuevvel 1331 (۶ اکتبر ۱۹۱۶) Ordinance of Enver Paşa)

انور پاشا نام‌های جغرافیایی متعلق به اقلیت‌های مسلمانان (اعراب، کردها) به دلیل نقش آنان در دولت عثمانی تغییر نداد.[۹۵] فرمان او الهام‌بخش بسیاری از روشنفکران ترکیه برای حمایت از چنین اقداماتی شد.

ناسیونالیسم تُرک، (ملی‌گرایی) و سکولاریسم این دو اصل از شش اصول اصلی بنیان‌گذار جمهوری ترکیه بود.[۹۶] هدف مصطفی کمال آتاترک به عنوان رهبر در دهه‌های آغازین جمهوری ترکیه برای تشکیل یک دولت و ملت واحد و یک رنگ از طریق بقایای باقی‌مانده امپراتوری عثمانی بود.[۹۳][۹۵][۹۷] در طول سه دههٔ اول جمهوری ترکیه برای ایجاد ترکیهٔ جدید هدف اصلی سیاست، ترک‌سازی و تغییر نام‌های جغرافیایی بود.[۹۸][۹۹][۱۰۰][۱۰۱]

نقشه‌هایی در شهر لایپزیگ، آلمان منتشر شد به نام (اطلس بزرگ جهان) که در آن نقشه سرزمین‌های تاریخی ارمنستان، کردستان و لازستان، را نشان می‌داد، واردات آن نقشه‌ها به ترکیه ممنوع شد.[۱۰۲] روزنامه‌نگار و نویسندهٔ تُرک به نام آیشه هور پس از مرگ آتاترک و طی دورهٔ جمهوری دموکراتیک ترکیه در اواخر ۱۹۴۰–۵۰م اشاره کرده بود که:

«نام‌های زشت، تحقیرآمیز، توهین‌آمیز و استهزاءآمیز حتی اگر آن نام‌ها تُرکی بود در هدف تغییرات قرار گرفت.» اسامی شهرها یا مناطق جغرافیایی که به پسوند (قرمز-کلیسا یا ناقوس، زنگ-این نوع اسامی جزء اسامی زشت و ناپسند خوانده شد) ختم می‌شد تغییر یافتند. به‌طور مثال شهر (Saranta Ekklisiès) یکی از شهرهای باستانی یونانی‌ها که به معنی (چهل کلیسا) می‌باشد در سال ۱۹۲۳م توسط دولت ترکیه به نام (Kırk Kilise) با همان معنی یونانی یعنی چهل کلیسا تغییر یافت ولی در سال ۱۹۲۴م نام این شهر به (Kırklareli) تغییر نام یافت به معنی (مکانی که نفت پیدا شد)."[۱۰۳]

دولت ترکیه برای توجیه تغییر نام‌های جغرافیایی جلوگیری از (تجزیه‌طلبی ملت‌ها) نامید. یک کمیسیون ویژه برای تغییر نام‌ها تحت نظارت وزارت کشور ایجاد شد. این کمیسیون از استادان دانشگاه‌ها، سیاستمداران، ژنرال‌های نظامی و زبان‌شناسان که از سراسر کشور گرد هم جمع شده بودند تشکیل شد.[۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶] در میان مشارکت‌کنندگان این کمیسیون از اعضای ادارهٔ ستاد ارتش و وزارت دفاع، وزارت آموزش و پرورش و همچنین از استادان تاریخ و جغرافیا دانشگاه آنکارا نیز دیده می‌شدند.[۹۷] این کمیسیون موفق شد حدود ۲۸٬۰۰۰ نام‌های جغرافیایی را تغییر دهد، که شامل ۱۲٬۲۱۱ نام روستا و شهرها و ۴۰۰۰ نام‌های کوه، رودخانه و دیگر نام‌های جغرافیایی و غیره بوده‌است.[۱۰۷][۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱] این رقم نیز شامل نام خیابان‌ها، بناهای تاریخی، مقبره‌ها، لوحه‌های تاریخی، محله‌ها و محلات و سایر مولفه‌هایی که برخی از مناطق کوچک شهرداری‌ها را تشکیل می‌دادند.[۹۸][۱۰۷][۱۱۲]

در سال ۱۹۲۷م همهٔ نام‌های خیابان‌ها و میدان‌ها استانبول که نام تُرکی نداشتند تغییر یافت.[۱۱۲] این کمپین تا سال ۱۹۷۸م به کار خود ادامه داد و پس از کودتای نظامی سال ۱۹۸۰م در سال ۱۹۸۱–۸۳م دوباره کار خود را آغاز نمود.[۱۰۴]

در طول تنش بین شورشیان منطقهٔ کُردنشین و دولت ترکیه تمرکز کمپین برای تغییرات نام‌ها بیشتر در آن مناطق بوده‌است.[۹۷][۱۱۳] در سال ۱۹۸۱م دولت ترکیه در تیتر روزنامه‌ای که اختصاص داده شده بود به نام‌های روستاهای تُرکی (Köylerimiz، به معنی روستای ما) که اظهار داشته بود:

«حدود ۱۲۰۰۰ نام روستاهایی که غیرتُرکی هستند و قابل فهم نیستند و از ریشه غیرتُرکی منشأ گرفته شده‌اند و باعث سردرگمی شده شناسایی شدند و نام‌های تُرکی جایگزین آن‌ها شد.» توسط کمیسیون تشکیل شده برای تعویض نام‌های خارجی تحت نظارت وزارت کشور.[۱۱۴]

ولی ده‌ها اسامی تغییر یافته شده بسیار شبیه اسامی بومی می‌باشد[۱۰۰] به‌طور مثال:(Aghtamar)، نام ارمنی است به (Akdamar) تغییر نام داده شده‌است.

انکار وجود کردها توسط ترکیه

انکار کردها سیاست رسمی دولت ترکیه برای چندین دهه بود که در آن انکار می‌شد که کردها یک گروه قومی تشکیل می‌دهند و در عوض ادعا می‌شد که کردها زیرگروهی از ترک‌ها هستند و واژه‌های «کرد» و «کردستان» توسط نهادهای دولتی حذف می‌شدند. در طول قرن بیستم، با ممنوعیت دولتی استفاده از اصطلاحات کرد یا کردی، کردها را ترک‌های کوهستانی (ترکی استانبولی: Dağ Türkleri‎) می‌نامیدند. تا امروز نیز ترکیه کردها را به عنوان یک قوم به رسمیت نمی‌شناسد و زبان کردی را نیز به عنوان یک زبان مستقل رسمیت نمی‌شناسد.[۱۱۵]

اتهام دخالت در کشتار خوجالی

ایاز مطلب‌اف رئیس‌جمهوری سابق آذربایجان که به خاطر کشتار خوجالی مجبور به استعفا از این مقام شد حزب پان‌ترکیست جبهه خلق آذربایجان را به دست داشتن در این کشتار متهم کرده‌است[۱۱۶] وی در مصاحبه با روزنامه چکی نزاویسمایا گازتا در این باره می‌گوید:

آنگونه که از سخنان غیر نظامیان فراری از خوجالی استنباط می‌شود، تمام این قضیه برای ایجاد بهانه‌ای به منظور مجبور نمودن من به استعفاء طراحی شده بود. فکر نمی‌کنم که ارمنیان که رویه بسیار حساب شده‌ای در چنین موقعیت‌هایی دارند، این فرصت را برای آذربایجانی‌ها فراهم کنند که اسنادی برای متهم نمودنشان به اقدامات نژادپرستانه به دست آورند. می‌توان دریافت که کسانی علاقه‌مند بودند تا تصاویر قربانیان خوجالی در جلسه شورای عالی (مجلس) آذربایجان به نمایش در آید تا تقصیر این مسائل به گردن من انداخته شود. اگر من (علناً) اعلام کنم که متهمان از جناح مخالف (مخالفان دولت وقت جمهوری آذربایجان یعنی عمدتاً حزب " جبهه خلق " به رهبری " ابوالفضل ایلچی بیگ "، رئیس‌جمهور بعدی آذربایجان) هستند، آن‌ها خواهند گفت که من قصد بی‌اعتبار نمودن آن‌ها را دارم.[۱۱۶]

حجه السلام سید حسن عاملی امام جمعه اردبیل نیز در خطبه‌های نماز جمعه اردبیل به تاریخ هشتم اسفند ۱۳۸۹ گروه ارگنه کن و پانترکهای آذربایجان را به دست داشتن در این کشتار متهم کرد[۱۱۷] و در این باره گفت:

سازمان مخوف 'ارگنه کن ' که سازمانی مخفی و با عضویت نیروها ی نظامی و ملی‌گراهای افراطی ترکیه بود در این جنایت و محاصره و قتل‌عام شیعیان آذری در خوجالی نقش اساسی داشته‌است.[۱۱۷]

او این کشتار را برنامه‌ریزی گروه‌های غرب‌گرا، به‌شدت ملی‌گرا و ضد ایرانی جمهوری آذربایجان برای فروپاشی دولت ایاز مطلب‌اف رئیس‌جمهور وقت آذربایجان و قدرت گرفتن ابوالفضل ایلچی بیگ که گرایش‌های پان پان‌ترکیسمی داشت خواند.[۱۱۷]

تأثیر نازیسم بر پان‌ترکیسم

 
داوطلبان ترکمن، در لژیون ترکستان. این هنگ در جنگ جهانی دوم برای نازی‌ها می‌جنگید.

پان‌ترکیسم در سال ۱۹۴۰ مجذوب تبلیغات نازیسم شد[۱۱۸][۱۱۹] آلمان در واقع امیدهای پان‌ترکیست‌ها را طی جنگ جهانی دوم افزایش داد. در آن سال‌ها پان‌ترکیست‌ها به‌طور آشکار اتهام فاشیست بودن و تأثیرگذاری آلمان بر مفهوم نژادپرستی خود را رد می‌کردند. بر اساس استدلال آن‌ها نژادپرستی بومی اختراع بومی بوده‌است. به اعتقاد آن‌ها خون بهترین و شاید تنها پیوند معنی دار ترکی به عنوان یک نژاد بزرگ و خارق‌العاده و برتر از همه نژادهای دیگر است. بزرگ‌ترین خطر تهدیدکننده نژاد ترک آمیزش خون ترکی با خون سایر نژادها بود. به اعتقاد آنها، همین سایر نژادها یعنی اقلیت‌های آن زمان امپراتوری عثمانی باعث سقوط نژاد ترک شده‌اند. جامعه شناسان و فیزیکدانان گوناگون تلاش می‌کردند تا برای توجیه وجود نژادها و تفاوت میان آن‌ها «شواهد و مدارک» ارائه دهند. دانشمندان وابسته به محافل پان ترکیست، نظیر دکتر مصطفی حقی آکانسل نیز با انتشار برخی کتاب‌ها مدارک ظاهراً تأییدکننده نظریه‌های نژادی و کاربرد آن‌ها در مورد ترک را مورد بررسی قرار دادند[۱۲۰]

نیهال آتسیز، از تئوری نازی‌ها، سبیل و سبک مو (haircut style) آدولف هیتلر دفاع می‌کرد.[۱۲۱] آلپ‌ارسلان تورکش، در جنگ جهانی دوم طرفدار آدولف هیتلر بود و ارتباط نزدیکی با رهبران نازی در آلمان برقرار کرد.[۱۲۲] بسیاری از گروه‌های پان‌ترکی در اروپا، متحد با آلمان نازی بودند یا از آن حمایت کردند؛ چه هنگام آغاز جنگ جهانی، چه قبل‌تر از آن. ترک-تاتارهای ساکن رومانی، با گارد آهنی (که از سازمان نازی الگو گرفته بود) همکاری می‌کردند.[۱۲۳]

شخصیت‌های پرآوازه

 
مجسمه اسماعیل گاسپرینسکی (از برجسته‌ترین تئوریسین‌های پان‌ترکی)، در باغچه‌سرای کریمه

احزاب با گرایش پان‌ترکی

جستارهای وابسته

یادداشت

  1. شبکه دولتی آذ.تی.وی. جمهوری آذربایجان برنامه‌ای به مناسبت یکصد و نود و پنجمین سال امضای معاهده ترکمنچای در ۱۰ فوریه ۱۸۲۸ پخش کرد. «جبی بهرام اف» مدیر شعبه «آذربایجان غربی» (ارمنستان) مؤسسه تاریخ آکادمی ملی علوم جمهوری آذربایجان دربارهٔ معاهده و نتایج آن مدعی شده‌است: «به موجب این معاهده یک ملت به دو نیم تقسیم شده‌است و باید آن را لغو کرد.» جبی بهرام اف به همین هم بسنده نکرده و با اشاره به تلاش الهام علی اف برای الحاق بخش‌هایی از ارمنستان به جمهوری آذربایجان گفته‌است: «من نیز به عنوان عضو “انجمن آذربایجان غربی» و مدیر شعبه «آذربایجان غربی» در مؤسسه تاریخ آکادمی ملی علوم جمهوری آذربایجان، مسئولیت آماده کردن مبانی حقوقی و نظری این کار را به عهده گرفته‌ام. ” کارشناس دیگر برنامه ایلقار نفتعلی اف دکترای فلسفه تاریخ نیز ادعای مشابهی دربارهٔ تقسیم آذربایجان را تکرار کرده و گفته‌است: معاهده امضا شده در ۱۰ فوریه ۱۸۲۸ به استقلال و دولتگرایی آذربایجان پایان داده و اراضی آذربایجان به دو نیم تقسیم شد.[۴۰]

پانویس

  1. "Pan-Turkism | political movement, Turkey". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 2020-12-11.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ رضا، عنایت الله، «پانترکیسم»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۳، چاپ اول: ۱۳۸۳ ش، تهران، شابک: شابک ‎۹۶۴−۷۰۲۵−۲۵−۴، صص ۵۴۹–۵۵۶
  3. Pan-Turkism From Irredentism to Cooperation نوشتهٔ جیکوب ام. لانداؤ (JACOB M. LANDAU)
  4. «Zakiev - Genesis - TurkicWorld». s155239215.onlinehome.us. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۲۸.
  5. Khazanov, Anatoly M. (1996). Post-Soviet Eurasia: Anthropological Perspectives on a World in Transition. Department of Anthropology, University of Michigan. p. 84. ISBN 1-889480-00-2. Discredited hypotheses – widespread in the 1920s and 1930s – about the Turkic origin of Sumerians, Scythians, Sakhas, and many other ancient peoples are nowadays popular
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ Frankle, Elanor (1948). Word formation in the Turkic languages. Columbia University Press. p. 2.
  7. Aktar, A.; Kizilyürek, N; Ozkirimli, U.; K?z?lyürek, Niyazi (2010). Nationalism in the Troubled Triangle: Cyprus, Greece and Turkey. Springer. p. 50. ISBN 978-0-230-29732-6.
  8. Gunes, Cengiz; Zeydanlioglu, Welat (2013). The Kurdish Question in Turkey: New Perspectives on Violence, Representation and Reconciliation. Routledge. p. 11. ISBN 978-1-135-14063-2.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ رئیس نیا، رحیم، «پان ترکیسم»، دانشنامه جهان اسلام، جلد۵، صص۴۶۶–۴۷۲
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ ۱۰٫۴ رضا، عنایت الله، «پان تورانیسم»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۳، چاپ اول: ۱۳۸۳ ش، تهران، شابک: شابک ‎۹۶۴−۷۰۲۵−۲۵−۴، صص ۵۵۶–۵۶۲
  11. سرکاراتی، بهمن، دانشنامه جهان اسلام، «توران»، جلد ۸، صص ۴۵۶–۴۵۸، تهران 1383، شابک ‎۹۶۴−۴۴۷−۰۰۹−۵
  12. "Sun Language Theory". Wikipedia (به انگلیسی). 2023-11-10.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ Pan-Turanianism Takes Aim at Azerbaijan: A Geopolitical Agenda by Dr. Kaveh Farrokh
  14. Halman, Talah. A Millennium of Turkish Literature. pp. 5–6.
  15. Türk Tarihinin Ana Hatları, Kaynak Yayınları, 1999, شابک ‎۹۷۵−۳۴۳−۱۱۸-X; p. 380. (first edition: 1930) (به ترکی استانبولی)
  16. Tarih II: Kemalist Eğitimin Tarih Dersleri (1931 - 1941), Kaynak Yayınları, 2001, شابک ‎۹۷۵−۳۴۳−۳۱۹−۰, p. 44. (first edition: 1931) (به ترکی استانبولی)
  17. Pan Turkism, par minorsky dans ensycolpdie de l`Islam, Livraison N. P. 924 Akopov G.B. , Voprosi etnogeneza narodov Blizhnego Vostoka... "Izvestia AN-Arm SSR", 1956, No. 7, str. 37.
  18. آذربایجان کجاست؟، نوشته دکتر جلال متینی، نشریه ایران‌شناسی، پاییز 1368، سال اول، شماره سوم، صص 462-443
  19. I. Ovchinnikov, "The Test is Canceled, History Reminded!", Izvestia, The Current Digest of the Soviet Press, XL, No. 23, 1988, P.22, Moskva, June 10 1988
  20. رحمانیان، ایران بین دو کودتا، 397-398.
  21. رحمانیان، ایران بین دو کودتا، 398.
  22. سعیدنفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دورهٔ معاصر، تهران، چاپ چهارم، ج 1، صص 257-258، نقل شده در مقالهٔ شووینیست!، نوشته دکتر جلال متینی، مجله ایران‌شناسی، زمستان 1374، سال هفتم، شماره چهارم، صص 727-719
  23. شووینیست!، نوشته دکتر جلال متینی، مجله ایران‌شناسی، زمستان 1374، سال هفتم، شماره چهارم، صص 727-719
  24. "Ulusal Toplu Katalog - Tarama". www.toplukatalog.gov.tr. Retrieved 2020-11-02.
  25. "Çerkesler Türk mü?". 2018. Archived from the original on 6 July 2019.
  26. "Russian Federation – Adygey". Minority Rights. Archived from the original on 2 October 2015. Retrieved 20 July 2020.
  27. "Russian Federation – Karachay and Cherkess". Minority Rights. Archived from the original on 2 October 2015. Retrieved 20 July 2020.
  28. "Russian Federation – Kabards and Balkars". Minority Rights. Archived from the original on 2 October 2015. Retrieved 20 July 2020.
  29. Circassian. Encyclopædia Britannica. Archived from the original on 22 August 2015. Retrieved 20 July 2020.
  30. "Çerkesler Türk değildir". 2006. Archived from the original on 27 January 2019.
  31. "Circassian: A Most Difficult Language". Archived from the original on 2 March 2016.
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ «علیف ارمنستان را آذربایجان غربی می‌داند؟!». دیپلماسی ایرانی. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۹-۲۴.
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ ۳۳٫۲ اران قفقاز درصدد بلع آذربایجان، نوشته دکتر جلال متینی، نشریه ایران‌شناسی، بهار 1377، سال دهم، شماره یکم، صص 140-127
  34. پان ترکیسم، ایران و آذربایجان ۱۳۸۹: محسنی، محمد رضا، انتشارات سمرقند
  35. «پان‌ترکان و دشمنی با زبان پارسی». تمدن ما. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  36. "Cambridge بررسی ریشه اقوام ایرانی» بایگانی‌شده در ۱۲ ژوئن ۲۰۱۰ توسط Wayback Machineخبرگزاری ایسنا,
  37. «در ایران چهل میلیون تورک وجود دارد». آراز نیوز. ۲۰۱۸-۱۰-۱۸. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  38. «۴۰ میلیون پیش کش، فعلاً ۱۰ میلیون داخل را استحاله نکن!!». وبگاه آذری‌ها. ۲۰۲۲-۱۱-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  39. «تحریف تاریخ و سند زدن ایران به نام باکو!». انصاف نیوز. ۲۰۲۲-۱۰-۳۰. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  40. «تلویزیون دولت باکو؛ ترکمنچای را لغو کنید». وبگاه تحولات جهان اسلام. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  41. «نقدی بر فرضیهٔ زهتابی دربارهٔ ترک بودن قوم ماد!». خبر صبح پایگاه خبری تحلیلی ایران و آذربایجان. ۲۰۲۱-۰۶-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  42. «مادها و پانترکیسم». وبگاه آذرگشنسپ. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  43. "Shahrzad - قسمت سوم: سکاها ترک بودند ؟". RSS.com (به انگلیسی). Retrieved 2023-07-31.
  44. «در پیرامون ترک بودن سکاها و رستم !». وبگاه آذرگشنسپ. ۲۰۱۰-۱۱-۲۷. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  45. «ترکهای سومر، بانیان تمدن بشری». هزاره اینترنشنال. ۲۰۱۰-۱۲-۲۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  46. جوادی، عباس (۲۰۱۴-۱۰-۲۶). ««ریشه ترکی» سومرها و حضرت محمد». چشم‌انداز. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  47. «ادعای ترک بودن ایلامی‌ها». وبگاه آذرگشنسپ. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  48. «نخستین ساکنان سرزمین آذربایجان پیش از ورود اقوام هند و اروپایی». نشریه الکترونیکی ائل اوبا. ۲۰۱۷-۰۷-۲۷. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  49. «اورارتولارین داش یازیلاری (کتیبه‌های اورارتویی)». نشریه الکترونیکی ائل اوبا. ۲۰۱۶-۰۳-۰۲. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  50. «اورارتوها و ترکان باستان». وبگاه کتابخانه تخصصی ادبیات. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  51. «ماننا یکی از دولتهای قدیمی ترکان آذربایجان». ادتاج. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  52. «۴۹ آجر لعابدار ترکان ماننایی از سوییس به ایران منتقل شد». روزنامه آذربایجان. ۲۰۲۰-۱۲-۲۴. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  53. «پروتوترک‌ها: خاستگاه، نژاد، فرهنگ و خط هیتی ها». نشریه الکترونیکی ائل اوبا. ۲۰۱۷-۱۰-۲۰. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  54. «کاسی‌ها (کاسپی‌ها) یا همزبانان ترکان خزر». قره داغ تورکلری. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  55. ۵۵٫۰ ۵۵٫۱ «تمدن کاسی - نشریه الکترونیکی ائل اوبا تاریخ - تمدن کاسی». نشریه الکترونیکی ائل اوبا. ۲۰۱۶-۰۵-۰۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  56. «تاریخ زمان رضا شاه پهلوی: اشکانیان از طوایف تورانی (ترک) بودند». آذتورک نیوز. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  57. «وقتی هنوز اشکانیان ترکمن بودند …». نشریه الکترونیکی ائل اوبا. ۲۰۲۲-۰۹-۲۰. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  58. «پان‌ترکیسم، تبار و فرهنگ اشکانیان». وبگاه محمدرضا محسنی حقیقی. ۲۰۱۴-۱۱-۳۰. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  59. ۵۹٫۰ ۵۹٫۱ «بعد از مولانا، ترکیه ابن سینا را هم دزدید! | چرا ترک‌ها، ابن سینا را ترک می‌دانند؟ + عکس». عرشه آنلاین. ۲۰۲۳-۰۷-۳۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  60. «ترکیه «ابن سینا» را هم به نام خود زدند + عکس». عرشه آنلاین. ۲۰۲۳-۰۷-۳۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  61. «پاسخ به مقاله مولانا ترک است و فقط چند روزی از خاک ایران رد شده‌است». وبگاه آذرگشنسپ. ۲۰۱۱-۰۲-۲۴. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  62. «تفاوت مولوی ایران و مولوی ترکیه - ایسنا». ایسنا. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  63. «تورک بودن و ضد شعوبیگری فارسی بودن ابوریحان بیرونی». www.azoh.net. ۲۰۱۸-۰۵-۰۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  64. «ابوریحان بیرونی دانشمند ایرانی؟ ترک؟ یا یک روحانی؟». تمدن ما. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  65. ها (۲۰۱۳-۰۵-۰۵). «سندی معتبر بر ترک بودن نظامی/جلال متینی». وبگاه آذری‌ها. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  66. «نظامی گنجوی شاعر بزرگ تُرکان آذربایجان». نشریه الکترونیکی ائل اوبا. ۲۰۱۷-۰۵-۰۷. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  67. «نظامی دربارهٔ ملیت و زبان خود چه گفته‌است؟». ایسنا. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  68. «بابک خرمدین نماد ایران دوستی یا دستاویز ایران ستیزی؟!». تابناک. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  69. «فارسستان». www.achiq.info. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۳۱.
  70. ۷۰٫۰ ۷۰٫۱ E. Van Donzel (1994), "Pan-Tutkism", Islamic Desk Reference: compiled from the دانشنامه اسلام (به انگلیسی), Brill, p. p 337 {{citation}}: |صفحه= has extra text (help)
  71. محسنی، محمدرضا (۱۳۸۹پان ترکیسم، ایران و آذربایجان، انتشارات سمرقند، ص. صص ۲۹–۳۱
  72. Jacob M. Landau. Pan-Turkism: From Irredentism to Cooperation. Hurst, 1995.
  73. Zakiev - Genesis - TurkicWorld
  74. Young Turks and the Armenian Genocide, Armenian National Institute
  75. Robert Melson, Leo Kuper, "Revolution and genocide: on the origins of the Armenian genocide and the Holocaust" , University of Chicago Press, 1996. pg 139
  76. رضا، عنایت الله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۷، «ارمنستان»، ص ۶۹۶، چاپ اول: ۱۳۷۵، تهران
  77. arkun,aran,The Encyclopedia of Christian Civilization,4 Volume Set, "Armenian Genocide» ,2011,ISBN 978-1-4051-5762-9,Page 126
  78. Richard G. Hovannisian,The Armenian People from Ancient to Modern Times , volume 2 , ISBN 1-4039-6422-X,page 271
  79. Assyrian International News Agency, International Genocide Scholars Association Officially Recognizes Assyrian, Greek Genocides, Retrieved on 2007-12-15.
  80. Foreign Office Memorandum by Mr. G.W. Rendel on Turkish Massacres and Persecutions of Minorities since the Armistice (20 March 1922)
  81. R. J. Rummel. "Statistics of Democide". Chapter 5, Statistics Of Turkey's Democide Estimates, Calculations, And Sources. Retrieved 2006-10-04.
  82. ۸۲٫۰ ۸۲٫۱ Samuel Totten, Paul Robert Bartrop, Steven L. Jacobs, "Dictionary of Genocide" ,Greenwood Publishing Group, 2008. pp 25-26
  83. ۸۳٫۰ ۸۳٫۱ ۸۳٫۲ ۸۳٫۳ ۸۳٫۴ Schaller, Dominik J. and Zimmerer, Jürgen 'Late Ottoman genocides: the dissolution of the Ottoman Empire and Young Turkish population and extermination policies—introduction', Journal of Genocide Research, 10:1, 7 – 14. Online access: [۱] (Accessed March 2011)
  84. Turkey - Linguistic and Ethnic Groups - U.S. Library of Congress
  85. Bartkus, Viva Ona, The Dynamic of Secession, (Cambridge University Press, 1999), 90-91.
  86. Bruinessen, Martin van (1994). "Genocide in Kurdistan? The Suppression of the Dersim Rebellion in Turkey (1937-38) and the Chemical War Against the Iraqi Kurds (1988)". In Andreopoulos, George J (ed.). Genocide: Conceptual and Historical Dimensions (PDF). Philadelphia: University of Pennsylvania Press. pp. ۱۴۱–۱۷۰. Archived from the original (PDF) on 5 June 2011. Retrieved 10 March 2011.
  87. David McDowall, A modern history of the Kurds, I.B.Tauris, Mayıs 2004, s.209
  88. "Alevi-CHP rift continues to grow after Öymen remarks". Today's Zaman. 24 November 2009. Archived from the original on 25 November 2009. Retrieved 10 March 2011.
  89. Naimark, Norman M. (2002). Fires of hatred: ethnic cleansing in twentieth-century Europe (1. Harvard Univ. Press paperback ed. , 2. print. ed.). Cambridge, Mass. [u.a.]: Harvard Univ. Press. p. 26. ISBN 978-0-674-00994-3.
  90. General Directorate of State Archives of the Republic of Turkey, İstanbul Vilayet Mektupçuluğu, no. 000955, 23 Kânunuevvel 1331 (October 6, 1916) Ordinance of Enver Pasha (retrieved from the private archives of Sait Çetinoğlu)
  91. Ungor; Polatel, Ugur; Mehmet (2011). Confiscation and Destruction: The Young Turk Seizure of Armenian Property. Continuum International Publishing Group. p. 224. ISBN 978-1-4411-3055-6.{{cite book}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  92. Nisanyan, Sevan (2011). Hayali Coğrafyalar: Cumhuriyet Döneminde Türkiye'de Değiştirilen Yeradları (PDF) (به ترکی استانبولی). Istanbul: TESEV Demokratikleşme Programı. Archived from the original (PDF) on 26 August 2015. Retrieved 12 January 2013. Turkish: Memalik-i Osmaniyyede Ermenice, Rumca ve Bulgarca, hasılı İslam olmayan milletler lisanıyla yadedilen vilayet, sancak, kasaba, köy, dağ, nehir, ilah. bilcümle isimlerin Türkçeye tahvili mukarrerdir. Şu müsaid zamanımızdan süratle istifade edilerek bu maksadın fiile konması hususunda himmetinizi rica ederim.
  93. ۹۳٫۰ ۹۳٫۱ Öktem, Kerem (2003). Creating the Turk's Homeland: Modernization, Nationalism and Geography in Southeast Turkey in the late 19th and 20th Centuries (PDF). Harvard: University of Oxford, School of Geography an the Environment, Mansfield Road, Oxford, OX1 3TB, UK. Archived from the original (PDF) on 9 November 2013. Retrieved 15 June 2017.
  94. Dündar, Fuat (2001). İttihat ve Terakki'nin Müslümanları iskân politikası: (1913–1918) (به ترکی استانبولی) (1. baskı ed.). İstanbul: İletisim. p. 284. ISBN 978-975-470-911-7. Retrieved 12 January 2013.
  95. ۹۵٫۰ ۹۵٫۱ Sahakyan, Lusine (2010). Turkification of the Toponyms in the Ottoman Empire and the Republic of Turkey (PDF). Montreal: Arod Books. ISBN 978-0-9699879-7-0.
  96. Zürcher, Erik J. (2005). Turkey: a modern history (3, reprint, illustrated, revised ed.). London [u.a.]: Tauris. p. 181. ISBN 978-1-86064-958-5. Retrieved 8 March 2013.
  97. ۹۷٫۰ ۹۷٫۱ ۹۷٫۲ Öktem, Kerem (2008). "The Nation's Imprint: Demographic Engineering and the Change of Toponymes in Republican Turkey". European Journal of Turkish Studies (7). Retrieved 18 January 2013.
  98. ۹۸٫۰ ۹۸٫۱ Nişanyan, Sevan (2010). Adını unutan ülke: Türkiye'de adı değiştirilen yerler sözlüğü (به ترکی استانبولی) (1. basım. ed.). İstanbul: Everest Yayınları. ISBN 978-975-289-730-4. {{cite book}}: |access-date= requires |url= (help)
  99. Jongerden, edited by Joost; Verheij, Jelle. Social relations in Ottoman Diyarbekir, 1870–1915. Leiden: Brill. p. 300. ISBN 978-90-04-22518-3. {{cite book}}: |access-date= requires |url= (help); |first= has generic name (help)
  100. ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۱ Simonian, edited by Hovann H. (2007). The Hemshin: history, society and identity in the highlands of northeast Turkey (Repr. ed.). London: Routledge. p. 161. ISBN 978-0-7007-0656-3. {{cite book}}: |first= has generic name (help)
  101. Jongerden, Joost (2007). The settlement issue in Turkey and the Kurds: an analysis of spatial policies, modernity and war ([Online-Ausg.]. ed.). Leiden, the Netherlands: Brill. p. 354. ISBN 978-90-04-15557-2. Retrieved 12 January 2013.
  102. (ترکی) Başbakanlık Cumhuriyet Arşivi 030.18.01.02/88.83.20 (31 August 1939): 'Leipzigde basılmış olan Der Grosse Weltatlas adlı haritanın hudutlarımız içinde Ermenistan ve Kürdistanı göstermesi sebebiyle yurda sokulmaması.' [On the ban of importing the map 'Der Grosse Weltatlas' because it shows Armenia and Kurdistan within our borders], Bakanlar Kurulu Kararları Katalogu [Catalogue of the decisions of the Council of Ministers].
  103. "28 BİN YERİN İSMİ DEĞİŞTİ, HANGİ İSİM HANGİ DİLE AİT?". KentHaber (به ترکی استانبولی). 16 August 2009. Archived from the original on 10 August 2012. Retrieved 14 January 2013. Ayşe Hür, Demokrat Parti döneminde oluşturulan kurul için şöyle diyor: "Bu çalışmalar sırasında anlamları güzel çağrışımlar uyandırmayan, insanları utandıran, gurur incitici yahut alay edilmesine fırsat tanıyan isimler, Türkçe de olsalar değiştirildi. İçinde 'Kızıl', 'Çan', 'Kilise' kelimeleri olan köylerin isimleri ile Arapça, Farsça, Ermenice, Kürtçe, Gürcüce, Tatarca, Çerkezce, Lazca köy isimleri 'bölücülüğe meydan vermemek' amacıyla değiştirildi."
  104. ۱۰۴٫۰ ۱۰۴٫۱ İnsel, Ahmet (16 September 2007). "İsmime dokunma". Radikal (به ترکی استانبولی). Retrieved 12 January 2013.
  105. Koylu, Murat (21 March 2011). "Bütün isimlerimizi geri istiyoruz". Yesil Gazete (به ترکی استانبولی). Retrieved 12 January 2013.
  106. Sediyani, İbrahim (2009). Adını arayan coğrafya (به ترکی استانبولی). İstanbul: Özedönüş Yayınları. p. 178. ISBN 978-605-4296-00-2. {{cite book}}: |access-date= requires |url= (help)
  107. ۱۰۷٫۰ ۱۰۷٫۱ (ترکی) Tunçel H. , "Türkiye'de İsmi Değiştirilen Köyler," Sosyal Bilimler Dergisi, Firat Universitesi, 2000, volume 10, number 2.
  108. Hacısalihoğlu, Mehmet (2008). Doğu Rumeli'de kayıp köyler: İslimye Sancağ'ında 1878'den günümüze göçler, isim değişikleri ve harabeler (به ترکی استانبولی) (1. basım ed.). İstanbul: Bağlam. p. 150. ISBN 978-975-8803-95-8. {{cite book}}: |access-date= requires |url= (help)
  109. Eren, editor, Ali Çaksu ; preface, Halit (2006). Proceedings of the second International Symposium on Islamic Civilization in the Balkans, Tirana, Albania, 4-7 December 2003 (به ترکی استانبولی). Istanbul: Research Center for Islamic History, Art and Culture. ISBN 978-92-9063-152-1. Retrieved 12 January 2013. {{cite book}}: |first= has generic name (help)
  110. (ترکی) T.C. Icisleri Bakanligi (1968): Köylerimiz. 1 Mart 1968 gününe kadar. T.C. Icisleri Bakanligi, Iller Idaresi Genel Müdürlügü. Ankara
  111. T.C. Icisleri Bakanligi (1977): Yeni Tabii Yer Adlari 1977. Yeni, Eski ve Illere Göre Dizileri. Icisleri Bakanligi, Iller Idaresi Genel Müdürlügü, Besinci Sube Müdürlügü. Ankara
  112. ۱۱۲٫۰ ۱۱۲٫۱ Okutan, M. Çağatay (2004). Tek parti döneminde azınlık politikaları (به ترکی استانبولی) (1. baskı. ed.). İstanbul: İstanbul Bilgi Üniv. Yayınları. p. 215. ISBN 978-975-6857-77-9. Retrieved 8 March 2013.
  113. Boran, Sidar (12 August 2009). "Norşin ve Kürtçe isimler 99 yıldır yasak". Firatnews (به ترکی استانبولی). Archived from the original on 31 July 2020. Retrieved 13 January 2013.
  114. Köylerimiz 1981, İçişleri Bakanlığı Yayınlan, Yedigün Matbaası, Ankara, 1982.
  115. Hassanpour, Amir (1992). Nationalism and Language in Kurdistan, 1918-1985 (به انگلیسی). Mellen Research University Press. pp. 132–133. ISBN 978-0-7734-9816-7.
  116. ۱۱۶٫۰ ۱۱۶٫۱ ایاز مطلب اف همچنان در روسیه
  117. ۱۱۷٫۰ ۱۱۷٫۱ ۱۱۷٫۲ «امام جمعه اردبیل: آرزوی هر ایرانی آزادی قره باغ و مساجد این منطقه از اشغال ارامنه و بازگشت هزاران آواره آذری به خانه و کاشانه خود می‌باشد». بایگانی‌شده از اصلی در ۸ نوامبر ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۱۶ اوت ۲۰۱۲.
  118. Jacob M. Landau, "Radical Politics in Modern Turkey", BRILL, 1974. pg 194: "In the course of Second World War, various circles in Turkey absorbed Nazi propaganda; these were pro-German and admired Nazism, which they grasped as a doctrine of warlike dynamism and a source of national inspiration, on which to base their pan-Turkic and anti-Soviet ideology"
  119. John M. VanderLippe , "The politics of Turkish democracy", SUNY Press, 2005. "A third group was led by Nihal Atsiz, who favored a Hitler style haircut and mustache, and advocated racist Nazi doctorine"
  120. لاندو، جیکوب (۱۳۸۶)، ص ۱۶۰
  121. John M. VanderLippe, The Politics of Turkish Democracy: Ismet Inonu and the Formation of the Multi-Party System, 1938-1950, (State University of New York Press, 2005), 108;"A third group was led by Nihal Atsiz, who favored Hitler style haircut and moustache, and advocated Nazi racist doctrines."
  122. Berch Berberoglu, " Turkey in crisis: from state capitalism to neocolonialism", Zed, 1982. 2nd edition. pg 125: "Turkes established close ties with Nazi leaders in Germany in 1945 ", Peter Davies, Derek Lynch, "The Routledge Companion to Fascism and the Far Right", Routledge, 2002. pg 244: "Alparslan Türkeş: Leader of a Turkish neo-fascist movement, Nationalist Action Party(MHP). During the war he took a pro-Hitler position and was imprisoned after a 1960 coup attempt against his country's ruler.
  123. Jacob M. Landau. Pan-Turkism: From Irredentism to Cooperation. India University Press, 1995. 2nd Edition. pp 112–114.
  124. حزب حرکت ملی

منابع

مقاله‌های آنلاین

پیوند به بیرون