کانال فراعنه

(تغییرمسیر از کانال سوئز باستان)

کانال فراعنه که به نام کانال داریوش یا کانال سوئز باستان یا کانال نخو نامیده می‌شود، نسخه قدیمی کانال سوئز است که در زمان هخامنشی و دوران بسیار قدیم ساخته شده و مورد استفاده قرار می‌گرفت، تا اینکه در سال ۷۶۷ میلادی به دلایل استراتژیک در طی یک شورش برای همیشه بسته شد. با پیوند دادن نیل به دریای سرخ از طریق وادی طمیلات سیر متفاوتی از نمونه مدرن خود دنبال کرد. کار تحت فرمان فراعنه آغاز شد. طبق کتیبه‌های داریوش بزرگ در سوئز و هرودوت، اولین دهانه کانال بدستور پادشاه ایران داریوش بزرگ حفر و اتمام گردید[۱][۲][۳][۴] اما نویسندگان باستانی بعدی مانند ارسطو، استرابون و پلینیوس اظهار داشتند که او نتوانست کار را کامل کند.[۵] احتمال دیگر این است که در دوره بطلمیوسی در زمان بطلمیوس دوم، زمانی که مهندسان مشکل غلبه بر اختلاف ارتفاع را از طریق قفل کانال حل کردند، به پایان رسید. مهمترین سند در ارتباط با حفر این کانال کتیبه‌های داریوش هخامنشی است که در موزه‌های لوور فرانسه و مصر نگهداری می‌شود که فرمان حفر کانال و اتمام آن یاد می‌کند؛ بجز این کتیبه‌های داریوش، سند و مدرک دیگری دال بر سازنده دیگری وجود ندارد. داریوش یکم در کتیبه‌های پنج‌گانه خویش که با چهار زبان باستانی پارسی، ایلامی، بابلی و مصری به‌صورت روشن گفته‌است:

موقعیت تقریبی کانال فراعنه

این کانال به دستور من حفر شد و هنگامی که به اتمام رسید، همانگونه که در اندیشه داشتم (محاسبه می‌کردم) کشتی‌های من از نیل مصر به دریایی که به پارس می‌رود رفتند.

استراتژی و هدف اصلی داریوش برای حفر کانال، حمل و نقل گسترده و سریع کالا میان پارسه و مصر، و همچنین در صورت نیاز، حرکت سریع کشتی‌های نظامی حامل سربازان هخامنشی، از راه آبی مستقیم بین پارس و مصر بوده‌است؛ این نشان می‌دهد که نخستین دستور حفاری توسط داریوش صورت گرفته و همچنین در زمان وی حفر کانال به اتمام رسیده و به بهره‌برداری رسیده‌است. یافته‌های باستانشناسی در شوش و تخت جمشید و مصر نشان می‌دهد که در دوره هخامنشی تجارت مصر با پارسه و شوش رونق بسیار زیادی داشته‌است که نشان‌دهنده حمل و نقل دریایی گسترده با کشتی‌های هخامنشی میان پارسه و مصر است. مهم‌ترین هدف داریوش یکم برای حفر کانال، امنیت و پایداری ساتراپ‌های مودریا، کوش، کارتاژ و مناطق همجوار بوده‌است که دریافت مالیات و اعزام ارتش و تجهیزات به این مناطق برای سرکوب شورش‌ها را سرعت می‌بخشید. هنگام شورش در این ساتراپ‌ها، سربازان گارد جاویدان هخامنشی با کشتی از خلیج فارس با سرعت خود را به مصر می‌رساندند و بهمراه دیگر سربازان هخامنشی که از مناطق نزدیک مصر وارد مصر می‌شدند، شورش را با سرعت سرکوب می‌نمودند.[۶][۷][۸]

کارهای مصریان و ایرانیان ویرایش

حداقل تا زمان ارسطو پیشنهادهایی مبنی بر اینکه شاید در اوایل سلسله دودمان دوازدهم مصر، فرعون سنوسرت سوم (۱۸۷۸–۱۸۳۹ قبل از میلاد)، ممکن است یک کانال پیوستن به رود نیل با دریای سرخ را آغاز کرده باشد. ارسطو در آثار علوی خود نوشت:[۹]

استرابون همچنین نوشت که سنوسرت سوم شروع به ساختن کانالی کرد، همان‌طور که پلینیوس نیز این کار را کرد.[۱۰]

با این حال، این کانال احتمالاً برای اولین بار در اواخر قرن ۶ قبل از میلاد توسط نخو دوم (حدود ۶۱۰–۵۹۵ قبل از میلاد) حفر شد یا حداقل حفاری آن شروع شد، یا توسط داریوش بزرگ دوباره حفر شد یا احتمالاً تکمیل شد (حدود ۵۵۰–۴۸۶ قبل از میلاد). منابع کلاسیک در مورد زمان نهایی شدن آن اختلاف نظر دارند.

کتیبه‌های داریوش بزرگ در سوئز شامل پنج بنای تاریخی مصری است، از جمله تخته چلوف،[۱۱] که ساخت و تکمیل کانال پیوند دهنده رود نیل با دریای سرخ توسط داریوش بزرگ را گرامی می‌دارد.[۱۲] آنها در امتداد کانال داریوش از طریق دره وادی تومیلات واقع شده بودند و احتمالاً بخش‌هایی از کانال را نیز ثبت کرده‌اند.[۱۳] در نیمه دوم قرن نوزدهم، نقشه‌نگاری فرانسوی بقایای قسمت شمالی-جنوبی کانال داریوش را از کنار شرقی دریاچه تیمسا کشف کردند که به انتهای شمالی دریاچه تلخ بزرگ منتهی می‌شد.

اگرچه هرودوت به ما می‌گوید داریوش اول کار در کانال را ادامه داد، ارسطو، استرابون و پلینی بزرگ گفته‌اند که او نتوانسته آن را کامل کند،[۱۴] در حالی که دیودور سیسیلی از تکمیل کانال توسط نخو دوم اشاره ای نمی‌کند.[۱۵]

پیامدها ویرایش

پس از احداث کانال، مسیرهای زمینی برای حمل و نقل کالاهای کاروان شتر از اسکندریه به بندرهای دریای سرخ یا مسیر ابریشم بیزانتیوماز طریق رشته‌کوه قفقاز در دریای خزر و از آنجا به هند می‌رفت.

ناپلئون بناپارت در حین لشکرکشی فرانسه به مصر و سوریه در سال ۱۷۹۹ با کانال روبرو شد.

منابع ویرایش

  1. Shahbazi, A. Shapur (1994-12-15). "DARIUS iii. Darius I the Great". Encyclopedia Iranica. New York. Retrieved 2011-05-18.
  2. Briant, Pierre (2006). From Cyrus to Alexander: A History of the Persian Empire. Winona Lake, IN: Eisenbraun. p. 384 & 479. ISBN 978-1-57506-120-7.
  3. Lendering, Jona. "Darius' Suez Inscriptions". Livius.org. Archived from the original on 26 December 2016. Retrieved 2011-05-18.
  4. Munn-Rankin, J.M. (2011). "Darius I". London: Encyclopædia Britannica. Retrieved 2011-05-18.
  5. Schörner 2000, p. 31, 40, fn. 33
  6. Moore 1950, pp. 99–101
  7. Froriep 1986, p. 46
  8. Schörner 2000, pp. 33–35
  9. «Meteorology (1.15)». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۳۰ مارس ۲۰۲۱.
  10. The Elder Pliny and John Healey Natural History (6.33.165) Penguin Classics; Reprint edition (5 Feb 2004) شابک ‎۹۷۸−۰−۱۴−۰۴۴۴۱۳−۱ p.70 [۱]
  11. William Matthew Flinders Petrie, A History of Egypt. Volume 3: From the XIXth to the XXXth Dynasties, Adamant Media Corporation, شابک ‎۰−۵۴۳−۹۹۳۲۶−۴, p. 366
  12. Redmount, Carol A. "The Wadi Tumilat and the "Canal of the Pharaohs""Journal of Near Eastern Studies, Vol. 54, No. 2 (Apr. 1995), pp. 127–135
  13. Carte hydrographique de l'Basse Egypte et d'une partie de l'Isthme de Suez (1855, 1882). Volume 87, page 803. Paris. See [۲] بایگانی‌شده در ۱۳ فوریه ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine.
  14. Schörner 2000, p. 40, fn. 33
  15. Schörner 2000, p. 31
  • Froriep, Siegfried (1986): "Ein Wasserweg in Bithynien. Bemühungen der Römer, Byzantiner und Osmanen", Antike Welt, 2nd Special Edition, pp. 39–50
  • Moore, Frank Gardner (1950): "Three Canal Projects, Roman and Byzantine", American Journal of Archaeology, Vol. 54, No. 2, pp. 97–111
  • Schörner, Hadwiga (2000): "Künstliche Schiffahrtskanäle in der Antike. Der sogenannte antike Suez-Kanal", Skyllis, Vol. 3, No. 1, pp. 28–43
  • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Canal of the Pharaohs». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۳۰ مارس ۲۰۲۱.

پیوند به بیرون ویرایش