سورانی
سُورانی یا کردی میانی (سۆرانی، Soranî) یکی از گویشها/زبانهای کردی است که البته در تقسیمبندی جدید بر اساس جغرافیای لهجهها از کردی میانی به جای کردی سُورانی استفاده میشود.[۱]
سورانی سۆرانی، Soranî | ||
---|---|---|
گویشگاهها: | ![]() ![]() | |
شمار گویشوران: | — | |
خانواده: | هندواروپایی زبان هند و ایرانی زبان ایرانی زبان ایرانی غربی شمال غربی زبان کردی سورانی | |
کد زبان | ||
ISO 639-1: | هیچ | |
ISO 639-2: | – | |
ISO 639-3: | ckb | |
![]() | ||
یادداشت: این صفحه ممکن است دارای کدهای یونیکد باشد. |
سُورانی یا کردی مرکزی در بخش میانی مناطق کردنشین ایران و همچنین در نیمهٔ جنوبی کردستان عراق صحبت میشود. شهرهای اصلی گویشوران سُورانی عبارتند از:
- استان آذربایجان غربی
- استان کردستان
- استان کرمانشاه
- استان اربیل (اقلیم کردستان عراق)
- استان سلیمانیه (اقلیم کردستان عراق)
- استان حلبچه (اقلیم کردستان عراق)
- استان کرکوک (اقلیم کردستان عراق)
جمعیت گویشوران سُورانی عراق ۲٫۸ میلیون نفر (۱۰٫۶ درصد جمعیت عراق) و جمعیت گویشوران بادینی (کورمانجی) عراق ۲٫۲ میلیون نفر (۸٫۴ درصد جمعیت عراق) است.[۲]
در عراق لهجه سلیمانی (بابانی) از گویش سُورانی (که در سلیمانیه متداول بود) در زمان سلطه انگلیسها (۱۹۳۲–۱۹۱۸) و در ایران لهجه مُوکری در دوره فعالیت حزب دموکرات کردستان (۴۶–۱۹۴۰) به عنوان معیار سُورانی برگزیده شد. لهجههای سُورانی و مُوکریانی هرگز نتوانستهاست مانند هَورامی که در گذشته در میان مردم اردلانی زبان و کلهر زبان و لر زبان نفوذ داشت نفوذ کند. لهجه مُوکری اخیراً حتی در منطقه مُوکریان با نفوذ زبان فارسی به عقب نشسته و بسیاری از جوانان مهابادی و بوکانی فارسی را سلیس و بدون لهجه حرف میزنند پیش از آن در سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی زبان هَورامی به عنوان زبان نوشتار کردی بهکار رفتهبود.[۳]
اگر از اصول منطقی با روشهای اصولی زبانشناسی و به دورتعصب استفاده کنیم، میبینم در خود لهجههای که در دسته سُورانی قرار گرفته تفاوت فاحش لغوی و دستوری وجود دارد اولا یک سنندجی با گویش اردلانی خود را از لحاظ قومی کورد میداند اما سُورانی زبان نمیداند و بسیاری از واژگان مُوکری و سُورانی نامفهوم میباشد و همینطور یک مهابادی هم این نظر را به گویش مُوکری دارد در کل گویشهای مُوکری و سُورانی تا حدودی از نظر لغوی و دستوری به هم نزدیک هستند و در دسته گویشهای شمال غربی (پهلوی اشکانی) قرار میگیرند در حالی اردلانی به پهلوی ساسانی (پارسیگ) نزدیک است.[۴]
گفته شدهاست که کردی از زبان مادها منشعب شدهاست اما از زبان مادی تنها چند واژه باقی ماندهاست و نمیتوان براساس آن چنین قضاوتی کرد.[۳]
در میان سُورانینویسان پافشاری بر دوری گزیدن از واژههای عربی، فارسی و ترکی که کردی تحت سلطه این سه زبان قرار داشته نمایان است و اما این سختگیری و سرهگرایی سُورانی نسبت به واژههای اروپایی وجود ندارد.[۵]
گرچه در متون علمی و زبانشناختی براساس جغرافیا قرار گرفتن لهجه نه نزدیکی آنها در این گویشها ازگویش، «کردی میانی» و «کورمانجی میانی»[۶](به کردی: کوردیی ناوهندی، Kurdîya Nawendî) استفاده میکنند برخی قوم گرایان کرد از بهکارگیری کردی سُورانی به جای کردی میانی اصرار میورزند.[۷]
تبارشناسی زبانیویرایش
- زبانهای هندواروپایی
- زبانهای هندوایرانی
- زبانهای ایرانی
- زبانهای ایرانی غربی
- زبانهای ایرانی شمال غربی
- زبانهای کردیتبار
- گویش کردی میانی یا سُورانی
- زبانهای کردیتبار
- زبانهای ایرانی شمال غربی
- زبانهای ایرانی غربی
- زبانهای ایرانی
- زبانهای هندوایرانی
لهجههای کردی میانی یا سُورانیویرایش
سُورانی یا کردی میانی به چندین لهجه تقسیم میشود:
- گروه یکم:
- لهجهٔ «اربیلی» در شهر اربیل اقلیم کردستان عراق و در حومه آن و بخشی از شهر اشنویه ایران سخن گفته میشود. تمایز اصلی آن در تلفظ بعضی از واژگان همخوان که در آن /ل/ به /ر/ تغییر شکل میدهد. این لهجه رایجترین لهجهٔ زبان کردی میانی است و توسط ۲٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر از کردها تکلم میشود.
- لهجهٔ «مُکریانی» زبان مورد استفاده در جنوب دریاچه ارومیه با مرکز مهاباد، شامل شهرهای سردشت، بوکان، اشنویه، پیرانشهر است. این منطقه بهطور سنتی به عنوان مُکریان شناخته شدهاست.
- در لهجهٔ «بوکانی» که ترکیبی فصیح از بابانی و مُوکریانی است زبان محاوره منطقه بوکان و حومه آن است.
- گروه دوم:
- لهجهٔ «بابانی» در شهر سلیمانیه عراق و شهر بانه ایران سخن گفته میشود. این منطقه با عنوان بابان شناخته شدهاست.
- لهجهٔ «گرمیانی» در شهر کرکوک، خورماتو و شهرها و روستاهای نزدیک آن صحبت میشود. این منطقه با عنوان گرمیان شناخته شدهاست.
- لهجهٔ «اردلانی» در شهرهای سنندج، سقز، مریوان، کامیاران، دیواندره، قروه، دهگلان و نیمی از بیجار در استان کردستان و شهرستان روانسر دراستان کرمانشاه تکلم میشود. این منطقه به عنوان اردلان شناخته شدهاست.
- لهجهٔ «جافی» در شهرهای جوانرود، ثلاث باباجانی، و نزدیک به نیمی از پاوه و، سرپل ذهاب، و بخشهایی از کلانشهر کرمانشاه صحبت میشود.[۸][۹]
- لهجهٔ «گَروسی» در نیمی از شهر بیجار و حومه آن صحبت میشود. این منطقه از گذشته تاکنون به عنوان گَروس شناخته شدهاست.
ادبیاتویرایش
از شاعران بزرگ کلاسیکسرای این گویش میتوان به نالی، محوی، حاجی قادر کویی، سالم، کوردی، سالمی سنه، شیخ رضا طالبانی، حریق، بخود، وفایی، ادیب، سیف فاضی، احمد مختار جاف، طاهربگ جاف، مفتی پنجوینی، زیور، ماموستا قانع، هژار، هیمن، شریف و جلال ملکشا اشاره کرد و از خوانندگان بزرگ آن میتوان سیدعلیاصغر کردستانی، حسن زیرک، ماملی، علی مردان، طاهر توفیق، ناصر رزازی، نجمه غلامی و مظهر خالقی را نام برد.
رمان ژانی گهل (درد ملت) نوشته ابراهیم احمد از نخستین رمانهای قابل توجه در گویش سُورانی بهشمار میرود.[۱۰]
قدیمیترین آن فرهنگ یک زبانه کردی سُورانی به نام فرهنگ خال (تألیف محمّد خال از اهالی سلیمانیه در ۱۹۶۰) است و آخرین فرهنگ مهم دوزبانه سُورانی هژار (۱۹۹۵) است.[۱۱] این فرهنگها بهطور وضوح نگرش تجویزی و ناسیونالیستی دارند نه توصیفی و از اینرو از ذکر واژههای بیگانه یا هر چه رنگ خارجی دارد دوری گزیدهاند.[۵]
زبان نوشتاریویرایش
در میان زبانهای ایرانی زبان فارسی در مرحلهای بسیار قدیمتر از دیگر زبانهای این خانواده به شکل استاندارد و یکدست نوشتاری دست یافت. پس از کنارگذاشتهشدن خط و زبان استاندارد پارسی میانه، استانداردسازی فارسی نو با روندی طبیعی آغاز شد و در حدود سدههای ۸ و ۹ میلادی یعنی در زمان رودکی و پس از آن شکل نهایی یکدست خود را یافت. استانداردسازی دیگر زبانهای ایرانی سدهها بعد و گاه از طرق سیاستگذاری دولتی (مانند فارسی تاجیکی و پشتو) انجام گرفت. استانداردسازی نوشتاری گویشهای کردی از سدهٔ بیستم آغاز شده و هنوز ادامه دارد. در میان گویشهای کردی دو شاخهٔ سُورانی و کورمانجی نیمهاستاندارد هستند و استانداردهایی جدا از یکدیگر را دنبال کردهاند. البته تا حدود ۱۸۰ سال پیش زبان وادب گُورانی (هَورامی) که شاخه ایی مهم از زبان اوستا باستان است به عنوان زبان ادبی کردستان رایج وفراگیر بودهاست.[۱۲]
در مناطق کردنشین ایران از سدههای دور تا امروز زبان نوشتاری و اداری همواره فارسی بودهاست. زبان ادبی کردستان عراق نیز تا سال ۱۹۲۰ فارسی و زبان اداری حکومتی آن ترکی عثمانی بود. زبان نوشتاری سُورانی که با خط فارسی و با علاماتی اضافهشده نوشته میشود در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ با بخشنامهای توسط حکومت بریتانیا که بر منطقه مستقر شدهبود و با قصد ایجاد چنددستگی در کشور عراق و منطقه[۱۳] ایجاد شد.[۱۴] زبان عربی در مدارس کردستان عراق تا سال ۱۹۲۱ تدریس میشد و پس از آن مقامات بریتانیایی از تدریس عربی و ترکی جلوگیری کردند.[۱۵]
در روزنامهٔ رسمی امور اداری بریتانیا، شماره اکتبر ۱۹۲۵ در متن نامهٔ رسمی بریتانیا به سازمان ملل مورخهٔ ۲۴ فوریه ۱۹۲۶ دربارهٔ امور اداری منطقهٔ کردنشین تحت ادارهٔ بریتانیا میخوانیم:
«در مورد استفادهٔ زبان کردی باید دانست که کردی پیش از جنگ به عنوان زبان ارتباطات نوشتاری، چه در حوزهٔ شخصی و چه حوزهٔ رسمی، استفاده نشده بود. شماری از آثار شعری به کردی موجود بود ولی ایجاد یک زبان نوشتاری به عنوان وسیله ارتباطی، بهطور کامل با تلاشهای مقامات بریتانیایی صورت گرفت. پیش از آن زبانهای، ترکی و عربی استفاده میشد.»
این نامه ادامه میدهد که حکومت بریتانیا پس از ایجاد زبان نوشتاری برای کردی سُورانی، «نهایت سعی خود را برای مجاز اعلام کردن و استفادهٔ فعالانه از زبان کردی را تشویق و ترغیب نمود.»[۱۶]
با اینکه آثار ادبی تا پیش از اوایل سدهٔ ۱۹ میلادی در گویش سُورانی نوشته نشده بود انگلیسیها از میان گُورانی، سُورانی و بادینانی، گویش سُورانی را دستمایهٔ خود برای ایجاد یک زبان کردی نوشتاری قرار داده آن را به عنوان زبان رسمیکردهای عراق معرفی کردند. این باعث شد که در آغاز گویشوران بادینی نیمهٔ شمالی کردستان عراق که درک سُورانی برایشان دشوار بود کودکان خود را ترجیحاً به مدارس عربیزبان بفرستند.[۱۷]
زبان نوشتاری کردی در عراق به مرور دو شکل نیمهاستاندارد پیدا کرد که تا امروزه ادامه دارد. یکی گونهٔ گویش کردی سُورانی (بر پایهٔ لهجههای سُورانی سلیمانیه و اربیل) و دیگری گونهٔ گویش بادینانی (بر پایهٔ لهجهٔ دهوک). این تفاوتها همچنان پابرجاست و مانع ایجاد یک شکل زبانی یکدست و استاندارد برای کردهای عراق شدهاست. بخش بزرگی از استانداردسازیهای اولیه در نوشتههای کردی سُورانی در خلال سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۵ انجام شد.[۱۸]
یک همایش سیاسی در عراق در سال ۱۹۵۹ تصمیم گرفت تا سُورانی را «زبان استاندارد ادبی برای همهٔ کردها» اعلام کند، ولی بادینیزبانان (کورمانجیزبانان) شمال عراق چنین تصمیمی را نپذیرفتند. در مطبوعات چاپشدهٔ گویش سُورانی در ایران گویش مُوکری (مُکریانی) پیرانشهر و مهاباد و بوکان معیار نوشتاری است. البته نوشتههای مُوکری برخی از ویژگیهای گویش سلیمانیه را نیز استفاده کردهاند.[۱۹]
وامواژههاویرایش
وامواژهها در سُورانی معمولاً دستخوش مقداری دگرگونی آوایی میشوند یا با تفاوتهایی نوشته میشوند. برای نمونه بحث عربی به صورت «باس»، خلق به صورت «خهلک» و خلعت به شکل «خهلات» تلفظ و نوشته میشود.[۲۰]
در مراحل آغازین نوشتن به کردی سُورانی، نویسندگان استفاده زیادی از واژههای فارسی و عربی میکردند و این نشانهای از سطح ادبی بالاتر بود؛ ولی در دورههای پس از آن و احساس خطر نسبت به زبان کردی از سوی زبان غالب عربی در عراق، معیارسازان کُرد عراق کوشش فراوانی برای بیرون ریختن واژههای عربی از سُورانی تا حد ممکن انجام دادند.[۲۱] اما کاربرد پسوندهای فارسی مانند -دار (نمونه بریندار: به صورت لغوی یعنی بریدندار، به معنی زخمی)، نشین (نمونه: شانشین: شاهنشین)، سازی (چاکسازی: بهسازی) و -خانه (کتێبخانه: به معنی کتابخانه) همچنان رواج دارد. در دورهٔ اولیه و نشستهای آغازین واژهگزینی از سوی زباندانان سُورانی کوشش میشد تا برای بسیاری از واژههای عربی برابرهای فارسی آنها استفاده شود. فارسی و کردی هر دو از زبانهای ایرانی هستند و نزدیکی این دو زبان دلیل این تصمیم زباندانان کرد بود. وامواژههای فارسی در کردی مانند آسایش، پرورده، پیوند، چاپ، انجام، تندرستی، هنرمند، گزارش (گوزاریشت)، آراسته (ئاڕاسته) و… از آن دوره نشأت میگیرند، ولی امروزه بیشینهٔ کردزبانان عراق این واژهها را واژههای اصیل کردی میپندارند. برای گریز از کاربرد واژههای عربی در کنار واژهسازی گسترده در سُورانی، از واژههای اروپایی (مانند پارتی (حزب)، اکتور (هنرپیشه)) و وامواژههایی از کردی کورمانجی از قبیل (مرۆڤ (انسان)، گۆڤار (گاهنامه)، گوند (روستا)، چیا (کوه)) و… نیز استفاده شد.[۲۱]
برخی از واژههای سُورانی به خاطر نوشتاری نبودن این زبان در قدیم و وامگیری از طریق شنیداری از زبانهای دیگر به صورتهای تحریفشده وارد این زبان شدهاند. نمونهها: ئهنقهس (تحریفشدهٔ عن قصد و از قصد)، کرماشان (تحریفشدهٔ نام کرمانشاه لقب بهرام چهارم ساسانی)،[۲۲] بوردومان (تحریفشدهٔ بمباردمان)، کشتوکال (تحریفشدهٔ کشت)، ههولێر (تحریفشدهٔ نام اربیل)، ئالقه (تحریفشدهٔ حلقه)، حهمه (تحریفشدهٔ محمد)، ههلبهت (تحریفشدهٔ البته)، لهقهم (تحریفشدهٔ لقب).[۲۰] یا قهرهبالغ/قهرهبالخ (به معنی شلوغ) که از Kalabalık ترکی گرفته شدهاست و آن نیز خود از غلبه عربی (به معنی زیاد) و پسوند -لیک ترکی ساخته شدهاست.[۲۳] از نمونههای دیگر میتوان به وڵات (تحریفی از کشور)، دموودهزگا (تحریفی از دم و دستگاه)، پهروهرده (از پرورده فارسی اما با معنی تحریفشده و به معنی پرورش) اشاره کرد.
برخی واژهها در سُورانی نیز از زبان سُریانی (زبان آشوریان) وام گرفته شدهاست ازجمله واژه خبات (در کردی خهبات) که به معنی کوشش و مبارزه است و از واژه سریانی ܚܦܝܛ (خپط) به همین معنی، گرفته شدهاست.[۲۴] یا شیرۆخ و شلوخه به معنی بند کفش که از ریشه سریانی ܣܪܟ (سرک) به معنی چسبیدن گرفته شدهاست.[۲۵]
تفاوتها با کورمانجیویرایش
تفاوت دستوری و واژگانی بزرگی میان سُورانی و کورمانجی وجود دارد بهگونهای که شمار زیادی از زبانشناسان این دو را دو زبان جداگانه بهشمار میآورند. از نظر دستوری، تفاوت سُورانی و کورمانجی در سطح تفاوت انگلیسی با آلمانی است ولی از نظر واژهها تفاوتهای آنها در سطح هلندی با آلمانی است.[۲۶]
نمونههای تفاوت دستوری: ضمایر شخصی فارسی، سُورانی و کورمانجی. در کورمانجی بر خلاف فارسی و سُورانی تفاوت دستوری میان حالات فاعلی، مفعولی و مذکر و مؤنث وجود دارد (آوانویسی لاتین سُورانی نیز در پرانتز آمده):
فارسی | سُورانی | کورمانجی |
---|---|---|
من | من (min) | فاعلی: ez / مفعولی min |
تو | تۆ (to) | فاعلی: tu /مفعولی: te |
او | ئهو (ew) | فاعلی: ew / مفعولی: wî (مذکر), wê (مؤنث) |
ما | ئێمه (ême) | فاعلی: em / مفعولی: me |
شما | ئێوه (êwe) | فاعلی: hûn / مفعولی: we |
آنها | ئهوان (ewan) | فاعلی: ewan / مفعولی: wan |
در استان کردستان، گویش منطقهای که از جنوب غربی سنندج آغاز میشود و تا کرمانشاه ادامه مییابد گونهای گُورانی از زیر شاخههای زبان کردی است که از نظر واژهها با سُورانی نزدیکی دارد.[۲۷]
الفباویرایش
- الفبای سُورانی «بر پایهٔ الفبای فارسی-عربی» (۳۳ حرف):
- (ی، ێ, ﮪ , وو، و، ﯙ , ن، م، ل، ڵ, گ، ک، ق، ڤ, ف، غ، ع، ش، س، ژ، ز، ڕ, ر، د، خ، ح، چ، ج، ت، پ، ب، ئ، ا)
- [۲۸]
- الفابی کورمانجی «بر پایهٔ الفبای لاتین» (۳۱ حرف):
- (A, B, C, Ç, D, E, Ê, F, G, H, I, Î, J, K, L, M, N, O, P, Q, R, S, Ş, T, U, Û, V, W, X, Y, Z)
- الفابی کورمانجی در شوروی پیشین و امروزه در ارمنستان «بر پایهٔ الفبای سیریلیک» (۳۲ حرف دارد):
- (А, Б, В, Г, Г', Д, Е, Ә, Ә́, Ж, З, И, Й, К, К', Л, М, Н, О, Ö, П, П', Р, Р', С, Т, Т', У, Ф, Х, Һ, Һ', Ч, Ч', Ш, Щ, Ь, Э, Q, W)
پیوند به بیرونویرایش
نسخهٔ کردی مرکزی ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد |
- ویژگیهای گویش کردی میانی (سُورانی) (به انگلیسی)
- تأثیر گُورانی بر کُردی میانی (سُورانی) (به انگلیسی)، در قالب پیدیاف.
- تأثیر گُورانی بر کُردی میانی (سُورانی) (به کردی)، در قالب پیدیاف.
منابعویرایش
- ↑ Encyclopaedia Iranica بایگانیشده در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine، سرواژهٔ Kurdish language
- ↑ Kurdish Toponymy of Northern Iraq[پیوند مرده]
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ذاکری، مصطفی: بررسی زبان کردی سورانی. در: مجله «نشر دانش». سال شانزدهم، پاییز ۱۳۷۸ - شماره ۳. (از صفحه ۶۹ تا ۷۳).
- ↑ «http://www.ancientscripts.com/pahlavi.html». بایگانیشده از اصلی در ۴ دسامبر ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۲ مارس ۲۰۱۹. پیوند خارجی در
|title=
وجود دارد (کمک) - ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ همان منبع.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۳ مه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۹.
- ↑ زاراوهکانی زمانی کوردی، فرهنگستان زبان کردی.
- ↑ ethnologue.com
- ↑ پایانیانی، صلاح (سهلاح). فهرههنگی زارهکی موکریان. ۱. مهاباد: هیوا. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۰۴-۵۲۵۲-۰. پارامتر
|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - ↑ ئهحمهد، ئیبراهیم، ژانی گهل (مخاض الشعب)، نشر و پیشگفتار: کمال فؤاد، سلیمانیه: ۱۹۷۲. (پشت جلد)
- ↑ ذاکری، مصطفی: بررسی زبان کردی سورانی.
- ↑ Jahani, Carina. 1989. Standardization and orthography in the Balochi language. Studia Iranica Upsaliensia, 1. Uppsala: Univ. , p.49
- ↑ Edmonds, C. J. 1957. Kurds, Turks, and Arabs. London, New York: Oxford University Press. 25:83,84
- ↑ British Occupation and Mandate, 1918-1932، بازبینی، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۸.
- ↑ رشید یاسمی در کتاب «کردان و تعلق قومی و تاریخی آنان»، ص۱۳۵.
- ↑ 24 Feb 1926, «Memorandum on the Administration of Kurdish Districts in Iraq" prepared by the British Government and submitted to the League (L.N. Official Journal, April 1926, pp. 552-23). (L.N. Official Journal, oct 1925, 6th Year, No. 10, p. 314).
- ↑ Michiel LeezenbergGorani Influence on Central Kurdish: Substratum or Prestige Borrowing? ILLC - Department of Philosophy, University of Amsterdam
- ↑ Qilorî, Mahabad B. , and Nêçîrvan Qilorî. 2002. Ferhenga Kurdî-Holendî = Woordenboek Koerdisch-Nederlands. Amsterdam: Bulaaq. p.7
- ↑ Jahani, Carina. 1989. Standardization and orthography in the Balochi language. Studia Iranica Upsaliensia, 1. Uppsala: Univ. , pp.61-2
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ههژار (عبدالرحمان شرفکندی)، فرهنگ کردی--فارسی (ههنبانه بورینه)، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۶۹.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Perry, J. R. 2003. «JAFAR HASANPOOR. A Study of European, Persian and Arabic Loans in Standard Sorani". JOURNAL OF NEAR EASTERN STUDIES. 62: 115-116.
- ↑ دهخدا بایگانیشده در ۱۱ مه ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine: کرمانشاه
- ↑ Chyet, Michael L. 2003. Kurdish-English dictionary = Ferhenga Kurmancî-Inglîzî. New Haven: Yale University Press. p.481.
- ↑ Chyet, Michael L. 2003. Kurdish-English dictionary = Ferhenga Kurmancî-Inglîzî. New Haven: Yale University Press. p.652.
- ↑ همان. ص۵۸۹.
- ↑ McDowall, David. 2000. A modern history of the Kurds. London: I.B. Tauris. 2nd rev. and updated ed. , p.9 ISBN 1-86064-535-6
- ↑ McDowall, David. 2000. A modern history of the Kurds. London: I.B. Tauris. 2nd rev. and updated ed. p.10. ISBN 1-86064-535-6
- ↑ منبع بخش الفبا: Blau, Joyce: Manuel de Kurde. Dialecte Sorani. Grammaire, textes de lecture, vocabulaire kurde-français et français-kurde. Librairie de Kliensieck, Paris 1980, ISBN 2-252-02185-3