درگاه:فلسفه
درگاه فلسفهواژه فلسفه ریشه در کلمه یونانی آرخه به معنی بذر دارد. در واقع فلسفه به دنبال کشف علتی است که جهان هستی را به وجود آورده. همچنین واژهٔ فلسفه به معنای دوستدارِ خِرَد نیز هست. که خود به تنهایی نمایان گر علت کنجکاوی فلاسفه جوان نیز هست و ریشهٔ یونانی (به یونانی: φιλοσοφία) دارد که سپس به عربی و فارسی راه یافتهاست. فلسفه در تلقی سنتی، مطالعهٔ مسائل کلی و اساسی پیرامون موضوعاتی چون وجود، آگاهی، ارزشها، خرد، ذهن و زبان است؛ که وجه افتراق آن با راههای دیگر پرداختن به پرسشهای اساسی این چنینی (راههایی نظیر عرفان و اسطوره)، رویکرد نقّادانه و معمولاً سازمانیافتهٔ فلسفه، و تکیهاش بر استدلالهای عقلانی است. در این تعبیر، فلسفه همانا مطالعهٔ واقعیت است، اما نه جنبهای از واقعیت که پیشتر علوم گوناگون بدان پرداختهاند. پرسشهایی که نه تجربیاند و نه ریاضی به فلسفه واگذار میشوند. همه نمیپذیرند که چنین پرسشهای وانهادهای وجود دارند. در تعبیری دیگر، فلسفه همانا بررسی عمل توجیه است، و به نقّادی توجیهی که ما از دعاوی خود به دست میدهیم، میپردازد. به باور گروهی دیگر از فیلسوفان نیز، فلسفه تحلیل مفاهیمی است که در ذهنیّات و تفکرات ما نقش اساسی دارند.
نوشتار پیشنهادیفلسفه اخلاق شاخهای است از فلسفه که به استدلال درباره پرسشهای بنیادین اخلاقیات میپردازد. درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، و باز شناسی فضایل، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند. پرسش از این مسائل بنیادین منجر به شکلگیری دو حوزه نظری میشود: فرا اخلاق و اخلاق هنجاری؛ فلسفه اخلاق این دو حوزه را شامل میشود. فلسفه اخلاق یکی از رویکردهای علم اخلاق است و بدون در نظر گرفتن نقش و اهمیت آن و پیش کشیدن سؤالاتی که این حوزه از فلسفه مطرح میکند نمیتوان فهم کاملی از اخلاق و اخلاقیات کسب کرد. نهایتاً فلسفه اخلاق در شرایط بحرانی یا فوری بیش از دیگر علوم انتزاعی به دادمان نخواهد رسید اما مطمئناً اصول و مسائل اخلاقی که توسط فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار میگیرند میتوانند به صورت پیشینی بسیار از رخدادها را ممکن یا غیر ممکن سازند. به این معنا که ساختار شکل گرفته اخلاقی پیرامون ما (به عنوان دستاورد اندیشه و فلسفه اخلاق)، رخ دادن امور را از صافی اخلاقیات حاکم رد میکند و در نتیجه شناخت این محیط اخلاقی به ما در تصمیم گیریهای موقعی مان کمک فراوان خواهد رساند. فلسفه اخلاق مانند هر شاخه دیگری از فلسفه، برای پاسخ دادن به سؤالات پیش رویش به تبیین و توضیح پاره ای مسائل می پردازد. این مسائل می توانند مخصوص اخلاق باشند یا می توانند مسائلی باشند که هم در اخلاق و هم در علوم دیگر مورد بررسی است. اصولاً فلسفه اخلاق رابطه نزدیکی با فلسفه سیاسی، فلسفه حقوق، جامعه شناسی و روان شناسی دارد؛ در نتیجه بعضی از مسائل فلسفه اخلاق مسائل حوزههای مذکور نیز هستند. گفتاورد«دین به اتکای قداستاش و قانون به استناد شکوه و عظمتاش، سعی دارند خود را از نقّادی دور نگه دارند. اما با این کار فقط باعث بدگمانی میشوند و نمیتوانند انتظارِ احترامی بیشایبه از ما داشتهباشند.»
فیلسوفان سرشناس
نوشتارهای برگزیدهزندگینامهٔ پیشنهادیابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلیِ سینا، ابن سینا و پور سینا (زادهٔ ۳۵۹ ه.ش در بخارا – درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶ در همدان، ۹۸۰–۱۰۳۷ میلادی[۱۱])،[۱۲][۱۳][۱۴] همهچیزدان،[۱۵] پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، روانشناس، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطق دان و فیلسوف[۱۶] ایرانی[۲][۳][۴][۵][۱۷] و از مشهورترین و تاثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه ارسطویی و پزشکی اهمیت دارد. وی نویسنده کتاب شفا یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است و القانون فی الطب یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی استادامه... نگارهٔ برگزیدهآیا میدانستید؟
|