ایوان مخوف و پسرش ایوان

ایوان مخوف و پسرش ایوان در ۱۶ نوامبر ۱۵۸۱[الف] (انگلیسی: Ivan the Terrible and His Son Ivan on 16 November 1581) یک نقاشی از هنرمند واقع‌گرای روس ایلیا رپین است که میان ۱۸۸۳ و ۱۸۸۵ ساخته شد. این اثر، تزار روسیه یعنی ایوان مخوف را با چهرهٔ داغداری نشان می‌دهد که فرزند پسر مرده‌اش، تزارویچ ایوان ایوانویچ، را در آغوش گرفته‌ است؛ بلافاصله پس از آن که ایوان پدر از شدت عصبانیت ضربه مهلکی به سر پسرش وارد کرد. این نقاشی اندوه و پشیمانی را در چهره ایوان پدر و ملایمت تزارویچِ در حال مرگ را به تصویر می‌کشد.

ایوان مخوف و پسرش ایوان در ۱۶ نوامبر ۱۵۸۱
روسی: Иван Грозный и сын его Иван 16 ноября 1581 года
هنرمندایلیا رپین
سال۱۸۸۳–۱۸۸۵
موادنقاشی رنگ روغن
ابعاد
۱۹۹٫۵ سانتی‌متر × ۲۵۴ سانتی‌متر (۷۸٫۵ اینچ × ۱۰۰ اینچ)
مکاننگارخانه ترتیاکوف، مسکو

رپین در ساخت این اثر، دوست و هنرمند همکارش گریگوری میاسویدوف را الگوی ایوان مخوف و نویسنده وسوالاد گارشین را الگوی تزارویچ قرار داد. کار رنگ روغن بوم در سال ۱۸۸۵ به پایان رسید و رپین آن را برای نمایش در نگارخانه ترتیاکوفِ مسکو به پاول ترتیاکوف فروخت.

از این اثر به عنوان یکی از معروفترین و جنجال‌برانگیزترین نقاشی‌های روسیه نام برده می‌شود و معمولاً در نگارخانه ترتیاکوف مسکو به نمایش گذاشته می‌شود.

پیشینه و الهام

ویرایش
امپراتور الکساندر دوم در بستر مرگ، اثر کنستانتین ماکوفسکی
اعدام گروه یروومارتوفسی، اثر ای.ای. نسوِتِویچ

رپین کار روی این نقاشی را در مسکو آغاز کرد.[۱] اولین طرح کلی، با چرخش شخصیت تزار به سمت راست، مربوط به سال ۱۸۸۲ است. ایدۀ نقاشی — به گفتۀ رپین — از رویارویی او با مضامین خشونت، انتقام و خون در جریان رویدادهای سیاسی ۱۸۸۱ ناشی می‌شود. منابع دیگر الهام موسیقی نیکلای ریمسکی-کورساکف و گاوبازی‌هایی بود که رپین در سفری به اروپای غربی در سال ۱۸۸۳ شاهد آن بود.

خشونت سیاسی

ویرایش

در ۱۳ مارس سال ۱۸۸۱ در سنت پترزبورگ تزار اصلاح طلب روسیه، الکساندر دوم، توسط بمبی که ایگناسی گرینویتسکی — یکی از اعضای سازمان انقلابی نارودنایا ولیا — پرتاب کرد، ترور شد. این بمب همچنین به شدت به گرینویتسکی[و ۱] آسیب وارد کرد تا حدی که چند ساعت بعد خود او نیز درگذشت. همدستان گرینویتسکی، یعنی گروه اولین راهپیمایان، در ۱۳ آوریل ۱۸۸۱ اعدام شدند.[۲][۳] رپین که در اواسط فوریه ۱۸۸۱ در سنت پترزبورگ از افتتاح نمایشگاه سرگردانان بازدید می‌کرد، هنگام کشته شدن تزار در آنجا حضور داشت. او در ماه آوریل دوباره به آنجا بازگشت و در مراسم اعدام عاملان ترور شرکت کرد.[۴]

دوست شاعر رپین، واسیلی کامنسکی، در خاطرات خود نوشته‌ است که رپین به او گفته که «چگونه شاهد اعدام عمومی اولین راهپیمایان بوده‌ است» (آندره ژلیابوف، پروسکایا، کیبالچیچ، میخائیلوف و ریساکوف). «آه، همانگونه بود که تجربۀ کابوس [بود]» — رپین آهی کشید — «پیچیده، وحشتناک. من حتی هر تخته‌ای که روی سینه‌های آنها بود و روی آنها نوشته‌شده‌ بود «شاه کش»[و ۲] را به یاد دارم. حتی شلوار خاکستری ژلیابوف، کلاه سیاه پروسکایا را به یاد می‌آورم.»[۴]

در چندین نقاشی بعدی رپین یعنی امتناع از اعتراف (روسی: Отказ от исповеди؛ ۱۸۸۱)،[و ۳] دستگیری یک مبلق (روسی: Арест пропагандист؛ ۱۸۸۲)[و ۴] و آنها انتظار او را نداشتند (روسی: Не ждали؛ ۱۸۸۴-۱۸۸۸) همواره ردی از یروومارتوفسی‌ها[و ۵] دیده می‌شد. او همچنین چندین بار در خاطرات خود دربارۀ این دوره از نقاشی‌های خود می‌نویسد: «امسال همانند دنبال کردن ردپایی خونین گذشت، احساسات ما از وحشت دنیای پیرامونمان سیاه و کبود شد، مقابله با آن بیمناک بود؛ بد تمام خواهد شد! ما باید در این لحظۀ کلیدی در تاریخ به دنبال راهی برای خروج می‌گشتیم.»[۵][۶] برای رپین، وقایع ۱۸۸۱ و صحنۀ نمایش‌داده‌شده در ایوان مخوف و پسرش ایوان در ۱۶ نوامبر ۱۵۸۱ دقیقاً از ۳۰۰ سال قبل، که در آن تزار قاتل است، زنجیروار به هم متصل بودند.[۴]

موسیقی ریمسکی-کورساکوف

ویرایش

یکی دیگر از الهامات این نقاشی، مجموعه سمفونیک آنتار بود که توسط نیکلای ریمسکی-کورساکف روسی ساخته شده‌ بود و از چهار بخش تشکیل‌ شده‌ است. حرکت افتتاحیه، انتقام، قدرت و عشق.[۷]

موسیقی ساخته شده در بخش دوم آنتار بیشترین الهام را برای رپین ایجاد کرد.[۸] او در خاطرات خود می‌گوید:[۹][۱]

در مسکو در سال ۱۸۸۱، در حالی که من به قطعۀ جدیدی از ریمسکی-کورساکوف، «انتقام» (روسی: «Месть») گوش می‌دادم، امواج صوتی این قطعه من را مسخ کرد و با خود فکر کردم نمی‌توانستم حالتی روحی‌ را که تحت تأثیر این موسیقی می‌شناختم را در یک نقاشی مجسم کنم. آنجا بود که به یاد تزار ایوان افتادم.

سفر به اروپا

ویرایش

نقاشی رپین به دلیل نمایش خونی که از گیجگاه تزارویچ می‌چکد — پس از آنکه پدرش او را در آغوش خود می‌گیرد، روی زمین می‌ماند — چشمگیر است. طبق خاطرات رپین، او برای این امر تحت تأثیر سفر سال ۱۸۸۳ خود به اروپا قرار گرفت، جایی که شاهد مسابقات گاوبازی بود:

سیاه بختی، مرگ، قتل و خون چاله‌ای را می‌سازند که این چاله شما را با قدرت به درون خود می‌کشاند. در عین حال تابلوی‌های خونین زیادی در همۀ نمایشگاه‌ها وجود دارد، و من که احتمالاً تحت تأثیر این همه خون‌ریزی قرار گرفته بودم، در بازگشت به خانه، صحنۀ خونین ایوان مخوف را با پسرش شروع کردم که این نقاشی به موفقیت بزرگی دست پیدا کرد.[۶]

آفرینش

ویرایش

به گفتۀ رپین، طراحی و نقاشی بوم یک فرآیند طولانی بود:

غرق در اشک بودم که این نقاشی را کشیدم، شکنجه شدم، خودم را عذاب دادم، بارها و بارها آنچه را که نقاشی کرده بودم تصحیح کردم، آن را پنهان کردم، در یک ناامیدی بیمارگونه، دیگر به توانایی خود ایمان نداشتم، آنچه نقاشی کرده بودم را پاک کردم. همینکه آنرا پاک می‌کردم دوباره به بوم حمله‌ور می‌شدم. هر دقیقه برای من وحشتناک بود. من از این نقاشی ناامید شدم، آن را پنهان کردم، و همین تأثیر را روی دوستانم گذاشت. اما چیزی مرا به سمت آن سوق داد که دوباره داشتم روی آن کار می‌کردم.[۹]

این نقاشی یکی از اتاق‌های تالارهای رومانف بویارز [ru][و ۶] را به تصویر می‌کشد که در قرن هفدهم در اسلحه خانه کرملین نقاشی شده بود این در حالیست که لوازم جانبی، تاج و تخت، آینه و خفتان در اتاق قرار دارند. صندوقچه اکنون بخشی از مجموعه‌های موزه رومیانتسف است.[۱]

عمده کار رپین به انتخاب مدل‌ها اختصاص داشت. چهره‌های مورد نیاز خود را در آشنایان و رهگذران جستجو می‌کرد. مدل‌های ایوان مخوف گریگوری میاسویدوف نقاش و آهنگساز پاول بلارامبرگ [ru][و ۷] بودند، در حالی که از منظره‌نگار ولادیمیر منک [ru][و ۸] و نویسنده وسوالاد گارشین برای تزارویچ ایوان ایوانوویچ الگوبرداری کرد.[۶] وقتی از او در مورد انتخاب گارشین سؤال شد، رپین پاسخ داد:

تقدیری در چهرۀ گارشین وجود داشت که مرا درگیر خود کرد. او چهرۀ مردی را داراست که به طور جبران ناپذیری محکوم به هلاکت است. این همان چیزی بود که من برای تزارویچم به آن نیاز داشتم.[۱۰]

به گفتۀ الیزابت کریدل والکنیر — مورخ هنر لهستانی-آمریکایی — تنها زمانی که ترکیب چهره گارشین به اتمام برسد، او می‌تواند از نقاشی رضایت کامل داشته باشد.[۱۱]

تجزیه و تحلیل

ویرایش

لحظۀ نشان‌داده‌شده

ویرایش
از بالا به پایین:
*نسخۀ طرح مداد (۱۸۸۲ – ۲۰٫۷ × ۲۷٫۱ سانتی‌متر)؛
*نسخۀ طرح رنگ روغن (۱۸۸۳، ۱۸۹۹ – ۲۲٫۲ × ۳۶ سانتی‌متر)؛
*نسخۀ نهایی (۱۸۸۴–۱۸۸۸)

اگرچه گاهی این نقاشی ایوان مخوف پسرش را می‌کشد نامیده می‌شود، با این حال رپین لحظه‌ای را که تزار به تزارویچ ضربه‌ای وارد می‌کند، نقاشی نکرده‌ است. این اثر نمایانگر خشونت نیست، بلکه حل و فصل آن است. ایوان مخوف پسرش را در آغوش گرفته‌ است. با چشمانی برآمده از «وحشت و یأس و جنون»،[۱۲] او را از کمر در بازوان خود نگاه داشته‌ است. تزارویچ ایوان، در حالی که اشک می‌ریزد، به آرامی دست خود را تکان می‌دهد.[۱۱]

دو تغییر در طرح‌های اولیه تفاوت فاصلۀ ایجاد شده توسط نقاش را با این مشاجره نشان می‌دهند. عصایی که تزار با آن به شقیقۀ پسرش ضربه می‌زند، در اولین طرح‌ها در دست اوست؛ در حالی که در نسخۀ پایانی روی زمین در مقابل آنها قرار دارد.[۱۲][۱۱] لکه خونی که از سر تزارویچ روی زمین چکیده‌ است، در طرح رنگ روغنی اولیه بسیار مشهود است (رپین این طرح را در سال ۱۸۸۳ کشید) اما در سایه زنی نقاشی نهایی کمرنگ‌تر می‌شود؛ لازم به ذکر است که او این طرح را نگه داشت و آن را ادامه داد. لباس ایوان ایوانوویچ دیگر لکه خون بزرگ ندارد. لحظۀ نمایش داده شده تبدیل به لحظۀ پشیمانی، بخشش و عشق می‌شود.[۱۱] این نقاشی همچنین درون خود واقعیت و برگشت ناپذیری عمل تزار را نشان می‌دهد: خون از شقیقۀ پسرش جاری می‌شود و تلاش ایوان مخوف برای مهار آن با دست چپ بی‌فایده است.[۱۲]

شرح و ترکیب

ویرایش

ابعاد بوم این نقاشی ۱۹۹٫۵ در ۲۵۴ سانتیمتر (۷۸٫۵ در ۱۰۰٫۰ اینچ) است که آن را به یکی از بزرگترین آثار رپین تبدیل کرده‌ است. بزرگی آن با نقاشی‌های کرجی‌کشان ولگا و دسته‌روی مذهبی در استان کورسک مقایسه می‌شود.[۱۳]

این دو شخصیت در مرکز نقاشی با یکدیگر متقاطع شده‌اند. آنها در گرگ‌ومیش صبحگاهی[۱۳] به تصویر کشیده و هم از رنگ زیرین بوم و هم از پس زمینۀ تیره‌تر نقاشی برجسته شده‌اند.[۱۲][۱۴] حالتی که ایوان مخوف پسرش را در آغوش می‌گیرد و کمرش در دستان اوست، یادآور نقاشی‌های بازگشت پسر مسرف و داوود و جاناتان اثر رامبرانت نقاش هلندیست که رپین از همان سال‌های ابتدایی خود آنها را مورد مطالعه و تحسین قرار داده‌ است. این آثار در موزۀ ارمیتاژ قرار دارند.[۱۱][۴]

اساس و ساختار این اثر اشیاء و اثاثیه‌ایست که در اطراف شخصیت‌ها پخش شده‌اند: فرش‌های قرمز مچاله شده روی زمین، چکمه‌های تزارویچ، عصا، تختی که در جریان مشاجره واژگون شده، یکی از توپ‌های زینتی که در سطح چشمان پسر می‌درخشد و بالشتک او.[۱۲] در پشت این پیکره‌ها، وسایل دیگر مانند اجاق، آینۀ موزۀ زره و صندوقچۀ کاخ رومیانتسف[و ۹] کمتر قابل تشخیص هستند. دیوار پشتی اتاق تا حدی با الگوی الماس قرمز و مشکی پوشانده شده‌ است. در بالا سمت چپ یک روزنۀ نور باریک وجود دارد.[۱]

رنگ‌ها و مواد

ویرایش
 
طرح چکمه‌های تزارویچ (۱۸۸۳)

رپین نوشت که او از «حرکت دادن فرز و سریع قلم مو و نقاشی کردن تنها به خاطر اینکه نقاشی کشیده باشد»[۱۵] امتناع کرد و «زیبایی، لمس یا ذوق هنری قلم مو» تنها چیزهای مهم در این اثر نبودند؛ زیرا او همیشه مواردی ضروری را دنبال می‌کرد: «بدن، به جای بدن».[۱۶] ایوان مخوف و پسرش ایوان «با چنان تنوع هنری استادانه و با پالت غنی از آکوردهای تیره نقاشی شده‌ است» که به گفتۀ ایوان کرامسکوی، نقاش و منتقد هنری روسی، «ارکستری واقعی» است.[۱۳][۱۷] «قرمز شدید»[۱۸] یا «قرمز خونی» و «قرمز زرشکی غلیظ و اشباع شده» به رنگ‌های دیگر غالب هستند. با رنگ خالص و بدون هیچ افزودنی‌ای رنگ‌آمیزی شده و سپس توسط نقاش با تنوع خارق‌العاده‌ای از سایه‌ها دوباره کار شده‌ است.

قرمز مایل به خونی که از زخم روی شقیقۀ تزارویچ جاری می‌شود؛ همانگونه روی چین‌های قبای او بازتاب‌ می‌کند که در نهایت گودال قرمز تیرۀ خون روی فرش سرخ‌رنگ خودنمایی می‌کند. این تنش رنگ‌ها با یکدیگر و با تراژدی مصور روی بوم به تصویر کشیده می‌شوند.[۱۷] در مرکز، شکوه قبای تزارویچ با تاریکی کت سیاه ایوان مخوف در تضاد است.[۱۸] رپین این ترکیب رنگ‌های قرمز خونی، صورتی و قهوه‌ای تیره را با رنگ‌های مکملی چون سبز چکمه‌های تزارویچ و آبی تیره شلوار مخملی او از هم می‌پاشاند.[۱۸] نور سفید «سرد و ضعیف» که از روزنه‌ای باریک نفوذ می‌کند، این تنش رنگ‌ها را کاهش می‌دهد و تنش چشمگیر صحنه را بیش از پیش تقویت می‌کند.[۱۷]

گسترۀ نمادین

ویرایش
 
این تصویر توسط نقاش روسی دوبروفسکی[و ۱۰] کشیده شده که از داستان کوتاه وسوالاد گارشین به نام چهار روز [ru] گرفته شده‌ است.
اولین اثر این نویسنده، مونولوگ داخلی یک سرباز زخمی و رها شده در میدان نبرد را به مدت چهار روز، رو در رو با جسد سرباز ترکی که به تازگی کشته است به نمایش می‌گذارد. همدلی عمیق او با همۀ موجوداتی که در آنجا باقی مانده‌اند.

برای رپین و نقاشان هم دوره‌اش، اولین چیزی که در یک نقاش باید به عنوان هدف نهایی منظور گردد کارکرد نمادین نقاشی برای بیان وجود خشونت و عدم پذیرش باورهای اخلاقی است. به گفتۀ ایوان کرامسکوی: «به نظر می‌رسد که یک انسان پس از تماشای دقیق این نقاشی، حتی اگر فقط یک بار باشد، برای همیشه از جانور وحشی‌ای که به قول آنها در خود دارد محافظت می‌شود.»[۶]

بازتاب پیامد مشاجرۀ پدر با پسرش یک واقعۀ تاریخی است و توانایی «ابدی» یک فرد برای آسیب فیزیکی رساندن به همسایۀ خود را نشان می‌دهد. این نقاشی را می‌توان به عنوان یک تمثیل تصویری از فرمان «تو نباید بکشی» درک کرد.[۶][۱۳]

همچنین به نظر می‌رسید این تصویر جز به جز به یک وحی مذهبی نزدیک می‌شود و نشان می‌دهد که «عشق و بخشش مسیحی» می‌تواند جنایت، حتی کودک‌کشی را مرمت کند.[۱۱] حالت اجزای چهرۀ تزارویچ جوان «تقریباً شبیه به یک نماد» است، اشکی که از گوشۀ چشم او بر بینی‌اش می‌ریزد به نظر می‌رسد بخشندگی را به تصویر می‌کشد.[۱۲] شباهت حالت بازوی راست ایوان مخوف با چهره‌های دو تابلوی رامبرانت نیز با این موقعیت همخوانی دارد.[۱۱]

در تفسیر این اثر، شخصیت خود نویسنده — وسوالاد گارشین — جزئیات بیشتری را در رابطه با این نقاشی ارائه می‌دهد. در این دوره، رپین از گارشین به عنوان الگو در چندین نقاشی دیگر از جمله پرتریت [fr][و ۱۱] (۱۸۸۴) و تابلوی بزرگ آنها انتظار او را نداشتند استفاده کرد که در آن گارشین برای شخصیت اصلی ژست می‌گیرد. کار بر روی آنها انتظار او را نداشتند در سال ۱۸۸۴ آغاز شد و در سال خودکشی گارشین یعنی ۱۸۸۸ به پایان رسید.[۱۱]

رپین از وسوالاد گارشین قدردانی کرد و او را در دوران دوستی و پس از مرگش «تجسم الهی» می‌دانست. او می‌نویسد: «چشم‌های متفکر او همانند چشمان خدا بود. چشمان او که اغلب با اشک‌های ناشی از برخی بی‌عدالتی‌ها آمیخته می‌‍شد، رفتار متواضع و ظریف او، شخصیت آسمانی او، به مثابه پاکدامنی یک کبوتر بود». نقاشی رپین به ویژگی‌های فیزیکی گارشین، شخصیت او و اندیشۀ عمیق صلح‌آمیز او اشاره دارد.[۱۱]

نمایشی از قدرت

ویرایش
 
طرح نیکلای گیه برای پتر کبیر از تزارویچ الکسیس در پترهوف بازجویی می‌کند (۱۸۷۱)

نمی‌توان از اهمیت سیاسی این اثر به دلیل واکنش‌هایی که بلافاصله به موضوع آن نشان داده‌ شد، چشم‌پوشی کرد. رپین کشته‌شدن پسر توسط ایوان مخوف را با ترور الکساندر دوم درآمیخت. نه رپین و نه منتقدان هنری روسی این موضوع را گسترش ندادند.[۴]

اما منتقدان فرانسوی در مورد این موضوع نوشتند. به گفتۀ آلن بزانسون، قتل تزارویچ جوان توسط تزار صحنۀ اصلی اسطوره شناسی روسیه است که رپین اولین کسی بود آن را نشان داد؛ تاریخ روسیه بر پایۀ قربانی کردن پسرانی که توسط پدرانشان کشته می‌شوند ساخته خواهد شد.[۱۹]

پیر گونو[و ۱۲] همسو با این موضع از آن حمایت می‌کند و تأکید می‌کند که این دیدگاه فداکارانه «به ریشه‌ای نمادین سلطنت اشاره دارد، زیرا تزارویچ قربانی خود را در موقعیتی می‌بیند که نمایانگر نیروهای مخالف اقتدار تزار است.»[۲۰] این اثر با محاکمه تزاروویچ الکسی — پسر پتر کبیر — و مرگ او بر اثر شکنجه ارتباط دارد. نقاشی پتر کبیر در حال بازجویی از تزارویچ الکسی پتروویچ در پترگوف اثر نیکلای گیه که در سال ۱۸۷۱ کشیده شده، درگیری دیگری را بین پدر و پسر نشان می‌دهد.[۲۰]

نسخه ۱۹۰۹

ویرایش

در سال ۱۹۰۹، به سفارش استپان ریابوشینسکی [ru][و ۱۳] صنعتگر و کلکسیونر، رپین نسخۀ دوم ایوان مخوف و پسرش ایوان را نقاشی کرد که آن را پسرکشی (روسی: Сыноубийца) نامید. این اثر در موزۀ هنرهای زیبای ورونژ[و ۱۴] به نمایش گذاشته شده‌ است.[۲۱] نسخۀ دوم ۲۵ سال بعد از نسخۀ اول نقاشی شد. در این نسخه، رپین یک شخصیت زن را در پس‌زمینه اضافه و رنگ‌های بیشتری را نسبت به تابلوی اصلی عرضه کرد و آن را به سمتی «پرشکوه‌تر» هدایت کرد، در حالی که چهرۀ تزار ایوان در اندوه فرو رفته‌‌ است.[۲۲]

بازخورد و سانسور اولیه

ویرایش

در سال ۱۸۸۵، ایوان مخوف و پسرش ایوان برای اولین بار به دوستان نقاش رپین — که در میان آنها ایوان کرامسکوی، ایوان شیشکین، نیکولای یاروشنکو و پاول بریولف بودند — نشان داده شد. به گفتۀ رپین، میزبانان او برای مدت طولانی‌ای مات و ساکت ماندند و منتظر بودند ببینند کرامسکوی چه خواهد گفت:

من به تصرف احساس قدردانی کامل از رپین درآمدم. همین است، آن چیز، چه سطح استعدادی … و چگونه نقاشی شده‌ است، خدای من، چگونه نقاشی شده‌ است! … و این چه قتلیست که توسط یک جانور وحشی و یک روان‌پریش انجام شده‌ است؟ پدری با عصای خود به شقیقۀ پسرش می‌کوبد؟ یک لحظه … فریاد وحشت برمی‌آورد … او پسرش را می‌گیرد، او را روی زمین می‌نشاند، بلندش می‌کند … یکی از دستانش را روی زخم شقیقه فشار می‌دهد (و خون از شکاف بین انگشتان بیرون می‌زند) … و در حالی که مویه می‌کند … حیوانیست که از ترس زوزه می‌کشد … همان لحظه‌ای که پسر با شقیقه‌اش نشان داده شده‌ است … به واقع، این صحنه ما را در نیمۀ نور و نوعی سوگ نمایشی طبیعی غرق می‌کند.

کنستانتین پوبدونوستسف، دادستان کل و بسیار محافظه کار شورای مقدس،[و ۱۵] از «اکراه» خود و مشکلات در مورد این نقاشی به الکساندر سوم گفت،[۲۰] که تزار و اطرافیانش را خوشنود نساخت و در ۱ آوریل ۱۸۸۵، نمایش این نقاشی ممنوع اعلام شد. این اولین تابلویی بود که در امپراتوری روسیه سانسور شد[۲۳] و به پاول ترتیاکوف که آن را خریداری کرد، گفته شد که «آن را در معرض دید عموم قرار ندهد، و به طور کلی اجازه ندهد که توسط کسی دیده شود و یا اینکه به منظور دیگری مورد استفاده قرار گیرد». این ممنوعیت در ۱۱ ژوئیه ۱۸۸۵ پس از پا در میانی نقاش الکسی بوگولیوبوف لغو شد.[۶][۲۳]

وندالیسم و جنجال

ویرایش
آسیبی که در سال ۱۹۱۳ به نقاشی وارد شد.
آسیبی که در سال ۲۰۱۸ به نقاشی وارد شد.

در ۱۶ ژانویه ۱۹۱۳، ایوان مخوف و پسرش ایوان در ۱۶ نوامبر ۱۵۸۱ توسط یک نماد شکن ۲۹ ساله — پسر آبرام بالاچوف، سازندۀ مبلمان — سه بار با چاقو ضربه دید و چاک چاک شد. متصدی نگارخانۀ ترتیاکوف، یعنی جورجی خروسالف [ru][و ۱۶] بعد از آگاهی از این خرابکاری، خود را زیر قطار انداخت.[۲۴] این نقاشی با کمک رپین تقریباً به حالت اولیۀ خود بازگردانده شد.[۲۳]

برخی از ملی‌گرایان روسی به اعتراض خود به نمایش این نقاشی به عموم مردم ادامه می‌دهند؛ زیرا معتقدند این نقاشی به عنوان بخشی از یک کمپین بدنام خارجی نقاشی شده‌ است و صحنه به تصویر کشیده شده نادرست است.[۲۵]

در اکتبر ۲۰۱۳، گروهی از مورخان و فعالان ارتدکس به رهبری واسیلی بویکو-ولیکی، مدافع و حامی تشریع تزار ایوان، از وزیر وقت فرهنگ فدراسیون روسیه، ولادیمیر مدینسکی، خواستند که این بوم را از نگارخانۀ ترتیاکوف از روی تابلو به زمین بیندازند به این دلیل که به احساسات میهن پرستانۀ روس‌ها توهین می‌کند.[۲۶][۲۵] مدیر نگارخانۀ ترتیاکوف، ایرینا لبدوا رسماً با این درخواست مخالفت کرد.[۲۵]

در ماه مه ۲۰۱۸، این بوم دوباره در گالری ترتیاکوف توسط یک بازدیدکنندۀ مست مورد حمله قرار گرفت که شیشۀ محافظ آن را با یک میله فلزی شکست. این بار نقاشی آسیبی جدی دید؛ در قسمت مرکزی اثر که نقش تزارویچ را به تصویر می‌کشد، در سه نقطه سوراخ شده بود. گالری گفت که قاب نیز به شدت آسیب دیده‌ است، اما «در یک اتفاق مبارک» گرانبهاترین عناصر نقاشی، یعنی قسمت‌هایی که چهره‌ها و دستان را به تصویر می‌کشیدند، آسیب ندیده است.[۲۵] به گفتۀ برخی رسانه‌های روسی، این خرابکار گفته بود که به این نقاشی حمله کرده‌ است زیرا تصور می‌کرد این نقاشی نادرست است.[۲۷] این مهاجم به مدت دو سال و نیم در زندان بود.[۲۸]

میراث

ویرایش

ایوان وحشتناک و پسرش ایوان یکی از مشهورترین نقاشی‌های روسیه و از لحاظ روان‌شناسی از تیره‌ترین آثار رپین است.[۲۹] در قسمت سوم از مینی سریال چرنوبیل محصول ۲۰۱۹ اچ‌بی‌او نمایی خیلی سریع از این نقاشی نشان داده شد.[۳۰]

موضوع نقاشی و تاریخ نگاری

ویرایش

مرگ تزارویچ ایوان عواقب سنگینی برای روسیه داشت؛ زیرا هیچ وارث شایسته‌ای برای تاج و تخت باقی نگذاشت. پس از مرگ تزار در سال ۱۵۸۴، پسر خام و بی‌تجربۀ او فیودور یکم با بوریس گودونوف به عنوان حاکم واقعی[و ۱۷] جانشین او شد. پس از مرگ فیودور، روسیه وارد دوره‌ای از عدم اطمینان سیاسی، قحطی و جنگ شد که به عنوان زمانۀ دشواری‌ها شناخته می‌شود.[۳۱]

جزئیات مرگ تزارویچ ناشناخته و بحث برانگیز است. تزارویچ در سال ۱۵۸۱ در کرملین الکساندروف، محل سکونت تزار ایوان مخوف از ۱۵۶۴ تا ۱۵۸۱، و مرکز اوریچینینا و پایتخت واقعی روسیه درگذشت.[۳۲]

در تواریخ و منابع معاصر روسیه

ویرایش

ایوان مخوف در نامه‌ای به نیکیتا زاخارین و آندری شچلکالوف در سال ۱۵۸۱ نوشت: «[او] نمی‌تواند به دلیل بیماری پسرش به مسکو برود» بدون اینکه بگوید او مبتلا به چه بیماری‌ای است.[۳۳] چندین تن از وقایع نگاران معاصر روسیه بدون ارائۀ هیچ جزئیاتی به مرگ تزارویچ اشاره می‌کنند.[۳۴] طبق گزارش پیسکارفسک کرونیکل،[و ۱۸] مرگ در نیمه شب اتفاق افتاد. هیچ یک از این منابع تاریخی نشان نمی‌دهد که مرگ ایوان ایوانوویچ خشونت‌آمیز بوده‌ است.[۳۵] منابع دیگر روایت دقیق تری از مرگ ارائه می‌دهند و می‌گویند که تزارویچ توسط پدرش در جریان مشاجره به طور مرگباری زخمی شد. یکی از این منابع، مازورین کرونیکل [ru]، موارد زیر را گزارش می‌کند:[۳۶]

در تابستان سال ۱۵۸۱، از سوی امپراتور مقتدر و شاهزادۀ اعظم ایوان واسیلیویچ بود که پسرش — شاهزاده تزارویچ ایوان ایوانوویچ باعظمت، بامعنا و لطف خردمندانه‌ای می‌درخشید — با تیغه‌ای از شاخۀ زندگی جدا شد، شر را دریافت کرد و از جانب این شر جان سپرد.[۳۶]

منابع نشان می‌دهند که این رویداد در ۱۴ نوامبر ۱۵۸۱ رخ داده است و تزارویچ در ۱۹ نوامبر جان خود را از دست داد، اما تاریخ‌های گزارش شده متفاوت هستند. دیاک ایوان تیموفیو [ru] در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «برخی می‌گویند (دربارهٔ تزارویچ) جان او به این دلیل با دستان پدرش گرفته شد، چرا که سعی داشت او را از ارتکاب عملی زشت باز دارد».[۳۷]

منابع خارجی

ویرایش

منابع خارجی معاصر گویاتر هستند. ژاک مارگره، کاپیتان مزدور فرانسوی در خدمت روسیه، نوشت: «شایعه وجود دارد که او (تزار) بزرگ‌ترین (پسر) را با دست خود کشته است، که اینطور نبود. اگرچه با انتهای عصا به سر او ضربه زد اما او بر اثر این ضربه تنها مجروح شد و از این امر جان خود را از دست نداد، بلکه مدتی بعد در سفر زیارتی این اتفاق برای او افتاده‌است».[۳۸]

روایت دیگری توسط دیپلمات پاپ آنتونیو پوسوینو گزارش شده‌ است. به گفتۀ وی، در نوامبر ۱۵۸۱ در کرملین الکساندروف، ایوان مخوف، عروسش هلن را دید که با لباس زیر روی نیمکت دراز کشیده بود.[ب]

همسر سوم پسر ایوان با لباس زیر روی نیمکت دراز کشیده بود. او باردار بود و انتظار نداشت کسی به او سر بزند. با این حال، شاهزادۀ اعظم مسکو (ایوان مخوف) یک ملاقات غیرمنتظره با او داشت. او بلافاصله برای ملاقات با ایوان از جای خود برخاست، اما از قبل آرام کردن او غیرممکن بود. شاهزاده ایوان به صورت او سیلی زد و سپس با عصایش او را کتک زد و با مشت به قدری محکم به او ضربه زد که شب بعد فرزندش را از دست داد.

پسرش ایوان سپس نزد پدرش دوید و از او خواست که همسرش را کتک نزند، اما این فقط پدرش را خشمگین‌تر کرد. شاهزاده با عصا شروع به ضربه زدن به پسرش کرد که منجر به زخمی بسیار جدی در سر او شد. پیش از آن، پسر در خشم پدرش، او را به شدت مورد سرزنش قرار داد:

«همسر اولم را بی‌دلیل در صومعه زندانی کردی، با همسر دومم هم همین کار را کردی و حالا سومی را می‌زنی تا بچه‌ای را که در شکمش حمل می‌کند بکشی.» پدر پس از مجروح شدن پسرش، بلافاصله غمگین شد و به سرعت پزشکان و آندری شچلکالوف[و ۱۹] و نیکیتا رومانوویچ[و ۲۰] را از مسکو احضار کرد تا همه چیز را در اختیار داشته باشند. در روز پنجم، پسر درگذشت و به مسکو منتقل شد.

— آنتونیو پوسوینو، نوشته‌های تاریخی دربارۀ روسیه در قرن ۱۶ میلادی[۴۰]

داستان‌های مورخان روسی

ویرایش

نیکولای کارامزین، مورخ روسی قرن هجدهم نیز معتقد بود که تزارویچ به خاطر پدرش مرده است اما در شرایطی کاملاً متفاوت.[۴۱]

او (ایوان مخوف) دست خود را روی او (تزاریویچ) گذاشت. بوریس گودونوف می‌خواست به کمک او بیاید، اما تزار با نوک عصای خود چندین جراحت به او وارد کرد و با آن ضربه‌ای به سر تزارویچ جوان زد، پسرش روی زمین افتاد و خونش ریخته شد. خشم پدر ناپدید شد. رنگ‌پریده از ترس، لرزان، در شوک کامل، فریاد زد: «من پسرم را کشتم» و خودش را زمین انداخت تا او را ببوسد. با ریختن خونی که از زخمی عمیق جاری بود، گریه کرد، گریه کرد و پزشکان را صدا زد. از خداوند رحمت و مغفرت برای فرزندش خواستار شد.

— نیکولای کارامزین

رپین به داستان کارامزین تکیه کرد تا ایوان مخوف و پسرش ایوان در ۱۶ نوامبر ۱۵۸۱ بکشد؛ این اثر یکی از برجسته‌ترین نقاشی‌های کرستوماتی او بود.[۲۱] میخائیل شرباتوف مورخ امپراتوری روسیه که نسخه‌های مختلف مرگ ایوان ایوانوویچ را مطالعه کرده است، نسخۀ پوسوینو را قابل قبول‌ترین می‌داند[۴۲] و واسیلی کلوشفسکی، مورخ امپراتوری روسیه، آن را تنها نسخۀ قابل اعتماد می‌داند.[۴۳]

واژه‌نامه

ویرایش
  1. Hryniewiecki
  2. regicide
  3. Refusal of confession
  4. Arrest of a propagandist
  5. Pervomartovtsy
  6. Chambers of the Romanov Boyars
  7. Pavel Blaramberg
  8. Vladimir Menk
  9. Rumyantsev Palace
  10. Doubrovsky
  11. Portrait
  12. Pierre Gonneau
  13. Stepan Ryabushinsky
  14. Voronezh Museum of Fine Arts
  15. Holy Synod
  16. Georgy Khruslov
  17. de facto
  18. Piskarevsk Chronicle
  19. Andrei Shchelkalov
  20. Nikita Romanovich

منابع و یادداشت‌ها

ویرایش

یادداشت‌های توضیحی

ویرایش
  1. این اثر با نام‌های مختلفی همچون «ایوان وحشتناک و پسرش ایوان» با یا بدون تاریخ یا «ایوان وحشتناک پسرش را می‌کشد» نامیده می‌شود.
  2. لباس زنانۀ این دوره معمولاً از دو زیرپوش زیر پیراهن و رویه لباس تشکیل می‌شد. پیراهن لباسی برای مصارف خانگی بود و ظاهر شدن با آن در مقابل غریبه‌ها به خصوص مردان بسیار ناشایست تلقی می‌شد.[۳۹]

پانویس

ویرایش
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ "История создания картины Репина 'Иван Грозный и сын его Ива'". Ilya Repin RU (به روسی). Retrieved 18 November 2021.
  2. Kel'ner 2015.
  3. Yarmolinsky 2016, p. 279.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ Lyaskovskaya, Olga (1953). "К истории создания картины И. Е. Репина «Иван Грозный и сын его Иван 16 ноября 1581 года»". Илья Ефимович Репин [Ilya Yefimovich Repin] (به روسی). Moscow. Retrieved 18 November 2021.
  5. Alexandrova, Natalya; Nikonova, Natalya; Vvedenskaya, Elena (2010). Герои и злодеи русской истории в искусстве XVIII — XX веков [Heroes and criminals in the history of Russian art from the 18th to the 20th century] (به روسی). Saint Petersburg. p. 95. ISBN 978-5-93332-355-6.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ "Илья Репин. Галерея картин и рисунков художника - Иван Грозный и сын его Иван 16 ноября 1581 года, 1885" [Ilya Repin. Gallery of paintings and drawings of the artist – Ivan the Terrible and his son Ivan November 16, 1581, 1885]. Ilya Repin RU (به روسی). Retrieved 18 November 2021.
  7. Rakhmanova, Marina. "Римский-Корсаков. 'Антар' (Antar, Op. 9)" [Rimsky-Korsakov. "Antar" (Antar, Op. 9)]. Belcanto. Retrieved 18 November 2021.
  8. Vasiliev-Sedoy, Victor. "Репин. Реальность, парадоксы и мистика" [Repin. Reality, paradoxes and mysticism]. Proza. Retrieved 18 November 2021.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Nadezhda, Ionina (2000). Сто великих картин [Hundred great paintings] (به روسی). Moscow: Вече. ISBN 978-5-7838-0579-0.
  10. Prorokova, Sophia (1960). Репин [Repin] (به روسی). Moscow: Молодая гвардия. p. 209.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ ۱۱٫۵ ۱۱٫۶ ۱۱٫۷ ۱۱٫۸ Valkenier, Elizabeth (1993). "The Writer as Artist's Model: Repin's Portrait of Garshin" (PDF). Metropolitan Museum Journal. 28: 211–212. doi:10.2307/1512927. JSTOR 1512927. S2CID 155366014. Archived from the original (PDF) on 2 October 2019. Retrieved 18 November 2021.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ۱۲٫۴ ۱۲٫۵ Esaoulova, Alena. "Илья Ефимович Репин – «Иван Грозный и его сын Иван 16 ноября 1581 года»". Art Hive. Retrieved 18 November 2021.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ Churak, Galinina (2014). Илья Репин [Ilya Repin] (به روسی). Tretyakov Gallery. p. 35. ISBN 978-5-89480-032-5. OCLC 49657097. Retrieved 18 November 2021.
  14. Fetzer, Leland (1975). "Art and Assassination: Garshin's 'Nadezhda Nikolaevna'". The Russian Review. 34 (1): 55–65. doi:10.2307/127759. JSTOR 127759.
  15. Chukovsky, Korney (1969). Илья Репин [Ilya Repin] (به روسی). Moscow. p. 59.
  16. Repin, Ilya (1937). Далёкое близкое [Distant close] (به روسی). Moscow: Захаров. p. 351. ISBN 978-5-8159-0204-6.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ Nadezhda, Ionina. "Репин И. Иван Грозный убивает своего сына" [Ivan the Terrible kills his son]. Ikleiner (به روسی). Retrieved 18 November 2021.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ Н.Д. Моргунова-Рудницкая. "И.E. Репин – Иван Грозный и сын его Иван 16 ноября 1581 года". NearYou (به روسی). Archived from the original on 30 June 2018. Retrieved 18 November 2021.
  19. Poirson-Dechon, Marion (2016). "Du sacrifice d'Isaac au tsarévitch immolé" [From the sacrifice of Isaac to the slain tsarevich] (PDF). Tramay Fondo (به فرانسوی). Retrieved 18 November 2021.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ۲۰٫۲ Gonneau, Pierre (2014). "Comment s'est forgée l'image d'Ivan le Terrible" [How the image of Ivan the Terrible was forged]. CRNS Journal (به فرانسوی). Retrieved 18 November 2021.
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Yudenkova, Tatyana (2019). "'I love variety...' Ilya Repin's Indefatigable Novelty Across Time and Genre". Tretyakov Gallery. Retrieved 18 November 2021.
  22. Gnezdilova, Olga (5 August 2017). "Как Илья Репин изменил картину об Иване Грозном через 25 лет после ее создания" [How Ilya Repin changed the painting about Ivan the Terrible 25 years after its creation]. UMBRA (به روسی). Retrieved 18 November 2021.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ ۲۳٫۳ "Илья Репин. Иван Грозный и сын его Иван 16 ноября 1581" [Ilya Repin. Ivan the Terrible and his son Ivan on 16 November 1581]. Tanais (به روسی). Archived from the original on 17 October 2013. Retrieved 18 November 2021.
  24. Troitsky, Nikolay. "Культура: Искусство // Россия в XIX веке: Курс лекций" [Culture: Art // Russia in the 19th century: Course of Lectures]. Scepsis (به روسی). Retrieved 18 November 2021.
  25. ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ ۲۵٫۲ ۲۵٫۳ Bodner, Matthew (27 May 2018). "Ivan the Terrible painting 'seriously damaged' in pole attack". The Guardian. Retrieved 18 November 2021.
  26. "Православные активисты требуют убрать из Третьяковки картьяковки картину Репина" [Orthodox activists demand that Repin's painting be removed from the Tretyakov Gallery]. echo.msk.ru (به روسی). Retrieved 18 November 2021.
  27. "Russian Sentenced For Vandalizing Iconic Painting Of Ivan The Terrible". Radio Free Europe/Radio Liberty. 30 April 2019. Retrieved 26 November 2021.
  28. "Repin Painting Returns to Moscow's Tretyakov Gallery Nearly 7 Years After Vandal Attack". The Moscow Times. 16 December 2024. Retrieved 16 December 2024.
  29. "'Ivan the Terrible' Painting Damaged in Russia in Vodka-Fueled Attack". New York Times. 27 May 2018. Retrieved 26 November 2021.
  30. "Chernobyl". Art Papers. 17 July 2019. Retrieved 18 November 2021.
  31. "Britannica - Fyodor I". Encyclopedia Britannica.
  32. Perrie, Maureen; Pavlov, Andrei (2014). Ivan the Terrible. Hoboken: Taylor and Francis. ISBN 978-1-317-89468-1. OCLC 884014235.
  33. Likhachyov, Nikolay (1903). Дело о приезде в Москву А. Поссевино [The case of A. Possevino's arrival in Moscow] (به روسی). Saint Petersburg. p. 58.
  34. "Московский летописец" [Moscow chronicle]. Complete Collection of Russian Chronicles (به روسی). Vol. 34. Moscow. 1978. p. 228. Retrieved 18 November 2021.
  35. "Пискаревский летописец" [Piskarevsky chronicle]. Complete Collection of Russian Chronicles (به روسی). Vol. 34. Moscow. 1978. p. 195. Retrieved 18 November 2021.
  36. ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ "Мазуринский летописец" [Mazurin chronicle]. Complete Collection of Russian Chronicles (به روسی). Vol. 31. Moscow. 1978. p. 142. Retrieved 18 November 2021.
  37. Timofeev Ivan (1951). Временник Ивана Тимофеева [Annals of Ivan Timofeev]. Publishing house of the USSR Academy of Sciences. p. 182.
  38. Jacques, Margeret; Nikolaevich, Ilya (1986). Состояние Российской империи и Великого княжества Московского [State of the Russian State and the Grand Duchy of Moscow in 1606] (به روسی). Leningrad. p. 232.
  39. Zabelin Ivan (1901). Домашний быт русских цариц в XVI-XVII столетиях [Household life of Russian queens in the XVI-XVII centuries] (به روسی). Moscow. p. 515. ISBN 978-5-373-07405-6.
  40. Possevino, Antonio (1983). Исторические сочинения о России XVI в [Historical writings about Russia in the 16th century] (به روسی). Moscow: Moscow University Publishing House. Retrieved 18 November 2021.
  41. Karamzin, Nikolay. "9". Продолжение царстования Иоанна Грозного. Г. 1577–1582 [Continuation of the reign of Ivan the Terrible. 1577–1582]. History of the Russian State (به روسی). Vol. 9.
  42. Shcherbatov, Mikhail (1789). "3" (PDF). История Российская с древнейших времен. Vol. 5. pp. 120–126. Retrieved 18 November 2021.
  43. Klyuchevsky, Vasily. Курс русской истории [A History of Russia] (به روسی). Saint Petersburg.

کتابشناسی

ویرایش

پیوند به بیرون

ویرایش