خیار[۱] غَبن[۲][۳] (به فتح غین و سکون باء تلفظ می‌گردد) یا توانایی برهم‌زدن دادوستد (اختیار برهم زدن معامله) زیان‌آور به دلیل غیر متعارف بودن قیمت است.

در اصطلاح حقوقی خیار غبن یعنی، زیان ناشی از عدم تعادل بین عوضین در زمان معامله که به زیان‌دیده بعد از آگاهی به غبن، حق فسخ می‌دهد.[۴][۵] هریک از متعاملین که در معامله غبن فاحش داشته باشد، بعد از علم به غبن می‌تواند معامله را فسخ کند.[۶] غبن در صورتی فاحش است که عرفاً قابل مسامحه نباشد.[۷]

بنابراین غبن باید فاحش باشد، و این فاحش بودن به این معنی است که کاملاً از نظر عرف آشکار باشد.[۸]

غَبن در لغت به معنی خدعه است و در اصطلاح خیار غبن، اختیاری است که قانون در اثر عدم تعادل ارزش معاوضه مبیع با ثمن، به متضرر داده است که می‌تواند معامله را فسخ و یا به همان نحو قبول نماید. نامیدن خیار مزبور به خیار غبن از آن نظر است که یکی از طرفین معامله، اغلب در اثر خدعه، دیگری را مغبون می‌نماید. کسی که در معامله متضرر شده مغبون و طرف او را غابِن گویند.[۹]

جستارهای وابسته

ویرایش

منابع

ویرایش
  1. اسم مصدر عربی، اختیار فسخ، فرهنگ لغات عمید
  2. خدعه، نیرنگ، نقض عهد. شیخ فخرالدین طریحی، مجمع‌البحرین، ج۶، ص۲۸۸
  3. سید ابوالقاسم الموسوی الخوئی، مصباح الفقاهه فی المعاملات، ج۶، ص۲۳۵
  4. محمد جعفر جعفری لنگرودی، فلسفه عمومی حقوق بر پایه اصالت عمل، ص. ۳۱۶.
  5. مرتضی قاسم‌زاده، حقوق مدنی، مختصر قراردادها و تعهدات
  6. مادهٔ ۴۱۶ قانون مدنی
  7. مادهٔ ۴۱۷ قانون مدنی
  8. حسین صفایی، قواعد عمومی قراردادها، جلد ۲، ص. ۲۸۰.
  9. امامی، سید حسن. حقوق مدنی. ج. اول. انتشارات اسلامیه. ص. ۵۶۷.